دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
در سلسله نشست‌های بیم‌ها و امیدها در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی

فاضلی: حوزه علوم اجتماعی نتوانسته است درباره امید نظریه‌پردازی کند/ در ایران نابرابری در توزیع امید و سرمایه‌های عاطفی وجود دارد

نشست اول از سلسله نشست‌های «بیم‌ها و امیدها در جهانی پرمخاطره»، با حضور دکتر حسین راغفر، عضو هیات علمی دانشگاه الزهراء و دکتر نعمت‌الله فاضلی، عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در این پژوهشگاه برگزار شد.
کد خبر : 129033

به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، نعمت‌الله فاضلی، عضو هیات‌علمی پژوهشگاه علوم‌انسانی و مطالعات فرهنگی در این نشست به مساله امید و اهمیت آن و اینکه چرا درباره امید اجتماعی می‌خواهیم صحبت کنیم اشاره کرد و گفت: «این موضوع یک موضوع روان‌شناختی است، در بیرون از حوزه علم نیز تقریبا همه ادیان یکی از مهم‌ترین ماموریت‌های خود را خلق امید برای انسان می‌دانند. قبل از روان‌شناسان، ادیان به ویژه دین اسلام آموزه‌های خود را در این زمینه دارند. در ادبیات هم همین امید با واژه‌های عشق، اشتیاق و ... مطرح بوده است. من می‌خواهم بگویم که همواره با واژه امید به عنوان یک واژه کلیدی سر و کار داشته‌ایم.»


فاضلی گفت: «اما در حوزه علوم اجتماعی، کماکان دست‌مان خالی است. کافی است در رشته‌های مختلف این مفهوم را دنبال کنیم، می‌بینیم که مفهوم امید اجتماعی هیچ‌گاه یک مفهوم مطرح در این علوم نبوده است و در یکی دو دهه اخیر است که زیاد رواج پیدا کرده است. تصوری که عصر روشنگری از انسان ایجاد کرده بود این بود که دنیای جدید دنیای عقلانیت، افسون جدایی و فاصله از وجوه رمانتیک و احساسی است و وارد دنیایی می‌شویم که همه چیز در کنترل علم و فناوری در می‌آید، به همین دلیل وجوه احساسی و عاطفی پنهان مانده بود.»


متاسفانه مفهوم امید و هیجانات به روانشناسان واگذار شده است


او افزود: «نظریه‌های اجتماعی عموما نقش هیجانات و سوژه‌های عاطفی را جدی نمی‌گرفتند. از سال 1980 است که ما به نظریه‌هایی نزدیک می‌شویم که نقش عاملیت و فردیت را جدی می‌گیرند. موارد زیادی باعث شده است که مساله امید به عنوان یک مساله اجتماعی مورد توجه نباشد کما اینکه هنوز هم نیست. اساسا مفهوم هیجان و احساس به حوزه روان‌شناسی واگذار شده بود، زیرا هر وقت از این‌ها بحث می‌شود به روان‌شناسان مربوط می‌شود نه به افراد و جامعه و من تا به حال از نظریه‌پردازان امروزی ندیده‌ام کسی درباره امید اجتماعی نظریه‌پردازی کند.»


استاد سابق دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی گفت: «جامعه ما یک حرکت دوگانه‌ای را طی کرده است. وقتی جامعه‌ای در مسیر مدرنیته قرار می‌گیرد از یک طرف تنش‌ها، نابرابری‌ها، آسیب‌های اجتماعی، طلاق، بیماری و ... به وجود می‌آید و از طرف دیگر هر زمان از مدرنیته صحبت می‌شود اشکالی از رهایی، آزادی و آسایش به وجود می‌آید. به همین دلیل است که یک پارادوکس ایجاد می‌شود. مدرنیته از یک طرف می‌سازد و از طرف دیگر ویران می‌کند. در ایران هم همین‌طور است، از دوره مشروطه به بعد این دوگانه به وجود می‌آید آنهایی که با مدرنیته ستیز دارند نیمه خالی لیوان را می‌بینند و آنهایی که موافق هستند روی دیگر سکه را. اما پرسش این است که در این وضعیت متناقض آیا می‌توانیم به آینده امیدوار باشیم یا نه؟ و در این وضعیت دو گانه کدام غلبه پیدا می‌کند؟»


