دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
29 فروردين 1394 - 14:25

چرا روحانی‌ها در خارج از کشور با زنان بی‌حجاب مشکلی ندارند؟

«چرا روحانی ما در خارج از کشور با زنان بی‌حجاب مسلمان و غیر مسلمان مشکلی ندارد و برای جذب مخاطبان مختلف به اسلام، هرگونه تلاشی می‌کند و آن‌ها را به هر بهانه‌ای به مسجد می‌کشاند، اما در داخل کشور‌‌ همان روحانی با جوانان متفاوت و افراد غیر مومن ارتباط برقرار نمی‌کند؟»
کد خبر : 13389

به گزارش گروه رسانه‌های دیگر خبرگزاری آنا،‌ حجت‌الاسلام محمدرضا زائری فعال فرهنگی در روزنامه خراسان نوشت: تحولات اجتماعی و تغییرات نسلی اقتضائاتی دارد که بخواهیم یا نخواهیم، همه ابعاد زندگی ما را در برگرفته است. روزگاری کودکان و نوجوانان به راحتی از توهمی ناشناخته می‌هراسیدند و با تشر و نهیب بزرگتر‌ها به گوشه‌ای می‌خزیدند اما امروز ترساندن مخاطب از «دیگ به سری و مندزدما» دیگر اثر ندارد.


اکنون باید بزرگتر‌ها و نهادهای فرادست ناچار زبان و بیان و شیوه‌ای نو و متفاوت برای اثر گذاری بر مخاطب بیابند تا بتوانند ارتباط خود را با آنان حفظ کنند، و گرنه این مخاطب به راحتی آنان را نادیده خواهد گرفت و کنار خواهد گذاشت و در بهترین حالت فقط با حفظ حداقل احترام ظاهری تحمل خواهد کرد. روحانیت در این میان نقش و موقعیت حساس تری دارد، زیرا متولی انتقال معارف و باورهای دینی و ارزش‌های معنوی است و اگر نتواند ارتباط خود را با نسل جدید حفظ کند آنچه از دست خواهد رفت نه یک صنف و جریان اجتماعی که ارزش‌های دینی و معارف الهی است.


از این رو برقراری ارتباط میان روحانیت و طیف‌ها و طبقه‌های گوناگون اجتماعی و نسل جدید که به تعبیر امیرمومنان «خلقوا لزمان غیر زمانکم» حتی آنان که زبان و ظاهرشان تفاوت بسیاری با مطلوب ما دارد ضروری است. چرا روحانی ما در خارج از کشور با زنان بی‌حجاب مسلمان و غیر مسلمان مشکلی ندارد و برای جذب مخاطبان مختلف به اسلام هرگونه تلاشی می‌کند و آن‌ها را به بهانه‌ای به مسجد می‌کشاند، اما در داخل کشور‌‌ همان روحانی با جوانان متفاوت و افراد غیر مومن ارتباط برقرار نمی‌کند و زنان بی‌حجاب و مردان غیر ملتزم را حتی نگاه نمی‌کند چه رسد به اینکه بخواهد با آن‌ها ارتباطی برقرار کند؟ چرا در آن محیط آنقدر تحمل و مدارا و اینجا نه؟


شاید بگویید در خارج کشور آن‌ها نسبت به اسلام بدبین هستند، از اسلام چیزی نمی‌دانند، تصویر منفی از دین و مسجد و روحانیت در ذهن آنهاست و برای همین باید خیلی برای جذب آن‌ها تلاش کرد. در این صورت خواهم پرسید آیا در داخل کشور جز این است؟ آیا این جوانان شناخت درستی از اسلام دارند؟ آیا ذهن و خاطر این دست مخاطبان از سوءتفاهم و بدبینی و تصورات نادرست آکنده نیست؟


بخواهیم یا نخواهیم، بپسندیم و خوشمان بیاید یا نه، اینک زمان گفت‌و‌گوست نه تحکم و اگر من روحانی بفهمم که موضعم با این مخاطب موضع برابر است نه بر‌تر، رفتارم عوض می‌شود و به گفت‌و‌گو با همه آداب و اقتضائاتش تن خواهم داد. این مخاطب با همه اختلاف و تفاوت‌های موجودش همه ثروت و دارایی کشورماست و اتفاقا این تکثر فرهنگی و تنوع اجتماعی نه یک تحمیل ناخواسته که یک سرمایه ارزشمند است. در بد‌ترین حالت حتی اگر گفت‌و‌گو و همدلی انتخاب و محبوب ما نباشد باید بپذیریم و باور کنیم که راهی جز گفت‌و‌گو و تفاهم نیست و چاره‌ای جز درک و احترام متقابل نداریم.


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب