در سوگ آیت الله هاشمی رفسنجانی
درون سینه دردی داشت، اما ...
قطعه شعر زیر را علی اکبر قربانی خورشیدی کارمند دانشگاه آزاد اسلامی گرگان در سوگ آیت الله هاشمی رفسنجانی رئیس هیات موسس و هیات امنای دانشگاه آزاد اسلامی سروده است.
برای رهبر خود باوفا بود
نه دانشگاه، ایران را صفا بود
همیشه یار و یاور، رهبری را
ز «یار غار» خود او کی جدا بود؟
برای تندرستی «رفیقش»
همیشه بر لبان او دعا بود
برای آنکه پیغام امامش
رساند، گوییا باد صبا بود
صبور و رازدار و با سیاست
اصول مملکت را آشنا بود
اگر در کار، مشکل یا گره بود
به آسانی ولی مشکل گشا بود
مرید رهبری هر لحظه، هر جا
همیشه تابع روح خدا بود
«همیشه زنده بود و نهضت ما»
به نام رهبری و او به پا بود
درون سینه دردی داشت، اما
برای انقلاب ما دوا بود
به زندان ستمشاهی، چنان شیر
جسارت بر وجودش کی روا بود؟
خدایی، قدر نادانستن از او
به اسلام و قیام ما جفا بود
الهی! نام نیکش جاودان باد
اگر چه رفت، این کار قضا بود
انتهای پیام/