«جایزه صلح» برای مرد جنگ؛ وقتی فوتبال هم به بزکخانه قدرت تبدیل میشود
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری آنا، خنده، همیشه از شادی نمیآید. گاهی از ناباوری است، گاهی از تلاقی دروغ با واقعیت. شب اعلام خبر اهدای «جایزه صلح فیفا ۲۰۲۵» به دونالد ترامپ، همین خنده کوتاه و ناگهانی- که روی آنتن زنده سیانان پخش شد- خودش به خبر تبدیل شد. یک واکنش غریزی و بیسانسور، که از دهها بیانیه رسمی گویاتر بود.
فوتبال، که قرار بود زمین بیطرف ملتها باشد، ناگهان به صحنهای برای بازتولید قدرت سیاسی بدل شد؛ آنهم در حساسترین مقطع، همزمان با تشدید بحرانهای جهانی، جنگ غزه، مسابقه تسلیحاتی و بازگشت ترامپ به کاخ سفید.
اهدای نخستین «جایزه صلح فیفا» به دونالد ترامپ، در حالی صورت گرفت که تنها چند هفته پیشتر، او موفق به کسب جایزه صلح نوبل نشده بود. همین تقارن زمانی، از همان ابتدا شائبه «جایزهسازی» برای جبران یک شکست حیثیتی را تقویت کرد. جیانی اینفانتینو، رئیس فیفا، اعلام کرد این جایزه «به نمایندگی از هواداران فوتبال در سراسر جهان» اهدا میشود؛ ادعایی که با واکنش تند کاربران، رسانهها و نهادهای مدنی مواجه شد.
در یکی از برنامههای زنده شبکه سیانان، هنگام اعلام این خبر، صدای خنده یکی از مهمانان حاضر در استودیو بهوضوح شنیده شد. «دانا بش»، مجری برنامه، بلافاصله کوشید فضا را جمع کند و توضیح دهد که این جایزه بهتازگی ایجاد شده و به ترامپ اعطا شده است. سخنگوی سیانان بعدتر تأیید کرد این واکنش متعلق به یکی از مهمانان برنامه بوده؛ اما همان چند ثانیه کافی بود تا فضای مجازی منفجر شود.
خندهای که از نوبل تا فیفا آمد
برای بخش بزرگی از افکار عمومی، مسئله فقط فیفا یا یک مراسم تشریفاتی نبود؛ مسئله این بود که ترامپ، رئیسجمهوری که در دورههای مختلف زمامداریاش، نام آمریکا را بیش از پیش با جنگ، تحریم، فروش سلاح و بیثباتسازی گره زده، حالا قرار است «نماد صلح» معرفی شود.
کاربران شبکههای اجتماعی با اشاره به کارنامه ترامپ در حمایت بیقیدوشرط از اسرائیل، ارسال تسلیحات به مناطق بحرانزده و فشار بر کشورهای مستقل، این جایزه را «جوک قرن» نامیدند. تصاویر، میمها و کاریکاتورها، روایت رسمی فیفا را به سخره گرفت؛ روایتی که گویی قصد داشت تاریخ معاصر را از نو بنویسد.
فوتبال، بیطرف یا ابزار قدرت؟
انتقادها وقتی جدیتر شد که برخی رسانهها و تحلیلگران، سخنان پیشین اینفانتینو را یادآوری کردند. رئیس فیفا در سال ۲۰۲۲ گفته بود: «لطفاً اجازه دهید فوتبال وارد نبردهای سیاسی و ایدئولوژیک نشود.» حالا همان فیفا، نهتنها سیاست را وارد فوتبال کرده، بلکه یکی از مناقشهبرانگیزترین چهرههای سیاسی جهان را در ویترین «صلح» قرار داده است.
در این میان، اتحادیه آزادیهای مدنی آمریکا (ACLU) هشدار داد که فیفا، بهویژه در آستانه جام جهانی ۲۰۲۶ که آمریکا یکی از میزبانان آن است، در خطر تبدیلشدن به بستری برای مشروعیتبخشی به اقتدارگرایی قرار دارد. سازمان دیدبان حقوق بشر نیز خواستار شفافسازی درباره معیارها، داوران و فرآیند انتخاب این جایزه شد؛ درخواستی که تاکنون پاسخی روشن دریافت نکرده است.
ترامپ و صلح؛ یک تناقض ساختاری
اما شاید مهمترین بخش ماجرا، فراتر از فیفا باشد؛ خود ترامپ به عنوان رئیسجمهوری که حتی در زبان رسمی دولتش، مرز میان «دفاع» و «جنگ» کمرنگ شد. در دوره دوم قدرتگیری ترامپ، سیاستهای نظامی آمریکا صریحتر از همیشه پیگیری شد؛ افزایش بودجه نظامی، تقویت صنایع تسلیحاتی، فشار برای فروش سلاح به متحدان و استمرار حضور نظامی در نقاط بحرانی جهان.
منتقدان میگویند آنچه در عمل رخ داد، تبدیل وزارت دفاع آمریکا به نهادی با رویکرد «وزارت جنگ» بود؛ نهادی که مأموریتش نه کاهش تنش، بلکه مدیریت و گسترش بحرانها برای حفظ منافع راهبردی واشنگتن است. در چنین چارچوبی، اعطای جایزهای با عنوان صلح، بیش از آنکه افتخار باشد، به یک پارادوکس تاریخی شباهت دارد.
جنگ غزه، یکی از برجستهترین مصادیق این تناقض است. در حالی که تصاویر و گزارشها از تلفات غیرنظامیان و بحران انسانی حکایت دارند، آمریکا همچنان یکی از اصلیترین تأمینکنندگان تسلیحات اسرائیل باقی مانده است. این همزمانی، برای بسیاری از ناظران، معنایی جز بیاعتباری شعارهای صلحطلبانه ندارد.
ز نگاه این منتقدان، اهدای جایزه صلح به ترامپ در چنین فضایی، تلاشی است برای تطهیر یک کارنامه خشن با ابزارهای نرم؛ ابزاری به نام ورزش، فوتبال و احساسات جمعی.
به گزارش آنا، آنچه امروز در قالب «جایزه صلح فیفا» دیده میشود، صرفاً یک رویداد نمادین نیست؛ بلکه نشانهای از بحران معنا در نهادهای بینالمللی است. وقتی مفاهیمی، چون صلح، عدالت و بیطرفی، بهراحتی در خدمت ملاحظات سیاسی و قدرت قرار میگیرند، اعتماد عمومی قربانی اول ماجراست.
ترامپ نتوانست جایزه صلح جهانی را دریافت کند؛ اما با خلق یک جایزه جدید و نمایش آن در ویترین پرمخاطب فوتبال، تلاشی آشکار برای بازتعریف واقعیت صورت گرفت. واکنش افکار عمومی- از خنده ناخواسته در استودیو سیانان تا بیانیههای تند نهادهای حقوق بشری- نشان داد این تلاش، دستکم فعلاً، با شکست مواجه شده است.
این ماجرا یک هشدار جدی برای فیفاست؛ نهادی که اگرچه ادعا میکند فراتر از سیاست ایستاده، اما حالا بیش از هر زمان دیگری در مرکز منازعه قدرت قرار گرفته است. فوتبال، زبان مشترک ملتهاست؛ اما اگر این زبان به ابزار بزککردن جنگ و ناامنی تبدیل شود، دیگر نه صلح میسازد و نه اعتبار.
خندهای که آن شب شنیده شد، شاید ناخودآگاهترین و صادقانهترین قضاوت بود؛ قضاوتی درباره جایزهای که نام صلح داشت، اما بوی باروت میداد.
انتهای پیام/


