دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری

«گروه هنرملی از آغاز تا پایان 1335-57» رونمایی شد/روح‌الله جعفری: اهمیت این پژوهش در استمرار فعالیت‌های گروه هنر ملی در سه دهه است

مراسم رونمایی کتاب «گروه هنرملی از آغاز تا پایان 1335-57» که اثری پژوهشی درباره گروه هنر ملی از 1335 تا 1357 است، شامگاه گذشته 21 اسفندماه در موزه سینما برگزار شد.
کد خبر : 165578

به گزارش خبرنگار فرهنگی آنا، آیین رونمایی کتاب «گروه هنرملی از آغاز تا پایان 1335-57» که دوازدهمین کتاب از مجموعه «تئاتر ایران در گذر زمان» در انتشارات افراز است، با یاد آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، هنرمندان گروه تئاتر ملی، آتش‌نشانان و هنرمندانی که در سال جاری درگذشتند آغاز شد.


یاسر هاشمی رفسنجانی که برای قرائت پیام آیت‌الله هاشمی رفسنجانی به این مراسم آمده بود، پیش از قرائت متن یادداشت گفت: «از چهار روز گذشته که متوجه شدم آیت‌الله هاشمی پیامی برای کتاب پژوهشی روح‌الله جعفری نوشته‌اند، حس خاصی در من به وجود آمد. چراکه سالهای گذشته نیز بارها برایم پیش آمده بود که به مراسم‌های مختلف بروم و قرائت پیام کنم. در این موارد دو شیرینی وجود داشت: یکی حضور و قرائت پیام آیت‌الله هاشمی رفسنجانی بود و دومی گزارشی بود که به مرحوم آیت‌الله هاشمی رفسنجانی از آنچه که در آن مراسم گذشت، ارائه می‌کردم. امروز شیرینی وجه اول را همچنان تجربه می‌کنم ولی متأسفانه وجه دوم شیرینی ارائه گزارش درباره مراسم حذف شده است.»


وی سپس تصریح کرد: «امروز روز رونمایی یک کتاب مهم و تاریخی است. برای من سخن گفتن از حوزه هنر و تئاتر بسیار سخت است حتی اگر در حوزه کتاب باشد. امروز قطعا روز مهمی است.»


هاشمی رفسنجانی در سخنانش با اشاره به شرایط بحرانی و نابسامان حوزه نشر و کتاب عنوان کرد: «با توجه به شمارگان چاپ کتاب و تعداد ناشران فعال و آمارهای مربوط به سرانه مطالعه کتاب، هرچه در این حوزه فعالیت بیشتر شود، باز نیاز به حمایت بیشتری داریم.»



وی تاکید کرد: «کتابخوانی و مطالعه مساوی با توسعه‌یافتگی است و هر کشوری که به پیشرفت رسیده و توسعه پیدا کرده آمار نشر، مطالعه و کتاب‌خوانی‌اش بالا بوده است.»


هاشمی رفسنجانی بیان کرد: «متأسفانه سرانه مطالعه در کشور ما 4 یا 5 دقیقه در شبانه‌روز است. این در حالی است که تمدن ایران در زمان قبل از اسلام و بعد از اسلام همیشه در جایگاهی بوده که رهبری علم و هنر را داشته است.»


وی همچنین گفت: «مأنوس‌ترین نکته برای آیت‌الله هاشمی از دوران کودکی که به مکتب‌خانه رفت تا سن 82 سالگی، کتاب، قلم و صفحه و علم و تحقیق بوده است. او با وجود تمام کارهای اجرایی هیچ گاه از این حوزه فاصله نگرفت و شاید تنها شخصیت سیاسی در ایران و جهان بود که هر شب قبل از خواب مدتی به نوشتن خاطرات می‌پرداخت. ما امروز خاطرات روزانه 36 سال را از آیت‌الله‌هاشمی رفسنجانی داریم.»


وی در ادامه سخنانش پیام مرحوم آیت‌الله هاشمی رفسنجانی را که برای کتاب «گروه هنرملی از آغاز تا پایان 1335-57» نوشته بود، بدین شرح برای حاضران قرائت کرد:


بسم‌ الله الرحمن الرحیم


بی‌دلیل نبوده و نیست که از آغاز گفت‌وگوهای فرهنگی میان ملت‌های صاحب تمدن، وقتی صحبت از هنر، در همه‌ی اقسامش می‌شد و می‌شود، می‌گویند: «نزد ایرانیان است».


هنر مجموعه‌ای از فرایندهای ساخت انسان برای اثرگذاری بر عواطف، احساسات و هوش فردی و جمعی جامعه به منظور انتقال یک معنا، مفهوم و ارزش و یا استفاده از توانایی و تخیل، برای بیان ویژگی‌های خوب فرهنگی و ادبی است که در ایران دوره‌ی اسلامی، همراه با کمال، فضیلت، هوشیاری، تقوا، دانش، کیاست و همه‌ی صفات نیک بوده و پا به پای رشد جوامع بشری، چون درختی که از ریشه و ساقه‌ی واحدی برمی‌خیزد و شاخه‌های متعدد می‌گیرد، کم‌کم رشته‌های متعددی را شامل شده که یکی از آن شاخه‌ها، هنر نمایشی است.


از تعریف و تقسیم این هنر می‌گذریم که مبحثی تخصصی و توضیح و تشریح آن در شأن متخصصان است، اما آن‌چه که نمی‌توان از آن گذشت، گذشته‌ی درخشان ایران از قدیم‌الایّام در انواع و اقسام هنر نمایشی، از جمله تئاتر است که سرچشمه‌ آن از آیین‌هاست.


تلفیق تمدن باستانی ایران با فرهنگ آسمانی اسلام، علاوه بر تغییر ماهوی، در بسیاری از مظاهر هنری، در هنر نمایشی و به ویژه تئاتر، چنان تأثیر شگرفی گذاشت که فراتر از تجربیات آکادمیک غرب، آن را از لابه‌لای برگ‌های کتاب، به محله‌ها، خانواده‌ها، کوچه‌پس‌کوچه‌های آبادی‌ها و میدان‌های شهرها کشاند تا بسیار عمیق‌تر از آن‌چه که به عنوان «سوگ سیاوشان» در ایران سابقه داشته، این‌بار تحت عنوان «تعزیه» جدالِ همیشگی حق و باطل، خوبی و بدی، ظالم و مظلوم و نهایتاً پیروزی خون بر شمشیر را در قالب ماجرای زمینی ـ آسمانی کربلا و عاشورا ترسیم نماید که البته شرح کامل سیر تدریجی آن در این مقال نمی‌گنجد.


در دوره‌ معاصر، وقتی کودتاگران 28 مرداد، تسمه از گرده‌ی مردم کشیدند و حتی حسینیه‌ها و مساجد و روضه‌خوانی‌ها را تعطیل کردند و مطبوعه‌ها را بستند، هنر ایرانی، این‌بار در قالب «گروه هنر ملی» به کمک آزادی‌خواهی آمد و رژیم، تنها راه را در به ابتذال کشیدن تئاتر می‌دانست که آن هم با هوشیاری هنروران، هنرمندان و مردم هنردوست، راه به جایی نبرد.


به هر حال، زبان هنر خیلی لطیف و عمیق است و انتقال پیام آن سهل و ممتنع. سهل برای هنرشناسان و ممتنع برای کسانی که در این وادی دستی ندارند.


آن‌چه در این مقال، برای مراسم رونمایی از کتاب «گروه هنر ملی از آغاز تا پایان (1335 - 1357)» در مجموعه‌ی «تاریخ تئاتر ایران در گذر زمان» باید گفت، این‌که جوانان عزیز، به‌خصوص دانش‌جویان و دانش‌آموزان که با کتاب به عنوان تغذیه‌ی روح و فکر، انس دارند و آشنایند، توجه داشته باشند که «کتاب بخوانند.، کتابِ خوب بخوانند و کتاب را خوب بخوانند.»


