هاشمی به روایت رهبر معظم انقلاب: هاشمی درد دلهای امام را بیشتر از دیگران خبر دارد، دایههای مهربانتر از مادر، ذهن مردم را خراب میکنند!
1- هیچکس برای من هاشمی نخواهد شد
رهبر معظم انقلاب اسلامی با مورد توجه قرار دادن خدمات آیتالله هاشمی رفسنجانی به نظام جمهوری اسلامی ایران و انقلاب اسلامی طی سالهای مختلف، در سخنرانیهای متعدد خود، هاشمی رفسنجانی را فردی مجاهد و رکن رکین انقلاب اسلامی دانستهاند؛ سخنانی که بعضا در دوران ریاست جمهوری آیتالله هاشمی و برخی دیگر نیز در مقاطع خاص بیان شده است.
مقام معظم رهبری در مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهوری آیتالله هاشمی رفسنجانی در سال ۱۳۶۸ اظهار میکنند: «من، حقیقتا به مدیریت جدید کشور، از اعماق دل اعتقاد و اطمینان و امید دارم. من، آن روزی را میبینم که این مدیریت صالح و سالم و کارآمد و انقلابی، بتواند انشاءالله به کمک مردم ـ که شرط اصلی است ـ همهی این گرههایی را که وجود دارد، باز کند و راهها را هموار نماید. البته، همانطور که بارها گفته شدهاست و باز هم تکرار و تأکید میکنیم، مبادا مردم انتظار معجزه داشته باشند. این کشور، هشت سال در جنگ بود و اگر درست نگاه کنیم، ده سال جنگ میکرد. مسؤولان دلسوز و عزیز و خدمتگزاری که در این هشت سال، برای مردم کار کردند، با انواع مشکلات دست و پنجه نرم نمودند تا توانستند کشور را در یک شرایط قابل قبول و بالنسبه خوب ـ که مبالغه هم نمیکنیم ـ نگه دارند و حفظ کنند. در عین حال، مشکلات جنگ از بین نرفته و تمام نشده است.»
(پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری، بیانات مقام معظم رهبری در مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهوری آیتالله هاشمی رفسنجانی، ۱۳۶۸/۰۵/۱۲ )
وجود آقای هاشمی نعمت است، من قدر این نعمت را میدانم
مقام معظم رهبری در اولین دیدار خود با اعضای کابینه آقای هاشمی به مناسبت هفته دولت وجود هاشمی را نعمت برای مردم و خود میدانند و میگویند: «من باید به مردم عزیزمان تبریک عرض کنم؛ چون رئیس جمهوری با این خصوصیات، حقیقتا برای ملت و انقلاب و کشور ما یک موهبت الهی است. وجود جناب آقای هاشمی و مسؤولیتشان، هر دو برای مردم و بر ما نعمت است. من، قدر این نعمت را میدانم و مطمئنم که مردم هم قدر این نعمت را میدانند و این را در رأی خود و اعلام وفاداریشان نشان دادند و بعد از این هم، انشاءالله نشان خواهند داد. برای شما برادران هم که با این مجموعه و با ایشان کار میکنید، یقینا تبریک جداگانهیی لازم است. تبریک دیگر به شما، بهخاطر ابراز اعتماد مجلس شورای اسلامی است.»
(همان، بیانات مقام معظم رهبری در دیدار هیأت دولت به مناسبت هفته دولت، ۱۳۶۸/۰۶/۰۸)
هاشمی، شناخته شده برای دنیا و صحنه انقلاب و سازندگی
حمایتهای مقام معظم رهبری از آیتالله هاشمی و دولت او مداوم و پرشمار است. از جمله در دیدار جمعی از مبارزان شیعه لبنان و اقشار مختلف مردم تهران میگویند: «امروز، بحمدالله کشور ما رئیس جمهوری دارد که جزء چهرههای شناخته شده ـ هم برای مردم ما و هم برای دنیا و هم در صحنه انقلاب و سازندگی و هم در صحنه سیاسی و امور دینی ـ میباشد. مردم، مسؤولان خدمتگزار خودشان را امتحان کردهاند. این، برای همه یک وظیفه است که از رئیس جمهوری و دولتی که با او همکاری خواهد کرد و مجلس به آن رأی خواهد داد، حمایت کنند. مبادا کسانی در گوشه و کنار پیدا بشوند و از کاهی کوه بسازند و اگر دیدند کاری در بلندمدت قابل اصلاح است، ولی در مدت کوتاهی اصلاح نشد، مورد انتقاد قرار دهند. باید زبانی و عملی و مالی و با هر وسیلهیی که میشود، دولت و مسؤولان را کمک و حمایت بکنند.»
(همان، بیانات مقام معظم رهبری در دیدار جمعی از مبارزان شیعه لبنان و اقشار مختلف مردم تهران، ۱۳۶۸/۰۶/۰۱)
چهره ممتاز و مورد محبت امام
صرف نظر از برخی سوء تعبیرهای انقلابیهای دوران آرامش درباره هاشمی و رابطهاش با امام(ره)، حضرت آیتالله خامنهای که خود از نزدیک شاهد رابطه آن دو بوده است، تاکید دارد که: «رئیسجمهوری، یک چهرهی برجسته و ممتاز و مورد محبت امام؛ خیلی از مسؤولان دستگاه اجرایی، جزو سابقهدارهای خدمت به انقلاب و اسلام؛ مجلس شورای اسلامی، متشکل از نمایندگان مردمی و بسیاری دلسوز و علاقهمند؛ قوهی قضاییه، بحمدالله انسانهای عالم و صالح و شجاع؛ و ملت عزیز ما ـ که پشتوانهی همهی این حرکتهاست ـ در سطح منطقه، بلکه در سطح جهان، در اوج اقتدار ملی است. همه اینطور احساس میکنند.»
(همان، سخنرانی حضرت آیتالله خامنهای در دیدار مسؤولان بنیاد شهید، جمعی از اساتید و دانشجویان دانشگاهها و اقشار مختلف مردم، ۱۳۶۹/۰۵/۲۴)
مقام معظم رهبری در دیدار اعضای مجلس خبرگان تاکید میکنند: «در شرایط فعلی، دولت امروز و رئیسجمهور محترم و عزیز و باشخصیت و ارجمند، کسانی هستند که میتوانند این کشور و این ملت و این نظام را در اهداف عالیهی خودش راهنمایی کنند و پیش ببرند و امور را آنچنان جریان ببخشند که مایهی آبرو و اعتبار روزافزون اسلام در چشم ملتها بشود. این چیزی است که ما امروز بحمدالله داریم.»
(همان، بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با اعضای مجلس خبرگان، ۱۳۶۹/۰۴/۲۵)
بهخاطر داشتن رئیسجمهوری چون هاشمی، از اعماق دل خدا را شکر میکنم
اعتقاد رهبر معظم انقلاب تا جایی است که خداوند را به خاطر حضور او در راس دولت شکر میکنند: «بارها به دوستان، این نکته را گفتهام که من هر وقت یادم میآید که چنین رئیسجمهوری و چنین مسؤولانی داریم، از اعماق دل و با همهی وجود، خدا را شکر میکنم. مردم قدر بدانند، که میدانند؛ پشت سر مسؤولانشان همکاری کنند، که میکنند؛ محکم بایستند. بدون شک، محاصرهی اقتصادی و خباثتهای گوناگون امریکا و اذنابش هم، نخواهد توانست کاری بکند.»
(سخنرانی رهبری در دیدار مسؤولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی، به مناسبت عید سعید فطر، ۱۳۶۹/۰۲/۰۷)
رئیسجمهورى با این فضایل و سوابق، در تاریخ ما سابقه ندارد
رهبر انقلاب نه تنها از شخص هاشمی که از وزرای انتخاب شده از سوی او نیز به شدت حمایت و تجلیل می کنند: « در تاریخ گذشتهى ما، کمتر مىشود مجموعهى مسؤولانى را پیدا کرد که مثل مجموعهى مسؤولان امروز باشند. کمتر که مىگوییم، مىخواهیم احتیاط کنیم؛ والّا واقعاً من سراغ ندارم. رئیس جمهورى با این خصوصیات، با این فضایل و با این سوابق، و همکاران و وزرایى با این منش دینى و ایمانى و انقلابى، حقیقتاً در گذشتهى تاریخ ما سابقه ندارد، و در جاهاى دیگر هم تا آنجایى که من شناختهام - البته ادعاى شناخت کامل نمىکنم؛ چون ما از اوضاع همهى دولتها اطلاع نداریم - چنین چیزى را نیافتهام. . . بحمداللَّه امروز دولت از امتیازات بزرگى برخوردار است؛ یک دولت مردمى و یک دولت باایمان است، که حرکت و تلاش یکایک افراد آن، متکى به یک اعتقاد و یک ایمان صادقانه و خالص است؛ دولتى که حقیقتاً براى مردم دل مىسوزانَد و درصدد است که براى آنان کار بکند. این را ما در کارهاى شماها بوضوح مشاهده مىکنیم و مىبینیم که شماها حقیقتاً درد مردم را دارید و تشنهى خدمت به مردم محروم هستید. این امتیازات، امروز جزو امتیازات استثنایى دولتهاست.»
(همان، بیانات در دیدار رئیس جمهور و اعضای هیأت وزیران، به مناسبت گرامیداشت هفته دولت، ۱۳۷۰/۰۶/۰۳)
در مصاحبه حضرت آیتالله خامنهای در پایان سفر به استان لرستان در سال ۱۳۷۰هم آمده است: « بحمداللَّه دولت، حقیقتاً دولت خدمتگزارى است. وضع شخص رئیس جمهوری محترم و عزیزمان که به جاى خود روشن است و احتیاج به گفتن ندارد. وزراى ما هم بحمداللَّه تا آنجایى که من شناختهام و دیدهام، عاشق خدمت به مردم هستند؛ یعنى واقعاً مىخواهند به مردم خدمت بکنند. همینقدر که زمینهى اجرایى در استان فراهم باشد و مسؤولان استان انشاءاللَّه قدرت جذب داشته باشند، مشکلات به مرور حل خواهد شد.»
