چرا تهران لبریز از خودروهای فاقد معاینه فنی است؟ روایت بحرانی که هر سال شدیدتر میشود
به گزارش خبرنگار آنا، بار دیگر کارگروه اضطرار آلودگی هوا ناچار شد برای در امان ماندن مردم از مسمومیت هوای کلانشهر تهران، تصمیم به تعطیلی سراسری شهر بگیرد؛ تصمیمی که نه فقط در تهران بلکه در بسیاری از شهرهای دیگر هم گرفته شد و نشان داد در کشور هیچ نسخهای جز تعطیلی برای آلودگی هوا گرفته نمیشود.
تهران، در محاصره صدها هزار خودرو فاقد معاینه فنی
هفته گذشته بود که سردار سید ابوالفضل موسویپور، رئیس پلیس راهور تهران بزرگ، اعلام کرد که تنها در شش ماهه نخست سال، ۴۵۵ هزار خودروی فاقد معاینه فنی در تهران توسط سامانهها شناسایی و جریمه شدهاند.
این آمار بخشی از تصویر بزرگتری است که نشان میدهد در هشت ماه گذشته در کشور، ۷ میلیون و ۴۰۰ هزار خودرو به دلیل نداشتن معاینه فنی، دودزایی یا نقصهای مؤثر فنی مشمول اعمال قانون شدهاند که از این میان، ۳ میلیون و ۸۰۰ هزار خودرو فاقد معاینه فنی بودهاند؛ آماری که بهروشنی از عمق بحران حکایت میکند.
موسویپور همچنین از یک روند جدید سخن گفت: خودروهایی که با وجود داشتن معاینه فنی معتبر، در اثر استهلاک یا نقصهای جدید صلاحیت فنیشان را از دست میدهند، در معابر متوقف شده و معاینه فنی آنها درجا و در محل ابطال میشود. این اقدام نشان میدهد مسیر کنترل آلایندگی خودروها، پیچیدهتر از صدور یک برگه ساده است.
اما پرسش اصلی اینجاست: چرا تهران اینقدر خودروی فاقد صلاحیت فنی دارد؟
با وجود دوربینها، جریمهها و طرحهای جدید، این حجم از خودروهای آلاینده و فاقد معاینه فنی چگونه در بزرگترین شهر کشور تردد میکنند؟ پاسخ را باید در چند ریشه اصلی جستوجو کرد:
۱. اقتصاد؛ ریشه پنهان اما تعیینکننده
مشکل بسیاری از رانندگان «فرار از قانون» نیست؛ توان مالی پایین است. هزینه تعمیر موتور، کاتالیزور، اگزوز و سیستم احتراق چند برابر شده. قیمت خودرو آنقدر بالاست که فرسودهترین خودروها نیز همچنان در حال ترددند. طرحهای نوسازی خودرو سالهاست یا متوقف شده یا عملاً کارایی ندارد.
در چنین شرایطی، برای بسیاری از رانندگان، گذراندن معاینه فنی تبدیل میشود به یک هزینه سنگین و غیرقابل پرداخت و در نتیجه تهران مملو از خودروهایی است که از لحاظ اقتصادی «امکان تعمیر» ندارند و معاینه فنی برایشان بیشتر به یک جریمه دورهای تبدیل شده.
۲. ضعف فرهنگ ترافیکی؛ معاینه فنی هنوز «ضرورت» نشده
هرچند فرهنگسازیهای متعددی انجام شده، اما هنوز بخشی از جامعه معاینه فنی را یک وظیفه شخصی و اجتماعی نمیداند.
بسیاری فقط زمانی به مراکز معاینه فنی مراجعه میکنند که دوربینها جریمه کنندو هنوز نقش معاینه فنی در کاهش آلودگی هوا یا ایمنی، برای بخشی از مردم ملموس نیست.
برخی معاینه فنی را «اجبار پلیس» میدانند، نه یک «الزام سلامت عمومی» و تا زمانی که مردم این موضوع را یک قانون برای نفس کشیدن خودشان نبینند، کاهش تخلفها دشوار است.
۳. ساختار معاینه فنی؛ استاندارد کافی، نظارت ناکافی
سردار موسویپور اشاره کرده است که بخشی از خودروهای دارای معاینه فنی، به دلیل نقصهای جدید در خیابان معاینه فنیشان باطل میشود.
این یعنی برخی مراکز معاینه فنی نظارت کافی ندارند. کیفیت سنجش آلایندگی در برخی موارد یکدست نیست، همچنین احتمال عبور برخی خودروهای مشکلدار از فیلتر معاینه فنی وجود دارد. در عمل، برگه معاینه فنی همیشه معادل سلامت فنی واقعی خودرو نیست.
۴. کیفیت خودروهای داخلی؛ فرسودگی زودرس
حتی خودروهای بهظاهر نو داخلی نیز خیلی زود دچار مشکلات آلایندگی میشوند خرابی سریع کاتالیزور
احتراق ناقص، استهلاک بالای قطعات حیاتی، این فرسودگی زودرس باعث میشود خودرو حتی چند ماه پس از معاینه فنی دوباره آلاینده شود.
در نتیجه بخشی از بحران، محصول ساختار ضعیف صنعت خودروسازی است، نه صرفاً بیتوجهی مردم.
۵. حملونقل عمومی ناکافی؛ اجبار به استفاده از خودروی شخصی
وقتی شهر در ساعات شلوغ، حملونقل عمومی کارآمد و کافی ندارد، مردم چارهای جز استفاده از خودروی شخصی ندارند. تردد زیاد، نظارت را سختتر و تعداد خودروهای آلاینده را بیشتر میکند.
این بحران کی قرار است حل شود؟ تا وقتی این عوامل کنار هم اصلاح نشوند، همچنان باید شاهد تردد صدها هزار خودرو آلاینده در خیابانها و آسمانی خاکستریتر باشیم.
آمارهای پلیس نشان میدهد شدت بحران بالاست؛ اما برای بهبود وضعیت، تنها جریمه کافی نیست، سیاستگذاری دقیق، نوسازی ناوگان و تغییر نگاه جامعه ضروری است.
انتهای پیام/