با تشکر از آقای روح‌الله جعفری، که با مهارت، قدرتِ انتقال هنری را در اثر گران‌قدر خود نشان داده‌اند، امیدوارم آن‌چه را که ایشان در این کتاب، مستند و توصیفی از هنر ملی ایرانیان گفته، پلی باشد برای ارتباط علمی بین دو دوره‌ی زمانی که در یک سوی آن گذشته‌ای بسیار طولانی با درخشش‌های فراوان است و در سوی دیگر، آینده‌ای که نمی‌دانیم تا کجا گسترده خواهد بود که انشاءالله هر کس به قدر طرفیت خود از آن بهره بگیرد و مهمترین نکته این‌که، باید قدر هنرمندان را بهتر و بیشتر بدانیم.


با پایان پیام آیت‌الله هاشمی رفسنجانی و پخش کلیپی درباره کتاب «گروه هنر ملی از آغاز تا پایان؛ 1335- 1357»، محمود عزیزی برای قرائت پیام سیدرضا صالحی امیری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی روی صحنه حاضر شد.


محمود عزیزی قبل از قرائت پیام به خاطرات خود از زمان آکادمی هنر و سختی‌های ثبت خاطرات نانوشته‌ هنرمندان بزرگ اشاره کرد و در ادامه یادآور شد که در این دوره تنها توانسته خاطرات جمشید لایق را به ثبت برساند.


وی در ادامه گفت: «امروز وقتی جوانان پژوهشگر را مشاهده می‌کنیم که خاطرات بی‌نظیر را ثبت می‌کنند و به عنوان ارثیه برای آیندگان باقی می‌گذارند به عنوان یکی از شهروندان و علاقه‌مندان به حوزه تئاتر خیلی خوشحال می‌شوم.»


وی ادامه داد: «در سال‌های 1320 و 1332 خیلی چیزهای ناگفته‌ای وجود دارد که در نوشته‌های بزرگان به دلایل مختلفی درج نشده و این نوشته‌ها بیانگر تاریخ مشقت بار هنرمندان کشور از دوره قاجار تا مقطع1357 است که امیدوارم ادامه پیدا کند چراکه پستی و بلندی‌ها باید ثبت شود.»


وی در ادامه پیام وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی را بدین شرح قرائت کرد:


جناب آقای روح‌الله جعفری


انتشار کتاب «گروه هنر ملی از آغاز تا پایان» را به شما و اصحاب تئاتر و مدیریت هنری تبریک و شادباش می‌گویم.


حوز‌ه‌‌ی هنر و به خصوص تئاتر که یکی از حوزه‌های اصیل و اندیشه‌ساز و متعهدانه‌ی هنر است، به رغم کوشش‌های ارزشمند و موثر و مفید گذشته، هنوز آن‌چنان که شایسه و بایسته است از ادبیات غنی و عمیق برخوردار نیست و هنوز در ابتدای این راه هستیم.


بخش از یاد‌رفته و به حاشیه رانده‌شده در این گونه آثار، کمبود منابع در زمینه‌ی تاریخ و تجربه‌ی عملی و عینیِ هنر در ایران معاصر است که می‌تواند مُقوّم و مبانی پژوهش‌ها و مطالعات ثانویه‌ی بعدی قلمداد شود.


تدوین تاریخ تئاتر ایران در دوره‌ی اخیر، تنها وجهه و محتوای تاریخی ندارد، بلکه زمینه‌سازی برای فهم و درک مشترک و عبرت‌آموزی از انسان‌هایی فرهیخته و متعهد و دردمند به هنر و جامعه است که در این دوران تاریخ‌ساز با ذره ذر‌ه‌ی عمر و وجود خویش، کوشش کردند تا تئاتر به نقطه‌ی درخشانی که امروز رسیده است، نایل شود.


