دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
ساجده ابراهیمی در گفت‌وگو با آنا؛

سوگ یک قهرمان نقطه عطف و مشترک روایت‌های مراسم تشیع شهید سلیمانی بود

سوگ یک قهرمان نقطه عطف و مشترک روایت‌های مراسم تشیع شهید سلیمانی بود
نویسنده «هزار جان گرامی» گفت: نقطه عطف و مشترک همه روایت‌ها از تشییع شهید سلیمانی فقدان و سوگ از دست دادن یک قهرمان بود.
کد خبر : 949307

به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا، کتاب «هزار جان گرامی» اثر ساجده ابراهیمی شهادت نامه‌ای بر داغ سنگین شهادت حاج قاسم سلیمانی است که در این مجموعه برآن نویسنده با روایت غم و اندوه فقدان این شهید، با نوشتن و گفتن از روزهای تب دار دی ماه سال نود و هشت، تسکینی بر دل‌های بی قرار شد.

ساجده ابراهیمی نویسنده این کتاب در گفت وگو با آنا گفت: این کتاب درباره زندگی شهید سلیمانی نیست، درباره تشییع این قهرمان مردمی است، از روزی که خبر شهادت ایشان به ما رسید دوستان مجموعه رسانه ای سروش با من تماس گرفتند و خواستند که مجموعه روایت هایی از مراسم تشییع حاج قاسم تهیه کنیم .

وی در ادامه افزود: تصورمان این بود که چند روایت جمع می شود و در یک نشریه منتشر می کنیم، اما زمانی که فراخوان مردمی دادیم با روایت های زیادی روبه رو شدیم بعلاوه اینکه به برخی نویسندگان هم سفارش نگارش دادیم ، خلاصه هر کسی که دراین مراسم شرکت کرده بود از سراسر ایران شهرهایی چون خرمشهر، اهواز، کرمان، تهران ، مشهد، قم و ... برای ما چیزی نوشتند و احساساتشان را بیان کردند و از حال و هوایشان گفتند.

ابراهیمی یادآور شد: من هم روایت ها به دستم رسید و کار دبیری این مجموعه را بر عهده گرفتم، روایت ها را خواندم و اگر لازم بودچیزی بدان ها اضافه کردم و با نویسندگان تماس گرفتیم، در نهایت ویرایش ادبی شد و با یک جهت گیری کلی برخی از این آثار را در یک کتاب جمع کردیم. بنابراین برخی روایت ها از کسانی است که در مراسم شرکت کردند و برخی از مراسم جا ماندند  و درددل هایی داشتند و یا کسانی که صرفا مشاهداتی کردند و ما هم تلاش کردیم که یک مردمنگاری و مستندنگاری برای حفظ آثار برای آیندگان داشته باشیم.

وی اظهار داشت: ازاین دست اتفاقات در مملکت ما کم نیافتاده ، مثلا اینکه ما الان از مراسم تشییع امام خمینی(ره) نوشته ای نداریم، تنها عکس ها باقی است، اما مشخص نیست این افراد از کجا آمده اند و چه حس و حالی دارند و احساساتشان مشخص نیست، ما سعی کردیم در روایت ها اینها را نشان دهیم که آدم هایی از اقشار مختلف در مراسم قهرمان ملی شان شرکت کردند.

ابراهیمی نقطه عطف و مشترک همه این روایت ها را فقدان و سوگ از دست دادن یک قهرمان به شمار آورد و گفت: همه با این مسئله درگیر بودند که حالا چه اتفاقی میافتد و الان که این قهرمان نیست چقدر امنیت ما به خطر می افتد و مخدوش می شود و اینکه این فرد چقدر عزیز است و تا به حال نمی دانستند.

وی در ادامه گفت: ما نزدیک به سیصد روایت جمع کردیم که ازاین تعداد سی روایت براساس ظرفیت کتاب جمع شد و قلم قوی برایمان خیلی مهم بود مثلا روایت هایی بودند که موقعیت خوبی هم داشتند اما خوب نوشته نشده بودند ، برخی روایت های حامد عسگری و محمد سرور رجایی هم که از افغانستانی های مقیم ایران بودند و فاطمیون رادیده بودند و خودشان هم از دنیا رفتند، تا یک بانوی خانه دار و دختر دانشجو در کرمان دراین کتاب آورده شده است.

وی توضیح داد: اگر بخواهم یکی ازاین روایت ها را انتخاب کنم روایت محمد عربی اولین روایت کتاب است که از کسانی بودند که در مشهد روایت کردند و از طلبه های حوزه علمیه استان بودند و روایتشان خیلی پررنگ است.

ابراهیمی درباره دیگر برنامه هایشان گفت: ما همان موقع برنامه هایی داشتیم که سراغ افرادی خارج از ایران برویم، مثلا کسانی که در تشییع حاج قاسم در عراق یا پاکستان، سوریه یا لبنان شرکت کردند و کارها را ترجمه کنیم ولی هنوز محقق نشده شاید هم سرعت اتفاقات زیاد بود که فرصت نشد.

وی توضیح داد که کتاب به شمارگاه چهارم رسیده و افزود: یک کتاب دیگر به نام بازگشت هم کتاب متن عکس روایت هایی از آواره های فلسطینی در اردوگاه های لبنان کار کردم که به مناسبت طوفان الاقصی عکاسی شده و من هم قصه ها و روایت ها را نوشتم الان هم نمایشگاه عکس و متنش برپاست و به زودی کتاب هم رونمایی خواهد شد.

انتهای پیام/

ارسال نظر
گوشتیران
قالیشویی ادیب