(همان، مصاحبه حضرت آیتالله خامنهای در پایان سفر به استان لرستان، ۱۳۷۰/۰۵/۳۱)
منادى همیشگی عدالت
یکی از مباحثی که هاشمی رفسنجانی همواره به آن اهتمام داشته، موضوع عدالت اجتماعی بوده است؛ او این موضوع را در دهه 60 در خطبههای نماز جمعه تئوریزه کرد و بعد از ریاست جمهوری در جامه عمل بخشیدن به آن کوشید. رهبر انقلاب درباره توجه او به عدالت میگویند: «دولت از عناصرى تشکیل شده است که مشتاق تأمین عدالت در جامعهاند. رئیس جمهور و مدیر اجرایى این کشور کسى است که همیشه منادى عدالت بوده است. دستگاه قضایى کشور و عناصر آن نیز همینطور. اینها چهرههاى برجستهاى هستند. در چنین زمینهى مناسبى، با این ملت کار آمد و علاقهمند و مشتاق و با این مسؤولین مؤمن و خوب، باید حرکتمان به سمت عدالت باشد. این، آن شاخص اصلى است.»
(همان، بیانات معظم له در دیدار کارگزاران و قشرهاى مختلف مردم، در روز ولادت حضرت امیرالمؤمنین علیه السّلام،۱۳۷۱/۱۰/۱۷ )
حزباللهى پرشور
«خدا را شکر مىکنیم که امروز مسؤولین، خودشان جزو عناصر مقدم حزباللهى هستند. رئیس جمهور مملکت، خود یک فرد حزباللهى و پرشور و امتحان داده است. خدا را شکر مىکنیم که هیچ وسیلهاى براى اینکه دشمن بتواند تبلیغات و زمزمههاى شوم خود را در ذهنها و دلها جا کند، وجود ندارد. اما درعینحال، دشمنان تبلیغاتشان را مىکنند. قوام مملکت و نظام اسلامى و این استقلال دیر یافته، به این است که شما مردم و شما جوانان، همان شور و احساس انقلابى را که در دوران جنگ و در آغاز انقلاب بود، با همان قدرت حفظ کنید. همان غیرت دینى، همان انگیزه و همان احساس حضور دشمن در جبههى مقابل را باید حفظ کنید. همچنان که بحمداللَّه، جوانان حفظ کردند.»
(همان، بیانات مقام معظم رهبرى در مراسم دیدار قشرهاى مختلف مردم با معظّمٌ له ، 29/7/1371)
واکنش تند رهبر انقلاب به ترور هاشمی برای دومین بار
شاید خیلیها به یاد نداشته باشند که هاشمی رفسنجانی علاوه بر سال 58 که توسط فرقانیها ترور شد،
در 12 بهمن ۱۳۷۲ یک بار دیگر هم مورد سوء قصد قرار گرفت؛ مخالفان هاشمی معمولا از افراطیونند و این بار هم او توسط دانشجوی یک دانشگاه خاص که احتمالا خود را مسلمان تر و انقلابی تر از هاشمی می پنداشت، ترور شد.
روزنامه جمهوری اسلامی 13 بهمن آن سال در این باره نوشت: «در جریان مراسم باشکوه و کمنظیر آغاز جشنهای سالگرد انقلاب اسلامی، فردی با شلیک چند گلوله که ظاهراً به سمت رئیسجمهور نشانهگیری شده بود، دست به یک ترور کور زد. به گزارش خبرنگاران ما از مرقد که از نزدیک شاهد واقعه بودند، ضارب در فاصلهای از جایگاه قرار داشت که در صورت نشانهروی درست هم به دلیل فاصلۀ زیاد نمیتوانست در اقدام خود موفق باشد. عکاس روزنامه که همزمان در جایگاه حضور داشت، میگوید رئیسجمهور در واکنش نسبت به اقدام ضارب خونسردی خود را کاملاً حفظ کرده، حتی زمانی که یکی از محافظان مقابل ایشان جلوی تریبون قرار گرفت، به اشارۀ دست رئیسجمهور، مجبور شد از مقابل ایشان کنار رود. به گزارش خبرنگار ما در پی شلیک ۴ گلوله که احتمالاً سه گلوله آن به دلیل حمله مردم به ضارب، هوایی شلیک شده است، نقطهای در محدودۀ ضریح متشنج شد، نیروهای انتظامی تلاش کردند تا ضارب را از دست مردم خشمگین خارج کنند.»
همان گونه که امام بعد از ترور هاشمی در سال 58 از او تجلیل های منحصر به فرد کردند و تاکید کردند هاشمی زنده است تا نهضت زنده است، مقام معظم رهبرى هم دیدار روحانیان و مبلّغان اظهار کردند: «امروز هم مىبینید که درصددند روحانیون مؤثّر و مفید براى کشور و اسلام و مسلمین را، حذف جسمانى کنند. آخرینش همین حادثهاى بود که مىخواستند در روز دوازدهم در مرقد امام بهوجود آورند و یک شخصیت برجستهى مفیدِ فدایى براى اسلام و مسلمین و نظام جمهورى اسلامى را از ملت مسلمان بگیرند. این مردى که جوانى و عمر خودش را، تا آنجایى که ما دیدیم و فهمیدیم و شناختیم و کسانى هم که ایشان را مىشناسند، مىدانند در این راه گذاشته است؛ یعنى رئیس جمهور محبوب ما را مىخواستند از ما بگیرند که بحمداللَّه، دست شکستهى شیطانها، در بسیارى از موارد، از جمله در این مورد ناکام ماند و انشاءاللَّه که همیشه در خیانتها و خدعههایشان ناکام خواهند ماند. وقتى نشد آنها را جسماً حذف و از صحنه خارج کنند، از طرق دیگر شروع مىکنند. تبلیغات براى آنها بهترین راه است. علیه علما، انواع و اقسام تبلیغات را کردند. ما گوشهى مدارس، مشغول درس و بحث بودیم؛ به کسى هم کارى نداشتیم. نمىفهمیدیم که همهى دنیاى استکبار، به یک معنا بسیج شده است براى اینکه این بساط و این روحانیّت و این دستگاه علم دین و علماى دین را با تبلیغات، بهکلّى از بین ببرند. خیال نکنید اینها موفّق نشدند. خیلى کار کردند. در پنجاه سال دوران پهلوى چه رضاخان و چه پسر رضاخان تبلیغات فراوانى علیه روحانیون کردند. نتیجه چه شد؟ نتیجه این شد که در بین یک قشر، نسبت به روحانیون بدبینى به وجود آوردند. البته تودهى مردم، عامّهى مردم، اکثریت مردم، بازهم نسبت به علما علاقه و ارادت دارند؛ جامعهى علمىِ مذهبى را از اعماق قلب دوست مىدارند؛ به آنها عاطفاً و فکراً وابستگى دارند. اما توانستند یک قشر را نسبت به روحانیون بدبین کنند. واقعاً شاید علماى دین و طلاّبى که همه عمرشان را در علم گذراندهاند و جز علمِ دین به چیز دیگرى فکر نکردهاند، این را باور نکنند.»
(همان، بیانات مقام معظم رهبرى در دیدار روحانیان و مبلّغان اعزامى به مناسبت فرارسیدن ماه مبارک رمضان، 17/11/1372)
چهره منوّر نظام، رکن رکین انقلاب و بازوى توانا و زبان گویاى آن
با وجود تبلیغات منفی بعد از دور اول فعالیت دولت هاشمی رفسنجانی، مردم در سال 72 بار دیگر به او رای دادند تا روند سازندگی کشور را ادامه دهد. رهبر انقلاب در مراسم تنفیذ حکم دوره دوم ریاست جمهوری هاشمی، او را رکن انقلاب توصیف می کنند: «این جانب ضمن تبریک به ملت عزیزمان براى این حُسنِ انتخاب و با معرفت به مقام و مرتبت والاى شخصیّت برجسته و چهره منوّر نظام جمهورى اسلامى و رکن رکین انقلاب و بازوى توانا و زبان گویاى آن، جناب آقاى هاشمى رفسنجانى دام عُلاه، رأى ملّت را تنفیذ و ایشان را به ریاست جمهورى اسلامى ایران منصوب مى کنم.»
(همان، مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهوری حجتاسلام و المسلمین هاشمی رفسنجانی،۱۳۷۲/۰۵/۱۲)
هیچ رئیس جمهوری مثل هاشمی، چنین ساده و بیتشریفات زندگی نمیکند
همواره یکی از انگها به هاشمی تجملگرایی است، امری که این روزها رسانههای مدعی ارزشگرایی با انواع روشها به آن میپردازند، اما نظر رهبری در دیدار با مدیران مطبوعات کشور چیز دیگری است: «بدانید که امروز در دنیا هیچ رئیس جمهوری مثل آقای هاشمی، چنین ساده و بی تشریفات زندگی نمی کند. بنده در دوران ریاست جمهوری خود، بارها به کشورهایی که به اصطلاح کشورهای انقلابی بودند، مسافرت کردم. در فلان کشور، رئیس جمهوری که تا دیروز در چادر زندگی می کرده است - به طوری که خودش یا وزیر خارجه اش می گفت، با تفنگ معمولی، هشت سال زیر چادر زندگی می کرده اند - در قصر امروزش که از ما در آن پذیرایی می نمود، چنان تشریفات و جبروتی حاکم بود و چنان تقلید و عکسبرداری دقیقی از حاکم پرتغالی که قبل از وی در آن کشور زندگی و حکومت می کرد، کرده بود که انسان در شگفت می ماند! مسؤولین کشورهای دیگر، این طور زندگی می کنند! اما مسؤولین جمهوری اسلامی، توقّعی از کسی ندارند. وزیر از خانه اش بیرون می آید، به مغازه لبنیاتی می رود و برای کودکش شیشه ای شیر می خرد، یا در صف نانوایی می ایستد، نان می گیرد و به منزلش می برد. کجای دنیا چنین چیزی هست؟!
. . . . به یاد دارم در زمان رژیم سابق، رئیس جمهوری در هند از دنیا رفته بود. - می دانید که در هند، رئیس جمهور کاره ای نیست. به عنوان مقامی تشریفاتی حضور دارد؛ و اصلاً روی او حساب نمی کنند. - آن رئیس جمهور، آدم با سوادی بود. روزنامه های ما در آن زمان راجع به وی نوشتند که در ساختمانی ساده با چهار، پنج اتاق زندگی می کرد و امور شخصی اش را خودش انجام می داد. واقعاً در آن روزگار تعجّب می کردیم که یک رئیس جمهور، آن طور زندگی کند! شما آن رئیس جمهوری را که واقعاً هیچ کاره محض بود - در واقع مجسّمه ای بود - در نظر بگیرید و به رئیس جمهور خودمان که شخصیتی مسؤول و مورد اعتنا در عرصه های بین المللی است، بنگرید. بروید خانه اش را ببینید که آیا چهار، پنج اتاقْ بیشتر دارد؟ همان خانه ای است که قبل از انقلاب هم محل سکونتش بوده و یا از اوّل انقلاب در آن اقامت گزیده است. این، وضع زندگی مسؤولین جمهوری اسلامی است! در این جمهوری، هر کس هر چه می خواهد، می گوید. هر کس در هر ممشا و مسلکی که دوست می دارد، سیْر می کند. کسی کاری به کسی ندارد. آن وقت در همین نظام، برخی افراد که فجایع رژیم سابق را تحمّل کردند و لب از لب نگشودند، دم از آزادیخواهی و پایمال شدن حقوق بشر می زنند! در مقابل چنین مسائلی، انسان احساس می کند که بعضی افراد، چقدر بی انصافند!»
(همان، بیانات مقام معظم رهبرى در دیدار مدیران و مسؤولان مطبوعات کشور، 13/2/1375)
بنده با نام و پیوسته، ایشان را دعا مىکنم
رهبر معظم انقلاب در دیدار هیأت دولت در آغاز کار دوره دوم ریاست جمهورى آقاى هاشمى رفسنجانی هم می گویند: «انشاءاللَّه این قدم بزرگ را هم بتوانید به بهترین وجه بردارید و آن را پیش ببرید. امیدواریم که خداوند شما را موفّق بدارد. بنده آقایان و بخصوص جناب آقاى هاشمى را که واقعاً این مسؤولیت سنگین بر دوش ایشان است، دعا مىکنم. ایشان هم حقیقتاً جزو صلحاى زمان ما هستند. خدا را شکر مىکنیم که این مسؤولیت به دست کسى مثل ایشان است. بنده بخصوص با نام و پیوسته، ایشان را و همچنین سایر مسؤولین و دیگران را دعا مىکنم. امیدواریم که مشمول توجّهات ولىّ عصر ارواحنافداه باشید؛ مشمول دعوات زاکیّهى آن بزرگوار باشید و انشاءاللَّه بتوانید این بار سنگینى را که بر دوش دارید، به بهترین وجه به سر منزل برسانید.»
(همان، بیانات معظم له در دیدار هیأت دولت در آغاز کار دوره دوم ریاست جمهورى آقاى هاشمى رفسنجانی، 3/6/1372)
رئیس جمهوری باایمان، با جهاد، با سوابق روشن و درخشان
اولین روز سال 73، حرم امام رضا(ع) و شکرگزاری رهبر انقلاب: «خدا را شکر می کنیم که ملت ما بیدار است. خدا را شکر می کنیم که ملت ما در صحنه است. ملت ما به آنچه که تا امروز انجام داده است افتخار می کند. دولتمردان از خودِ این مردمند؛ با همین احساسات، با همین ایمان و با همین جهتگیری. در رأس دستگاه اجرایی کشور، رئیس جمهوری باایمان، با جهاد، با سوابق روشن و درخشان و از خودِ مردم قرار دارد.»
(همان، بیانات مقام معظم رهبرى در صحن آستان قدس رضوى، 1/1/1373)
هیچ کس برای من هاشمی رفسنجانی نخواهد شد
اما شاید مخلص کلام رهبر معظم انقلاب درباره آیتالله هاشمی، زمانی بود که میدیدند این یار همراهشان از راس قوه اجرایی کشور کنار میرود و جمله معروف خود را در مصاحبه با خبرنگار صدا و سیما پس از رأى گیرى هفتمین دورهی انتخابات ریاست جمهورى در سال 1376 بیان کردند: «هرکس که امروز، ان شاءاللَّه رأى بیاورد و نامش از این صندوقها بیرون بیاید، من با او همان طور رفتار خواهم کرد که در هشت سال گذشته با آقاى رئیس جمهور، جناب آقاى هاشمى رفسنجانى رفتار کرده ام. البته خوب؛ براى شخص من، هیچ کس آقاى هاشمى رفسنجانى نخواهد شد؛ اما امیدواریم براى ملت بشود و بتواند براى کشور همان طور شخصیتى باشد و همان طور تلاشى بکند و بلکه بیشتر و بهتر؛ چون باب رحمت الهى واسع است.
ان شاءاللَّه موفق باشید.خداحافظ آقایان.»
(همان، مصاحبه با خبرنگار صدا و سیما، 2/3/1376)
2- مدیریت هاشمی آرزوهایمان را محقّق کرد
شاید یکی از بارزترین وجوه شخصیت هاشمی رفسنجانی، خدمات او به مردم و کشور بوده است؛ موضوعی که رهبر انقلاب بارها به آن اشاره و از آن قدردانی کردهاند.
دولت هاشمی که رو به اتمام است، رهبر انقلاب بسیاری از آرزوهای خود در ساخته شدن کشور را محقق شده می یابند: «من یادم است که اوایلِ بعد از جنگ، که در جلسات بازسازی، با مسؤولان کشور می نشستیم - آن وقت آقای رئیس جمهور محترم، رئیس مجلس بودند و بعضی از مسؤولان دیگر هم بودند - جزو آرزوهای ما، یکی همین بود که چندین سد ساخته شود، یک مقدار راه ساخته شود، تعدادی کارخانه های اساسی در زمینه پتروشیمی، در زمینه فولاد و ... به وجود آوریم. اینها واقعاً جزو آرزوهایی بود که روی کاغذ می آوردیم و برای آن تلاش و کار می کردیم. امروز، بحمداللَّه آن آرزوها تحقّق پیدا کرده و این کارها شده است. اینها هم آسان به دست نمی آید و واقعاً جز با کارِ خستگی ناپذیر و خستگی ناشناس و با مدیریّتهای قوی و علاقه مند و بخصوص با مدیریت شخص آقای هاشمی - که واقعاً ایشان در این زمینه خوب عمل کردند و مدیریت خوبی را بر دولت اعمال نمودند - این محصول به دست نمی آمد.»
(همان، بیانات مقام معظم رهبرى در دیدار رئیس جمهور و هیأت وزیران، به مناسبت هفته دولت، 8/6/1375)
هاشمی شب و روز جهاد میکند
رهبر انقلاب در سخنان مشهور خود که موضوع «نقش عوام و خواص» را مطرح میکنند، خطاب به فرماندهان لشکر 27 محمد رسول الله(ص) از جهاد شبانه روزی هاشمی یاد می کنند: «امروز در رأس کشور، شخصیتهای مؤمن، مجاهد، آگاه و صمیمی قرار دارند. امروز شخصیتی مثل رئیس جمهور ما - آقای هاشمی رفسنجانی - که یک شخصیت مجاهد و مبارز است و عمرش را هم در جهاد گذرانده، شب و روز جهاد میکند. مسؤولین دیگر، در بخشهای مختلف - مجلس، قوّهی قضائیّه، نیروهای مسلّح، آحاد مردم - همه و همه در جهادند و مملکت، مملکتِ جهاد فیسبیلاللَّه است.»
(همان، بیانات رهبری در دیدار فرماندهان لشکر 27 محمد رسولالله (ص)، 20/3/1375)
دولت هاشمی با کارنامهاى واضح و بىابهام
زمانی که دو دوره فعالیت دولت سازندگی به پایان رسید، در پایان دوره هشت ساله ریاست جمهورى هاشمى رفسنجانى کابینه او به دیدار رهبر انقلاب رفتند که بیانات مهم ایشان در این دیدار که یک ارزیابی از کل آن 8 سال است، نشان از رضایت و ارزیابی کاملا مثبت دارد:
«این یک آزمایش جدیدى براى جمهورى اسلامى است که بحمداللَّه دولتى در پایان یک دورهى طولانى - که متشکّل از دو دورهى ریاست جمهورى است - مىتواند کارنامهى واضح و بىابهامى را از کارکرد خود ارائه دهد؛ و با احساس رضایت وجدانى از آنچه که انجام داده، و رضایت از حسّ خدمتگزارى نسبت به مردم، صحنهى خدمت را به مجموعهى دیگرى تحویل دهد.
امیدواریم که انشاءاللَّه خداوند متعال، جناب آقاى هاشمى و آقایان محترم - همکاران گرامى ایشان - را مشمول اجرهاى وافر خودش قرار دهد. بنده هم وظیفهى اخلاقى مىدانم که احساس خودم را نسبت به جنابعالى - جناب آقاى هاشمى - و همکارانتان عرض کنم.
این دوره هشت ساله، براى کشور، یک دورهى بسیار پرکار و پر تلاش و پر عاید و حقیقتاً دورهى بازسازى بود. بازسازى براى ما یک آرزو بود.
آنچه در ریاست جمهورى هاشمی اتفاق افتاده، از آرزوهای ما بیشتر است
من فراموش نمىکنم، روزهاى بعد از جنگ در آن جلسهاى که به دستور امام تشکیل شد، چند نفرى براى طرح خطوط اصلى بازسازى کشور نشستیم؛ به نظر خودمان آرزوهاى بزرگى را در آن نوشتهها آوردیم، بحث کردیم و تصور نمودیم، که انشاءاللَّه در طول چندین سال انجام گیرد. آنچه در این هشت سال ریاست جمهورى شما اتفاق افتاده، از آنچه که آن روز ما آرزو داشتیم، بیشتر است و حقیقتاً کشور بازسازى شد.
کشورى که قبل از ویرانیهاى جنگ هم، حقیقتاً هیچ میراث زیربنایىِ قابل توجّه و قابل قبولى از رژیم گذشته - که استقلال این ملت را نشان دهد - نداشت. بسیارى از آنچه را هم که بود و در طول سالهاى متمادى به دست آمده بود، جنگ از دست ما گرفت. بعد از جنگ، ساختن و راه انداختن کشور، راه انداختن مردم و مشتعل کردن احساسِ کار و تلاش و ابتکار و نوسازى و بازسازى، همّتِ بلند و کار پرمرارتى را مىطلبید، که این دولت، این وظیفه را بر عهده گرفت و با موفّقیت انجام داد.
خسته نباشید
من به شما به خاطر این زحمت هشت ساله، «خسته نباشید» عرض مىکنم. همچنین به همهى برادرانى که در دولت شما هستند و بودند - بعضى هم بودند و در خلال این مدّت رفتهاند - «خسته نباشید» عرض مىکنم. در همهى زمینهها خیلى زحمت کشیدید، خیلى کار کردید و حقیقتاً کشور را پیش آوردید.
من نمىخواهم بگویم که همهى آرزوهاى ما برآورده شده است. از قبیل مسائل مربوط به عدالت اجتماعى و مسائل مربوط به قشرهاى گوناگون، کارهاى زیادى وجود دارد که بایستى به مرور انجام گیرد و انشاءاللَّه دولتهاى بعدى آنها را انجام خواهند داد؛ ولى آنچه که بر عهدهى این دولت بود و در طول هشت سال در زمینهى بازسازى مىتوانست انجام بگیرد، بحمداللَّه به بهترین وجهى انجام گرفته است. خداوند انشاءاللَّه به همهى شما اجر دهد و از شما راضى باشد و به این تلاشى که کردید و به نتایج کارتان، برکت دهد، که بتواند زمینهى خوبى براى کارهاى بعدى باشد.
ابتکار و نوآورى، اقدامات شجاعانه و شیوهى مدیریّت باز هاشمی، عامل توفیق دولت
لازم مىدانم - بخصوص - نظر خودم را دربارهى بخشى از علل موفّقیت این دولت ذکر کنم. هم اینها براى مردم نافع است، هم براى مسؤولینى که در طول زمان - در آینده - حضور خواهند داشت، بلاشک نافع است.
بخش قابل توجّهى از این، به خصوصیّات شخصِ آقاى هاشمى برمىگردد؛ یعنى واقعاً برخى از خصوصیات در ایشان هست که تأثیر تام و تمامى در این موفّقیتها داشته؛ از قبیل برخوردارى ایشان از روحیهى کار - پرکارى - روحیهى ابتکار و نوآورى و ورود در میدانهاى جدید و ناپیموده، همّت بلند در امر سازندگى و نترسیدن از طرحهاى بزرگ و اقدام کردن شجاعانه در مورد کارهاى بزرگ، شیوهى مدیریّت باز که در ایشان وجود داشت و این به همکاران ایشان امکان مىداد که ابتکار و تلاش خودشان را به کار بیندازند و از آن استفاده کنند.
ایمان عمیق به توانایى خود نیز نقش زیادى داشت. همچنین هوشمندى در شناخت مسائل و مضایق و پیدا کردن راه حلها، بخشى از خصوصیاتى است که بلاشک مؤثّر بود.
یک مقدار هم به کابینه برمىگردد که آن هم کاملاً قابل توجّه است. بخشى از آن، مربوط به لیاقتهاى آقایانى است که در مجموعهى دولت حضور داشتند - اعم از وزرا، معاونین و مسؤولان سازمانهاى مختلف و وابسته به ریاست جمهورى - که آنها در حدودِ متفاوتى است.
در ضمن، یک نکتهى مهم در راز موفقیّتها این بود که این کابینه، یک کابینهى کارى بود، نه یک کابینهى سیاسى. معناى کابینهى کارى این نیست که اشخاصى که در این کابینهاند، اهل سیاست نیستند، یا در سیاست دخالت نمىکنند؛ بلکه معنایش این است که نقطهى مشترک و کارى و التقاء آنها - دور آن میزى که اسمش هیأت دولت است - اهتمام به انجام کارِ کشور است. این، نقش زیادى داشت و خیلى خوب بود. خدا را شکر مىکنیم.
روحانى انقلابى، کارآمد، متدیّن و متعبّد
جناب آقاى هاشمى، به عنوان یک روحانى انقلابى، کارآمد، متدیّن و متعبّد، براى مردم ما مطرح هستند و این خصوصیّاتى است که در ایشان هست.
من در تمام طول مدّت هشت سال، در جریان کارهاى شما آقایان قرار داشتم؛ هم به وسیلهى گزارشهاى مستقیم، هم از طرقى که براى اطّلاع گیرى، در دسترس من بوده است. علاوه بر اینکه به طور مستمر - اقلاً هفتهاى یک بار - جناب آقاى هاشمى با من ملاقات مىکردند. در این ملاقاتها و جلسات، گزارش کارها، طرح مسائل، طرح مشکلات، نظرخواهى و مشاوره در امور گوناگون نیز بوده است. این جلسات، جلساتِ پربرکتى بود.
من هم، چه در آن مواردى که کارى را که دولت انجام مىداده است، به تمام معنا قبول داشتم و به آن معتقد بودم و چه در مواردى که بخشى از مجموعهى برنامهى دولت را قبول هم نداشتم - اتّفاق هم افتاده است که در مجموعِ برنامهى دولت، من به گوشهاى از کار اعتقادى نداشتم. این جاهایى هم که اعتقاد نداشتم، گاهى به این صورت بوده است که لازم مىدانستم اظهار نظر قطعى بکنم و تغییر آن را بخواهم. گاهى هم نه؛ در این حد لازم نمىدانستم، بلکه نظر پیشنهادى داشتم، مطرح مىکردم و مورد توجّه قرار مىگرفته، اقدام مىشده یا نمىشده - در همهى این احوال خودم را موظّف مىدانستم که از این دولت - که یک دولت حقیقتاً خدمتگزار و با ایمان و داراى حسّ خدمتگزارى و دلسوزى نسبت به مردم بوده است - حمایت کنم. این، وظیفهى ماست. مردم هم حقّاً و انصافاً از دولت شما حمایت و از شما قدردانى کردند.
هاشمى را حداقل در هر شبانهروز یک مرتبه، به نام دعا مىکردم
... بنده دائماً شما را در طول این سالهاى متمادى دعا مىکردم؛ شخص آقاى هاشمى را به نام و حداقل در هر شبانهروزى یک مرتبه - و بیش از این - و شما را نیز همینطور، معمولاً دعا مىکردم. باز هم دعا خواهم کرد. امیدوارم انشاءاللَّه خداوند به شما توفیق دهد، بتوانید کارهایى را که در آینده بر عهدهتان است، به بهترین وجهى انجام دهید و کسانى هم که خواهند آمد، بتوانند دنبالهى این کارها را بگیرند.
همانطور که عرض کردم، کار ادارهى یک کشور و به سامان رساندن مسائل یک کشور و آرزوهاى بزرگ، کارى نیست که در کوتاه مدّت انجام گیرد. بخشى از کارها - که همین کار سازندگى است - به بهترین وجهى انجام گرفته است. مراحل دیگرى در پیش داریم؛ کارهاى بزرگ دیگرى در پیش است که بایستى انجام گیرد. امیدواریم همهى کسانى که در این میدان خواهند بود و مسؤولیت خواهند داشت، بتوانند این وظایف را به بهترین وجهى بر عهده گیرند.
ارزیابى من از این دورهى خدمتى و کارىِ شما مثبت است و امیدوارم انشاءاللَّه رضایت مردم از شما، موجب رضایت پروردگار باشد و اگر کمبودى هم در کارها بوده است، خداى متعال به لطف و رحمت و فضل خودش آن را مورد گذشت و مرحمت قرار دهد.
چنانچه ملاحظه شده است، بعضى اوقات افرادى از بعضى از مسؤولین انتقاد مىکنند - نسبت به بعضى از چیزها - انتقادها نباید به معناى نفى خدمتها و کارهاى انجام شده، باشد. انتقاد به جاى خود محفوظ است؛ باید خدماتِ اشخاصى که خدمت و تلاش خالصانه کردهاند، مورد نظر باشد. هیچ گاه انتقاد، به معناى نادیده گرفتن خدمات و کارهاى بزرگ نیست.
امیدواریم انشاءاللَّه خداوند متعال لطف خودش را همواره شامل حال شما قرار دهد، و روح مطهّر امام بزرگوار را از شما راضى و خشنود کند، و انشاءللَّه قلب مقدّس ولىّ عصر را از شما خشنود و شما را مشمول دعاى آن بزرگوار گرداند. »
پیش از سخنان مقام معظم رهبرى، آقاى هاشمى رفسنجانى رئیس جمهور در سخنان کوتاهى برخوردار بودن از اعتماد و حمایت رهبر معظم انقلاب اسلامى را سرمایه اى ارزشمند و کارساز براى دولت خود و هر دولت دیگرى توصیف کرد و گفت: اینجانب براى اداره امور از انسجام و همراهى کامل هیأت دولت برخوردار بودم و در نتیجه اعتماد و هماهنگى درون دولت، توانستیم برنامه ها را در حد قابل قبولى اجرا کنیم و در مواردى نیز جلوتر از برنامه به اهدافمان رسیدیم.
در پایان این دیدار حضرت آیت الله خامنه اى یک جلد نفیس کلام الله مجید به رسم یادبود و تقدیر از خدمات ارزنده آقاى هاشمى رفسنجانى به وى تقدیم کردند و هر یک از اعضاى هیأت دولت نیز یک جلد قرآن کریم از دست ایشان دریافت کردند.
(همان، بیانات معظم له در دیدار آقاى هاشمى رفسنجانى و کابینه در پایان دوره هشت ساله ریاست جمهورى، ۱۳۷۶/۰۵/۰۹)
3- مجتهد مسلم، اسلام شناس فرهنگپرور، روایت علمی فرهنگی رهبری از هاشمی
آیتالله اکبر هاشمی رفسنجانی یک روحانی و مجتهد است، اما از آنجایی که در امور اجرایی قبل و بعد از انقلاب پیشتاز بوده، کمتر بعد فقهی و اجتهاد او مورد توجه قرار گرفته است. او نه تنها 10 سال درس خارج فقه امام خمینی(ره) را درک کرده و جزو شاگردان تیزهوش او بوده، بلکه حتی درس آیتالله العظمی بروجردی(ره) را نیز درک کرده و اگر وارد کار اجرایی نمیشد، شاید امروز همچون بسیاری از همدرسان خود، امروز در عداد مراجع تقلید به شمار میرفت. هاشمی رفسنجانی از ابتدای انقلاب با عضویت در شورای انقلاب به طور مستقیم وارد امور اجرایی شد و مدتی بعد از شروع جنگ تحمیلی نیز با به دست گرفتن سکان دفاع از کشور، در عرصه مدیریت کشور شخص اول کشور بود. بعد از آن نیز با شروع دوران سازندگی با رأی مردم به عنوان رئیس جمهوری انتخاب شد وهمچنان در رأس امور اجرایی باقی ماند. اما طی تمام این سالها هاشمی رفسنجانی یک مجتهد بود و با توجه به اشراف بر قرآن و امور دیگر مدیریتی، دیدگاههای ابتکاری در فقه نیز دارد. رهبری معظم انقلاب اما اجتهاد و تسلط وی بر دروس حوزه را فراموش نکردند و بارها طی سخنان مختلف مورد، اجتهاد اکبرهاشمی رفسنجانی را مورد تأکید و اشاره قرار دادهاند.
مجتهد قطعی و متفکر سطح بالای اسلامی
حضرت آیتالله خامنهای در مقطع بررسی صلاحیت و اجتهاد نامزدهای انتخابات مجلس خبرگان رهبری در سال۱۳۶۹، در دیدار جمعی از آزادگان میگویند: «امروز رئیس جمهوری ما، از نظر من که سالیان متمادی است ایشان را میشناسم، یک مجتهد قطعی است. این هم از برکات خدا بر ماست. ما رئیس جمهوری داریم که از لحاظ درسهای حوزهیی، یک مجتهد و از لحاظ تفکرات اسلامی، یک متفکر سطح بالا با سوابق فراوان است. وقتی که ایشان میخواست رئیس جمهوری بشود، چه کسی پرسید یا فکر کرد که آیا شما مجتهد هستید یا نه؟ اصلا به یاد مردم بود که ایشان مجتهدند یا نه؟ ریاست جمهوری، شأن بالایی است که ادارهی امور و زمام اجراییات کشور، همه در دست یک نفر ـ که مجتهد هم است ـ قرار دارد؛ اما هیچکس به یادش نیست که این آقا مجتهد است، یا مجتهد نیست.»
(همان، دیدار جمعی از آزادگان و طبقات مختلف مردم در سال۱۳۶۹)
عالم و فقیه مبارز
رهبری معظم انقلاب اسلامی در دیدار مسؤولان نظام در نخستین روز از سال نو و در آستانه ی ماه مبارک رمضان در سال۱۳۶۹تأکید کردند: «وضعیت بسیار خوبی است. بحمدالله دولتی قوی، زمام امور را در دست دارد. این هم از نعم الهی است که در رأس دولت، یک عالم، یک فقیه، یک مبارز سابقهدار، یک چهرهی شناخته شده و محبوب و امتحانداده و مورد تأیید و محبت دایمی امام، با همکارانی خوب، با برنامهیی محکم و امیدبخش و با حمایتی عمومی از سوی مردم، قرار دارد.»
(همان، بیانات در دیدار مسؤولان نظام در نخستین روز از سال نو و در آستانه ی ماه مبارک رمضان، 1/1/1369)
مؤمن عالم و مجاهد فىسبیلاللَّه
اتهامات به هاشمی، همیشه از سوی مخالفانش مطرح بوده و شاید زمانی که او در راس دولت بوده، بیشتر. مقام معظم رهبرى در دیدار گروه کثیرى از آزادگان که تنها دو سال از زمان آزادی شان با اجرای قطعنامه 598 می گذشت، تعابیر خاصی درباره هاشمی به کار می برند: «رئیس جمهور را ملاحظه بفرمایید! یک انسان والا، مؤمن، عالم، مجاهد فىسبیلاللَّه، زجر کشیده، مردمى و امتحان داده است. مسؤولینى که با رئیس جمهور مشغول کارند، هر کدام به نحوى، همین گونهاند. البته در سطوح پایینتر، طبیعى است که سلامت بهاندازهى سطوح اصلى و بالا نباشد؛ یعنى هرچه از مرکز نظام فاصله مىگیریم، آن حالت سلامت را نمىتوان تضمین کرد. البته در نظام جمهورى اسلامى، در سطوح پایین هم، انسانهاى والا و واقعاً کمنظیرى هستند، که هیچ وقت در هیچ نظامى در ایران، این چنین آدمهاى پاک و مقدسى - مقدس به معناى واقعى - نبودند. چقدر از این افراد پاک نهاد را بنده در این دستگاههاى مختلف مىشناسم - جوان و غیر جوان - که واقعاً انسانهاى والایى هستند! همه اهل امانت، اهل صدق، بىاعتنا به زخارف دنیا؛ که توانستهاند از آن پلى که گردن کلفتهاى تاریخ نتوانستند بگذرند - پل خودخواهى و مالاندوزى و راحت طلبى - راحت عبور کنند. این، وضع این نظام است.»
(همان، بیانات مقام معظم رهبرى در دیدار گروه کثیرى از آزادگان، 26/5/1371)
اسلام شناس فرهنگپرور
رهبرمعظم انقلاب اسلامی در حکم انتصاب دکتر على لاریجانى به سمت رئیس سازمان صدا و سیما و عضویت در شوراى عالى انقلاب فرهنگى طی سخنانی در سال۱۳۷۲ اظهار میکنند: «اینجانب از نمایندگان محترم مجلس شوراى اسلامى و اعضاى محترم هیئت دولت به ویژه رئیس جمهوری دانشمند و اسلام شناس و فرهنگ پرور مىخواهم هر گونه کمک در زمینهى بودجه و دیگر امکانات را براى حرکتى که امروز صدا و سیما نیازمند آن است، مبذول نمایند. از علما و صاحبنظران و هنرمندان و دیگر قشرهایى که به نحوى مىتوانند در رسانیدن این سازمان مهم به جایگاه شایستهى خود مؤثر باشند. انتظار دارم که با مدیریت آن همکارى کنند.»
(همان، حکم انتصاب آقاى على لاریجانى به سمت رئیس سازمان صدا و سیما و عضویت در شوراى عالى انقلاب فرهنگى، ۱۳۷۲/۱۱/۲۴)
عالمِ آگاهِ مسلّط به زمان و دارای تواناییهای استثنایی
همچنین حضرت آیتالله خامنهای در جمع نمایندگان مجلس شوراى اسلامى اظهار کردند: «بحمدالله رئیس جمهوری ما یک عالمِ آگاهِ مسلّط به زمان، مسلّط به اداره کشور، دارای تواناییهای بعضاً استثنایی - در بین کسانی که ما می شناسیم - و مراقب امور است. تذکرات نمایندگان هم کمک خواهد کرد. ابزارهایی که قانون به دست شما داده است، از قبیل تذکر، سؤال و امثال اینها، در اختیار شماست. اینها مهمترین ابزار قانونگذاری است که به دولت می گوید «از این راه برو، از آن راه نرو» و دولت هم مکلّف به اطاعت است. با این ابزار می توانید جلو اشتباهات و خطاها را کاملاً بگیرید.»
(همان، بیانات مقام معظم رهبرى در جمع نمایندگان مجلس شوراى اسلامی، ۱۳۷۳/۰۳/۱۱)
هاشمی شکسته نفسی میکند، حضورش در شورای عالی انقلاب فرهنگی، برکت است
در شورای عالی انقلاب فرهنگی هم رئیس جمهوری عضو است و هم رئیس مجلس؛ بنا بر این در دهه اول انقلاب هم آیتالله خامنهای عضو این شورا و رئیس آن بودهاند و هم هاشمی رفسنجانی؛ طبعا بعد از رهبری آیتالله خامنهای، ایشان عضو شورا نیستند و ریاست این شورا با هاشمی است. به نظر میرسد از همین رو هاشمی در اولین دیدار این شورا با رهبری در سال 68، عدم حضور آیتالله خامنهای در جلسات شورا را زمینهساز افت آن ذکر میکند، اما با پاسخ متفاوت رهبر معظم انقلاب مواجه میشود:
«جناب آقای هاشمی فرمودند که شورا افت کرده است؛ من به این هیچ اعتقادی ندارم. من معتقدم که شورا بحمدالله الان با حضور شما آقایانی که تشریف دارید ـ بخصوص با توجه به حضور مستمر خود جناب آقای هاشمی ـ وضعش خیلی بهتر میباشد و فعالتر شده است.
آن وقت هم عقیدهام همین بود. جلساتی که ایشان شرکت میکردند، جلسات کارآمد و برشداری بود و در آن، پیشرفت محسوس میشد. البته الحمدلله حالا ایشان بیدردسر و بیدغدغه، همهی جلسات را شرکت میکنند؛ ولی گاهی به یاد آن وقتی میافتم که بخصوص به خاطر اشتغالات ایشان در امر جنگ، کمتر موفق میشدیم که ایشان را در این شورا زیارت کنیم. خوشحالم که الحمدلله ایشان هستند و ترکیب هم ترکیب خیلی خوب و مجموعه نیز مجموعهی کاملی است.»
(همان، بیانات در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی، ۱۳۶۸/۰۹/۲۱)
مشابه این تعابیر در دیدار سال بعد شورا نیز تکرار میشود، البته با کنایهای دوستانه به غیبتهای هاشمی در شورای عالی انقلاب فرهنگی به دلیل مشغولیتهای دوران جنگ: «این مژدهی فرهنگ عمومی که جناب آقای هاشمی فرمودند، واقعا برای من مژده است. البته جناب آقای خاتمی، شورای فرهنگ عمومی را از مدتها پیش راه انداختهاند و جلساتش هم بود و کارهایی هم کردهاند. معلوم میشود که در آن، تحولی ایجاد شده است. از این بیان، من فهمیدم که تحولی در آن انجام میگیرد، یا مثلا اساسنامهاش به شکل بهتری تنظیم میشود. خیال میکنم که انشاءالله کارها رو به هرچه بهتر شدن است؛ بخصوص که حضور جناب آقای هاشمی هم برای این شورا مغتنم است.
البته ایشان شکسته نفسی میکنند؛ اما واقعا اینطور است. همان وقتها هم من همیشه به رفقا میگفتم که اگر آقای هاشمی یک بار در جلسهی ما شرکت میکنند، ما در آن جلسه یک عالم پیشرفت میکنیم. واقعا آنوقت اینطور بود. ایشان، آنوقتها به این شورا خیلی کم لطف بودند؛ ولی من حالا گاهی هم که میبینم ایشان بحمدالله مجبورند که هر هفته شرکت کنند، خیلی خوشحال میشوم که بالاخره هیچ چارهیی جز این ندارند! آنوقت، اینطور نبود. گاهی مثلا شش ماه میشد که ایشان اصلا هیچ یادی هم از شورا نمیکردند! امروز اینطور نیست و حضور ایشان واقعا یک برکت است. من هر وقت این نکته یادم میآید، خیلی خوشحال میشوم. آقایانی که در آنوقت تشریف داشتند، لابد یادشان است که مکرر میگفتم وقتی ایشان شرکت میکنند، جلسه حرکتی پیدا میکند و یک قدم به جلو برمیدارد. واقعا ایشان در جلسه خیلی مؤثر بودند، حالا هم که بحمدالله مرتب شرکت میکنند.میکنند.
(همان، بیانات رهبری در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی ، ۱۳۶۹/۰۹/۱۹)
4- روایت مجاهدتهایی که فراموش نمیشود
هاشمی رفسنجانی هم مرد مبارزه است و هم مرد جنگ؛ و در این هر دو همدوش و همسنگر سید علی خامنهای بوده و طبیعی است آیتالله خامنهای نیز مجاهدتهای این برادر که 5 سال از ایشان بزرگتر است را هرگز فراموش نمیکند؛ چه باک که انقلابیون مبارزه نکرده و شکنجه نشده و بسیجیهای جبهه نرفته، انواع نسبتها را به هاشمی بدهند. این دو ویژگی برای رهبری بسیار مهم است و در مقاطع مختلف به آنها اشاره کردهاند.
هاشمی عمر و جوانىاش را در راه مبارزات گذاشته است
یکی از مواردی که همواره رهبر انقلاب درباره آیتالله هاشمی بر آن تاکید کردهاند، سوابق درخشان ایشان است: «دولت جمهورى اسلامى نیز همینطور است. کسانى که در رأس مسؤولیتهاى دولتى قرار دارند، افرادى هستند که عمر و جوانى خودشان را در مبارزات و سختیها و شداید گذراندهاند. مثل رئیس جمهور عزیز ما؛ همین شخصیت برجستهاى که عمر و جوانىاش را در راه مبارزات گذاشته است. همکاران او هم کسانىاند که سوابق مبارزاتى و یا قابلیتها، آنها را به سمت مسؤولیتها کشانده است. هیچکدامشان به یک خانوادهى ثروتمند، به یک مجموعهى اشرافى، به یک فامیل مشهور ریشهدار قدیمى، به یک کمپانى و یا به قشرى از قشرهاى داراى زر و زور، وابسته نیستند. همه از مردمان معمولى و انسانهاى سالم و صادقند. مهندسى، دکترى، آدم کار کردهى مجربى را آوردهاند و مشغول کار کردهاند. این هم یک نکته است که دولت، دولتى مردمى است. لذا مردم، هم مجلس، هم دولت و هم مسؤولین را دوست مىدارند؛ چون مىبینند که اینها از جنس خودشان هستند. روى این نقطه هم، دشمن فعالیت مىکند. دشمن تلاش مىکند دولت و مسؤولین را در چشم مردم از صلاحیت و ابهت لازم ساقط کند. این، کار دشمن است. تخصص دشمن در این است که خبرها را تحریف کند و واقعیتها را دروغ جلوه دهد.»
(همان، بیانات مقام معظم رهبرى در دیدار مهمانان خارجى دهه فجر و قشرهاى مختلف مردم درروز نیمه شعبان، ۱۳۷۱/۱۱/۱۸)
یار برجسته امام و عنصر ممتاز انقلاب
در پیام رهبری به مناسبت افتتاح چهارمین دوره مجلس شوراى اسلامى در سال 1371 هم چنین آمده است: « مجلس شوراى اسلامى، با مصوبات خود، راهى را که دولت اسلامى براى اداره ى کشور باید بپیماید ترسیم مى کند و بر این حرکت سرنوشت ساز نظارت مى نماید. اداى این وظیفه جز با حمایت از دولت و تعاون و یکرنگى با آن میسر نیست. و امروز که دولت خدمتگزار با ریاست یکى از یاران برجسته ى امام و یکى از عناصر ممتاز انقلاب که عمر و جوانى خود را در این راه صرف کرده، به خدمت مشغول است، این همراهى و مساعدت، وظیفه یى روشنتر و فورى تر از همیشه است این سخن به معناى آن نیست که نمایندگان به وظیفه ى نقد و بررسى و نظارت و انتقاد دلسوزانه و ارائه ى راه حلهاى درست نپردازند. مجلس در همه حال باید حریت و صراحت و حقگرایى و استقلال خود را حفظ کند و راه راست را به مجریان امور بنماید و بر پیمودن آن نظارت کند. نمایندگان باید پاسخگوى رأى اعتمادى که بر اعضاء دولت مى دهند باشند. با این حال کارشکنى و فتنه گرى و اغراء به جهل از هیچکس قابل قبول نیست.»
(همان، پیام رهبری به مناسبت افتتاح چهارمین دوره مجلس شوراى اسلامى، 7/3/1371)
هاشمی، مبارز سابقهدار، محبوب و امتحانداده
تعابیر رهبر معظم انقلاب درباره آیتالله هاشمی و دولت او ادامه دارد: «وضعیت بسیار خوبی است. بحمدالله دولتی قوی، زمام امور را در دست دارد. این هم از نعم الهی است که در رأس دولت، یک عالم، یک فقیه، یک مبارز سابقهدار، یک چهرهی شناخته شده و محبوب و امتحانداده و مورد تأیید و محبت دایمی امام، با همکارانی خوب، با برنامهیی محکم و امیدبخش و با حمایتی عمومی از سوی مردم، قرار دارد.»
(همان، دیدار مسؤولان نظام در نخستین روز از سال نو و در آستانه ی ماه مبارک رمضان ، 1/1/1369)
هاشمی، در وسط میدان و صفوف مقدم نهضت
مقام معظم رهبری در دیدار با رئیسجمهوری و اعضای هیأت وزیران، در آستانه هفته دولت در سال۱۳۶۹میگویند: «در رأس این دولت، جناب آقای هاشمی رفسنجانی قرار دارند که خودشان از شخصیتهایی هستند که از دوران نشو و نمای این نهضت، در وسط میدان و در صفوف مقدم حضور داشتند و همان سختیها و رنجها و شکنجهها را چشیدهاند. از روز اول پیروزی انقلاب، هم ایشان و هم شماها، واقعا زحمات زیادی کشیدید و بهتر از خیلیها میدانید و به این نکته توجه دارید که در حرکت دولت، باید دو محور و دو رکن اساسی مورد نظر باشد:
محور اول، حرکت و تلاش است. خستگی و افسرده شدن، واقعا در این راه هیچ معنا ندارد. شاید کسانی که اهل دنیا هستند، اگر راه دشواری پیش پایشان قرار بگیرد، سختیهای آن راه، کمکم انگیزهی آنها را کم کند. راه خدا اینطور نیست. هرچه سختتر باشد، انسانهای مؤمن، علاقهمندتر و پرانگیزهتر میشوند؛ چون میفهمند که اهمیت این حرکت، بیشتر است.»
(همان، بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با رئیسجمهوری واعضای هیأت وزیران، در آستانه هفتهی دولت، ۱۳۶۹/۰۶/۰۱)
صفحه منوری که هرگز از حافظه ملت وفادار زدوده نخواهد شد
رهبری معظم انقلاب تلاشهای هاشمی رفسنجانی به عنوان فرمانده جنگ را این گونه توصیف میکند: «مجاهدات جنابعالی صفحه ی منوری است که هرگز از حافظه ی ملت وفادار ما زدوده نخواهد شد».
در خرداد ماه سال 67 ، هنوز مذاکرات سیاسی برای پایان جنگ نتیجه نداده و از طرفی اوضاع ایران در جبهه ها نیز چندان مساعد نیست. شورای عالی دفاع هم که ریاست آن بر عهده ی حضرت آیتالله خامنه ای رئیس جمهور وقت بود و هاشمی رفسنجانی به عنوان نماینده ی امام خمینی در این شورا در اداره جنگ دخالت مستقیم داشت، از ترکیب صحیحی برخوردار نبود و وحدت نظر نداشت. در چنین شرایطی آیتالله خامنهای، رئیس جمهور وقت طی نامهای رسمی، از امام درخواست میکند که آقای هاشمی رفسنجانی را به سمت بسیار مهم جانشینی فرماندهی کل قوا منصوب کنند:
«... پیشنهاد مشخص اینجانب که قبلاً نیز کتباً و شفاهاً معروض گردیده، این است که :
1ـ کلیه امور مربوط به نیروهای مسلح، ارتش، سپاه، ژاندارمری اعم از عملیات، پشتیبانی، امور سازمانی و اداری و غیره به شخص واحدی مفوض و محول گردد.
2ـ شخص مزبور از سوی حضرتعالی موظف گردد که امور را از نزدیک و با قاطعیت تمشیت کند.
3ـ دادگاه نیروهای مسلح موظف گردد که در تعقیب قضایی متهمین و اجرای محکومیتها به طور کامل از نظر و دستور وی تبعیت کند. با توجه به همۀ جوانب، به نظر اینجانب، تنها فرد مناسب برای تصدی این مسئولیت مهم، جناب آقای هاشمی رفسنجانی است.»
رهبر کبیر انقلاب نیز بلافاصله طی حکمی، هاشمی رفسنجانی را با تمام اختیارات به سمت جانشینی فرمانده کل قوا منصوب میکنند. با این تدبیر هم پیروزیهایی حاصل میشود و هم هاشمی پرونده جنگ را خاتمه میدهد. 1 سال و نیم بعد اما جنگ تمام شده و هاشمی در راس قوه مجریه است و دیگر نیازی به این خدمت نیست و هاشمی به حضرت آیتالله خامنهای که خود هاشمی را برای این سمت پیشنهاد داده بود، استعفای خود را تقدیم میکند.
رهبر معظم انقلاب در پاسخ به درخواست استعفای آقای هاشمی رفسنجانی از سمت جانشینی فرماندهی نیروهای مسلح در سال 1368 این گونه نوشتند:
«بسم الله الرحمن الرحیم
جناب حجتالاسلام والمسلمین آقای هاشمی رفسنجانی - ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران
با سلام و تحیت، در پاسخ به استعفای جنابعالی از جانشینی فرماندهی کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی با توجه به مسؤولیت خطیر و بسیار مهم ریاست جمهوری و اداره ی کشور و دولت که اکنون بحمدالله با فضل الهی و اعتماد کم نظیر ملت به دست توانای شما سپرده شده است، موافقت و قبول خود را اعلام می دارم. لازم می دانم از زحمات طاقت فرسا و مستمر جنابعالی در تمشیت امور ارتش و سپاه در دوران پر ماجرای جنگ تحمیلی و اداره و فرماندهی نیروهای مسلح و هدایت آن در عملیات جنگ که همیشه با تلاش شبانه روزی و در موارد متعدد با پیروزی های بزرگ برای ملت ایران همراه بود، صمیمانه تشکرکنم.
آن دوران در سابقه ی درخشان مجاهدات جنابعالی صفحه ی منوری است که هرگز از حافظه ی ملت وفادار ما زدوده نخواهد شد "و ما عندالله خیر و ابقی."
خداوند وجود پربرکت شما را برای انقلاب و اسلام محفوظ بدارد و توفیقات خود را بر شما ارزانی فرماید.
والسلام علیکم و رحمةالله
سیدعلی خامنه ای
11/6/68»
(همان، پذیرش استعفای آقای هاشمی رفسنجانی، 11/6/68 )
اهدای نشان درجه یک فتح
مدتی بعد از استعفای هاشمی از جانشینی فرماندهی کل قوا، مقام معظم رهبری در حاشیه دیدار با رئیسجمهور و اعضای هیأت وزیران، با اهدای نشان درجه یک فتح، رسما از تلاشهای هاشمی در جنگ تشکر میکنند و میگویند: «یکی از چیزهایی که ما همیشه به عنوان فضایل برجستهی جناب آقای هاشمی در ذهن داشتیم و مشاهده میکردیم، حضور فداکارانه و مدبرانهی ایشان در صحنههای جنگ تحمیلی بود و حقیقتا زبان قاصر است از اینکه آن زحمات و آن فداکاریها را سپاسگزاری کند. من آن شبهای دشوار، آن لحظات پرهموغم و پرمسؤولیتی را که ایشان در مقابل چشم همهی ما گذراندند ـ که همیشه مورد تشکر امام بزرگوارمان (رضواناللهتعالیعلیه) هم بود ـ فراموش نمیکنم. ما حالا میخواهیم این تشکر را به صورت یک حرکت سمبلیک مجسم کنیم و این نشان فتح را به سینهی جناب آقای هاشمی الصاق نماییم.»
(همان، بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با رئیسجمهور واعضای هیأت وزیران، در آستانهی هفتهی دولت در سال 1369)
کتک خورده انقلاب و یک بسیجى حقیقى
مقام معظم رهبرى در دیدار فرماندهان «بسیج»، به آنها گوشزد میکنند که هاشمی یک بسیجى حقیقى و میدان جنگ دیده است: «مسؤولین عزیز کشور هم، قدر بسیجیها را بدانند. بحمداللَّه خودشان هم بسیجى هستند. رئیس جمهور عزیز ما، یک بسیجى است؛ بسیجى میدان جنگ دیده، خطر کشیده، کتک خوردهى انقلاب و یک بسیجى حقیقى. بقیهى مسؤولین هم، بحمداللَّه هر یک، کم و بیش حظ و سهمى از بسیجى و بسیجىگرى دارند.»
(همان، بیانات مقام معظم رهبرى در دیدار فرماندهان «بسیج» سراسر کشور، ۱۳۷۱/۰۸/۲۷)
5- مواضع صریح درباره تخریب هاشمی
تخریب آیتالله هاشمی رفسنجانی، سوژه ثابت سالهای بعد از انقلاب بوده و تنها نقشآفرینان آن متفاوت بودهاند و دلیلش هم طبعا تاثیرگذاری اوست. بررسی کمپینهای تخریبی علیه هاشمی رفسنجانی نشان میدهد که هرچند طی برهههای مختلف این کمپینها مشغول کارند اما بازار گرم آنها ایام انتخابات است. گویی که مهر تأیید مردم و بروز جمهوریت و اسلامیت نظام، دشمنان را به وحشت میاندازد و برای تخریب آن تلاش می کنند یاران واقعی انقلاب را زمینگیر کنند. اما نه تنها طرفداران سیاسی هاشمی رفسنجانی، بلکه مقام معظم رهبری با موضع گیری روشن بارها از او دفاع کرده اند.
بعد از انتخابات سال 1384 درحالی که کمپینهای تخریی همچنان مشغول کار بودند و روی کار آمدن دولت نهم را دستآویزی برای تخریب هاشمی به کار گرفته بودند، رهبری به روشنگری پرداختند.
رأی به هاشمی، رأی به ارزشهای انقلاب
رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار شوراى عالى انقلاب فرهنگى در دی ماه سال 1384 با اشاره به انتخابات ریاست جمهوری اظهار کردند: « ما در انتخاباتى که چند ماه پیش گذراندیم، اکثریت قریب به اتفاق مردم، به ارزشهاى انقلاب رأى دادند؛ چه آنهایى که به آقاى احمدى نژاد رأى دادند، چه آنهایى که به آقاى هاشمى رفسنجانى رأى دادند؛ چون آقاى هاشمى هم یکى از برجستگان انقلاب است؛ ایشان یک شخصیت انقلابى، روحانى و معمم است و بسیارى از کسانى که به ایشان رأى دادند، درواقع به همین ارزش ها رأى دادند. نباید تصور کرد که هفده میلیون به شعارهاى آقاى احمدى نژاد رأى دادند و ده میلیون دیگر رأى ندادند؛ قضیه این گونه نیست؛ بلکه اکثریت بزرگى از مردم در این انتخابات پایبندى خودشان را به دین، به ارزش هاى انقلاب، به دل بستگى هاى امام نشان دادند»
(همان، دیدار شوراى عالى انقلاب فرهنگى، دی ماه سال 1384)
در یکی از برهههای حساس انقلاب یعنی سال 1388، در حالی که فضای سیاسی کشور با مناظرهای تلخ و نیز اعتراضات بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال 88 غبارآلود شده بود و بسیاری برای تخریب یاران امام و انقلاب دست به کار شده بودند، رهبر معظم انقلاب وارد عمل شدند و نسبت هاشمی رفسنجانی را با انقلاب اسلامی روشن کردند.
