استاد روابط بینالملل دانشگاه: دولت ترامپ، فرصتی طلایی برای تقویت رابطه ایران- اروپا است
به گزارش گروه رسانه های دیگر خبرگزاری آنا، روزنامه اعتماد درخصوص عملیاتی شدن آن وعدهها به ویژه طرحهایی که به نوعی با ایران نیز در ارتباط هستند، گفتوگویی با مهدی ذاکریان، استاد روابط بینالملل دانشگاه داشته که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
بسیاری معتقد بودند ترامپ رییسجمهور متفاوتی از ترامپ دوران مبارزات انتخاباتی خواهد بود و البته سیستم یا استبلیشمنت در امریکا اجازه اجرایی شدن بسیاری از طرحهایش را به او نخواهد داد. تا چه اندازه این رفتارهای ترامپ و تصمیمگیریهایش با مخالفت کنگره روبهرو خواهد شد؟
بسیار اندک. کنگره کنونی، یک کنگره مخالف با برخی از دیدگاهها و آرای ترامپ به ویژه اقداماتی که او طی روزهای اخیر انجام داده، نیست. همین کنگره، بیش از ٣٠ سال است که تصویب کرده تا سفارت امریکا از تلآویو به بیتالقدس منتقل شود ولی دولتهای امریکا، این مصوبه را اجرایی نکردهاند. در کنگره، افرادی هستند که از دانش و شناخت بالا و موثری به ویژه در سیاست خارجی برخوردار نیستند و تحت تاثیر لابیها عمل میکنند. بسیاری از سناتورها و نمایندگان کنگره حتی پاسپورت هم ندارند و یک بار پایشان را از امریکا بیرون نگذاشتهاند و معتقد هستند همه دنیا در امریکا خلاصه شده است. نکته دیگری هم که باید به آن اشاره کرد، این است که سیستم امریکا تنها کنگره یا قوه مجریه نیست. کنگره سلولی از این سیستم است، دولت سلولی از این سیستم است، دیوان عالی ایالات متحده جزیی از این سیستم است ولی مهمترین سلول این سیستم، جامعه مدنی امریکا است که شامل گروههای فشار، دانشگاهها، رسانهها، هنرمندان، اندیشکدهها و شرکتهای بازرگانی و... میشود. آیا آنها با همه نظرات ترامپ موافق هستند؟ خیر ولی این سوال هم مطرح است که مثلا آیا سیستم امریکا مخالف حضور افراد مظنون به اقدامات تروریستی است؟ بله. ترامپ در حال حاضر دست روی مسائلی گذاشته که مورد حساسیت جامعه امریکا است. او نگفته است که مسلمانان را به امریکا راه نمیدهیم بلکه میگوید اتباع کشورهایی که به ادعای واشنگتن حامی تروریسم هستند و با گروههای تروریستی همکاری میکنند و بیم آن وجود دارد که با ورودشان، اقدامات تروریستی را انجام دهند را راه نمیدهیم و برای ورود آنها سختگیری میکنیم.
جامعه مدنی را مهمترین جزو سیستم امریکا دانستید. هنوز ترامپ کار خود را آغاز نکرده بود که راهپیماییهای چند صد هزار نفری در امریکا علیه او از همان جامعه مدنی برگزار شد. فکر میکنید تداوم این راهپیماییها میتواند موجب عقبنشینی ترامپ از وعدههای نخستین خود بشود؟
بله ولی قرار نیست تغییرات فوری باشد. قطعا آن راهپیماییها و اعتراضات در رویههای رادیکال ترامپ تغییراتی ایجاد کرده است. شما به همین مساله منع ورود نگاه کنید. ترامپ قبلا میگفت مانع ورود مسلمانان به امریکا میشود اما طرح کنونی ورود اتباع کشورهایی که به زعم واشنگتن حامی تروریسم هستند را سختتر از قبل میکند. این کار از قبل هم وجود داشته است. احتمالا بررسیها برای صدور ویزا بیشتر شده و در هنگام ورود، دابل چک انجام خواهد شد. با این وجود، یک نکته درخصوص شخصیت سیاستمداران پوپولیست وجود دارد و آن، اینکه وقتی آنها شعار میدهند و پیروز انتخابات میشوند، در یکی، دو سال اول کاریشان، اقداماتی را انجام میدهند که موجب رضایت همگان بشود و نوعی رضایت عمومی ایجاد کند ولی در سالهای پایانیشان، کارهایی به مراتب بدتر از رویههایی که قرار بوده آنها را تضعیف بکنند، انجام میدهند. مثلا زمانی در ایران فردی رییسجمهور بود که در ابتدای کار خود شعارهای مبتنی بر سادهزیستی انجام میداد. او در ابتدای کار خود دستور جمعآوری فرشها را از پاستور صادر کرد ولی همان فرد در سالهای پایانی برای شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل متحد، هواپیمای دولتی را از خانواده خود پر میکرد و به نیویورک میرفت. اقدامات عامهپسندانه، تکنیک افراد پوپولیست است. قطعا ترامپ در یکسال نخست خود کارهایی را انجام میدهد که اکثریت عامه جامعه امریکا با آنها موافق است. اوباماکر طرحی بود که مخالفان زیادی داشت. مساله منع ورود افراد مظنون به اقدامات تروریستی، درخواست بسیاری از امریکاییها است. اتفاقا امریکاییها در این باره حساس هستند و مسائلی نظیر ١١ سپتامبر، بحران سوریه، حضور امریکا در افغانستان و عراق و اقدامات اخیر داعش در امریکا موجب این حساسیتها شده است. این اقدامات حتی میتواند برای ترامپ محبوبیت ایجاد کند اما من فکر میکنم باید صبر کنیم زیرا همین ترامپ در یکی، دو سال آخر برای تامین منافع امریکا یا رعایت حقوق متحدان امریکا در منطقه مانند عربستان سعودی، احتمالا با گروههای تروریستی همکاریهایی خواهد داشت.
در نخستین روز کاری ترامپ، کاخ سفید سند سیاستهای دفاعی دولت ترامپ را منتشر کرده است که او وعده ایجاد سامانههای دفاع موشکی جدید علیه ایران و کره شمالی را داده است. حالا هم طرح محدودیت ورود مسلمانان را صادر خواهد کرد. از سویی، او در همین روزهای گذشته بار دیگر به برجام حمله کرد. این در حالی است که بسیاری معتقد بودند که ایران در صدر اولویتهای ترامپ نیست. فکر میکنید در چنین شرایطی چقدر ایران یکی از موضوعات اصلی سیاست خارجی امریکا است؟
از زمان ریاستجمهوری آقای روحانی و وزیر شدن آقای ظریف، سیاست خارجی ایران و همکاری ایران با سازمانهای بینالمللی و همراهی ایران با جامعه جهانی به شکلی تنظیم شده است که تحت تاثیر ورود یا خروج افراد تنظیم نمیشود؛ به عبارت دیگر، نوعی تدبیر در سیاست خارجی ایران درخصوص روابط با کشورها و مسائل جهانی وجود دارد که این تدبیر موجب عدم خدشه وارد شدن بر سیاستهای اتخاذی ایران میشود. آمدن ترامپ تاثیری بر سیستم دفاع موشکی ایران نمیگذارد. ترامپ میتواند سامانههای موشکی ایجاد کند. این مساله به ترامپ و امریکا ربط دارد ولی موضع ایران آن است که ما حق خود میدانیم تا توان دفاعیمان را افزایش دهیم. آقای روحانی و ظریف برای ملت شعار ندادهاند بلکه برنامه ارایه کردهاند. دفاع جزیی از سیاستهای خارجی ما است. ما به دنبال توافق هستهای نبودیم چون اوباما در قدرت است. آن را تصویب نکردیم تا اولاند و مرکل در قدرت باقی بمانند. نوع نگاه ایران آن است که ما فعالیتهای هستهای که جامعه جهانی آن را مجاز میداند را برای مقاصد صلحآمیز میخواهیم. ما درهایمان را باز کردهایم و به آژانس اجازه بررسی دادهایم به شرط آنکه نظارت او باعث تضعیف فعالیتهای ما نباشد یعنی گزارشی از ما در اختیار طرف ثالثی قرار نگیرد. برجام توافقی میان ایران و جامعه جهانی برای ادامه فعالیتهای صلحآمیز ما است. جامعه جهانی تضمین داده از ادامه این فعالیتها حمایت کند و ایران هم تعهد داده است تا اطلاعات لازم را در اختیار آژانس قرار بدهد. ترامپ، رییسجمهور شده و آمده و میرود. توافق هستهای، ربطی به ترامپ ندارد. برجام توافقی است که به شورای امنیت رفته و ضمانت آنجا را دارد. در توان ترامپ نیست که به برجام دست بزند. او میتواند همکارانش را در دولت سابق ابله بخواند. این مساله اوست. ما چنین ادبیاتی را نداریم. ادبیات ایران همکاری با جامعه جهانی براساس حقوق بینالمللی است.
