ایفای نقش محوری زنان در کانون خانواده و اقتصاد/ هدف ۴۰ درصد مشارکت در گرو عبور از چالشهای ساختاری
به گزارش خبرگزاری آنا، با توجه به اهمیت سرمایههای انسانی در مسیر دستیابی به توسعه پایدار و شکوفایی اقتصادی کشور، ضرورت حضور فعال و مسئولانهی زنان در تمامی عرصههای اجتماعی و اقتصادی بیش از پیش مورد تأکید کارشناسان و مسئولان قرار گرفته است. این دیدگاه که در بیانات رهبر معظم انقلاب نیز بازتاب یافته، بر این اصل استوار است که توانمندیهای بانوان ایرانی نباید محدود به یک حوزه باشد؛ بلکه باید در مسیری متعادل، همزمان با ایفای نقش محوری در کانون خانواده، در اقتصاد و مدیریت کشور نیز نقشآفرین باشند.
توسعه بدون مشارکت کامل زنان، توسعهای ناقص و نیمهکاره خواهد بود؛ زیرا نادیده گرفتن ظرفیت نیمی از جامعه، به معنای محروم کردن اقتصاد ملی از بخش بزرگی از مهارتها، نوآوریها و پویایی لازم برای رقابت در سطح جهانی است. نتایج مطالعات نشان میدهد که حضور زنان در بازار کار نه تنها به افزایش تولید ناخالص داخلی کمک میکند، بلکه با بهبود الگوی مصرف و انضباط مالی در سطح خانواده، ریشههای بهرهوری اقتصاد خرد را نیز تقویت مینماید.
باید زنان بتوانند با خیالی آسوده، مسیر رشد حرفهای خود راپیش ببرند
در همین حال، کارشناسان تأکید میکنند که نقش بنیادین زن در پرورش نسل آینده و بنیان خانواده نباید مانعی برای تحقق حق مشارکت اقتصادی و اجتماعی زنان تحصیلکرده و صاحب تخصص باشد. سیاستهای کلان باید به گونهای تدوین شوند که موانع ساختاری و فرهنگی، از جمله مشکلات مربوط به مرخصی زایمان، نبود زیرساختهای حمایتی و تبعیضهای احتمالی در محیط کار، رفع گردند تا زنان بتوانند با خیالی آسوده، مسیر رشد حرفهای خود را همراستا با مسئولیتهای خانوادگی پیش ببرند.
در مجموع، تأکید بر ضرورت حضور زنان در عرصه اقتصاد، نه صرفاً یک مسئلهی اجتماعی، بلکه یک الزام استراتژیک برای پیشبرد اهداف کلان کشور است؛ جایی که زنان میتوانند به عنوان مدیران، کارآفرینان و نیروهای متخصص، همزمان کانون خانواده را گرمابخش باشند و هم شتابدهنده توسعه ملی در حوزههای مختلف باشند.
میزان مشارکت زنان در اقتصاد ایران
در همین رابطه سیده فاطمه مقیمی، عضو هیأت رئیسه اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی تهران در گفتوگو با خبرنگار اقتصادی آنا گفت: وضعیت فعلی مشارکت زنان در اقتصاد کشور را اگر بررسی کنیم، آمارها و گزارشهای رسمی وجود دارد. آخرین گزارش رسمی مربوط به سال ۱۴۰۳ بود که در نیمه دوم سال و اوایل ۱۴۰۴، نرخ مشارکت زنان در بازار کار، با در نظر گرفتن سن کار و فعالیت، بسیار پایین اعلام شد و در واقع نشان میدهد که میزان مشارکت زنان در اقتصاد ایران تقریباً ۱۴.۴ درصد است. در گزارشهایی که در تابستان ۲۰۲۵ منتشر شد نیز دیده میشود که این میزان حتی تقلیل پیدا کرده و به ۱۳.۱ درصد رسیده است؛ یعنی اوضاع از آنچه که بود هم بدتر شده است. این در حالی است که همگی میدانیم تقریباً نیمی از جمعیت دنیا را زنان تشکیل میدهند و این درصد ناچیز نیروی کار در بازار اقتصادی ایران بسیار محسوس است.
وی افزود: نرخ بیکاری برای زنان به مراتب بالاتر از نرخ بیکاری مردان است و وضعیت حضور زنان در بازار کار و خروجشان از آن بسیار چشمگیر است. به همین علت، بسیاری از خانمها در بخش خدماتی مشغول به کار هستند؛ حوزههایی که فرصتهای رشد محدودی دارند، حتی با وجود تحصیلات دانشگاهی. متأسفانه آنها از پیدا کردن فرصت شغلی خوب محروم هستند و با چالشهای ساختاری و فرهنگی متعددی در اقتصاد روبهرو میشوند که مانع مشارکت گسترده آنها میشود.
اقتصاد ظرفیت محدودی برای جذب نیروی کار زن دارد
مقیمی در ادامه به چالشها اشاره کرد و گفت: در واقع، وقتی اقتصاد قصد جذب نیروی کار دارد، ظرفیت محدودی برای جذب نیروی کار زن دارد. بسیاری از اشتغالهایی که برای زنان فراهم میشود، مشاغل کممهارت یا موقتی هستند که اصلاً برای زنان تحصیلکرده مناسب نیستند. زنان بیشتر به سمت مشاغل خدماتی و غیررسمی سوق داده میشوند؛ اشتغالهایی که نه دستمزد مناسب دارند، نه امنیت شغلی، و نه بیمه؛ و در بحث بازنشستگی نیز با مشکلات جدی مواجه میشوند.
وی افزود: نگرشهای فرهنگی و تبعیض جنسیتی نیز از موارد بازدارنده هستند. به عنوان مثال، مرخصی زایمان یا مرخصیهای مربوط به بارداری باعث میشود کارفرما کمتر تمایل به استخدام زنان پیدا کند. در حال حاضر، یک تناسب نامعقولی بین تحصیلات و اشتغال ایجاد شده است؛ زیرا بیش از ۶۵ درصد دختران جوان ما ورودی دانشگاه هستند، اما این تحصیلات برای آنها شغل واقعی ایجاد نمیکند؛ یعنی حتی سطح تحصیلات بالا هم با بیکاری یا اشتغال کمکیفیت همراه میشود.
زنان اولین گروهی که شغل خود را از دست میدهند
عضو هیأت رئیسه اتاق بازرگانی تهران ادامه داد: شرایط رکود اقتصادی یا بحران اقتصادی و بیثباتی، معمولاً زنان را اولین گروهی قرار میدهد که شغل خود را از دست میدهند یا از بازار کار عقب میافتند. به همین علت باید ببینیم افزایش حضور زنان از طریق ایجاد فرصتها، چطور میتواند مشارکت آنها را افزایش دهد و از ظرفیتهای انسانی تحصیلکرده که کنار گذاشته شدهاند، بهرهوری کند. وقتی زنان وارد بازار کار میشوند، هم بر درآمد خانوار تأثیر میگذارند، هم توزیع عادلانه درآمد اتفاق میافتد، هم رفاه اجتماعی افزایش یافته و فقر کاهش مییابد و هم به کاهش شکاف جنسیتی منجر میشود.
وی تأکید کرد: تنوع جنسیتی در مشاغل حرفهای، پویایی اقتصاد و عدالت اجتماعی را ایجاد کرده و تابآوری اجتماعی را بالا میبرد؛ به ویژه در خانوادههایی که زن سرپرست خانوار است و شرایط زندگی سختتری دارد. با توجه به آمار ۱۳ تا ۱۴ درصدی مشارکت، پیشنهاد میشود رویهای انتخاب شود که سهم مشارکت زنان هدفگذاری شود تا مسیرشان برای آینده بهتر شود.
میتوانیم به مشارکت زنان، اقتصاد را به حدود ۳۰ تا ۴۰ درصد برسانیم
مقیمی افزود: برای رسیدن به اهداف، باید واقعبینانه جلو رفت. اگر میانگین مشارکت جهانی حضور زنان در عرصه اقتصاد را در نظر بگیریم که حدود ۴۰ تا ۵۰ درصد است، ما فاصله قابل توجهی داریم، اما میتوانیم در میانمدت از ۱۳-۱۴ درصد به حدود ۳۰ تا ۴۰ درصد برسیم. برای رسیدن به این اهداف، باید اشتغالزایی در بخشهای جدید فناوری که برای زنان قابل دسترسی است، اتفاق بیفتد. همچنین، مقرراتی برای حمایت از اشتغال زنان وضع شود؛ مرخصی زایمان باید مناسبسازی شود و در کنار آن، محلی برای نگهداری کودکان در محیطهای کاری فراهم گردد تا انگیزه برای کارفرما جهت ایجاد امنیت شغلی برای زنان بالا برود
وی ادامه داد: تغییر نگرش اجتماعی نسبت به زنان نیز ضروری است تا این دید ترویج شود که زنان میتوانند همراه با مردان کار کنند و فرصتهای کار انعطافپذیر برایشان ایجاد شود. دورکاری یکی از این موارد است که ارزش اقتصادی جامعه را بالا میبرد. در شرایط تورمی و عدم اطمینان اقتصادی فعلی، نمیتوان از سرمایه انسانی زنان که بخش بزرگی از جامعه هستند، چشمپوشی کرد. مشارکت واقعی زنان در عدالت اجتماعی، سرمایهگذاری و توسعه پایدار در درازمدت اثرگذار است؛ در غیر این صورت، ما نیروی انسانی ماهر خود را از دست داده و شکاف نابرابری جنسیتی تداوم پیدا میکند.
مقیمی در پایان با اشاره به مقایسه منطقهای گفت: اگر نگاهی به آمارهای بینالمللی بیندازیم، گزارشی بینالمللی در سال ۲۰۲۳، نرخ مشارکت زنان ایران را ۱۳.۶ درصد اعلام کرده، در حالی که میانگین جهانی نزدیک به ۵۰ درصد است. مقایسه با کشورهای همسایه خاورمیانه نشان میدهد مشارکت زنان در بحرین ۴۳ درصد، در قطر بیش از ۶۳ درصد، در امارات متحده ۵۴ درصد و حتی در عربستان که محافظهکارانهتر است، حدود ۳۵ درصد است؛ یعنی تقریباً سه برابر ایران. ما حتی در منطقه در پایینترین سطح مطلق، در کنار کشورهایی مانند یمن و عراق قرار داریم. بنابراین، سیاستگذاریهای حمایتی، ایجاد فرصتها و اصلاح ساختارهای فرهنگی مربوط به امنیت شغلی و محیط کار مناسب، میتواند به ما کمک کند تا مسیر درستی را برای رشد این سرمایه انسانی ایجاد کنیم و از این پتانسیل عظیم بهره ببریم.
انتهای پیام/


