نقش موثر رهبر انقلاب در دستیابی به آشتی ملی به روایت حمیدرضا جلاییپور
به گزارش گروه رسانه های دیگر خبرگزاری آنا از اعتماد، جلاییپور میگوید امروز مردم و جامعه مدنی خواستار تحقق این آشتی ملی هستند و دست آشتی به سوی حاکمیت دراز کردهاند و از درون حاکمیت نیز حسن روحانی، رییسجمهوری، به این خواست و اراده عمومی پاسخ مثبت داده است. او البته از جریان سیاسی اصولگرا نیز به عنوان قطعهای دیگر از این پازل نام میبرد که میتواند در صورت بازیابی انسجام تشکیلاتی نقشی موثر در پدید آمدن و حفظ آشتی ملی ایفا کند.
الزامات و ضرورتهای آشتی ملی در شرایط کنونی کشور چیست؟
اهمیت لزوم تحقق آشتی ملی ناشی از ارزیابی فعالان اصلاحجوی ایران از وضعیت کشور است. ایران با معضلات اساسی رو به رو است. بیکاری انبوه، فرسایش اقلیم، بحران خاورمیانه، نارسایی و عدم کارایی در سیستم بروکراسی کشور، فساد ساختاری و افزایش آسیبهای اجتماعی از جمله معضلاتی است که یک همکاری عمیق بین حکومت و نیروهای جامعه مدنی را برای حل آن میطلبد. اگر این همکاری به وجود بیاید، شاید بتوانیم در دو دهه معضلات جامعه ایران را نه ریشه کن بلکه مهار کنیم. رییس دولت اصلاحات به درستی از همین زاویه بر آشتی ملی تاکید داشته و دارد. در گردهمایی مردم در رحلت آیتالله هاشمی جامعه هم نشان داد که مردم نیز خواهان این امر هستند. در 10 سال گذشته آقای هاشمی نیز همین ندا را سر میداد. لذا مردم نیز به ایشان در روز تشییع پیکرشان بیشتر و پرتعدادتر ادای احترام کردند.
شما حضور مردم با دیدگاههای مختلف در تشییع آیتالله هاشمی را در نوشتههای پیشینتان یک حرکت مدنی ارزیابی کردید و آن را نشانهای از پیشرفت به سوی دموکراسی دیدید. آشتی ملی از این زاویه و از منظر جامعه مدنی چقدر امکان تحقق دارد؟
بحث آشتی ملی دو طرف دارد. از طرفی این مساله باید خواست مردم باشد و بستر و شرایط آن در جامعه وجود داشته باشد که از این لحاظ شرایط فراهم است. بسیاری از شخصیتها و نیروهای سیاسی امروز خواهان این امر هستند. بخش دیگر آن به حکومت بستگی دارد که آقای روحانی هم به عنوان بخشی از حکومت از این امر استقبال کرده است. لذا بخشهای دیگر حکومت نیز باید بخواهد و از فرصت به وجود آمده استفاده کند.
اصلاحطلبان چگونه باید برای تحقق آشتی ملی پیشقدم شوند؟
تداوم سیاست ورزی عاقلانه اصلاحطلبان میتواند موثر باشد. تاکید این جریان سیاسی بر تقویت همکاری بین نیروهای مدنی و نیروهای حکومت است. حل معضلات کشور نیازمند همکاری بین نیروهای سیاسی کشور است. امروز میتوان گفت که زبان رییس دولت اصلاحات زبان درصد قابلتوجهی از مردم ایران است.
اگر بنا باشد که تعاملی بین دو جناح سیاسی صورت گیرد، نیازمند اقدامات دوطرفه است. به نظر شما اصلاحطلبان چگونه میتوانند رقبای خود در فضای سیاسی کشور را پای میز تعامل بکشانند؟
دو جبهه مهم سیاسی در کشور وجود دارد که باید برای آشتی ملی تلاش کنند. اصلاحطلبان مدتهاست که دستشان را به سوی اصولگرایان دراز کردهاند. اصلاحطلبان پس از رحلت آیتالله هاشمی نیز بار دیگر بر این مساله تاکید کردهاند. لیکن اصولگرایان در طرف مقابل هنوز خودشان را پیدا نکردهاند و هنوز انسجامی را به نمایش نگذاشتهاند که از بستر آن بتوان حرکت به سوی آشتی ملی را امکانپذیر کرد. متاسفانه اصولگرایان همچنان تحت تاثیر تندروها هستند. آنها قادر به ایجاد حرکتی متمایز از آنها در عرصه سیاسی نیستند. در دولت آقای احمدینژاد آنها تنها تماشاچی بودند و به عنوان یک جریان سیاسی نتوانستهاند ایفای نقش کنند. هنوز هم بعد از سه سال از پایان دولت احمدینژاد خود را پیدا نکردهاند. انتظار این بود که پشت سر افرادی همچون آقای ناطقنوری جمع شوند اما این اتفاق رخ نداده است. شاید این یک علامت باشد مبنی بر اینکه اصولگرایان هنوز علایمی از توانایی تاثیرگذاری بر جامعه سیاسی از خود نشان ندادهاند. این مساله نیازمند این است که اصولگرایی از هژمونی تندروها فاصله بگیرد. اصولگرایان در این میان یک مشکل اساسی دارند. از یک طرف اگر بخواهند طرف مردم بیایند، باید حرف مردم را بزنند و از اصل، حاکمیت مردم و برابری سیاسی را قبول کنند و از حاکمیت قانون سخن بگویند. این کار بهترین کاری است که میتواند آنها را به وضع عادی بازگرداند و این راه درست فعالیت سیاسی است. از طرف دیگر اصولگرایان میبینند که تندروها قدرت سیاسی سازمانیافته دارند و به منابع اقتصادی تسلط دارند. لذا جاذبههای تندروها برای آنها زیاد است. لذا زیاد با تندروها شوخی نمیکنند و آنها را نادیده نمیگیرند.