شما از تاثیر پیروزی ترامپ بر سیاستهای ایران سخن گفتید. سوال من این است که آیا ایران جزو اولویتهای اصلی امریکا است؟ اگر هست، رویکردش چیست؟
از سال ٩٢، سیاست خارجی ایران براساس افراد نیست. هر کسی باشد یا نباشد، سیاست خارجی ایران تغییر نمیکند چون مبتنی بر شعار نیست و همین مساله موجب میشود تا طرف مقابل به ناچار مجبور به پذیرش تدبیر ما و زانو زدن در برابر آن میشود. ترامپ گزینهای جز تعظیم در برابر منطق ایران ندارد. اگر گزینه دیگری هم در این باره در پیش بگیرد، به ضرر اوست چون ایران سیاستهای خارجیاش را براساس ماجراجویی، توهم و شعار تعریف نکرده است. اگر ترامپ بخواهد مسیری را که در انتخابات ریاستجمهوری پیمود و در آن بارها به ایران حمله کرد در پیش بگیرد، نتایج سیاستهایش چیزی جز شکست و سکوت نیست. ایران به دلیل سیاست خارجی منطقی خود در اولویت نخست همه کشورها است. این مساله هم تنها مختص به امریکا نیست. ایران برای آلمان، چین، روسیه، عربستان و خیلیهای دیگر مهم است.
در روزها و هفتههای گذشته اتهامزنیها به ایران درخصوص ادعاهایی همچون فعالیتهای منطقهای ایران و حمایت از تروریسم افزایش یافته است. آیا ما باید شاهد سیاستهای تندتری از سوی امریکا در قبال فعالیتهای منطقهای ایران باشیم؟
اتهاماتی را که اسراییل و برخی کشورهای منطقه میزنند یا در زمان کارزارهای انتخاباتی از سوی ترامپ علیه ایران بیان میشد، ادعاهای بسیاری بیمعنایی هستند. مثلا یکی از دلایل اتهامزنی آنها، حضور و کمک ایران به دولت بشار اسد است. شاید از نظر من، بشار اسد حقوق مردم سوریه را نقض کرده باشد ولی آیا عمل ایران در حمایت از دولت بشار اسد مورد پذیرش حقوق بینالمللی است؟ بله. ایران به دعوت دولت قانونی و مستقر در سوریه در این کشور حاضر شده و به حمایت از آن و کمک به او میپردازد. این دولت، دولتی است که در سازمان ملل متحد نماینده دارد و کشورها حضور این نماینده را در سازمان ملل قبول کردهاند. اتهامی که از سوی ترامپ یا اسراییل یا برخی از کشورهای دیگر مطرح میشوند، درست نیست زیرا این ایران نیست که به حمایت از تروریسم در منطقه میپردازد. آنهایی که هماکنون در مقابل بشار اسد هستند و از گروههای تروریستی با منشا فکری وهابیت حمایت میکنند، حامی تروریسم هستند. حمایت از آن گروهها حمایت از تروریسم است یا حمایت ایران از بشار اسد؟ قطعا گزینه اول. در واقع آن کشورها با اتهامزنی به ایران و دست پیش گرفتن، در حال فرافکنی هستند. هیچ بستر حقوقی نیز در جامعه جهانی علیه ایران وجود ندارد. واقعیت همان است که دیمیستورا، نماینده دبیرکل سازمان ملل در امور سوریه گفت. او تاکید کرد صلح در سوریه بدون همکاری جمهوری اسلامی ایران امکانپذیر نیست و این نشان میدهد اگر ترامپ یا هر کس دیگری میخواهد تروریسم را از بین ببرد، باید با ایران همکاری کند.
ترامپ گفته است که میخواهد با تروریسم مقابله کند. با توجه به رویکرد مبارزه با تروریسم از سوی ایران، میتوان انتظار همکاری میان دو کشور ولو به صورت مستقیم را داشت؟
هماینک مذاکره با امریکا درخصوص مبارزه با تروریسم، نظم منطقهای، مسائل اقتصادی و... ممنوع است و تاکنون مجوز عملی برای آن داده نشده است ولی از لحاظ نظری میتوان در شرایط کنونی همکاریهایی را آغاز کرد. زمان کنونی همزمان مناسبی است. ترامپ هرچند جزو رادیکالترین طیفهای حزب جمهوریخواه است ولی من به مهارت وزارت امور خارجه ایران و مذاکرهکنندگانمان واقف هستم و با این مهارت و توانایی، ایران میتواند از مذاکرات احتمالی برای همکاریهای آتی سربلند بیرون بیاید. اگر زمانی این کار انجام شود و دولت عوض شود و رییسجمهور و وزیر امور خارجه آتی امریکا از حزب دموکرات باشند، آنها به دلیل موفقیت تیم ایران، قطعا ترامپ و تیم او را ابله خواهند خواند و میگویند ایران سرتان کلاه گذاشت. اگر بازیگری قدرت ریشهکن کردن تروریسم در خاورمیانه را داشته باشد، قطعا آن بازیگر ایران است چون فهم آن را داریم، میدانیم منشا آن چیست و مساله عدم امنیت ریشه در کجا دارد. حدود ٤٠ سال است که ایران به دنبال مهار اسراییل است و اسراییل را ریشه ناامنی در خاورمیانه میداند و اوباما این مساله را در روزهای پایانی متوجه شد و ترامپ هم سرانجام به این رهیافت خواهد رسید.
