نگاهی به رسانههای افغانستان؛ از سیطره تلویزیون و رادیو تا غیبت سریالها و فیلمهای ایرانی در میان محصولات هندی و ترکیهای
به گزارش خبرنگار اعزامی خبرگزاری آنا، هجدهم دی ماه، وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران به میزبانی سفارت ایران در افغانستان، برای نخستین بار یک هیات رسانهای را عازم کابل کرد تا فعالان رسانهای دو کشوری که مشترکات تاریخی، فرهنگی، دینی و زبانی زیادی با یکدیگر دارند، با حوزه کاری یکدیگر آشنا شوند. در هزاره سوم که دیپلماسی رسانهای یکی از ابزارهای مهم در سپهر روابط بینالملل محسوب میشود، فقدان تعامل رسانهای میان روزنامهنگاران و خبرنگاران ایرانی و افغانستانی واقعیتی بود که در این سفر به آن پی بردیم. این در حالی است که رسانههای دو کشور به خاطر زبان مشترک فارسی، به سادگی میتوانند از ظرفیتهای یکدیگر در مسیر صلح و ایجاد ثبات در منطقه، بهره ببرند اما متاسفانه این ظرفیت تاکنون مغفول مانده است.
فهیم دشتی از روزنامهنگاران برجسته افغانستانی میزبان گروه ایرانی در خصوص دیدارهایی است که قرار بود با همکاران افغانستانیمان داشته باشیم. او متولد 1351 است؛ بنابر آنچه در کتاب خاطراتش تحت عنوان « یادداشتهای یک خبرنگار» خواندم، بخاطر شرایط جنگهایی که در کشورش رخ داده، تجربههای کمنظیری در عرصه روزنامه نگاری دارد. اولین دیدار هیات رسانهای ایران با فعالان رسانهای افغانستان در محل سفارت کشورمان در کابل صورت گرفت. شام میهمان آقای بهرامی سفیر ایران در افغانستان بودیم و حدود 8 نفر از مدیران و فعالان رسانهای این کشور، در آن ضیافت حضور داشتند. به گفته آقای دشتی، حدود 20 نهاد صنفی در حوزه رسانه در افغانستان فعال است که 15نهاد گرد هم آمده و فدارسیون روزنامهنگاری تشکیل دادهاند. اکثر اعضای آن گروه معتقدند که بعد از تشکیل دولت وحدت ملی، رابطه فعالان رسانهای افغانستان با دولت بهتر شده است چرا که « این دولت، بهتر از دولت قبلی به ریاست حامد کرزی،حرف گوش میکند».
دیدار با فعالان رسانهای افغانستان در سفارت جمهوری اسلامی ایران در کابل
روزهای بعد، علت این دیدگاه را بیشتر متوجه شدیم چرا که دانستیم قانون دسترسی آزاد به اطلاعات را که میگفتند دولت آقای کرزی تمایلی به ابلاغش نداشت، توسط دولت وحدت ملی ابلاغ می شود.
شهر در دست تلویزیون و رادیو خصوصی
مهمانان افغانستانی سفارت ایران در ابتدای سخنان خود تصریح میکردند که کشورشان یکی از بهترین قوانین رسانهای در منطقه را دارد. به گفته آنان، حدود 350 رسانه چاپی شامل روزنامه، هفته نامه، گاهنامه در افغانستان فعالیت دارد و بیش از 176 رسانه دیداری در قالب تلویزیون و 214 کانال رادیو جواز فعالیت دارند. رادیو در افغانستان به دو علت فراگیرترین رسانه است یکی اینکه رادیو کم هزینهترین وسیله است و در همه جا یافت میشود و دوم اینکه رادیو، تصویر ندارد و به همین خاطر حتی مورد استفاده مذهبیهای تندرو نیز قرار میگیرد.
اتاق خبر تلویزیون آریانا
با شنیدن این آمار و آنچه در روزهای بعد دیدم، متوجه شدیم شبکههای تلویزیونی و همچنین رادیو، که توسط بخش خصوصی راه اندازی شدهاند، جایگاه و پایگاه مردمی بسیار قویتری از روزنامه و خبرگزاری و سایت در افغانستان دارند. در واقع رسانههای مکتوب افغانستان، در مقایسه با تلویزیون و رادیو، فراگیری کمتری در جامعه افغانستان دارند زیرا شبکههای ماهوارهای و امواج رادیویی همه جای افغانستان حتی دور افتادهترین روستاها را نیز پوشش میدهند. افغانستان در کنار شبکههای متعدد تلویزیونی و رادیویی که وابسته به بخش خصوصی است، 14 آژانس خبری یا همان خبرگزاری دارد که یکی از آنها متعلق به دولت است و سیزدهتای دیگر را بخش خصوصی اداره میکند.
تنها خبرگزاری دولتی افغانستان « باختر» نام دارد. همچنین دولت این کشور، یک شبکه تلویزیونی ملی و یک شبکه رادیویی دارد که البته رقیب قویای برای تلویزیونها و رادیو و حتی آژانس خبری بخش خصوصی محسوب نمیشوند. برای همین معاون وزیر اطلاعات و فرهنگ افغانستان میگوید که طرحی برای تقویت آژانس خبری دولتی (خبرگزاری) باختر دارد.
مهمترین تلویزیونهای افغانستان ، تلویزیون آریانا و طلوع و همچنین خورشید است که هر یک، دو تلویزیون دارند، یکی تلویزیونی با رویکردی عمومی و برای پخش برنامههای سرگرمی، فرهنگی وفیلم و سریال و دیگری تلویزیونی مختص پخش خبر که تحت عنوان « آریانانیوز» و « طلوع نیوز» فعالیت خود را شروع کردهاند.
در افغانستان اگر قصد دارید که هر نوع رسانهای راهاندازی کنید ؛ پیش از راهاندازی نیازی به کسب مجوز از وزارت فرهنگ ندارید و فقط پس از انتشار روزنامه یا راهاندازی یک شبکه تلویزیونی لازم است که به وزارتخانههای فرهنگ و مخابرات رفته تا ضمن اطلاع از فعالیت رسانهای خود، مجوز هم بگیرید.
تهدیداتی که در کمین روزنامهنگاران و خبرنگاران افغانستان وجود دارد
به گفته مدیران رسانهها و انجمنهای صنفی مرتبط با رسانه در افغانستان، از سال 1380 موج جدیدی از خشونت علیه اهالی رسانه به وجود آمده است. به گونه ای که حدود 1000 حادثه خشونت آمیز رخ داده و 65 نفر از خبرنگاران اعم از خارجی یا افغانستانی در این کشور کشته شدهاند. همچنین در سه سال اخیر، 170 رسانه از جمله یک تلویزیون، به علت مشکلات مالی وامنیتی تعطیل شدهاند.
مهمترین تهدیدی که برای فعالان عرصه خبر در افغانستان وجود دارد، طالبان است که به گفته مسئول دفتر نی، از دی ماه سال گذشته تا کنون، 14 خبرنگار توسط طالبان کشته شدهاند. علاوه بر آن درگیریهای قومی و همچنین گروههای مسلحانه ناشناخته نیز در کنار برخی مقامات دولتی که منافعشان با فعالیت برخی رسانهها در خطر قرار میگیرد، دیگر تهدیداتی هستند که گفته میشود اهالی رسانههی افغانستان با آن مواجه هستند.
تعدادی از خبرنگاران افغانستانی که حین انجام کار در عملیات انتحاری تندروها کشته شدهاند.
همکاری دولت با رسانهها و همچنین وجود نهادهای مدنی قوی حامی رسانهها موجب شده است که کمتر خبرنگاری در زندانهای افغانستان باشد. بیشترین مجازات خبرنگاران مربوط به ورود رسانه ها به خطوط قرمز مذهبی بوده که به گفته فعالان رسانهای افعانستان، مجموع زمان حبس معدود خبرنگاران در این خصوص هم شاید به یک سال نرسیده است. به گفته فعالان رسانهای، خبرنگاران کمتر مورد تعقیب دولت قرار میگیرند و اگر هم خبرنگاری به دلیل انتقاد از حکومت بازداشت شود با تلاش نهادهای مدنی حامی رسانهها کمتر از 3 یا 4 روز آزاد می شود. مجموعه این شرایط باعث شده تا رسانهها در مجموع از رویکرد دولت وحدت ملی نسبت به رسانهها راضی باشند.
آریانا، بزرگترین تلویزیون و رادیوی بخش خصوصی افغانستان
BMC مخفف « مرکز رسانهای بیات» است که از حدود 10 سال قبل توسط فردی به نام بیات تاسیس شد. تلویزیون و رادیوهای آریانا در این مرکز مستقر هستند و ساختمانش به شدت از لحاظ امنیتی مورد حفاظت قرار دارد به گونهای که حتی اجازه عکاسی از بیرون ساختمان نیز به شما داده نمیشود. شریف حسن یار سرپرست تلویزیون آریانا و آریانانیوز است. این مجموعه در 32 ولایت دفتر دارد و در 2 ولایت بزرگ بلخ وهرات نیز، تلویزیون محلی نیز راهاندازی کردهاند. شریف حسنیار میگوید که این مجموعه با 84 نفر نیرو گردانده میشود که از این تعداد، 22 نفر خبرنگار هستند. در ولایتهای مختلف نیز 13 خبرنگار دارند و یک خبرنگار نیز در واشنگتن مستقر است. با احتساب نیروهایی که در رادیوهای این مجموعه مشغول به کارند، 400 نفر در این مجموعه در سه شیفت مشغول به کارند و از 7 صبح تا 12 شب، برنامه زنده دارند.
به گفته این مسئول، آریانانیوز رسانهای آزاد و بیطرف است و رویکردشان انتقادی با هدف اصلاح امور است. همچنین با رویترز قرارداد دارند و از سیاستهای خبری آنان استفاده میکنند.
وقتی از او درباره منبع درآمدشان سوال می کنیم میگوید که عمده ترین بخش درآمد آریانا، «اعلانات» است؛ منظورش آگهیهای تبلیغاتی است. حسنیار همچنین میافزاید که با دویچه وله و رادیو روسیه قرارداد همکاری دارند و با برنامههای آنان را از رادیو آریانا پخش می کنند.
با این حال، طبق گفته مدیر آریانا، رسانههایی نظیر تلویزیون آنان، تا 5 ماه قبل سوددهی هم داشت اما از آنجایی که سال 2016 سال خوبی برای افغانستان نبود، برای همین فعلا هزینه ها و درآمدها سر به سر است.
تُرکتازی فیلمها و سریالهای هندی و ترکیهای و غیبت ایران
بیشتر فیلمها و سریالهایی که از این شبکه پخش میشود، هندی و چند سالی است که محصولات ترکیهای نیز به مجموعه فیلمهای این شبکه افزوده شده است. جالب است بدانید که البته این فیلمها و سریالها اولا باید به لحاظ محتوا مورد بازبینی قراب بگیرند و بخاطر مسائل مذهبی و فرهنگی افغانستان اگر نیاز به سانسور دارند، اقدامات لازم را انجام دهند، سپس این فیلم و سریالها باید به زبان فارسی و پشتو دوبله و پخش شوند. وقتی از مدیر این شبکه سوال کردیم که «چرا از فیلمها و سریالهای ایرانی استفاده نمیکنید که اولا نه نیاز به سانسور دارد و نه نیاز به ترجمه و به همین خاطر، هزینههای شما به شدت کاهش خواهد یافت» ، که در پاسخ گفت: « رسانههای بخش خصوصی افغانستان از تولیدات سینمایی و تلویزیونی ایران فاصله دارند. البته متاسفانه خود من هم دلیلش را نمیدانم ولی فکر میکنم دو طرف تلاش نکردهاند تا این تعامل فرهنگی برقرار شود چرا که به نظر میرسد در هر دو طرف این علاقه کم است. برای همین استفاده نکردهایم و بیشتر از محصولات ترکیهای و هندی بهره میبریم. مثلا جدیدا سریالی را از ترکیه خریدهایم که موضوع داستانش ازدواج یک پیرمرد 75 ساله با یک دختر 15 ساله است و چون این موضوع در کشور ما زیاد دیده میشود، برای همین مورد استقبال مردم قرار گرفته است».
حسنیار مدیر شبکه آریانا و آریانانیوز
در این حین آقای دشتی میگوید :« البته دو سریال یوسف پیامبر و مریم مقدس در افغانستان همیشه در ماهرمضانها پخش میشود و خود من تا حالا 12-13 بار سریال یوسف را دیدهام و بسیار مورد توجه افغانستانیها قرار گرفته است».
در ادامه، آقای حسنیار میگوید : من 14 سال است مدیر دو شبکه طلوع و اکنون آریانا هستم. اما تا سال گذشته اصلا به سفارت ایران نرفته بودم اما امسال برای اولین بار سفارت ایران از افرادی همچون ما دعوت کرد که بسیار سپاسگزارم. برای همین فکر میکنم علت اینکه چرا ایران و افغانستان از سرمایههای یکدیگر استفاده نکردهاند، بالفعل نکردن این تمایل است. من مطئنم که در هر دو طرف تمایل وجود دارد اما این تمایل نیاز به حرکتی دارد تا یخ موجود در این مسیر را بشکند.
استودیوی خبر آریانا
این فرد، مسئول ممیزی فیلمها و سریالهایی است که از آریانا پخش میشوند.
«نی» نهادی برای حمایت از روزنامهنگاری افغانستان
موسسه نی یکی از مهمترین نهادهای صنفی در افغانستان است که در سال 84 تاسیس شده و به گفته مجیب خلوتگر رئیس این نهاد، در دو بخش « ظرفیت پروری» و «حمایت از روزنامهنگاران» فعالیت دارد. آموزش خبرنگاری در این مرکز به دو صورت است یکی ارائه دورههای کوتاه مدت یک هفته ای و کارآموزی 2و نیم تا 3و نیم ماهه و دیگری پذیرش دانشجو از طریق کنکور سراسری که طی دو سال به پذیرفته شدگان آموزش خبرنگاری داده میشود.
جالب آنکه بخش آموزش این نهاد، از طریق دانشگاه آزاد اسلامی و استرالیا که در آنجا فعال هستند، درسهای مورد نیاز دانشجویان را ارائه میدهند.
نی، در مجموع 154 کارمند در سراسر افغانستان دارد و به گفته مسئولانش افراد زیادی نیز به طور داوطلبانه با آنان همکاری دارند.
از آنجا که یکی از وظایفی که نی برای خود تعریف کرده است، حمایت از روزنامهنگاران است، وقتی خبرنگاری به هر دلیل بازداشت می شود، این موسسه به رایزنی با مسولان می پردازد. خاطرنشان میشود این موسسه در زمینه اخلاق رسانهای نیز فعالیت وسیعی دارد. وقتی از خلوتگر درباره منابع مالی این موسسه سوال میکنیم میگوید که در کنار درآمدزایی از طریق جذب دانشجو، از نهادهای بینالمللی فعال در عرصه روزنامهنگاری نیز کمکهای مالی دریافت میکنند.
از آنجا که روزنامهنگاران مطرح افغانستان عضو این نهاد هستند، از آنان درباره حقوق خبرنگاری در کشورشان میپرسیم که پاسخشان جالب است. طبق گفته آنان، حداقل درآمد خبرنگار در رسانههای دولتی 200 دلار، در رسانههای خصوصی 300 دلار و است و جالب آنکه حقوق یک کارمند در این کشور نیز 200 دلار است. اما نکته جالبتر آنکه اگر خبرنگاری در رسانههای بینالمللی فعال در افغانستان کار کند، حقوقش تفاوت بسیار زیادی با دیگر همکارانش دارد چرا که حقوقش حدود 2000 دلار است.
تقدیر از نیروهای امنیتی افغانستان با یک شاخه گل
در بخشی دیگر از این دیدار، روزنامهنگاران افغانستانی با اشاره به برقراری امنیت در کشورشان که در مقایسه با سالهای قبل، بسیا بهبود یافته است، تصریح کردند: « از سال 1392 به دفعات از نیروهای استخبارات و امنیتی با یک شاخه گل تقدیر و تشکر کردهایم زیرا طبق آمارها روزانه حدود 15 نفر در افغانستان کشته میشدند و اکنون وضع بهتر شده است و نیروهای امنیتی نقش بسیار مهمی در تامین امنیت برای همه افراد جامعه به ویژه خبرنگاران داشتهاند و به خاطر همین خدمات ارزندهشان از آنان با یک شاخه گل تقدیر کردهایم».
یکی دیگر از موضوعاتی که برای هیات ایرانی جلب توجه کرد، کثرت رسانههای افغانستان است که وقتی علتش را سوال کردیم، خانم نجیبه ایوبی صاحب مهمترین هفتهنامه افغانستان در این باره گفت: «چندین علت برای این کثرت وجود دارد یکی رویکرد تجاری است که افراد زیادی را ترغیب کرده رسانهداری کنند. مورد دیگر بسته بودن فضا در دوره طالبان است که محدودیتهای آن دوره باعث شد تا بعد از سقوط طالبان، رسانههای زیادی متولد شوند. همچنین تنوع زبان و قومیتها و لهجهها در کشور ما باعث تعدد رسانه شده است».
خانم ایوبی که کاندیدای وزارت زنان دولت وحدت ملی نیز بوده است، مدیر «کلید گروپ» است و 12 شبکه رادیویی، یک هفتهنامه و فصلنامه را در مجموعه خود مدیریت می کند. ایوبی با یادآوری دوره خفقانی که طالبان برای خبرنگاران ایجاد میکند می گوید: در دوره طالبان به صورت غیر رسمی و مخفیانه فعالیت رسانهای داشته است بدین شکل که مطالبش را به پاکستان میفرستاده و در آنجا چاپ میشده و مجددا به افغانستان ارسال میشده است. او پس از سقوط طالبان فعالیتهای رسانهای خود را از سر گرفته و جزو مهمترین رسانهداران افغانستان محسوب میشود.
پژواک، موثرترین آژانس خبری افغانستان
در میان خبرگزاریها یا به قول افغانستانیها « آژانس خبری» این کشور، که تعدادشان 14 تا است، خبرگزاری پژواک که کاملا خصوصی است، مهمترین خبرگزاری این کشور محسوب میشود که قدمتی 12 ساله دارد و رقیب جدیای برای آژانس خبری دولتی یعنی باختر به شمار میآید.
کل دفتر این خبرگزاری در کابل در ساختمانی قدیمی و دو طبقه است و تحریریهاش بسیار شبیه به روزنامههای متوسط ایران دارد. جالب آنکه این خبرگزای نیز در سراسر افغانستان 120 کارمند و خبرنگار دارد و برای دریافت اخبار این خبرگزاری باید آبونمان شد.
پژواک دفاتری در آمریکا، روسیه، پاکستان و هند دارد و وقتی از خلیل احمد فطری مدیرمسئول خبرگزاری درباره چرایی نداشتن دفتر در ایران سوال کردیم، گفت: «ما تقاضای تاسیس دفتر در تهران را داشتهایم که تاکنون با تقاضای ما موافقت نشده است».
خلیل احمد فطری مدیرمسئول آژانس خبری پژواک
پژواک هم مانند سایر رسانههای خصوصی، یارانهای از دولت دریافت نمیکند و خودش باید هزینههایش را تامین کند. برای همین تمرکزش را بر فروش خبر و گزارش گذاشته که در روز حدود 30 است. البته این خبرگزاری، پروژههایی را نیز از ارگانها میگیرد ، پروژههایی همچون قاچاق انسان که پژواک قراردادی در این باره با اداره مهاجرت افغانستان منعقد کرده است، با این حال، به گفته مدیر مسئولش، مهمترین منبع درآمدشان فورش اخبار است و به هیچ عنوان حساب و کتاب خاصی برای انعقاد قرارداد با نهادها باز نکردهاند. هزینه حق اشتراک اخبار پژواک نیز از 100 تا 500 دلار در ماه است که بستگی به نوع محصولی دارد که خواهان دریافت آن هستند.
تحریریه پژواک
پژواک همچنین تاکنون دو کتاب منتشر کرده است، یکی آموزش خبرنگار مسلکی ( افغانستانیها کلمه «مسلکی» را به جای کلمه »تخصصی» به کار میبرند ) و کتاب دوم نیز، «دسترسی به اطلاعات» است. موفقیت این خبرگزاری باعث شد تا در ذهنم به مقایسه خبرگزاری های ایران و افغانستان بپردازم که چقدر ساختارهایی متفاوت دارند.
در ادامه سفرمان وقتی عازم پنجشیر بودیم، با خبرنگاران و روزنامهنگاران دولتی و خصوصی سه ولایت پروان، کاپیسا و پنج شیر، دیدار کردیم. آنان اکثرا خبرنگاران جوانی بودند که در شرایطی سخت به لحاظ امکانات به کار خبرنگاری میپرداختند. شور و اشتیاقشان برای حضور در این عرصه کاملا از چهرهشان نمایان بود و از سخنانشان معلوم بود که امیدوار به آینده هستند.
جمعی از اهالی رسانهای سه ولایت پروان، کاپیسا و پنجشیر
امید به بهبود شرایط و امنیت افغانستان، امید به رهایی این کشور از تندروی و درگیریهای خونینبار، باور به اثرگذار بودن رسانه در افغانستان در جهت فرهنگسازی و همچنین مقابله با فساد و خشونت، همه وجود دستاندرکاران رسانهای افغانستان را در برگرفته بود. دغدغه آنان برای اینکه به مخاطب خود اطمینان بدهند جانعه افغانستان متنفر از خشونت است، بارها منجر به این شد که از زبان آنان خطاب به همتایان ایرانیشان بشنویم که « کشورشان به هیچ عنوان تهدیدی برای ایران به لحاظ داعش نیست چرا که « مردم ما از تندوری طالبان بسیار آزاد دیدهاند؛ به همین خاطر هیچ حمایتی از هیچ گروه تندوریی همچون داعش ندارند».
گزارش : مریم جمشیدی
انتهای پیام/