امام رضا(ع)؛ امام رئوف، چرا؟
صدق گفتار؛ در کلام و بیان معصومی دیگر
وجود بابرکت فرزند ایشان امام محمد تقی(ع) میفرمایند: «خداوند او را رضا لقب نهاد، زیرا خداوند در آسمان و رسول خدا و ائمه اطهار در زمین از او خشنود بودهاند و ایشان را برای امامت پسندیدهاند و همین طور( به خاطر خلق و خوی نیکوی امام ) هم دوستان و نزدیکان و هم دشمنان از ایشان راضی و خشنود بودند.»
و اما رئوف؛ شاید الساعه کلمه مترادف مهربانی به ذهن خطور کند، آری؛ ولی برای همه عمومیت ندارد؛ کسی میتواند رئوف به معنای عام باشد که اولاً بخشی از صفات الهیه را شامل شده باشد (رئوفا بالعباد) و ثانیاً بر تمام مخلوقات این حس را پیاده کند؛ همه شنیدهایم که ضمانت کرد آهویی را؛ آیا تا به حال از خود پرسیدهایم که چه چیزی موجب این اتفاق بوده است؟ آنهایی که عقلگرا هستند و نمیخواهند با بهانههای واهی و بچهگانه ایراد بگیرند، خوب میدانند؛زمانی یک انسان به بالاترین درجه انسانیت و معرفت میرسد که قدرشناس همه مخلوقات و آفریدههای خالق باشد، یعنی توانسته است حق را در بطن خلق ببیند؛ سوالی دیگر.....کسی که خالق را با تمام وجود حس کرد و ملموس هستیاش شده است، نسبت به مخلوق بدبین است؟
تو خود به دل مراجعه و عقل را قاضی نه
یازدهم ذی القعده سال 148 در مدینه نوری دیگر تابیدن گرفت؛ امالرضا میگوید؛ هنگامی که به حضرتش حامله شدم به هیچ وجه ثقل حمل را در خود حس نمیکردم و وقتی به خواب میرفتم؛ صدای تسبیح و تمجید حق تعالی و ذکر لا اله الا الله را میشنیدم، آری دیگر ائمه معصومین و بندگان خاص خداوند اینگونهاند. مگر عیسی مسیح در گهواره سخن نگفت؟ قرآن کریم هشتمین اختر تابناک آسمان ولایت و امامت را «عالم آل محمد» میگویند؛ دنیا بداند عالِم کسی است که عالم برای اوست و او برای عالَم است. تحقیقا عالِم و دانشمند این قدر میداند که احاطه بر عالم با بینش وسیع و دانش رفیع هدایت میشود. لذا وجود نازنین امام هشتم در تصدی ولایتعهدی که خود حکایتی جداگانه است چگونه عمل کرد؟ وارد مرو شد.
خلیفه وقت(مامون)استقبالی شایان کرد و در مجلسی که به اصطلاح همه وزرا بودند، گفت: همه بدانند من در آل عباس و آل علی (ع) هیچ کس را بهتر و صاحب حقتر به امر خلافت از علی بن موسی الرضا (ع) ندیدم. پس از آن به حضرت رو کرد و گفت: تصمیم گرفتهام که خود را از خلافت خلع کنم و آن را به شما واگذار کنم. آن حضرت فرمودند: «اگر خلافت را خدا برای تو قرار داده جایز نیست که به دیگری ببخشی و اگر از آن تو نیست؛ تو چه اختیار داری که به دیگری تفویض نمایی. این معنای عالم بودن است.»
بگذار به مناسبت میلادش با جملاتی بلند از نصایحش درس عبرت بگیریم:
دوست هر کس عقل اوست و دشمن هر کس جهل و نادانی و حماقت اوست و یا اینکه فرمود: علم و دانش همانند گنجی میماند که کلید آن سوال است؛ پس بپرسید. خداوند شما را رحمت کند.
زیرا در این امر چهار طائفه دارای اجر هستند: 1 - سوال کننده
2-آموزنده
3-شنونده
4- پاسخ دهنده
این زمان بگذار تا وقت دگر....
*مدیر فرهنگی و اجتماعی دانشگاه آزاد اسلامی شیراز
انتهای پیام/