پروژه فشار چندلایه با پوشش حقوق بشر/ سکوت در برابر کشتار کودکان، هیاهو علیه ایران!
«مسعود راعی» استاد تمام حقوق بینالملل، در گفتوگو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری آنا، در ارزیابی تصویب قطعنامه حقوق بشری پیشنهادی کانادا علیه جمهوری اسلامی ایران در مجمع عمومی سازمان ملل متحد، اظهار کرد: بحث حقوق بشر و صیانت از کرامت ابناء بشر، مأموریت بنیادین نظام بینالملل و یک اصل جهانشمول است. این موضوع ذاتاً مهم، قابل توجه و قابل دفاع است و در اصلِ آن هیچ محل مناقشهای وجود ندارد. اما آنچه این مسئله را به یک موضوع سؤالبرانگیز و چالشزا تبدیل میکند، رفتار دولتها و نوع مواجهه گزینشی آنها با مقوله حقوق بشر است.
ایران با یک مسئله صرفاً حقوقی مواجه نیست، بلکه با یک پرونده کاملاً سیاسی روبهرو است
وی با اشاره به روند رأیگیری این قطعنامه تصریح کرد: در قطعنامهای که اخیراً به پیشنهاد دولت کانادا علیه جمهوری اسلامی ایران در مجمع عمومی سازمان ملل مطرح شد، باید به چند نکته آماری و سیاسی توجه داشت. نخست اینکه آرای ممتنع و مخالف، عملاً تفاوت معناداری با آرای موافق نداشت. حدود ۲۶ کشور نیز در رأیگیری شرکت نکردند و غایب بودند. در مجموع، حدود ۷۹ رأی از میان کشورهای عضو سازمان ملل در این فرآیند ثبت شد که همین آمار، بهخوبی فضای خاص و جهتدار حاکم بر این رأیگیری را نشان میدهد. این قطعنامه نیز در امتداد مجموعه قطعنامههایی است که دولت کانادا طی سالهای اخیر با هدف محکومیت جمهوری اسلامی ایران در حوزه حقوق بشر دنبال کرده است.
راعی با تأکید بر اینکه اشکال اصلی این روند، ماهیت سیاسی آن است، افزود: نخستین ایراد اساسی، وجود رویکردهای خاص و از پیشطراحیشده است. برخی کشورهای مشخص، بهصورت مستمر موضوع حقوق بشر را صرفاً در ارتباط با جمهوری اسلامی ایران برجسته میکنند. این کشورها بهخوبی از واقعیتهای حقوق بشری در ایران اطلاع دارند و همزمان میدانند که اگر رفتارهایی با همین جنس و ماهیت در کشورهای خودشان رخ دهد، نوع واکنش آنها کاملاً متفاوت خواهد بود. این آگاهی توأم با رفتار متناقض، نشان میدهد که با یک دغدغه صادقانه حقوق بشری مواجه نیستیم، بلکه با یک پروژه هدفمند سیاسی روبهرو هستیم.
وی ادامه داد: این رفتارها از آن جهت سؤالبرانگیز است که قرائن متعدد نشان میدهد نیت واقعی طراحان این قطعنامهها، نیتی خیرخواهانه و انسانی نیست. اصل دفاع از انسانها، همزیستی مسالمتآمیز و واکنش به ظلم، یک وظیفه همگانی است. همه ما موظف هستیم اگر در حق هر انسانی در هر نقطهای از جهان ظلمی صورت گرفت، واکنش نشان دهیم. این اصل، هم در آموزههای دینی ما و هم در تعالیم اسلام بهصراحت مورد تأکید قرار گرفته و اصل برابری انسانها را از قرآن کریم آموختهایم. اما مشکل آنجاست که این مفاهیم متعالی، به ابزاری برای اعمال فشار سیاسی تبدیل شدهاند.
ایران از چند مسیر بهصورت همزمان تحت فشار است: مسیر حقوقی که از سوی آژانس دنبال میشود، پروندهسازی حقوق بشری و کارزار نظامی اسرائیل
این استاد حقوق بینالملل با اشاره به استانداردهای دوگانه حاکم بر رفتار دولتهای غربی گفت: اگر واقعاً دغدغه حقوق بشر وجود دارد، چرا این دغدغهها بهصورت گزینشی مطرح میشود؟ چرا فجایع آشکار انسانی در نقاط مختلف جهان، از کشتار، گرسنگی و محاصرههای غیرانسانی گرفته تا جنایات سازمانیافته علیه غیرنظامیان، با سکوت همین مدعیان حقوق بشر مواجه میشود؟ آیا قربانیان این فجایع انسان نیستند؟ آیا آنچه در جمهوری اسلامی ایران ادعا میشود، واقعاً شدیدتر و غیرقابلتحملتر از این فجایع مستند است؟
وی افزود: برای مثال، در جریان جنگ ۱۲ روزه اخیر، آمار شهدای کودک و زنان بهطور رسمی مشخص است. این آمارها روشن و قابل استناد است، اما دولت کانادا و برخی کشورهای مدعی حقوق بشر، در قبال این وقایع هیچ واکنش جدی و مؤثری نشان ندادند. این سکوتها بهروشنی نشان میدهد که مسئله، حقوق بشر بهمعنای واقعی آن نیست، بلکه استفاده ابزاری از حقوق بشر برای اعمال فشار سیاسی است.

شماری از کودکان به شهادت رسیده در تجاوز رژیم صهیونیستی به خاک وطن
راعی تصریح کرد: بر این اساس، باید گفت ما با یک مسئله صرفاً حقوقی مواجه نیستیم، بلکه با یک پرونده کاملاً سیاسی روبهرو هستیم. جمهوری اسلامی ایران از چند مسیر بهصورت همزمان تحت فشار قرار گرفته است؛ از یک سو، مسیر حقوقی که از سوی آژانس بینالمللی انرژی اتمی دنبال میشود و بحث ارجاع پرونده به شورای امنیت را در پی دارد، و از سوی دیگر، مأموریتی که در شورای حقوق بشر سازمان ملل، با محوریت و رهبری کانادا در حال پیگیری است.
وی ادامه داد: در این چارچوب، میتوان گفت نوعی تقسیم کار سیاسی صورت گرفته است؛ رژیم صهیونیستی در طراحی و القای این فشارها نقش دارد، ایالات متحده آمریکا هدایت پشتصحنه را بر عهده گرفته و کانادا در نقش مجری و پیشبرنده این مأموریت ظاهر شده است. نتیجه این روند، تلاش برای اعمال فشار همهجانبه و نوعی فشار گازانبری علیه جمهوری اسلامی ایران است.
این استاد حقوق بینالملل در پاسخ به پرسشی درباره اقدامات متقابل جمهوری اسلامی ایران گفت: در گام نخست، باید بپذیریم که اگر ضعفهای احتمالی در قوانین، مقررات یا برخی رفتارهای حقوقی داخلی وجود دارد که میتواند بهانهای در اختیار این کشورها قرار دهد، این موارد باید شناسایی و اصلاح شود. این اصلاح، نه از سر فشار خارجی، بلکه در راستای ارتقای نظام حقوقی و تقویت گفتمان انقلاب اسلامی است.
اعتراض همراه با تبیین، اقدامات حقوقی متقابل و گزارشهای دورهای ستاد حقوق بشر ایران میتواند به کاهش هجمه دشمن کمک کند
وی افزود: در این چارچوب، تبیین حقوقی یک ضرورت جدی و فوری است. من بخش مهمی از «جهاد تبیین» مورد تأکید مقام معظم رهبری را دقیقاً در همین حوزه میدانم. استفاده از ادبیات دقیق حقوق بینالملل، ارائه تبیینهای علمی، حقوقی و فقهی، و بهرهگیری از ظرفیت حوزههای علمیه و دانشگاهها، میتواند در اقناع افکار عمومی جهانی و حتی برخی دولتها مؤثر باشد. با این رویکرد، بسیاری از کشورها بهتدریج متوجه خواهند شد که مسیر طیشده از سوی کانادا و شرکای آن، یک بازی سیاسی است.
راعی «اقدامات متقابل حقوقی» را محور مهم دیگری دانست و گفت: پیگیری حقوقی تخلفات حقوق بشری سایر کشورها و نهادها، و طرح آنها در مجامع بینالمللی، میتواند گام مؤثری باشد. اگرچه ممکن است این اقدامات بهعنوان کنش متقابل تلقی شود، اما در عمل به شفافسازی واقعیتها و روشنشدن ابعاد سیاسی این پرونده کمک میکند.
وی ادامه داد: در کنار این موارد، اعتراضات رسمی حقوقی از سوی وزارت امور خارجه، ارسال یادداشتهای اعتراضی، احضار سفرا، کارداران یا حافظان منافع، و مهمتر از همه «اعتراض همراه با تبیین»، باید با انسجام و استمرار دنبال شود.
راعی در پایان با اشاره به گزارشهای دورهای جمهوری اسلامی ایران تأکید کرد: ارائه گزارشهای منظم ستاد حقوق بشر جمهوری اسلامی ایران، از جمله چهارمین گزارش دورهای که حدود یک سال پیش بهصورت مفصل تهیه و ارائه شد، نقش مهمی در این مسیر دارد. این گزارشها باید بیش از گذشته تبیین شود و اقدامات و اصلاحات انجامشده بهروشنی بیان گردد. در نهایت، در کنار اصلاحات ضروری و پیگیریهای حقوقی، استقامت و عدم عقبنشینی در برابر هیاهوی سیاسی برخی کشورها، میتواند در گذر زمان این فشارها را بیاثر کند.
انتهای پیام/


