تلاش اروپا برای کشاندن ایران به فصل هفتم؛ ادعایی بدون «احراز حقوقی»
«غلامرضا خواجی» کارشناس حقوق بینالملل و عضو هیأت علمی دانشگاه فردوسی مشهد، در گفتوگو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری آنا، در تحلیل جلسه اخیر شورای امنیت سازمان ملل متحد با موضوع قطعنامه ۲۲۳۱ و تلاش تروئیکای اروپایی برای فعالسازی تحریمهای شورای امنیت علیه ایران، اظهار کرد: جلسه اخیر شورای امنیت عملاً هیچ خروجی مشخص و الزامآوری نداشت و بدون صدور قطعنامه یا تصمیم جدید به پایان رسید. این مسئله بهروشنی نشان میدهد که تلاشهای اروپا برای اجماعسازی علیه ایران تاکنون به نتیجه نرسیده است.
وی افزود: پرسش اصلی این است که آیا این کشورها قادر خواهند بود اجماعی واقعی علیه جمهوری اسلامی ایران ایجاد کنند یا خیر. آنچه در عمل مشاهده میشود این است که چنین اجماعی شکل نگرفته و حتی در درون شورای امنیت نیز اختلافنظرهای جدی وجود دارد.
خواجی با اشاره به وضعیت قطعنامه ۲۲۳۱ تصریح کرد: واقعیت این است که قطعنامه ۲۲۳۱ عملاً یک قطعنامه «مرده» محسوب میشود؛ چراکه هم از نظر زمانی منقضی شده و هم موضوعاتی که در آن مطرح بوده، دیگر موضوعیت حقوقی ندارد. مهلتهایی که در این قطعنامه برای محدودسازی برخی فعالیتهای ایران تعیین شده بود، چند ماه پیش به پایان رسیده و دیگر نمیتوان بر اساس آن ادعا یا فشار جدیدی وارد کرد.
قطعنامه ۲۲۳۱؛ قطعنامهای منقضیشده و فاقد قابلیت حقوقی
این کارشناس حقوق بینالملل با انتقاد از نوع مواجهه رسانهای و علمی با شورای امنیت گفت: متأسفانه در فضای رسانهای کشور و حتی در برخی مراکز دانشگاهی، همچنان این تصور وجود دارد که شورای امنیت یک نهاد کاملاً قانونی و حقوقی است که تصمیمات آن بر اساس ضوابط روشن حقوق بینالملل اتخاذ میشود؛ در حالی که این تصور با واقعیت فاصله زیادی دارد.
وی ادامه داد: شورای امنیت از اساس دارای ساختاری ناعادلانه و غیرحقوقی است و در سالهای اخیر نیز عملکرد آن نشان داده که بهطور کامل سیاسی عمل میکند. نمونه روشن این مسئله را میتوان در موضوع غزه مشاهده کرد؛ جایی که طی دو سال گذشته چندین قطعنامه مطرح شد اما به دلیل منافع سیاسی قدرتهای غربی، هیچکدام به نتیجه نرسید.
خواجی تأکید کرد: اروپا نیز دقیقاً در همین چارچوب عمل میکند. از نگاه من، شورای امنیت دیگر یک نهاد حقوقی بینالمللی نیست، بلکه به نهادی کاملاً سیاسی تبدیل شده که تحت نفوذ مستقیم آمریکا، انگلیس و فرانسه قرار دارد و در پشت صحنه نیز رژیم صهیونیستی و برخی دیگر از بازیگران غربی نقش جدی ایفا میکنند.
وی افزود: به همین دلیل است که نباید اقدامات شورای امنیت را صرفاً با معیارهای حقوقی تحلیل کرد؛ چراکه مبنای تصمیمگیری در این شورا، قدرت و سیاست است، نه حقوق و عدالت.
اهداف پنهان تروئیکای اروپا؛ از کمیته تحریم تا فصل هفتم
عضو هیأت علمی دانشگاه فردوسی مشهد با اشاره به گزارش اخیر دبیرکل سازمان ملل متحد اظهار کرد: تروئیکای اروپایی گزارش اخیر آنتونیو گوترش را که در آن نسبت به موضوع هستهای ایران ابراز نگرانی شده بود، بهعنوان یک دستاویز سیاسی مورد استفاده قرار دادند. این در حالی است که حتی با استناد به همین گزارش نیز جلسه شورای امنیت هیچ خروجی مشخصی نداشت.
وی افزود: با وجود این ناکامی، کشورهای اروپایی تلاش کردند این نشست را برای خود یک دستاورد جلوه دهند. به نظر میرسد آنها دو هدف اصلی را دنبال میکنند؛ نخست، تلاش برای تشکیل کمیته تحریم علیه ایران و دوم، کشاندن جمهوری اسلامی ایران ذیل فصل هفتم منشور سازمان ملل متحد.
خواجی با تشریح مبانی حقوقی منشور سازمان ملل تصریح کرد: بر اساس ماده ۳۹ منشور، تنها در صورتی میتوان کشوری را ذیل مواد ۴۱ و ۴۲ قرار داد که یکی از سه شرط مشخص درباره آن کشور احراز شود؛ نخست، تهدید علیه صلح بینالمللی، دوم، نقض صلح و سوم، ارتکاب عمل تجاوزکارانه.
وی ادامه داد: احراز به این معناست که شورای امنیت باید بهصورت مستند و قابل اثبات نشان دهد که یکی از این سه شرط درباره یک کشور محقق شده است. بدون چنین احرازی، ورود به مواد ۴۱ و ۴۲ اساساً فاقد وجاهت حقوقی است.
هیچ احراز حقوقی علیه ایران وجود ندارد؛ شورای امنیت مسیر سیاسی را برگزیده است
این کارشناس حقوق بینالملل تأکید کرد: در هیچیک از قطعنامههای شورای امنیت علیه ایران، از جمله قطعنامه ۲۲۳۱، چنین احرازی صورت نگرفته است. آنچه مطرح شده، صرفاً ابراز تردید نسبت به برخی فعالیتهای هستهای ایران است و بر اساس حقوق بینالملل، تردید بههیچوجه معادل احراز نیست.
وی افزود: دقیقاً به همین دلیل است که میگویم شورای امنیت از روال حقوقی خارج شده و تبدیل به یک نهاد سیاسی شده است. اگر بخواهیم از منظر حقوقی تحلیل کنیم، باید بگوییم کلیه اقدامات شورای امنیت علیه ایران فاقد مشروعیت حقوقی است.
خواجی تاکید کرد: هدف اصلی این فشارها، نه حلوفصل یک مسئله حقوقی، بلکه ایجاد جنگ روانی است. آنها امیدوارند از طریق فشارهای سیاسی، فضای داخلی ایران را ملتهب کنند، برخی واکنشهای نادرست شکل بگیرد یا برخی مواضع داخلی دچار ضعف شود.
وی تصریح کرد: در حالی که نه توان حمله نظامی به ایران را دارند و نه قدرت ایجاد تغییر نظام. همانطور که رهبر انقلاب نیز تأکید کردهاند، طرح موضوع حمله نظامی صرفاً یک حربه جنگ روانی برای نگران کردن افکار عمومی است.
این کارشناس حقوق بینالملل در ادامه، به موضعگیری نماینده انگلیس در شورای امنیت و ناراحتی وی از حمایت روسیه و چین از ایران اشاره کرد و گفت: در روابط بینالملل باید همواره با احتیاط تحلیل کرد. دنیا، دنیای پیچیدهای است و نباید مواضع کشورها را سادهانگارانه تفسیر کرد.
وی افزود: هرچند مخالفت روسیه و چین با بازگشت تحریمها میتواند برای ایران یک دستاورد دیپلماتیک تلقی شود، اما باید توجه داشت که این کشورها پیش از هر چیز به دنبال منافع راهبردی خود هستند.
خواجی با اشاره به بحران اوکراین گفت: غرب، بهویژه انگلیس، بهشدت درگیر تضعیف روسیه است و حمایت گسترده تسلیحاتی از اوکراین در همین راستا انجام میشود. در چنین شرایطی، حمایت روسیه از ایران را باید بخشی از معادلات کلان قدرت در نظام بینالملل دانست.
وی در پایان تأکید کرد: بدون همراهی روسیه و چین، نه کمیته تحریمی علیه ایران شکل میگیرد و نه قطعنامهای در شورای امنیت به تصویب میرسد. غرب تلاش میکند از تریبون شورای امنیت برای مشروعیتبخشی ظاهری به فشارهای سیاسی خود استفاده کند، اما واقعیتهای نظام بینالملل مانع تحقق اهداف آنها شده است.
انتهای پیام/