در ایران نابرابری در توزیع امید وجود دارد


فاضلی ادامه داد: «این مساله وقتی برای ما حادتر می‌شود که مفهوم امید سیاسی شود. در دولت روحانی از مفهوم امید استفاده می‌شود و در دولت احمدی‌نژاد هم می‌گفت «ما می‌توانیم» و از واژه‌های مهربانی استفاده می‌کرد. توزیع هیجانات مثبت در جامعه نابرابر است، گروه‌های برخوردار سهم بیشتری دارند و فرودستان سهم کمتری از هیجانات مثبت را دارند. فرودست فقط به معنای تهی‌دست نیست، بلکه کسانی هستند که در حاشیه قدرت هستند و ممکن است ثروتمندانی باشند که اسم و رسمی ندارند و اینها هم فرودست هستند. طبیعی است که سیاستمداران از امید صحبت کنند چون قدرت را در دست دارند و به همه امیدها و آرزوهایشان رسیده‌اند. در جامعه ما نابرابری در توزیع امید و نابرابری در توزیع سرمایه‌های عاطفی وجود دارد. ما در جامعه خود می‌بینیم که این سرمایه‌ها کاملا نابرابر هستند، عده زیادی در اوج خوشحالی و امید و عده‌ای در اوج افسردگی هستند. مساله دیگر بازنمایی امید است. روشنفکران و کسانی که تریبون‌ها را در دست دارند بازنمایی‌هایشان از امید کاملا مایوس‌کننده بوده است چون خود آنها هم فرودست هستند.»


او افزود: «وجه دیگر پروبلماتیک امید در جامعه ما این است که واژه امید هم‌چنان در دست الهیات یا روان‌شناسان باقی‌مانده است و جامعه‌شناسان، اقتصاددانان، فیلسوفان و انسان‌شناسان هنوز نتوانسته‌اند در این زمینه نظریه‌پردازی کنند. وقتی از امید صحبت می‌کنیم اساسا درباره همین گروه‌های فرودست است، چون کسانی که در قدرت هستند و سیاستمدارند امید خود را دارند. اقوام، زنان، اقلیت‌های دینی، نوجوانان، جوانان، اقلیت‌های قومی و ... اینها به طور ساختاری قدرت در اختیارشان نیست و وقتی از امید اجتماعی صحبت می‌کنیم درباره این گروه‌ها است که این‌ها چه امید مشترکی می‌توانند داشته باشند و باید نتیجه بگیریم که آیا می‌توانیم سناریویی از جامعه طراحی کنیم که بتواند امید برای گروه‌های فرودست ایجاد کند یا نه. امید یعنی اینکه به گروه‌های مختلف اجازه بدهیم درباره فرهنگ، تاریخ، موقعیت اجتماعی، خویشتن خود و ... امکان دیده شدن پیدا کنند.»


"مجموعه تکنولوژی‌های ارتباطی امکان ابراز وجود گروه‌های مختلف را به وجود آورده است و دیگر هیچ صدایی در فضای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ایران نیست که حمایت نشود و به سخن تبدیل نشود و بنابراین امکان مشارکت فعالانه فراهم شده است"

مهم‌ترین سرکوب، سرکوب فرهنگی است


عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی گفت: «مهم‌ترین سرکوب، سرکوب اقتصادی نیست بلکه سرکوب فرهنگی است. جلوگیری از رسمیت‌یافتن سرمایه‌های فرهنگی و اجتماعی گروه‌ها یأس اجتماعی را به وجود آورده است. مفهوم امید اجتماعی می‌خواهد سیستم، ساختار و سوژه را به هم وصل کند. من معتقدم از مشروطه تا الان شرایط شناسایی امید در جامعه ما رشد پیدا کرده است، توسعه تکنولوژی، آموزشی، تحولات اقتصادی و توسعه ارتباطات جهانی مواردی بوده‌اند که امید را به گروه‌های تهی‌دست داده‌اند و اینها را اصلا سیستم نداده است. تکنولوژی‌های ارتباطی در ده سال اخیر، ماهواره‌ها، شبکه‌های اجتماعی، شبکه‌های موبایلی و رسانه‌های اجتماعی و ... که گفته می‌شود ایران بالاترین استفاده از تلگرام را دارد و قبل از آن هم یاهو ... و شبکه‌های تلویزیونی دولتی به طور گسترده‌ای در ایران دیده می‌شود. همه این مجموعه‌ای را که ذکر کردم امکان ابراز وجود گروه‌های مختلف را به وجود آورده است و دیگر هیچ صدایی در فضای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ایران نیست که حمایت نشود و به سخن تبدیل نشود و بنابراین امکان مشارکت فعالانه فراهم شده است. همه اینهایی که در این شبکه‌ها هستند مدام در حال تولید هستند این یک فرصت اساسی برای زنان، جوانان و نوجوانان است که تجربه زیسته خود را به آگاهی تبدیل کنند. در حال حاضر شرایطی فراهم شده است که زیر پا قرار گرفتن هر گروهی غیرممکن شده و هیچ کس نمی‌تواند هیچ گروهی را نفی کند.»


این استاد دانشگاه گفت: «قبل از شبکه‌های ارتباطی، نظام آموزش و پرورش و آموزش عالی این امکان را فراهم کردند. اینها این امکان را که انسان بتواند به عنوان یک شهروند فرهنگی و کسی که از یک ظرفیت برخوردار باشد فراهم کردند. ما 5میلیون دانشجو داریم و 11هزار دانش‌آموخته و هیات علمی بسیار زیاد. این افراد از ظرفیت آرزو برخوردار شده‌اند یعنی می‌توانند ابراز وجود کنند. درست است که ما نقد زیادی به آموزش عالی و روند جذب دانشجو و مسائل زیاد دیگری داریم ولی این روی سکه را هم باید ببینیم که آموزش در ایران شرایطی را برای گروه‌های مختلف فراهم کرده است که دیده شوند.»


فضای ایجاد امید مشترک به وجود آمده است


فاضلی گفت: «سومین عامل شناسایی، تحولات سیاسی در ایران است. ما می‌دانیم که انقلاب‌ها یک نوع انفجار اطلاعات نیز هستند. انقلاب اسلامی هم شرایطی فراهم کرد که گروه‌های مختلف نام و نشان پیدا کنند و به عرصه عمومی بیایند. امید اجتماعی به موضوعاتی مربوط می‌شود که درباره عرصه عمومی است جنگ و انقلاب این ظرفیت را ایجاد کرد. همه این اتفاقات این امکان را به وجود آوردند که گفت‌وگو شکل بگیرد و از منظر امید اجتماعی این اتفاقات فرصتی بود برای فرودستان و ابراز وجود خودهای جمعی. توسعه شهر و شهرنشینی هم عامل تولید امید اجتماعی در ایران بوده است. شهر در دنیای معاصر موجب آگاهی شهری می‌شود و این آگاهی شهری در ایران معاصر بسیار ایجاد شده است. شهر در ایران هیچ کاری که نکرده باشد ظرفیت آرزو را ایجاد کرده است، انسان شهروند و شهرنشین از ظرفیت آرزومندی زیادی برخوردار است و بهداشت، آسایش، هنر، زیبایی و ... را از همه شهر می‌فهمد. چرا بعضی از خانواده‌ها به هر دری می‌زنند تا فرزندشان را به دانشگاه بفرستند، به نظر من این از نتایج شهرنشینی است. درست است که ما می‌گوییم فقر، بیکاری و ... زیاد است اما از طرف دیگر تخیل امپراتوری ما نیز در حال گسترش است.»


او در پایان گفت: «باید وقتی از امید اجتماعی صحبت می‌کنیم جامعه را یک انسان فرض کنیم و بگوییم این جامعه تخیلاتش چیست و در این جامعه چرا باید سراغ فرودستان برویم؟ چرا ایران از هم نمی‌پاشد؟ چون وضعیتی به وجود آمده است که امکان ابراز وجود برای گروه‌ها شکل گرفته است این چیزی است که به اعتقاد من امید مشترک ایجاد می‌کند. به اعتقاد من ایرانی‌ها به نحو عالی از فناوری‌های ارتباطی استفاده می‌کنند تا فرهنگ‌ها، اقوام‌ها، ایدئولوژی‌ها و گروه‌ها و ... امکان گفت‌وگو را داشته باشند و این عاملی است که باعث شده است ایران از هم نپاشد.»


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب