عبدالجبار کاکایی: مداحیهای ریتمیک مخاطب را معناگریز کرده است/ برخی از مداحان منبر را با کرسیهای سیاسی اشتباه میگیرند
عبدالجبار کاکایی –شاعر و ترانهسرا- در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی آنا بر این نکته تاکید کرد که حساسیت در سرایش سرودههایی که معمولاً در مداحیها و روضهخوانیهای ایام محرم مورد استفاده قرار میگیرند، بیشتر از حساسیتهای متداولی است که در ترانهسراییهای متداول باید مورد توجه قرار بگیرند.
وی که سرودههای آیینی بسیاری را در کارنامه ادبی خود دارد، در اینباره توضیح داد: «کار کردن و سرودن در موضوعات دینی مستلزم رعایت اصول معارف دین است؛ به گونهای که اگرچه رویکرد تهییج نیز در آن مهم است اما نباید اتکا بر اطلاعات تاریخی درست و رعایت شأن اسطورهها و اسوههای دین و تقدسشان، تحتالشعاعِ فعلِ تهییج کردن مخاطبان قرار بگیرد.»
کاکایی با انتقاد از بیتوجهی به این اصول در اکثر سرودههای عاشورایی در مداحیها و روضهخوانیهای چند سال اخیر، خاطر نشان کرد: «متأسفانه این ملاحظات معمولا رعایت نمیشوند و این مسأله باعث شده همان آسیبهایی را که طی سالهای اخیر در ترانه و ترانهسرایی شاهدش بودهایم، در سرودههای عاشورایی نیز به طور شدیدتر شاهد باشیم.»
این ترانهسرا در تبیین آسیبهای موجود، گفت: «بخش قابل توجهی از این مشکلات، به زیرساختهای فرهنگی و اجتماعی در جامعه برمیگردد. برای مثال در دورهای از تاریخ معاصر، از آنجا که مردم بعد از کودتای رضاشاهی زیاد درگیر مسائل سیاسی شده بودند، موسیقی به سمت «شیریننوازی»هایی رفت که قصدش سرگرمکردن مردم بود.»
وی ادامه داد: «در آن دوره، اگرچه با وجود فشارهای سیاسی آثار قابل تأمل و ارزشمندی هم خلق شد، اما رویکرد سرگرمکنندگی و تهییج به وحدت به شکلگیری آثاری انجامید که به هیچ وجه مورد تأیید اساتید شناخته شده و ریشهدار موسیقی نبودند.»
این فارغالتحصیل زبان و ادبیات فارسی اظهار داشت: «همان اتفاقها، در سالهای اخیر به نوعی دیگر رخ داده؛ یعنی زیرساختهای فکری مبتذل و متزلزل در جامعه با تولید اجراهای موسیقایی ضعیف و ترانههای متزلزل همراه شده است.»
کاکایی با تعمیم این وضعیت به آثار عاشورایی، خاطر نشان کرد: «زیرساختهای فکری در جامعه به قدری افول کرده که در آن بحثِ سطحی مانند همزمان شدن بازی فوتبال ایران و کرهجنوبی با ایام تاسوعا و عاشورا، در جامعه مطرح شده و پیگیری میشود؛ نه آن مباحثِ عمیق و ریشهای درباره واقعه عاشورا که در دوره دکتر شریعتی، موضوع بحث و بررسی قرار میگرفت.»
وی ضمن بیان این مطلب که در مراسم عزاداریهای حسینی، باز کردنِ این یا آن درِ حسینیه و چگونگی برگزاری مراسم، از اصل و اساس واقعه عاشوارا و امام حسین (ع) مهمتر شده است، گفت: «وقتی مجریان و سیاستگذاران مردم را به سمت چنین فضاهایی هل میدهند، وقتی این جریانات سطحی جای مباحث جدی و بنیادین را میگیرد، وقتی به جای نخبگان، افرادی بی ادب و بیدانش به خودشان اجازه میدهند منبر را به کرسیهای سیاسی تبدیل کنند، نمیشود در حوزههای مختلف، انتظار بیشتری داشت.»
این شاعر و ترانهسرا اضافه کرد: «از مداحی که هتاکی میکند و کسی هم نیست که به او ایراد بگیرد و به آنها بگوید شما به جای مداحی، باید بروید سرکلاس اخلاق و ادب، همین سرودهها و مداحیها و روضهخوانیها انتظار میرود که هست!»
کاکایی خاطر نشان کرد: «بنابراین باید بگویم همانطور که اقتصاد، سیاست و اخلاق و باقی مباحث در کشور ما دچار بیماری هستند، عرصه مداحی و روضهخوانیها هم به همان بیماریِ اپیدمیِ رکودِ تفکر و سقوطِ اخلاق مبتلا شده است.»
این منتقد ادبی همچنین در پاسخ به این سوال که سرودهها و مداحیهای عاشورایی به لحاظ تکنیکِ سرایندگی و شاعری چه وضعیتی دارند، گفت: «مولف باید صلاحیت داشته باشد اما متاسفانه چه در ترانه و چه در مداحیها، اصول ادبی از رونق افتادهاند.»
وی افزود: «دلیلش این است که موسیقی به جای ملودی، به سمت ریتم رفته است؛ به همین خاطر مخاطب همانطور که دیگر به دنبال خطِ ملودی نیست، به دنبال معنا هم نیست.»
کاکایی اظهار داشت: «موسیقی ریتمیک، بیشتر مخاطب را دچار خلسه میکند و او را به سر تکان دادن وامیدارد و همین که در متنِ ترانه و سرودهها، یکی دو واژه باشند، مخاطب به فهم همانها راضی است. مثل «عشقم» در ترانهها و مثل «حسین وای» در مداحیها.»
وی یادآور شد: «ترانه و مداحیها به سمت بیهویتی پیش میروند و همانطور که گفتم دلیلش این است که تنها یک شاخه از موسیقی از سوی افراد پیگیری میشود و آن هم موسیقی ریتمیک است.»
انتهای پیام/