تدوین تاریخ هنر، تدوین حقیقت عینی و واقعیتِ تجربیِ خاصِ هنرمندانِ ایرانی و اسلامی است که راهِ خاصِ زیستنِ هنری ایرانی را در جهان امروز برای اصحاب هنر و مدیران هنری بازمی‌گشاید. تدوین این کتاب هم به گونه‌ای، تمهید سپاس و تقدیر از این رنج‌های فرهنگی و کوشش‌های هنری در سراسر کشور عزیز ایران اسلامی است.


بار دیگر کوشش گران‌قدر جناب‌ عالی را که در دو حوزه‌ی پژوهش علمی و هنر تئاتر صاحب‌نظر و قلم هستید، در انجام این اقدام مهم ارج می‌نهم.



در ادامه این مراسم حجت‌الاسلام سید محمدعلی ابطحی پیام رئیس دولت اصلاحات و اصغر همت پیام عباس جوانمرد را قرائت کردند.


در پیام عباس جوانمرد (پژوهشگر، نویسنده، بازیگر، کارگردان و سرپرست گروه هر ملی) برای رونمایی از کتاب «گروه هنرملی از آغاز تا پایان 1335-57» آمده است:


روح‌الله جعفری دکتر است، دکترای او در مدیریت و برنامه‌ریزی فرهنگی است، اما تخصص یا گرایشش در تئاتر است. من خودش را بیشتر از دکترایش دوست دارم، چون او هست که دکترایش هست. آدم عجیبی است و در بعضی موارد و جاها بی‌همتا است، نه از جهت خوبی و بی‌بدیلی، از جهت شکل و شمایل و رفتار. شما را که بیابد، وِل‌کُنت نیست. تلنبار سوال و بحث و بحرانِ بلوغِ بلیغ است. می‌پرسد، بی‌آن‌که بی‌توضیحِ کوتاه قانع باشد. مگر می‌شود با چنین سمجی به راحتی سر کرد؟ وقتی حوصله‌ات را از پاسخ شفاهی سر می‌برد، سوال‌هایش را می‌نویسد. هفته‌ای دو سه بار، دست کم، تو سوال‌پیچِ او هستی.


ببینید، ما از سال‌ها پیش در کانادا مقیم بودیم. او که برای پایان‌نامه‌ کارش مرا گیر آورده بود، لااقل هفته‌ای دو سه روز، سوال‌پیچم می‌کرد. دیدم به راستی دارد خانواده را خانه‌خراب می‌کند. گفتم: «داری چه می‌کنی پسرجان؟» گفت: «مانعی ندارد.» گفتم: «برای تو مانعی ندارد، اما برای خانواده چرا.» یک هفته‌ای دیگر تلفن نبود و بعد از ده روز، بسته‌ای از D.H.L(دی. اِچ. اِل) به دستم رسید با یک کتابچه‌ تقریباً دویست ‌صفحه‌ای و باور نمی‌کنید با بیش از هشتصد سوال. خدایا این چه آدمی است؟ می‌دانید، این‌طوری است دیگر؛ سمج و پیگیر و مستمر. آدم غریبی است این روح‌الله. هرطور باشد تا جواب قانع‌کننده‌ی سوالش را نگیرد، وِل‌کُنت نیست. سر ساعت زنگ می‌زند؛ به موقع می‌آید، اما رفتنش موقع ندارد. در کانادا چون کارش با من تمام نشده بود، وقتی آمدم تهران، با من قرار گذاشت که ببیند مرا. سر موقع، زنگِ در صدا کرد، روح‌الله پشت در بود. درِ پایین را که باز کردم، لحظه‌ای بعد او را دیدم که شاد و قبراق با گیوه‌های سینه‌جونی (گیوه‌هایی است که کف چرمی‌اش با مَملُوی از گره‌ی نخ‌های تابیده با موم، پوشیده شده است) روی پله‌ها است و پیراهنِ ننه‌حسنی که با سلیقه‌ی مادرش بُرش یافته بود، به تن داشت. روح‌الله. روح‌الله، روحِ خدا نه، روحِ خودش بود، اما خدا آفریده بودَش و در دنیا رهایش کرده بود. لِفت می‌دهم که او را بهتر بشناسید. به گمان من فقط او باید بپرسد، می‌پرسد و این مال دوران جوانی‌اش بود، اما نه خیال کنید الان آن سوال‌های زیاد را ندارد. به راستی گاهی این سوال‌های خسته‌کننده، غبطه‌برانگیز هم هست. می‌دانید چرا؟ چون جوابت برایش قانع‌کننده نبود و تو می‌فهمیدی که او منظورش از لایه‌ی دیگری از معنا است که تو خود به آن فکر نکرده‌ای. به این دلیل است که برای تو گاهی غبطه‌برانگیز می‌شود.



