سیاست نوین «اوباما» ایران را به همپیمانی در خاورمیانه فرامیخواند/ تهران دیگر منبع تهدیدی برای اعراب نیست
بهگزارش خبرنگار گروه بینالملل خبرگزاری آنا، «محمد سعید ادریس» رئیس مرکز مطالعات عربی و منطقهای مرکز مطالعات سیاسی و استراتژیک «الاهرام» در تحلیلی درباره نزدیکی روابط میان ایران و آمریکا پس از تفاهم لوزان سوئیس مینویسد: بسیاری معتقدند که ایران میتواند در چارچوب توافق هستهای به پیروزی بزرگی نائل شود و بحران هستهای را حل کند. این اعتقاد صحیح است زیرا ایران با استواری و وحدت ملی (میان رهبری و مردم) و برتری در توان علمی و فناوری هستهای و نظامی 6 کشور بزرگ جهان را مجبور کرد که از مواضع گذشته خود درباره محکوم کردن دستیابی به برنامه صلحآمیز هستهای و نپذیرفتن حق ایران در غنیسازی اورانیوم در خاک کشورش، عقبنشینی کنند.
براساس این گزارش، «ادریس» که از نویسندگان روزنامه «الاهرام» بهشمار میرود، نوشت: پس از گذشت سالهای طولانی از مذاکرات طاقتفرسا ایران توانست پیروزی مضاعفی به دست آورد و همزمان برنامه هستهای خود را حفظ کرد و از حق برخورداری از برنامه هستهای صلحآمیز شامل حفظ سانتریفیوژها و غنیسازی اورانیوم در خاک خود برخوردار شد. ایرانیها توانستند همه تاسیسات هستهای خود را بدون آنکه مجبور به بستن یا ویران کردنشان باشد، حفظ کنند آن هم فقط به شرطی که جامعه جهانی مسالمتآمیز بودن برنامه هستهای را بپذیرد.
این کارشناس امور استراتژیک خاورمیانه در تحلیل خود نوشت: ایرانیها توانستند موافقت جامعه جهانی را برای رفع کامل تحریمهای تحمیلی بر سر بحران برنامه هستهای را به دست آورند. همچنین توانستند توانایی نظامی خود بهویژه در موضوع توانایی موشکی را که اسرائیل و طرفهای حامی آن اصرار داشتند در مذاکرات هستهای داخل کنند، حفظ نمایند.
«ادریس» افزود: باوجود همه این پیروزی و موفقیتها که به دست آمد و موفقیتهایی همچون رفع تحریمهای اقتصادی و بهویژه تحریمهای صدور نفت که در آینده به دست خواهد آمد و ایران با آن میتواند به قدرت برتر اقتصادی تبدیل شود، پیروزی مهم دیگری ایران به دست آورد و آن این بود که توانست آمریکا را مجبور کند استراتژی منطقهای خود به ویژه استراتژی تعامل با کشورهای عربی حوزه خلیجفارس را تعدیل کند. البته این تعدیل بیش از آن که تعدیل باشد بیشتر شبیه به انقلاب در استراتژی آمریکا در خاورمیانه است.
«باراک اوباما» رئیسجمهوری آمریکا روز شنبه (4 آوریل) در مصاحبه با «توماس فریدمن» خبرنگار برجسته آمریکایی که روزنامه «نیویورکتایمز» متن آن را منتشر کرد، گفت: من بعید میدانم که ایران توانایی آن را داشته باشد که برای عربستان و دیگر کشورهای عرب حاشیه خلیج(فارس) تهدیدی ایجاد کند.
وی افزود: من معتقدم «اعراب سنی» بزرگترین تهدیدی است که بیش از ایران همپیمانان واشنگتن را تهدید میکنند همچنین نباید از تهدیدات داخلی غافل ماند. این کشورها علاوه بر تهدیدات داخلی، با بعضی تهدیدهای خارجی بسیار حقیقی مواجه هستند.
«اوباما» در خلال این مصاحبه فاش کرد که قرار است بهزودی در «کمپ دیوید» آمریکا با سران کشورهای عضو شورای همکاری خلیجفارس دیدار بسیار سختی داشته باشد. وی تصریح کرد که محور این گفتوگوها درباره موضوعات بسیار مهم همچون چگونگی ایجاد توانایی موشکی علیه تهدیدهای خارجی خواهد بود. ولی در اوضاعی که کشورهای عربی به گونهای شدهاند که جوان سنی احساس میکند هیچ چیزی و هیچ انتخابی جز پیوستن به داعش ندارد، چگونه میتوان کالبد سیاسی را در این کشورها تقویت کرد؟
«ادریس» در ادامه تحلیل خود نوشت: همانگونه که مشاهده کردید، تعابیر عجیب و جدیدی در ادبیات «اوباما» راه یافته است: «اعراب سنی»، «جوانان سنی» گویی که «اوباما» میخواهد به ما این موضوع را القا کند که «عربیت و اسلام»، مهمترین چیزهایی است که به آن اعتقاد داریم و جزئی از تمدن ما شده است.
اینها مبنای اعتقادی جدید «اوباما» است که منجر به تعریف نوینی از افق استراتژی آمریکا در خاورمیانه میشود. این اعتقاد از لزوم تقسیم اعراب به «سنی و شیعی» بر میخیزد، همانگونه که وی به این موضوع که توافق هستهای بهترین سرمایهگذاری آمریکا است قناعت کرده است.
همچنین این اعتقاد که ناشی از قناعت سیاسی «اوباما» است، نشان میدهد تهدیدهای حقیقی که کشورهای عربی با آن مواجهند، به ویژه کشورهای عربی حوزه خلیجفارس، در حقیقت تهدیدهای داخلی هستند که ویژگیهای زیربنایی اجتماعی و سیاسی این کشورها را شامل میشود. پیش از آنکه توجه به تهدیدهای خارجی مد نظر باشد باید با تهدیدهای داخلی مواجه شد تا اساس یا استراتژی تحقق امنیت این کشورها فراهم شود. علاوه بر این، اگر «اوباما» ایران را از منبع سیاسی تهدیدکننده برای امنیت خلیجفارس حذف کرد، پیش از آن میتوان گفت اسرائیل را نیز از هر گونه مسئولیت تهدیدکنندهای برای امنیت و ثبات خاورمیانه مستثنی دانست.
بهنوشته «ادریس»، این اعتقاد نشان میدهد که مفهوم «مسئولیت آمریکا در برابر تهدیدهای خارجی متوجه کشورهای عربی حوزه خلیجفارس» چیست. «اوباما» با اظهارات خود به خوبی نشان داد که تهدید حقیقی که متوجه کشورهای عربی است، چیست. وی منظور خود را از بیان بهبود سامانه دفاعی کشورهای عربی بیان کرد. احتمالا او در دیدارش با رهبران کشورهای عربی شورای همکاری در «کمپ دیوید» از آنها خواهد خواست که مذاکرات مثمرثمرتر و بزرگتری با ایرانیها آغاز کنند. این یعنی اینکه دیگر ایران یکی از تهدیدهای خارجی متوجه کشورهای عربی از نگاه «اوباما» نیست. کما اینکه خیلی ساده میتوان گفت که اسرائیل را در وضعیتی قرار نخواهد داد که به مواجه با کشورهای عربی برود، زیرا هرگونه تضعیفی برای اسرائیل در زمان دوران او یا به دلیل رفتارهای سیاسی وی شکستی اساسی برای دوران ریاستجمهوریاش رقم خواهد زد.
رئیس مرکز مطالعات عربی و منطقهای مرکز مطالعات سیاسی و استراتژیک «الاهرام» در پایان تحلیل خود نوشت: در حال حاضر ایران دیگر دشمنی برای آمریکاییها بهشمار نمیرود بلکه به تدریج در حال تبدیل شدن به همپیمان جدید در کنار همپیمانان سنتی واشنگتن و در راس آنها اسرائیل و ترکیه است. این، مسیری است که «اوباما» در پیش گرفته است و تلاش میکند کشورهای عربی را وادار نماید به جای توجه به این موضوع به فکر حل بحرانهای داخلی و پیش از همه جنگ با تروریسم باشند. همچنین میخواهد به آنها بفهماند کاری به اتفاقاتی که در خارج از کشورهایشان، در عراق در سوریه در لبنان در لیبی در یمن میافتد، نداشته باشند.
انتهای پیام/