گمانهزنیهای بسیاری درخصوص روابط امریکا و روسیه در دوران ترامپ وجود دارد. فکر میکنید روابط مسکو و واشنگتن به چه سمت و سویی برود؟ آیا بهبود روابط این دو کشور میتواند منجر به این بشود که به هر حال روسها ایران را به کارت معامله خود با امریکا تبدیل کنند؟
سخنگوی دولت سوریه پس از پیروزی ترامپ وقتی با این سوال روبهرو شد، گفت که مسائل امریکا و روسیه آنقدر بزرگ و پیچیده است که اگر فکر کنیم با آمدن ترامپ، آن مسائل حل میشود، رویاپردازی کردهایم. با این حال، آنچه روشن است، این است که ترامپ علاقه وافری برای مسائل مسکو و واشنگتن و شناسایی روسیه به عنوان یک قدرت بزرگ دارد و علاقه دارد تا با همکاری با مسکو بخشی از مشکلاتش را هم حل کند. این نقطه قوتی از ترامپ است که میخواهد روسیهای که میتواند توازن قوا را برهمبزند، شناسایی بکند. روسها به حل مشکلاتشان امیدوار هستند. اینکه روسها با کارت ایران بازی کنند، مختص به ایران نیست بلکه آنها با همه بازی میکنند. بیسمارک، صدراعظم پروس حدود ١٧٠ سال پیش میگفت روسیه هیچوقت قابل شناسایی نیست و سیاست خارجی آنها مانند آب و هوایشان ابری است. باید به این نکته دقت کرد اما آنکه ایران کارت روسیه شود، دوره آن از سال ٩٢ تمام شده است. ایران با آگاهی وارد همکاری با روسیه شده و در برجام هم دیدید که با تکیه به روسیه، چین یا امریکا وارد مذاکره نشد. البته این سخنان به معنای بدون عیب بودن دستگاه دیپلماسی نیست ولی در مقایسه با گذشته خطاهای ما کاهش یافته و دوره کارت بودن ایران به پایان رسیده است.
نزدیکی روسیه و امریکا با چه واکنشی از سوی اروپاییها روبهرو خواهد شد؟ آیا ما باید شاهد حفظ تنش میان اروپا و امریکا باشیم یا آنکه امریکا میتواند اروپاییها را به سمت روسیه متمایل سازد؟
هماینک تنشها میان اروپا و امریکا و همچنین اروپا و روسیه نیز وجود دارد و ما شاهد وضعیتی نامتعادل در میان اتحادیه اروپا با آنها هستیم. با این حال، اینکه ترامپ موجب تعامل اروپا و روسیه شود من آن را برداشت دقیقی نمیدانم. اتحاد با روسیه در برنامه اتحادیه اروپا نیست ولی همکاری با مسکو جزو برنامههای اتحادیه اروپا بوده و هست و ربطی هم به آمدن یا رفتن ترامپ ندارد.
در صورت تنش در روابط امریکا و اروپا، آیا میتوانیم شاهد بهبود و نزدیکی ایران و اتحادیه اروپا باشیم؟
با توجه به تنش روابط میان روسیه و اروپا و افزایش اختلافات میان امریکا و اتحادیه اروپا در دوران ترامپ، فرصتی طلایی برای ایران ایجاد شده است که روابطش را با اتحادیه اروپا مستحکم کند و طرفین میتوانند به سمت ائتلاف با یکدیگر بروند تا اتحاد. اتحاد میان ایران و اروپا به دلایل مختلف تقریبا محال است ولی طرفین میتوانند برای مقابله با تروریسم، افراطیگرایی، لغو روادید، مسائل تجاری و همکاریهای علمی، فرهنگی و آموزشی و... ائتلافها و همکاریهای گستردهای داشته باشند. البته هماینک ما و اروپا روابط حسنهای داریم و هیچ سفارتخانه بستهای در اروپا وجود ندارد و رفت و آمدها برقرار است. با این حال، نکته حساسی وجود دارد و آن، فعالیتهای برخی از مخالفان گسترش روابط ایران و اتحادیه در اروپا به بهانه وضعیت حقوق بشر در ایران است که به پارلمان یا اتحادیه اروپا فشارهایی را میآورند. اعتقاد به حقوق بشر در ایران قلبی است. اگر بتوانیم بهانهها را بگیریم، آنگاه دست مخالفان خالی میشود. دستگاه قضا میتواند با بیطرفی و اصرار بر قانونگرایی این کار را انجام دهد.
انتهای پیام/