روح‌الله، نویسنده هم هست. نقد و نظر هم می‌نویسد. اثر تعبیر می‌کند. می‌گویم برایتان، کارگردان هم هست، کارگردانی هم کرده است. اما مثل همه‌چیزش، نامتعارف است. اولین کارش را که دیدم، اسمی غریب و طرح و اجرایی غریب‌تر داشت... آخرین کارش نیز این‌‌گونه بود... اسمش «من چه جوری ممکنه یه پرنده باشم؟» بود. شما را به خدا اسم نمایشنامه را نگاه کنید... در صحنه‌ای دراز و طولانیِ یک سالنِ پهناور، پسرکی معصوم و نوجوان با بَزکی تُند بر روی صحنه‌ای رها شده بود، بی‌هیچ کلامی، که همه در همه‌حال، انگولک و ناخُنکش می‌زدنند... این قانون از کجا آمده بود؟ اما هر چه بود، آن‌جا قانون و رسمی بود پُرنفرت و زشت، اما بود و «عادی» هم شده بود. من از همه‌ شناخت‌های عاد‌ی‌شده بیزارم...


این روح‌الله بی‌آن‌که بنماید، آدم زبل و باهوشی هم هست و گاه غبطه‌برانگیز می‌شود. می‌پرسد، اما وقتی پاسخ می‌گیرد، از لایه‌ و بُعد دیگری باز همان سوال را می‌کند و از این لایه و بُعد دیگر سوالش، می‌فهمم که او را به گستردگی دانایی می‌رساند، این است غبطه‌برانگیزی او. می‌داند که من که این تمهید او را می‌دانم، اما سوالش را با خنده‌ای عجین می‌کند که با نمک است. بس کنم این نقل نمکین را، می‌ترسم شورش درآید.


در بخش دیگری از این مراسم نیز فهیمه رحیم نیا پیام نصرت پرتوی (نخستین زن درام‌نویس ایرانی، بازیگر، کارگردان و عضو گروه هنرملی) را بدین شرح قرائت کرد:


با درود به هموطنان عزیز؛


آقای روح‌الله جعفری که دارای دکترای مدیریت و برنامه‌ریزیِ فرهنگی است، رساله‌ دکترای خود را در رابطه با تئاتر نوشته است، که خود دارایِ گروهِ تئاتریِ منسجم و آوانگاردی است. تاکنون چندین نمایشنامه‌ی بسیار خوب را کارگردانی کرده، و به نظر من اگر جایزه‌ اسکاری هم برای تئاتر ترتیب داده بودند، مطمئناً ایشان برنده‌ جایزه‌ می‌شدند و تئاتری‌ها را هم روسفید می‌کردند؛ همان‌طور که آقای اصغر فرهادی در کار فیلم کرد.


باری، دکتر جعفری هم نویسنده، هم کارگردان، هم منتقد، هم پژوهشگر و هم استاد دانشگاه است و اولویّت او تکیه بر تئاتر متفکر است که به نوعی ارج نهادن و هویّت دادن به تماشاگران تئاتر است. حضور او در تئاتر ایران، آگاهانه با انتخابِ نوشتارهایِ تئاتریِ خوب، برای بالا بردنِ فرهنگ و آگاهی دادن به مردم، بسی پُربها است.


