عباس پژمان: هشتاد درصد کتابها، تکثیر بلاهتاند
عباس پژمان، مترجم و نویسنده در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی آنا، درباره ساختار بلاهت و نحوه شکلگیری و رشد آن در جامعه گفت: «فکر میکنم یک مقدار از آن ارثی است و بقیه هم با آموزشهای بلاهتبار، به صورتهای گوناگونِ آن، به وجود میآید.»
وی درباره نشر کتاب و اینکه آیا کتاب هم میتواند وسیلهای برای انتشار بلاهت باشد یا خیر، با اشاره به بازار کتاب اظهار داشت: «آن چیزی که فعلاً ما میبینیم، بیشتر در خدمت بلاهت است. منظورم کتابهایی است که چاپ میشود. هشتاد درصد آن چیزی که میبینیم تکرار و تکثیر بلاهت است.»
نویسنده آثاری همچون «جوانی» و «من و بوفکور» ادامه داد: «از کتابسازیهای گوناگون بگیر تا ترجمههای متعدد از آثار نازل. همچنین بسیاری از جشنوارهها و جایزهها و رسانهها و غیره. حتی کتابهایی که فقط چاپ میشود، بدون اینکه خوانده شوند. یا حتی نقدها و ریویوهایی که نوشته میشود و دوستیها و خصومتهایی که خود را در قالب این جور نقدها و ریویوها و جایزهها و غیره نشان میدهد.»
پژمان که البته معتقد است کتابهای بلاهتبار در صنعت نشر ما، چندان در توسعه بلاهت در جامعه نقشی نداشتهاند، دراینباره گفت: «به نظر من الان نقش اصلی را کانالهای تلویزیونی و مخصوصاً اینترنت بازی میکند.»
وی ادامه داد: « من فکر نمیکنم کتاب نقش چندان مؤثری در ترویج بلاهت در جامعه ما داشته باشد. برای این که الان دیگر کمتر کسی کتاب میخواند! از هر هزار نفر شاید یک نفر. اما خود این پدیده طوری بوده که میتوان آن را نوعی از بلاهت به حساب آورد. مثلاً در نظر بگیرید؛ ده تا ترجمه از یک کتاب چه معنایی میتواند داشته باشد؟»
مترجم آثاری نویسندگانی همچون ساراماگو، گراهام گرین، ناباکوف و میلان کوندرا همچنین درباره انتشار کتاب در ازای دریافت هزینههای نشر از مولف و اینکه آیا این اتفاق، مایه بلاهت است یا خیر، گفت: «راستش جواب این یکی را خوب نمیدانم. ممکن است در میان اینها واقعاً کسانی باشند که حرفی برای گفتن دارند، یا هنری برای عرضه کردن دارند، اما بهخاطر اینکه اسم و رسمی ندارند ناشران تحویلشان نمیگیرند. بنابراین مجبورند به ناشرها پول بدهند تا آنها کتابشان را چاپ کنند. این است که شاید درست نباشد کل این پدیده را بلاهتبار بدانم.»
انتهای پیام/