روابط اقتصادی ایران - ونزوئلا؛ از سیاستهای مشترک دیروز تا راهکارهای متفاوت امروز
حوری قاسمی،خبرنگار گروه اقتصادی: اجلاس سران جنبش عدم تعهد بار دیگر رئیس جمهوری ایران را راهی دیار یار غار این کشور در روزهای تحریم کرده است. هرچند که رکورددار سفر به ونزوئلا در قامت رئیس جمهوری اسلامی ایران با فاصلهای فاحش از آن محمود احمدی نژاد است اما دولت یازدهم نیز به کشورهای آمریکای جنوبی و ایجاد رابطه سیاسی و اقتصادی با این کشورها بیتفاوت نبوده است.
وجود تمایلات ضد امپریالیستی و همنوایی ایران با کشورهای نفتی این منطقه برای بالا رفتن قیمت نفت از جمله مهمترین نقاط مشترک ایران با آمریکای جنوبی است.اما در این بین روابط ایران با ونزوئلا بسیار گرمتر از سایر کشورهای آن منطقه بوده است.
گرمی این روابط در دوران ریاست جمهوری احمدینژاد و هوگو چاوز بیشتر شد زیرا تمایلات فردی این روسای جمهور به عنوان کاتالیزور در نزدیکی روابط دو کشور اثرگذار بود.
این روابط حسنه سبب شد تا ونزوئلا در دوران تحریم همواره نظر مساعد خود را در خصوص پرونده هستهای ایران ابراز دارد و بر حق ایران برای دستیابی به انرژی صلح آمیز هستهای پافشاری کند.
همراهی ونزوئلا به عنوان یکی از چند کشور که دوران تحریم روابط سیاسی و اقتصادی خود را با ایران محدود نکردند سبب شد تا تجارت بین این دو کشور رشد کند.
به طوری که بالاترین میزان صادرات ایران به ونزوئلا به سال 92 و اوج تحریمهای بینالمللی باز میگردد. در آن سال اگرچه ایران بخاطر تحریمها با اغلب کشورهای اروپایی پیشرفته تجارتی نداشت، توانست بیش از 120 میلیون دلار کالا و خدمات را به این کشور آمریکای جنوبی صادر کند.
با وجود این حجم صادرات،اطلاعات در خصوص واردات از ونزوئلا ناقص است. آمارهای غیر رسمی حکایت از آن دارد که واردات از این کشور به ایران سالانه رقمی کمتر از 100 هزار دلار بوده است.
با روی کار آمدن دولت یازدهم مبادلات تجاری بین دو کشور به شدت کاهش پیدا کرد و رقم 120 میلیون دلار صادرات در سال 92 به عدد 20 میلیون دلار در سال 93 رسید. این کاهش تا آنجا ادامه پیدا کرد که در 4 ماهه ابتدایی سال جاری ایران تنها 488 هزار دلار صادرات به ونزوئلا را به ثبت رسانده است. مهمترین علت این اتفاق، بازشدن مجدد دروازههای تجارت با اروپا بود که در دولت قبل، بخاطر تحریمها و تنشهایی که رئیس دولت وقت با آن کشورهای اروپایی داشت، بسته شده بودند.
در چنین شرایطی در سالهای گذشته، روابط اقتصادی ایران و ونزوئلا شامل موارد متعددی مانند سرمایهگذاری ایران در این کشور به منظور تولید انرژی، همکاریهای صنعتی، ایجاد کارخانه مهمات،کارخانه مونتاژ خودرو، کارخانه سیمان و حتی ساخت مسکن با الگوبرداری از مسکن مهر ایران میشد.
همچنین روابط تجاری ایران و ونزوئلا در بخشهای مختلفی از جمله انرژی، کشاورزی، ساخت مسکن و زیرساختها ادامه یافت و در سال ۲۰۰۷، ایرانایر، با همکاری کنویاسا، پرواز تهران-کاراکاس را از طریق دمشق برقرار ساخت. یک خط منظم هواپیمایی میان تهران و کاراکاس نیز در سال ۲۰۱۰ راهاندازی شد.
از سوی دیگر دو کشور تصمیم به ایجاد شرکت پتروشیمی واحدی به نام ونیران گرفتند که به دلیل عدم تامین آورده از سوی ونزوئلا متوقف است. در ادامه توقف فعالیتهای نفتی ایران در منطقه آمریکای جنوبی، تاخیرهای متعدد سرمایه گذاران ونزوئلایی در طرح ساخت پتروشیمی ونیران هم با واکنش مسئولان شرکت ملی صنایع پتروشیمی روبهرو شده است.
برای اجرای این پروژه پتروشیمیایی، پس از تاسیس شرکت مشترک «ونیران»، شرکت پتروشیمی بینالملل ایران ۴۹ درصد، سرمایهگذاری صنایع پتروشیمی یک درصد، پکی ون ونزوئلا ۴۹ درصد و شرکت سرمایه گذاری ونزوئلا (آی. پی. اچ. ال) یک درصد سهم این طرح را در اختیار گرفتند.
با گذشت 9 سال از آغاز کلنگ زنی این پروژه پتروشیمیایی عسلویه تاکنون هیچگونه پیشرفت اجرایی حاصل نشده و علاوه براین هنوز اقدامی در راستای تامین منابع مالی و اعتباری این طرح نفتی نیز صورت نگرفته است.
همچنین ایران و ونزوئلا در زمان هوگو چاوز ریاست جمهوری سابق این کشور در حوزه صنایع نفت، گاز و پتروشیمی همکاریهای متعددی همچون ایجاد شرکت نفتکش مشترک، توسعه میادین نفت و گاز دو کشور همچون فاز ۱۲ پارس جنوبی، دوبوکوبی ونزوئلا، ساخت پالایشگاه نفت در سوریه را آغاز کردند که هیچ یک از این توافقها تاکنون اجرایی نشده است.
اوپک؛ مهمترین نقطه اشتراک ایران و ونزوئلا
مهمترین نقطه قوت اقتصادی بین دو کشور را باید در اوپک جستوجو کرد. ونزوئلا نیز مانند ایران از نفت گران حمایت می کند زیرا کاهش قیمت نفت مشکلات زیادی را برای کشورهای تولیدکننده از جمله ونزوئلا که برای تامین بودجه خود به درآمدهای نفتی وابسته هستند، ایجاد کرده است.
ونزوئلا و ایران دو کشور متحد در سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) هستند و بدون تردید جزو بزرگترین دارندگان ذخایر نفت و گاز جهان به شمار میروند. بر اساس آمارها، ونزوئلا از سال 2008 تا کنون با کسری بودجه روبهروست و برای رسیدن به تعادل نیازمند آن است که نفتی بالاتر از 117 دلار به فروش برساند.
همین امر سبب شد تا با وجود شکست طرح فریز نفتی در فروردین ماه، پیشنهاد تثبیت قیمت نفت مجددا از سوی ونزوئلا مطح شود و حتی به این منظور رئیسجمهوری این کشور راهی ایران و عربستان شود تا نظر مساعد این دو کشو را به عنوان تاثیرگذارترین اعضای اوپک جلب کند.
ونزوئلا کشوری است که با افزایش بهای نفت، در سیاستهای پوپولیستی غرق شده بود تا اینکه اثر این سیاستها در شاخصهای اقتصادی پدیدار شد. از این جهت شباهتهایی بین این کشور با ایران وجود دارد زیرا ایران نیز با دستیابی به درآمدهای سرشار نفتی، سرمستانه به تزریق پول به اقتصاد پرداخت و حاصل این امر بالا رفتن نقدینگی و تورم لجام گسیخته بود.
با روی کار آمدن چاوز، سیاستهای یارانهای با اتکا به پول نفت د ردستور کار قرار گرفت که با ایجاد تعهد، وابستگی این کشور را به درآمدهای نفتی افزایش میداد. همین اتفاق در اقتصاد ایران نیز رخ داد و میراث پرداخت یارانه نقدی همچنان بر گردن دولت سنگینی میکند.
به بیان دیگر، در زمان وفور درآمدهای ارزی برای این کشورها به جای اینکه منابع صرف سرمایهگذاری، تولید و کارآمدی در اقتصاد شود، درآمدهای نفتی بیشتر در تابع مخارج دولت ظهور کرد. این روند تا زمانی که بهای نفت بالا بود، نه تنها مشکلی ایجاد نکرده بود بلکه با اقبال عمومی نیز مواجه شده بود و مقبولیبت بیشتر دولتها در بین جامعه خود را در پی داشت.
اما روند کنونی ونزوئلا و رفتار این سیاستگذاران، بی شباهت به سیاستهای اتخاذ شده ایران در سالهای گذشته نیست. ونزوئلا در مواردی مانند میزان بالای درآمدهای نفتی، سیاستهای یارانهای، نرخ ارز چندگانه و تثبیت قیمت انرژی ویژگیهای مشابه سالهای گذشته ایران دارد.
از سوی دیگر در ونزوئلا قیمت مواد غذایی حتی از ایران پایینتر است و دولت با یارانهای که به مواد غذایی میدهد، نرخ آن را پایین میآورد. همچنین نرخ دلار در بازار رسمی و غیررسمی، شکاف قابل توجهی دارد از همین رو دولت سعی میکند اکثر واردات را با نرخ رسمی انجام دهد. اگرچه تمام این فاصلهها در سالهای گذشته با درآمد نفتی پر میشد، با کاهش قیمت نفت مشکلات یک به یک از اقتصاد ونزوئلا سر برآورد.