تئاتر متفکر به عمق وجود تماشاگر نفوذ می‌کند، اعتماد به نفس او را بالا می‌برد، شاید روزهای بسیاری، صمیمانه در روح و روان او جای می‌گیرد و ایجاد سوال می‌کند و تماشاگر، با پیدا کردنِ جوابِ سوالات، رضایت را عمیقاً در خود احساس می‌کند، و به نوعی، خود، مداوا می‌شود.


کارِ تحقیقِ دکتر جعفری در مورد تئاتر «گروه هنرملی» بیش از دوازده سال به طول انجامید. در این سال‌ها، چه بسیار، بازیگرانِ گروه هنرملی به ابدیت پیوستند، اما اصالتِ این تحقیق، زحماتِ همه‌ رفتگان را به جای آورد، چرا که دکتر برای چنین تحقیقِ بزرگی، همیشه با همه‌ هنرمندانِ گروه هنرملی در تماس بود.


کارِ ارزنده‌ تحقیقِ وی، بیش از دوازده سال، نه فقط بی‌جهت نبود، بلکه شایستگیِ تحقیق‌گر را به اثبات می‌رساند.


باری، نوشته‌هایی که از صداقت برمی‌خیزند، در عمقِ وجودِ انسان، احساسی دست‌نیافتنی ایجاد می‌کند و کارِ نوشتاریِ روح‌الله جعفری، دست کمی از خلاقیت‌هایِ کارگردانی و دیگر کارهایِ هنریِ او ندارد. من بسیار تماشاگرها را دیده‌ام که در چنین نمایش‌هایی، با اشتیاق، گویی، نمایش را می‌بلعند و من احساسِ خیلی خوبی دارم؛ شاید احساسِ خوشبختی که چنین انتخاب‌های نمایشی، و خلاقیت‌ها، در، خانه‌ خود من اتفاق می‌افتد. من یقین دارم با دیدنِ مکررِ این‌گونه نمایش‌ها، سایر هنرمندان هم، چه بسا به چراییِ لذت بردنِ خود فکر می‌کنند و پی‌ بردن به چرایی‌های بیشتری، در پیشبردِ هویتِ انسان، نمی‌تواند بی‌تأثیر باشد.


در بخش بعدی روح‌الله جعفری نیز به روی صحنه آمد و در دقایقی کوتاه گفت: می‌توان فرهنگ را مجموعه‌ای از نگرش‌ها‍‍، اعتقادات، آداب و رسوم، هنجارها و ارزش‌هایی معرفی کرد که در هر گروهی مشترک است. وی فرهنگ را شامل اعمال، فعالیت‌ها و محصولاتی دانست که به جنبه‌های فکری، اخلاقی و هنری زندگی انسان می‌پردازد.


این پژوهشگر و کارگردان تئاتر همچنین در اشاره به چگونگی آغاز فعالیت گروه هنر ملی بیان کرد: «با کودتای 28 مرداد تمام جریان‌های هنری رو به خاموشی رفت و گروهی مترقی به لحاظ اندیشه تمام تلاش خود را بر این گذاشت که هم کشف و شناسایی کند، پرسشگر باشد، بیاموزد و هم بتواند تاثرگذار باشد. حلقه‌ای در این راستا در منزل شاهد سرکیسیان تشکیل شد و 3 سال افرادی چون عباس جوانمرد، علی نصیریان، بیژن مفید، جمیله شیخی و احمدرضا نوربخش بدون توجه به کسب شهرت یا پول در کنار هم برای تجربه کردن قرار گرفتند. در این میان نکته جالب این است که در این مدت سه ساله حتی یک اثر نمایشی روی صحنه نمی‌رود زیرا امکانات اجرای اثری وجود ندارد. تا این‌که در بزنگاهی تاریخی رای‌گیری انجام می‌شود که بعدها یک نمایش ایرانی کار کنند و اینگونه گروه هنر ملی شکل می‌گیرد.»


این پژوهشگر ادامه داد: «اولین نمایشی که گروه خود را با اجرای آن معرفی می‌کند،«محلل» است از نویسنده صادق هدایت و عباس جوانمرد دراماتورژی، نویسندگی و کارگردانی آن را برعهده داشته و در باشگاه دانشگاه تهران روی صحنه می‌برد و تازه افراد متوجه می‌شوند که چطور یک گروه نمایشی شش ماه تمام زمان می‌گذارد که اثری تک‌پرده‌ای نیم ساعته را اجرا کنند. در ادامه گروه به این فکر می‌افتد که اساسنامه و نشانی داشته باشد تا بتواند فعالیت‌های خود را نظام‌مند دنبال کند.»


وی همچنین تاکید کرد: «اهمیت انتخاب این موضوع برای کار پژوهشی‌ام این بود که ببینیم چطور در سه دهه این گروه کار می‌کند چراکه طبیعتا وقتی افراد می‌خواهند در کنار هم کار مشترکی انجام دهند، نقاط ضعف و قوت یکدیگر را پوشش می‌دهند و یا اختلاف نظر پیدا می‌کنند که تمام این موارد در گروه هنر ملی نیز رخ داد و بزنگاه‌هایی وجود داشت که گروه تا مرحله کنار گذاشته شدن پیش رفت اما به دلیل همت اعضا، گروه از حرکت باز نما‌ند. »


جعفری با اعلام این‌که تمام فعالیت‌‌های این گروه از روز آغاز فعالیت تا پایان در کتاب «گروه هنر ملی از آغاز تا پایان؛ 1335- 1357»آمده است گفت: «این کار از سال 1392 شکل نهایی به خود گرفت و من درکنار ویراستار کتاب، یاسین محمدی،در انتشارات افراز حاضر شدم و در بعضی از جلسات هم محسن صلاحی‌راد به ما می‌پوست و به صورت سه سال پیوسته کار ویراستاری و آماده‌سازی کتاب انجام شد. در این مدت هیچگاه همکاری ما دچار خلل و تزلزل نشد و ما هرگز در این مدت تلخ‌کامی نداشتیم، البته در این باره منتقدان می‌توانند درباره این همکاری سازنده صحبت کنند که چطور یک یک کار گروهی می‌تواند دوام داشته باشد.»


وی یادآور شد: «زمانی که این پژوهش را آغاز کردم بیش از 3 یا 4 سال به صورت تلفنی با عباس جوانمرد و نصرت پرتوی صحبت کردم و با ورودشان به ایران تازه مصاحبه‌های حضوری آغاز شد و تا آخرین لحظه که فایل نهایی کتاب برای چاپ به چاپخانه سپرده شد نظارت بر تمامی مراحل داشتم.»




در بخش پایانی این مراسم، کتاب «گروه هنرملی از آغاز تا پایان 1335-57» با حضور یاسر هاشمی رفسنجانی، حجت الاسلام سید محمدعلی ابطحی، محمود عزیزی، اصغر همت، فهیمه رحیم‌نیا، اعظم کیان افراز و روح‌الله جعفری رونمایی شد. اسماعیل پوررضا، عزت‌الله رمضانی فر، محمد ابهری، محمد ساربان، احمد نوربخش، پرویز مهرام، شقایق فراهانی، طوفان مهردادیان، حسین محجوب، محمد حیدری، مجید مظفری، آذر خوارزمی، کاظم شهبازی، محسن حسینی، رضا بهرامی، کهبد تاراج، علی عابدی، نسرین درخشانزاده، محسن صلاحی‌راد، خانواده مرحوم رضا کرم رضایی، عزیزلله هنرآموز و حسین کسبیان از جمله کسانی بودند که در این مراسم حضور داشتند.


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب