صبحانه ایرانی؛ وقتی رسانه از خانه شروع می‌شود

صبحانه ایرانی؛ وقتی رسانه از خانه شروع می‌شود
۰صبحانه ایرانی» را باید در چارچوب برنامه‌های سبک زندگی تحلیل کرد؛ قالبی که اگر درست اجرا نشود، خیلی زود به کلیشه و تکرار می‌رسد. اما این برنامه تلاش کرده با تمرکز بر زندگی واقعی مردم، تجربه زیسته خانواده ایرانی و موضوعات ملموس روزمره، فاصله خود را با شعارزدگی حفظ کند.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا، تلویزیون همیشه فقط محل پخش خبر و سریال نبوده است؛ گاهی مهم‌ترین نقش خود را در ساده‌ترین لحظات زندگی ایفا کرده است. «صبحانه ایرانی» از همین جنس برنامه‌هاست؛ برنامه‌ای که نه با ادعای بزرگ وارد آنتن شده و نه می‌خواهد همه‌چیز را تغییر دهد، اما آرام‌آرام جای خود را در زندگی روزمره مخاطب باز می‌کند. جایی میان چای اول صبح، نان تازه و گفت‌وگوی کوتاهی که پیش از شروع شلوغی روز شنیده می‌شود.

«صبحانه ایرانی» را باید در چارچوب برنامه‌های سبک زندگی تحلیل کرد؛ قالبی که اگر درست اجرا نشود، خیلی زود به کلیشه و تکرار می‌رسد. اما این برنامه تلاش کرده با تمرکز بر زندگی واقعی مردم، تجربه زیسته خانواده ایرانی و موضوعات ملموس روزمره، فاصله خود را با شعارزدگی حفظ کند. نه قرار است نسخه بپیچد و نه مخاطب را از بالا نگاه کند؛ بلکه می‌خواهد هم‌نشین صبحگاهی باشد، نه معلم بالای تخته.

نقطه قوت اصلی «صبحانه ایرانی» در انتخاب سوژه‌هاست. برنامه به‌جای پرداختن صرف به موضوعات دور از دسترس یا فانتزی، سراغ مسائلی می‌رود که هر خانواده‌ای با آن مواجه است: روابط خانوادگی، سلامت روان، تغذیه، مهارت‌های ارتباطی، اقتصاد خرد خانواده و حتی دغدغه‌های تربیتی نسل جدید. این انتخاب هوشمندانه باعث شده برنامه، مخاطب را درگیر زندگی خودش کند، نه زندگی ایده‌آل و دست‌نیافتنی.

از منظر اجرا، «صبحانه ایرانی» بر گفت‌وگو تکیه دارد؛ گفت‌وگویی که سعی می‌کند ساده، صمیمی و قابل فهم باشد. این صمیمیت اگرچه نقطه قوت برنامه است، اما در عین حال یک چالش هم محسوب می‌شود. مرز میان صمیمیت و سطحی‌شدن باریک است و برنامه باید مراقب باشد که گفت‌وگوها به کلی‌گویی یا توصیه‌های تکراری ختم نشود. هر جا که برنامه توانسته با حضور کارشناسان مسلط و مجریان دقیق، این مرز را حفظ کند، خروجی قابل دفاع‌تری ارائه داده است.

یکی دیگر از ویژگی‌های مهم «صبحانه ایرانی»، ریتم آن است. ریتم برنامه با حال‌وهوای صبح هماهنگ است؛ نه آن‌قدر کند که مخاطب خواب‌آلود شود و نه آن‌قدر تند که تمرکز را از بین ببرد. این تناسب زمانی، به‌ویژه برای برنامه‌ای که در ابتدای روز پخش می‌شود، اهمیت بالایی دارد. مخاطب صبحگاهی حوصله شنیدن تحلیل‌های طولانی یا بحث‌های پیچیده را ندارد، اما آماده دریافت نکته‌های کاربردی و الهام‌بخش است؛ چیزی که «صبحانه ایرانی» در بهترین قسمت‌هایش به آن نزدیک می‌شود.

از منظر رسانه‌ای، «صبحانه ایرانی» نمونه‌ای از تغییر تدریجی رویکرد تلویزیون در مواجهه با سبک زندگی است. برنامه به‌جای نگاه دستوری و توصیه‌محور، بیشتر تلاش می‌کند گفت‌وگو ایجاد کند و مسئله طرح کند. همین تغییر زاویه نگاه، باعث می‌شود مخاطب احساس کند دیده می‌شود، نه قضاوت. این نکته برای رسانه‌ای که با طیف متنوعی از مخاطبان روبه‌روست، یک امتیاز مهم محسوب می‌شود.

البته برنامه می‌تواند جسورتر هم باشد. برخی موضوعات اجتماعی و خانوادگی هنوز با احتیاط بیش از حد مطرح می‌شوند؛ در حالی که ظرفیت گفت‌وگوی عمیق‌تر وجود دارد. اگر «صبحانه ایرانی» بتواند در چارچوب‌های حرفه‌ای، به مسائل حساس‌تر اما واقعی‌تر نزدیک شود، می‌تواند نقش پررنگ‌تری در شکل‌دهی گفت‌وگوی اجتماعی ایفا کند.در نهایت، «صبحانه ایرانی» نه برنامه‌ای پرهیاهوست و نه مدعی تحول بزرگ؛ اما درست در همین سادگی، اهمیت خود را پیدا می‌کند. این برنامه یادآوری می‌کند که رسانه ملی فقط در ساعات پربیننده شب معنا ندارد؛ گاهی اثرگذاری واقعی، در همان دقایق ابتدایی روز اتفاق می‌افتد؛ زمانی که مخاطب هنوز آماده شنیدن، فکر کردن و همراه شدن است.

«صبحانه ایرانی» اگر همین مسیر آرام اما دقیق را ادامه دهد، می‌تواند به یکی از ماندگارترین برنامه‌های سبک زندگی تلویزیون تبدیل شود؛ برنامه‌ای که از دل خانه شروع می‌شود و بی‌سروصدا، با زندگی مخاطب پیش می‌رود.

انتهای پیام/

ارسال نظر
گوشتیران
قالیشویی ادیب
رسپینا