با چه مدل مشخصی میتوان آشتی ملی را محقق کرد؟ آیا بزنگاههایی چون انتخابات میتواند تسریع بخش تحقق این امر باشد؟
بهترین مکانیزم رسیدن به آشتی ملی مکانیزمهای قانونی است. همه نیروهای سیاسی باید اصل حاکمیت مردم و برابری سیاسی را بپذیرند. خوشبختانه لااقل بیست سال است که حرف اصلاحطلبان حاکمیت قانون و تعامل است. در سیاست خارجی نیز اصلاحطلبان به دنبال سیاستهای تعاملی به جای سیاستهای تقابلی بوده و هستند. امروز باید منتظر ماند تا ببینیم اصولگرایان چه واکنشی نشان میدهند. بعد از قریب به چهار دهه از عمر جمهوری اسلامی باید از نیروهای تندرو کشور پرسید که شما چه کارنامهای داشتهاید. سالها هاشمی را تخریب کردند و به جایی رسید که در صداو سیما مرگ بر هاشمی هم گفتند اما پاسخ کارهایشان را در حضور گسترده مردم در تشییع آیتالله هاشمی گرفتند. این تشییع نشان داد که همه بیست سال تخریب هاشمی نتیجه عکس داشته است و تبلیغات تندروها روی مردم اثر نداشته است. این مساله نشان میدهد که امروز سیاستهای تقابلی جواب نمیدهد. اگر منافع اجازه دهد که آنها به این مساله فکر کنند، میتوانند جهش خوبی در سیاستورزی داشته باشند.
در سالهای 92 و به خصوص 94 اصلاحطلبان شکل دیگری از سیاست ورزی را نشان دادند و با اصولگرایان معتدل همکاری کردند. این نوع رفتارهای جریان اصلاحات را چقدر در رسیدن به آشتی ملی موثر ارزیابی میکنید؟آیا اصلاحطلبان باید این راه را ادامه دهند؟
اصلاحطلبان از سال 92 تا به امروز حرکت منسجمی پیدا کردهاند. مسیرشان را مشخص کرده اند؛ نامزد انتخاباتی اصلاحطلبان در انتخابات 96 آقای روحانی است و یک نامزد اصلاحطلب معرفی نکردهاند. اگرچه تندروها چنین میخواهند! اصلاحطلبان وضعیت را به خوبی تشخیص دادهاند.
چه چهرهها و شخصیتهایی میتوانند در تحقق آشتی ملی موثر باشند؟
آقای ناطق نوری به عنوان یک شخصیت مهم میتواند در این راستا کارهای مهمی را انجام دهد. لیکن اینکه اصولگرایان چه زمانی از آن دو راهی که پیشتر ترسیم شد بتوانند خارج شوند، چندان مشخص نیست. آقای ناطق به عنوان فردی که مصالح کشور را در نظر میگیرد و فقط شعار نمیدهد به این نتیجه رسیده که با یک جریان سیاسی نمیتوان کشور را اداره کرد و دغدغه جدی آشتی ملی دارد.
آیا مقام معظم رهبری میتواند به عنوان محوریت این آشتی ملی قرار بگیرد؟ توصیهها و نقش ایشان را در تحقق این امر چقدر مهم میدانید؟
جایگاه، مقام و قدرت رهبری در کشور بسیار مهم و قدرتمند است. لذا اگر ایشان بخواهند، خیلی میتوانند در تحقق آشتی ملی موثر باشند. به لحاظ حقوقی و واقعی نقش رهبری در رسیدن به این امر اساسی است و قدرت مهمی دارند که در تحقق این امر میتواند اثرگذار باشد. در این صورت میانه روی در جریان اصولگرایی گسترده میشود.
آیا تحقق آشتی ملی میتواند به نهادینهسازی دموکراسی در کشور کمک کند؟
برای اداره کشور باید بخش وسیعی از نمایندگان همه اقشار را وارد مشارکت کنید. آشتی ملی، میانه روی و توجه به مصالح عمومی در نهادینهسازی دموکراسی اثرگذار است.
انتهای پیام/