آیتالله خامنهای در خطبههای مشهور 29 خرداد 1388 در نمازجمعه تهران فرمودند:« از این طرف هم شبیه همین کارها به نحو دیگرى انجام گرفت. کارنامه ى درخشان سى ساله ى انقلاب کمرنگ جلوه داده شد؛ اسم بعضى از اشخاص برده شد که اینها شخصیتهاى این نظامند؛ اینهاکسانى هستند که عمرشان را در راه این نظام صرف کردند. بنده در نماز جمعه هیچوقت رسمم نبوده است از افراد اسم بیاورم؛ اما اینجا چون اسم آورده شده است، مجبورم اسم بیاورم. به طور خاص از آقاى هاشمى رفسنجانى، از آقاى ناطق نورى من لازم است اسم بیاورم و باید بگویم. البته این آقایان را کسى متهم به فساد مالى نکرده؛ حالا در مورد بستگان و کسان، هر کس هر ادعائى دارد، بایستى در مجارى قانونى خودش اثبات بشود و قبل از اثبات نمیشود اینها را رسانه اى کرد. اگر چیزى اثبات بشود، فرقى بین آحاد جامعه نیست؛ اما اثبات نشده، نمیشود اینها را مطرح کرد و قاطعاً ادعا کرد. وقتى اینجور حرفها مطرح میشود، تلقى هاى نادرست در جامعه به وجود مى آید، جوانها چیز دیگرى خیال میکنند، چیز دیگرى میفهمند. آقاى هاشمى را همه میشناسند. من شناختم از ایشان مربوط به بعد از انقلاب و مسئولیتهاى بعد از انقلاب نیست؛ من از سال ۱۳۳۶ - یعنى ۵۲ سال قبل - ایشان را از نزدیک میشناسم. آقاى هاشمى از اصلى ترین افراد نهضت در دوران مبارزات بود؛ از مبارزین جدى و پیگیرِ قبل از انقلاب بود؛ بعد از پیروزى انقلاب از مؤثرترین شخصیتهاى جمهورى اسلامى در کنار امام بود؛ بعد از رحلت امام هم در کنار رهبرى تا امروز. این مرد بارها تا مرز شهادت پیش رفته. قبل از انقلاب اموال خودش را صرف انقلاب میکرد و به مبارزین میداد. اینها را جوانها خوب است بدانند. بعد از انقلاب ایشان مسئولیتهاى زیادى داشت: هشت سال رئیس جمهور بود؛ قبلش رئیس مجلس بود؛ بعد مسئولیتهاى دیگرى داشت. در طول این مدت هیچ موردى را سراغ نداریم که ایشان براى خودش از انقلاب یک اندوخته اى درست کرده باشد. اینها یک حقایقى است؛ اینها را باید دانست. در حساسترین مقاطع ایشان در خدمت انقلاب و نظام بوده.»
(همان، بیانات مقام معظم رهبری در خطبههای نماز جمعه تهران، 29/3/1388 )
برخی تخریبها از روى غفلت نبود، مسئولان قضایى عوامل این تخریبها را تعقیب کنند
در انتخابات ریاست جمهوری سال 1384 نیز عدهای با برپایی اردوگاه هاشمی ستیزی، درصدد اختلاف افکنی و دو دستگی در جامعه برآمدند. اما رهبر انقلاب هشیارانه واکنش نشان دادند.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با رئیس و مسؤولان دستگاه قضایى در سال 84 با انتقاد از برخى اقدامات تخریبى در دوران تبلیغات انتخاباتى تأکید کردند: « در خلال این انتخابات، برخى کارهایى انجام گرفت که بنده به عواملى که این کارها را انجام دادند، بدبینم؛ این تخریبهایى که صورت گرفت. بعضى از تخریبها البته از روى بى توجهى بود؛ بعضى از آقایان و نامزدها یا طرفداران آنها با محاسباتى، حرفهایى نسبت به نظام زدند که واقع بینانه نبود؛ خیلى از مثبتات نظام، از کارهاى بزرگ نظام نادیده گرفته شد و سیاه نمایى شد. و پیشرفتهاى عظیمى که به وسیله ى دولتها در این سالها به وجود آمده، ندیده گرفته شد؛ اینها از روى غفلت بود، لیکن بعضى از این تخریبها از روى غفلت نبود. تعدادى از نامزدهاى انتخابات ریاست جمهورى مورد تخریب قرار گرفتند؛ تخریبهاى غیر منصفانه و ناجوانمردانه؛ حتّى شخصیت موجهى مثل آقاى هاشمى رفسنجانى که شخصیت محترم و باسابقهاى است، از دم این تخریبها در امان نماند. این، حادثه ى بدى بود. رحمت الهى را نباید با این گونه کارها آلوده کرد؛ با این که ما تأکید کرده بودیم. امروز چون گذشته است، من نصیحت مى کنم؛ اما مسئولان قضایى و غیر قضایى، غیر از نصیحت، وظایف دیگر هم دارند؛ آنها عوامل این تخریبها را تعقیب کنند و آنها را پیدا کنند. یک عده به طور مسلّم از روى جهالت و غفلت این کار را کردند، که البته فعل حرامى انجام گرفت؛ لیکن بسیارى از کارهایى که انجام گرفت، کار کسانى بود که به هیچ یک از نامزدها علاقه اى نداشتند و تخریب آنها براى تخریبِ فضاى انتخابات انجام گرفت؛ آنها تخریب کردند، براى زیر سؤال بردن نظام اسلامى. ما در اختلافات بزرگ مذهبى، فکرى، سیاسى دیده ایم که کسانى وارد میدان فتنه انگیزى مى شوند و از زبان این، آن را مى کوبند؛ از زبان آن، این را مى کوبند؛ در حالى که نه به این علاقه دارند، نه به آن! اینها را پیدا کنید؛ مقصران اصلى بایستى مشخص شوند، که مطمئناً دست دشمن در کار است. بعضى اظهارات، متأسفانه عزیزترین قشرهاى این کشور، جوانانِ مؤمن و بسیجى، را زیر سؤال برد! این جور نیست، بلکه دستهاى دشمن است که در کار است براى فتنه انگیزى و براى ایجاد فساد».
(همان، بیانات مقام معظم رهبری در دیدار رئیس و مسؤولان دستگاه قضایی ۱۳۸۴/۰۴/۰۷)
نکته جالب توجه سخنان رهبر معظم انقلاب این است که ایشان تخریب هاشمی رفسنجانی را با نیت قبلی و با برنامهریزی دانستهاند و خواستار پیگیری قضایی این مسئله شدهاند. رهبری صراحتا این گونه تخریبها را برای فتنه انگیزی دانستهاند و تأکید دارند که دشمنان در پشت پرده این اقدامات قرار دارند.
اما این موضعگیری صریح رهبری معظم انقلاب اسلامی باعث نشد که دشمنان دست از تخریب و اقدمات تفرقه افکنان خود بردارند بلکه طی سالهای اخیر نیز با استفاده از ابزارهای رسانهای مختلفی که داشتهاند سعی کردند اختلافی ساختگی بین مقام معظم رهبری و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام را به نمایش بگذارند. پس از رحلت آیتالله مهدوی کنی ریاست سابق مجلس خبرگان رهبری تخریبگران وارد عمل شدند و حضور هاشمی رفسنجانی در انتخابات هیئت رئیسه مجلس خبرگان رهبری را دستمایه قرار دادند تا به این ترتیب دوباره اردوگاهی تخریبی علیه یکی از یاران امام و معتمدان رهبری به راه اندازند. اما با وجود همه جوسازیهایی که علیه هاشمی رفسنجانی انجام دادند، رهبری معظم انقلاب اسلامی برای چندمین بار طی سه دهه گذشته از عمر انقلاب اسلامی در ستایش هاشمی رفسنجانی وارد عمل شدند. حضرت آیت الله خامنهای در اسفند ماه سال 1389 در دیدار با رئیس و اعضای مجلس خبرگان رهبری با تشکر از خبرگان عالی شأن امت، به ناکام ماندن دشمنان در قضیه انتخاب هیأت رئیسه مجلس خبرگان اشاره کردند و افزودند: « از همهى آقایان تشکر میکنیم؛ بخصوص از جناب آقاى هاشمى رفسنجانى، براى اینکه در این اجلاس، انتظار خصمانهاى را که دشمنان داشتند، خنثى کردند. آنها انتظار داشتند که بین خبرگان امت اختلاف بیفتد؛ رقابتها به صورت رقابتهاى متعارف دنیاى مادى در بیاید و مسابقهى در خدمت، تبدیل بشود به رقابت منفىِ در تصرف مراکز و جایگاهها؛ که این بحمداللَّه نشد. خب، از جناب آقاى هاشمى انتظار هم همین بود؛ با توجه به سابقهى عقل و احساس مسئولیتى که در ایشان همیشه ما مشاهده کردیم.»
( همان، بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با رئیس و اعضای مجلس خبرگان ۱۳۸۹/۱۲/۱۹)
هاشمی درد دلهای امام را بیشتر از دیگران خبر دارد، دایههای مهربانتر از مادر، ذهن مردم را خراب میکنند!
حضرت آیتالله خامنهای زمانی که برخی افراد، اقدامات هاشمی را زیر سوال میبرند و او را به تخطی از راه امام (ره) متهم میکنند، با صراحت به حمایت از او پرداخته و میگویند: « امروز بحمدالله در رأس دستگاههای اجرایی کشور، کسی است که امام در تمام طول دوران انقلاب و قبل از آن و بیشتر از همه بعد از انقلاب تا لحظهی وفاتشان، نهایت اعتماد و اطمینان را به او داشتند؛ رئیسجمهور ما. ایشان کسی است که اینقدر مورد اعتماد امام بود، اینقدر به امام نزدیک بود، حرفهای امام را بیشتر از آنها شنیده، درد دلهای امام را بیشتر از دیگران شنیده و خبر دارد. حالا عدهیی همینطور حرف میزنند و اصلا نمیدانند که حرف دل امام چه بود!
مؤذنبانگبیهنگامبرداشت
نمیداند که چند از شب گذشته است
چنین آدمی حالا در رأس امور ماست. من هم به امور واقفم و میبینم که در مملکت چه کار میشود. من آدم بیخبری نیستم. همهی این اوضاع اجرایی کشور را از نزدیک، هشت سال تجربه و لمس کردهام. قبل از آن هم، از اول انقلاب در شورای انقلاب و دیگر جاها بودهام. مگر ممکن است امروز کسی حتی به خاطرش بگذرد ـ چه برسد به عمل ـ که از آن جهتگیری و چارچوب ترسیمشدهی انقلاب تخطی کند، که حالا یک عده دایههای مهربانتر از مادر، مرتب در اینجا و آنجا مینشینند و ذهن مردم را خراب میکنند؟!»
(همان، سخنرانی حضرت آیتالله خامنهای در دیدار اقشار مختلف مردم استان خراسان، در سالروز ولادت امام رضا(ع)، ۱۳۶۹/۰۳/۱۵)
انتهای پیام/