دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری

«خفه‌گی»؛ روایتی روان‌پریش از عشق

فریدو ن جیرانی با خلق فضایی چرک و بیمارگونه موفق شد قصه‌ روان‌پریشش را روایت کند.
کد خبر : 156932

سعید طاهری خبرنگار فرهنگی آنا؛ جدیدترین فیلم سینمایی فریدون جیرانی با عنوان «خفه گی»، اثری متفاوت در کارنامه هنری این کارگردان خواهد بود. جیرانی در حالی که زبان سینمایی خود را به مخاطبانش در ایران معرفی کرده دست به ساخت اثری زده که کمتر فیلمسازی در جایگاه این کارگردان به سراغ آن می رود.


مهمترین نکته مثبت «خفه گی» فضاسازی خوب آن است. سیاه و سفید بودن فیلم به کارگردان در فضاسازی کمک کرده و طراحی صحنه به گونه ای است که اکثر لوکیشن ها کثیف، مخروب و ساکت هستند. دیالوگ ها کاملاً بجا و بازی بازیگران که میمیک ساده دارند چهره هایی سنگی از لحاظ بصری به مخاطب ارائه داده اند و همه چیز در سکوت لوکیشن ها فضایی را خلق کرده که مورد علاقه فیلمساز است.


کارگردان به خوبی توانسته از بازیگرانی که پیش از این در نقش هایی دیگر آنها را دیده ایم، بازی بگیرد و به غیر از پولاد کیمیایی همه از پس ایفای نقششان برآمده اند و بازی الناز شاکردوست را می توان یکی از بهترین بازی های او در سالهای اخیر دانست. از طرفی حضور ماهایا پطروسیان پس از سالها دوری از سینما برای مخاطبان سینما می تواند جذاب باشد و این بازیگر که سالها او را بر پرده سینما ندیده بودیم با بازی خوبش بار دیگر توانمندی های خود را به تصویر کشید.


قصه فیلم از ابتدا گنگ است و به مرور با پیشروی قصه بعدهای مختلفی از شخصیت ها برای مخاطب رو می شود و همه کارهایی که مخاطب نمی تواند حدس بزند و از فیلمنامه نویس جلوتر برود با فضاسازی خوب فیلم کاملاً منطقی به نظر می رسند.


شاید نزدیک ترین فیلم ها از کارنامه جیرانی به این اثر سینمایی، فیلم های «قرمز» و حتی «پارک وی» باشند، اما با این حال نمیتوان جسارت جیرانی را نادیده گرفت. او حتی در صحنه های قتل و صحنه هایی که می شد با ریتم بیشتری روایت شوند، ساختار فیلم را حفظ کرده و با وجود ریتم کند فیلم، شکل پیشروی قصه به گونه ای است که مخاطب را تا پایان با خود همراه می‌کند.


با وجود اینکه در گفته های مسعود و نسیم تناقض هایی وجود دارد که مخاطب نمی تواند حقیقت را کشف کند، فیلمساز از این مسائل می گذرد. فیلم با سکانسی از اواخر قصه شروع می شود و کمی مخاطب را در اینکه چه کسی فیلم را روایت می کند سردرگم می کند اما همین مسأله فضا را کمی مرموز کرده و پایانبندی فیلم نیز کاملاً غافلگیرکننده است به شکلی که به قتل رساندن نسیم توسط صحرا و نحوه به قتل رسیدن صحرا توسط مسعود کاملاً متفاوت و به گونه ای است که در ساختار کلی فیلم به خوبی نشسته است.


«خفه‌گی» روایتی عاشقانه‌از از آدم‌های روان‌پریش است که در فضایی در فضایی بیمارگونه و سیاه روایت می‌شود و با مرگ گره خورده است.


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب