علامه مصباح نظامات مختلف را مبتنی بر مباحث عقلانی و قرآنی ارائه کردند
به گزارش خبرگزاری آنا، آیت الله محمود رجبی رئیس و عضو هیات امنای موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی امروز در چهارمین کنگره بین المللی بزرگداشت علامه محمدتقی مصباح یزدی که در مرکز همایشهای بین المللی صدا و سیما برگزار شد، گفت: رهبر معظم انقلاب در سخنان خود علامه مصباح را استاد فکر نامیدند.
وی با اشاره به یکی از تجلیات استاد فکر بودن علامه مصباح، افزود: علوم انسانی میتواند هویت ساز و تمدن ساز و ویرانگر هویت فرهنگی و تمدنی باشند. علامه مصباح پیش از انقلاب در سال ۵۴ با اشرافی که بر ماهیت علوم انسانی داشتند و خطر عظیمی که علوم انسانی میتوانست برای جامعه ما و جامعه اسلامی داشته باشد را درک کردند و برای مقابله با آن برنامه ریزی کردند و به خوبی آن برنامه را اجرا کردند.
آیت الله رجبی ادامه داد: با توجه به آمارهای علوم مختلف در سطح جهان، مشاهده میکنیم که برای علوم انسانی به خصوص علوم اجتماعی و روانشناسی نظامهای غربی و استکباری بیشترین و بالاترین اسناد علمی را به خود اختصاص دادند و به عکس در کشورهای خاورمیانه و اسلامی پایینترین سطح اسناد علمی به آنها اختصاص پیدا کرده است. این نشان میدهد نقش علوم انسانی در فرهنگ، هویت و تمدن برجسته است و غرب برای سلطه خود بر جوامع مستقل و تخریب فرهنگ و تمدن آنها و اینکه بتواند فرهنگ و هویت خود بر این جوامع تحمیل کرده و سلطه کامل بر آنها داشته باشد بیشترین اسناد علمی را دارد. بر همین اساس در طول تاریخ کشور ما و کشورهای اسلامی جلوی رشد علوم انسانی بر مبنای اسلام و فرهنگ دینی ما را گرفت و اجازه نداد در این زمینه اتفاقی رخ دهد. علامه مصباح برای مقابله با چنین خطری که همه هویت فردی، اجتماعی، تمدنی و فرهنگی ما را مورد هجوم قرار داده بود برنامه ریزی عالمانه، کارشناسی شده، همه جانبه، دقیق، جامع و آینده نگر طراحی کرد و اجرا و پیاده سازی آن را در همه جوانب بر عهده گرفت.
رئیس موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی بیان کرد: در یک چنین عرصهای نیاز به تهیه محتوا داشتیم. علامه مصباح با تکیه بر تراث گذشته ما با استفاده از آثار بزرگان و اندیشمندانی همچون آیت الله شهید سید محمدباقر صدر، آیت الله طباطبایی و شهید مطهری؛ با نظریه پردازی نوین نظام آموزشی در عرصههای مختلف علوم انسانی طراحی کردند؛ بنابراین هم از تراث گذشته و نظریه پردازی بزگان این رشته استفاده کردند و با استفاده از آثار نقلی و عقلی به نظریه پردازی پرداختند، شبهات و تهاجم غربی بر فرهنگ، هویت و تمدن ما را به خوبی شناسایی کرده و برای تقویت و روزآمد سازی نظریات در قالب سازمان و نظام قابل عرضه به جهان اسلام و جهان بشریت به مدل سازی، نظریه سازی و الگوسازی پرداختند.
وی با بیان اینکه تربیت نیرو یکی از الزامات این امر بود، ابراز کرد: علامه از سال ۵۴ تربیت نیرو را با تمام توان بر عهده گرفتند، برنامهای که مبانی عقلی و نقلی اندیشه اسلامی را در عمق و ژرفای خود دربرداشت، آشنایی با علوم انسانی اسلامی در سطح بالا را در کنار خود داشت، مهارتهای تحقیق و نقد نظریات غربی را در درون خود داشت و در کنار آن زبان انگلیسی و عربی را در حد تسلط در برنامه پیش بینی کرده بودند و افرادی را مسلط به آنها تربیت کرده بودند.
رئیس موسسه پژوهشی امام خمینی، ادامه داد: پس از انقلاب وقتی انقلاب فرهنگی رخ داد امام راحل که فرمودند دانشگاهها را باز کنید، اما دست خود را برای علوم انسانی به حوزه علمیه دراز کنید، علامه مصباح نیروهای آماده برای این کار داشتند، اگر این تلاش عظیم علامه مصباح نبود دست حوزه برای بازسازی و تولید علوم انسانی خالی بود. چراکه حوزه با این علوم به اندازه کافی آشنا نبود ودانشگاه چیزی نداشت. به محض اینکه ستاد انقلاب فرهنگی به فرمان امام به قم آمدند حوزه علمیه قم علامه را معرفی کرد و ایشان طرح دادند و اجرا شد و چنان این طرح اثرگذار بود که وقتی برخی از شیاطین در مراجع تصمیم گذاری نظام به مقابله پرداختند استادان از رشتههای مختلف گفتند ما با هزینه خود میآییم و این کار را ادامه میدهیم و این استادان آمدند و این کار ادامه یافت. اگر تربیت نیروی علامه نبود دست حوزه علمیه خالی بود. ایشان مدبرانه و حکیمانه استادان دانشگاه و حوزه را آموزش دادند و هم اندیشی استادان دانشگاه و حوزه را هم رقم زدند و به نتیجه رساندند.
آیت الله رجبی تصریح کرد: علامه از دوره آموزشی موسسه در راه حق آغاز کردند بنیاد باقرالعلوم را در توسعه پژوهش و رشتههای تخصصی، موسسه امام خمینی را در ادامه آن بنا نهادند و امروز هیچ نهادی در حوزه علوم انسانی اسلامی وجود ندارد که وامدار علامه مصباح و آنچه ایشان تاسیس کرده نباشند. یکی از نهادهایی که به نام دفتر همکاری حوزه و دانشگاه تاسیس کردند و امروز به نام پژوهشگاه حوزه و دانشگاه فعال است تمام طراحی و برنامه ریزی آن به دست ایشان بود.
وی در پایان با بیان اینکه نیاز بود اندیشههای ناب ایشان در نظامات اجتماعی حضور پیدا کند. خاطرنشان کرد: علامه مصباح نظامات مختلف مرتبط بر مباحث عقلانی و قرآنی را با اندیشه و نظریه پردازی خود ارائه کردند. مجموعه معارف قرآن و سایر آثار علامه، مباحث علوم انسانی اسلامی را در حد نظریه باقی نگذاشتند و آنها را به صحنه اجتماعی آوردند و آنها را نه در حد متخصیصین و نخبگان بلکه در سطح عموم مردم جریان دادند و در سخنرانیهای قبل از نماز جمعه همین نظامات را برای نخبگان و فرهیختگان ما ارائه کردند. ایشان یک فرهنگ سازی جامع و گسترده در عرصه تولید علوم انسانی به متن جامعه را عهده دار شدند. آنچه که لازم بود در این عرصه به عنوان خطوط راهنما و راهگشا را نشان دادن اینکه مسیر چگونه باشد را علامه با روحیه جهادی و تلاش طاقت فرسا در دانشگاه و حوزههای علمیه ادامه دادند و به سرانجام رساندند. وظیفه سنگینی بر عهده دانشگاهیان و حوزویان است که این مسیر را ادامه دهند.
ذهن فوق ذهن یکی از مهمترین مسائلی بود که علامه مصباح به آن پرداختند
در ادامه مراسم محمدجواد لاریجانی فعال سیاسی نیز درخصوص آیتالله مصباح یزدی اظهار داشت: درد علمای سلف ما این بود که وقتی با یک دانش جدید روبهرو میشدند ابتدا سعی میکردند آن را خوب بفهمند و به آن تسلط پیدا کنند سپس وارد نقد و اصلاح آن شوند که نمونه آن مرحوم فارابی است که معارف یونانی را فهمید و به نوآوری آن پرداخت؛ در علوم انسانی نیز باید همین مسیر را پیش برویم.
وی بیان کرد: علوم تا حدود قرن شانزدهم به علوم انسانی و طبیعی تقسیم نشده بود، اما از قرن شانزدهم که گالیله کشف بزرگی انجام داد و مدعی شد اجسام در خلاء، صرف نظر از جرمشان به صورت مساوی حرکت میکنند باعث شد تحول بزرگی در فهم علوم طبیعی به وجود بیاید و این مهم با اکتشافات ریاضیات نیز همراه شد تا اینکه نیوتن هم کتاب عظیم خود را نوشت و غوغایی در علوم طبیعی اتفاق افتاد.
لاریجانی اظهار داشت: این غوغایی که در علوم طبیعی ایجاد شد باعث شد دانشمندانی که در علوم دیگر مانند تاریخ، سیاست و اخلاق کار میکردند بگویند مدل کار ما نیز باید همانند مدل دانشمندانی باشد که در حوزه علوم فیزیک کار میکنند؛ بنابراین تقلید از روش آنان آغاز شد و پرچمدار آنان هابز بود که میخواست فلسفه و علم سیاست را همانند کتاب فیزیک و روشهای فیزیکی پیش ببرد و این اشتباه بود.
این فعال سیاسی ادامه داد: به تدریج دانشمندان متوجه شدند این روش تقلید از فیزیکدانان کار را پیش نمیبرد و اشکالات زیادی دارد و علوم مختلف را زمین گیر میکند، از اینجا بود که علوم انسانی و طبیعی پیدا شد. در این زمان بود که دانشمندان به این نتیجه رسیدند که علوم طبیعی علومی است که موضوع آن پدیدههای طبیعی و علوم انسانی موضوع بحثش بر محور مساله افعال ارادی انسانی تعریف میشود.
وی اضافه کرد: همانگونه که ماده محور اصلی علوم طبیعی است فعل ارادی آدمی نیز محور اصلی علوم انسانی میشود؛ فعل ارادی انسان دارای یک هسته داخلی است که هسته ذهنی فعل را تشخیص میدهد و فعل ارادی انسان یک قسمت بیرونی نیز دارد که به صورت علم فیزیکی ظهور پیدا میکند بنابراین تمایز افعال به تمایز هسته درونی است.
لاریجانی عنوان کرد: فعل ارادی در واقع دو ویژگی دارد نخست تحقق اراده است که انسان تصمیم میگیرد کاری را انجام دهد و دیگر اطلاع خود انسان از مقاصدی است که دارد این اولین نمونه علم حضوری است؛ یکی از مباحثی که مرحوم علامه مصباح یزدی در علم حضوری به آن تکیه داشتند همین ذهن فوق ذهن بوده است.
این فعال سیاسی با بیان اینکه عالمان غرب سکولار هستند گفت: شیخ الرییس معتقد است که اراده انسان به دو نوع طبیعی و انسانی تقسیم میشود. اراده طبیعی در گیاه و حیوانات وجود دارد و رویهای است برای مثال از دانه گندم تنها گندم رشد میکند، اما اراده انسانی فراتر از آن است و رویه ندارد. در وجود انسان سه موتور محرک قوی با عنوان قدرت، شهوت و طلب ثروت است که اگر این سه مورد در وجود آدمی فرمانده شود بهتر میتوان در انسان اراده رویهای داشته باشیم.
وی در پایان گفت: امروزه علوم انسانی بر اساس مفهوم ارادی فردی و جمعی شکل گرفت و ورود ما به معارف انسانی بر اساس تقسیم بندی و نوع عملها است؛ بنابراین عمل ولایی در شوون مختلف فهم انسان از وضعیت، مقاصد او، انتخاب مسیرهایی که میخواهد در انجام عمل و قیام به آن داشته باشد جریان پیدا میکند. عمل ولایی در زندگی فردی و اجتماعی انسان جریان دارد و اگر انسان فهم درستی از این عمل ولایی داشته باشد میتواند بهترین گامها را در این مسیر بردارد.
انتهای پیام/