علاوه بر این، رشد اقتصادی این کشور در سالهای گذشته، مبتنی بر سرمایه بوده و به هیچ وجه بهرهوری نتوانسته است عامل اصلی رشد اقتصادی باشد. همگی این عوامل سبب شده است تا ونزوئلا با کاهش قیمت نفت شرایط وخیم اقتصادی را تجربه کند.
سیاست های متفاوت اقتصادی ایران و ونزوئلا
با وجود شباهتهای سیاستی ایران و ونزوئلا، اما برخی از اقدامات در سالهای اخیر باعث شده که راه این دو کشور در اقتصاد جدا شود. موضوع نخست این است که اثر شوک کاهش قیمت نفت زودتر به ایران رسید. تحریم های نفتی مقدمات کاهش وابستگی به نفت و کنترل خرج و مخارج دولت را کلید زد.
در واقع به دلیل تحریمهای اعمالشده به اقتصاد ایران، با سرعت کمتری میزان درآمدهای نفتی ایران کاهش یافت و سیاستگذاران به این فکر افتادند که دیگر درآمدها مانند درآمدهای مالیاتی را جایگزین درآمدهای منابع طبیعی کنند.
از سوی دیگر روی کار آمدن دولت یازدهم اوضاع را در ایران تغییر داد. تصمیمات هیجانی و عامهپسند جای خود را به مجموعهای از تدابیر داد و با بهبود روابط بینالمللی، ایران توانست درآمدهای خود را از محلی بجز نفت افزایش دهد. باید توجه داشت که با وجود نرخ تورم 10 درصدی ایران در سال 89، در سال 92 این نرخ به 45 درصد رسید و امکان داشت در صورت تداوم سیاستهای گذشته روند صعودی نرخ تورم ادامه یابد اما با تغییر نگاه سیاستمداران و حساسیتها نسبت به متغیر پایه پولی، کنترل نوسانات ارز و کاهش شکاف بین نرخ ارز رسمی و غیررسمی و همچنین تغییر انتظارات تورمی باعث شد که نرخ تورم نسبت به گذشته تغییر مسیر دهد به طوری که اکنون نرخ تورم نقطه به کمتر از 10 درصد رسیده است در واقع ایران با تغییر دولت توانست انضباط پولی را در کشور حاکم کند.
به بیان دیگر، تغییر در راس قوه اجرایی در ایران باعث شد که سیاستهای عوامگرایانه جای خود را به سیاستهای اقتصادی بدهد، رخدادی که در ونزوئلا نیفتاد و مادورو، رئیسجمهور فعلی، سیاستهای چاوز را ادامه داد.
با وجود اوضاع نامساعد اقتصادی در ونزوئلا سیاستگذاران اقتصادی این کشور حاضر به تغییر نگرش اقتصادی خود نیستند و به جای ریاضت اقتصادی در روزگار نفت ارزان، چاپ پول بدون پشتوانه را در دستور کار قرار دادهاند. حتی مسئولان این کشور در پاسخ به انتقادات، اوضاع بد اقتصادی را به سیاستهای مداخلهگرانه دیگر کشورها نسبت میدهند.
رویه چاپ پول بدون پشتوانه و ایجاد تورم، تنها محدود به یک کشور یا اقتصاد نمیشود. برخی از سیاستمداران در دورههای مختلف، برای اینکه بتوانند منافع گروههای نزدیک به خود را تامین کنند یا سیاستهای عوامگرایانه خود را ادامه دهند، با سیاستهای عرضه مستقیم پول، به اهدافشان میرسند. حال این دورهها، میتواند با افزایش درآمدهای ارزی همزمان باشد که این جریان موجب کاهش ذخایر ارزی کشور میشود، یا اینکه در دوران کاهش درآمدهای نفتی، منجر به چاپ پول و رشد پایه پولی شده است.
با وجود آنکه ایران و ونزوئلا در یکی دو سال اخیر مسیری متفاوت و گاه متضاد را در اقتصاد طی کردهاند، همچنان این دو کشور به عنوان مدافعان اصلی نفت گران به دنبال افزایش قیمت طلای سیاه هستند.
البته تهران و کاراکاس در حالی به دنبال اجماع در افزایش قیمت نفت هستند که دو کشور هنوز نتوانستهاند به حل و فصل اختلافات چندین و چند ساله خود در برخی از پروژههای اقتصادی بپردازند.
طرح هایی که غالبا با سرمایه ایران در دولت گذشته در ونزوئلا آغاز اما به دلیل اوضاع وخیم اقتصادی در این کشور نیمهکاره رها شد.
انتهای پیام/