در گفت‌وگو با آنا بررسی شد

قطعنامه شورای حکام و کارزار فشار حداکثری ترامپ؛ باید چه کرد؟

قطعنامه شورای حکام و کارزار فشار حداکثری ترامپ؛ باید چه کرد؟
تصویب قطعنامه ضدایرانی در شورای حکام، تنها یک اقدام حقوقی نیست؛ بلکه بخشی از سناریوی گسترده آمریکا برای تشدید فشار بر تهران و ایجاد اجماع بین‌المللی علیه کشورمان است. در چنین شرایطی پرسش اساسی این است که ایران چگونه می‌تواند از این مرحله حساس عبور و مسیر مقابله با فشار‌های سازمان‌یافته واشنگتن را ترسیم کند.

«میرقاسم مؤمنی» کارشناس مسائل بین‌الملل، در گفت‌وگو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری آنا، درباره تصویب قطعنامه ضدایرانی تروئیکای اروپا در شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و پیامدهای آن برای ایران اظهار کرد: در دهه‌های گذشته، به بهانه‌‌هایی مانند مسائل موشکی یا فعالیت‌های هسته‌ای، قطعنامه‌های مختلفی علیه کشورمان صادر شده که هرکدام محدودیت‌هایی را به کشور تحمیل کرده است. اما آنچه امروز شاهد آن هستیم، در ادامه همان روند فشار است که این بار با سیاست‌های صریح و تهاجمی ترامپ تشدید شده است.

وی افزود: ترامپ و تروئیکای اروپا از تمام ظرفیت‌های موجود در سازمان ملل، آژانس و مجموعه نهادهای بین‌المللی و حتی منطقه‌ای استفاده می‌کنند تا جمهوری اسلامی ایران را وادار به پذیرش خواسته‌های غیرقانونی و نامشروع آمریکا کند. متأسفانه بسیاری از این سازمان‌های بین‌المللی نیز عملاً به ابزار قدرت‌های بزرگ تبدیل شده‌اند.

قطعنامه الزام‌آور است؛ مرحله بعد می‌تواند شورای امنیت باشد

این کارشناس مسائل بین‌الملل با اشاره به پیامدهای حقوقی این قطعنامه گفت: درست است که برخی کشورها رأی ممتنع داده‌اند یا در رأی‌گیری شرکت نکرده‌اند، اما اصل موضوع تصویب قطعنامه است. وقتی قطعنامه‌ای تصویب می‌شود، یک نوع الزام‌آوری برای کشورهای عضو ایجاد می‌کند. این نوع قطعنامه‌ها می‌تواند به صدور محدودیت‌های جدید علیه ایران منجر شود و مهم‌تر از آن، مسیر ارجاع پرونده از آژانس به شورای امنیت را هموار می‌کند.

وی اظهار کرد: اگر پرونده ایران از آژانس به شورای امنیت برود (که به نظر می‌آید فعلا در دستور کار نیست)، بازتاب‌های گسترده‌تری خواهد داشت و فشارهای سیاسی و اقتصادی شدیدتر می‌شود. باید توجه داشت که آمریکایی‌ها هم‌زمان یک جنگ روانی گسترده در سطح منطقه و افکار عمومی دنبال می‌کنند تا برای مداخلات احتمالی خود توجیه حقوقی بسازند.

قطعنامه درباره تجاوزات آمریکا و اسرائیل سکوت مطلق کرده است

این کارشناس مسائل بین‌الملل تأکید کرد: در متن این قطعنامه هیچ اشاره‌ای به تجاوزات آمریکا و رژیم صهیونیستی به حاکمیت ایران نشده و هیچ انتقادی متوجه طرف‌های متجاوز نیست. این سکوت، نشان‌دهنده همان رویکرد جانبدارانه و ابزارگونه آژانس در برابر قدرت‌های غربی است.

وی ادامه داد: عده‌ای مطرح می‌کنند که ایران باید از این فرصت برای طرح شکایت در مجامع بین‌المللی استفاده کند، اما باید واقع‌گرا باشیم؛ سازمان ملل و نهادهای بین‌المللی به‌هیچ‌وجه استقلال کافی ندارند و تحت تأثیر قدرت‌های بزرگ هستند. همان‌طور که قطعنامه‌های متعدد علیه جنایات رژیم صهیونیستی هیچ‌گاه اجرایی نشده است، نمی‌توان انتظار داشت شکایات ایران نیز نتیجه عادلانه‌ای پیدا کند.

راه‌حل در داخل کشور است، نه در نیویورک و وین

مؤمنی با تأکید بر اینکه اتکا به سازوکارهای بین‌المللی بی‌فایده است تصریح کرد: ما نمی‌توانیم امیدی به رسیدگی عادلانه در این مجامع داشته باشیم. تنها راه موجود، تبدیل این موضوع به یک مسئله ملی است. همه اجزای نظام باید با اتکا به مردم و تحت رهنمودهای رهبری، با وحدت و انسجام کامل وارد میدان شوند و یک راهبرد جامع و عقلایی اتخاذ کنند.

وی گفت: این مرحله، مرحله اختلاف‌نظرهای سیاسی و جناحی نیست. دشمنان ما چه آمریکا، چه اروپا و برخی کشورهای عربی منطقه به شکل یک‌دست و هدفمند علیه ایران صف‌آرایی کرده‌اند و مشروعیت و حاکمیت کشور را نشانه رفته‌اند. در مقابل، تنها قدرت ملی و وحدت داخلی می‌تواند کارساز باشد.

مذاکره‌ای که آمریکا می‌خواهد؛ مذاکره نیست، تحمیل است

این کارشناس مسائل بین‌الملل با اشاره به ادعاهای ترامپ درباره تمایل به مذاکره با ایران بیان کرد: ترامپ به دنبال مذاکره واقعی نیست. مذاکره واقعی یعنی دو طرف درباره اختلافات گفت‌وگو کنند و به راه‌حل برسند. اما هدف آمریکا تغییر ساختارهای داخلی ایران است. آنها دنبال دخالت در امور داخلی، محدودسازی قدرت دفاعی و حتی تغییر در شیوه حکمرانی کشور هستند.

وی افزود: ترامپ و متحدانش از هر اقدامی چه قطعنامه، چه تحریم و چه حملات سیاسی برای وادار کردن ایران به تسلیم استفاده می‌کنند. این قطعنامه نیز مقدمه‌ای برای اعمال فشار بیشتر است؛ چه فشار اقتصادی، چه اقدام خصمانه دیگر.

اروپا و آمریکا از دو زبان استفاده می‌کنند اما هدف‌شان یکی است

مؤمنی با اشاره به تناقض ظاهری مواضع اروپا و آمریکا در برخی موارد اظهار کرد: اروپایی‌ها مرتب از لزوم مذاکره صحبت می‌کنند و آمریکا نیز به‌ظاهر همین حرف را می‌زند، اما در عمل، هر دو یک مسیر مشترک را دنبال می‌کنند: فشار، ایجاد بحران، و سپس تحمیل خواسته‌های خود بر ایران.

وی ادامه داد: اگر واقعاً به مذاکره اعتقاد داشتند، حداقل باید یک اقدام مثبت برای کاهش تنش انجام می‌دادند تا ایران هم یک سیگنال مثبت دریافت کند. اما نه‌تنها اقدامی صورت نمی‌دهند، بلکه با تصویب قطعنامه و اعمال فشار بر آژانس، مسیر تنش را تشدید می‌کنند.

تکیه بر قدرت دفاعی و فناوری‌های نوین، بخش اصلی امنیت ایران است

این کارشناس مسائل بین‌الملل تأکید کرد: توان موشکی، فناوری هسته‌ای و دیگر فناوری‌های پیشرفته، جزو ساختار قدرت ایران هستند. اگر این‌ها را از دست بدهیم، کشور بی‌دفاع می‌شود. آمریکا دقیقاً همین را هدف گرفته است.

وی ادامه داد: توان نظامی ما تنها به تجهیزات خلاصه نمی‌شود؛ نیروهای متعهد، مردمی و انقلابی و تجربه گران‌بهای کشور در دفاع مقدس، امروز هم ستون امنیت ملی محسوب می‌شود.

دیپلماسی عمومی ایران بسیار ضعیف است؛ غرب از همین خلأ استفاده می‌کند

مؤمنی در بخش دیگری از سخنان خود با انتقاد از ضعف دیپلماسی عمومی کشور گفت: غربی‌ها از جنگ روایت‌ها علیه ایران استفاده می‌کنند، اما ما کمترین استفاده را از ابزارهای مردم‌محور داریم. در کشورهای پیشرفته، سازمان‌های مردم‌نهاد، انجمن‌های دوستی، اتحادیه‌های کارگری، گروه‌های فرهنگی و هنری و حتی بخش خصوصی، نقش حیاتی در سیاست خارجی دارند.

وی افزود: اما در ایران، نهادهای مردمی چندان قوی نیستند. زمانی که دولت‌ها در صحنه بین‌الملل محدودیت دارند، این سازمان‌ها می‌توانند وارد میدان شوند، با گروه‌های مشابه در کشورهای دیگر ارتباط بگیرند و فشار افکار عمومی ایجاد کنند.

وزارت خارجه طی ۴۰ سال گذشته از ظرفیت‌های مردمی استفاده نکرده است

وی با انتقاد از عملکرد نهادهای ذی‌ربط گفت: متأسفانه وزارت خارجه ما در ۴۰ سال گذشته در حوزه دیپلماسی عمومی عملکرد مؤثری نداشته است. انجمن‌های دوستی فعال نیستند، ظرفیت‌های فرهنگی، هنری، دانشگاهی و حتی ورزشی کشور به‌درستی به‌کار گرفته نمی‌شود. ما صدها استاد دانشگاه، هنرمند، ورزشکار و چهره فرهنگی داریم که می‌توانند در خارج از کشور اثرگذاری جدی داشته باشند، اما استفاده‌ای از آن‌ها نشده است.

مؤمنی تأکید کرد: در حالی‌که آمریکا و اروپا از کوچک‌ترین ظرفیت‌های مردمی برای اعمال فشار و جهت‌دهی سیاسی استفاده می‌کنند، ما حتی از ظرفیت‌های داخلی خودمان بهره نمی‌بریم. این یک ضعف جدی در سیاست خارجی است.

راهکار نهایی: اتحاد ملی، پرهیز از اختلافات و حضور مردم در صحنه

این کارشناس مسائل بین‌الملل در جمع‌بندی سخنان خود گفت: در شرایطی که فشارهای غرب افزایش یافته، تنها راه عبور از این مرحله، کنار گذاشتن اختلافات سلیقه‌ای و سیاسی در داخل کشور است. مردم در ۴۶ سال گذشته هر زمان که وارد صحنه شدند، شرایط را تغییر دادند. امروز هم همین مردم و همین وحدت می‌تواند نقشه‌های آمریکا و اروپا را خنثی کند.

وی افزود: اگر مردم و نهادهای مردمی فعال شوند، اگر دیپلماسی عمومی بازسازی شود و اگر نهادهای حاکمیتی و دولتی اختلافات داخلی را کنار بگذارند، غرب نمی‌تواند ایران را تحت فشار قرار دهد. اما اگر اختلافات داخلی ادامه پیدا کند، دشمنان از آن سوءاستفاده خواهند کرد.

مؤمنی در پایان گفت: مشکل اصلی در داخل است نه در خارج. اگر انسجام ملی تقویت شود، آمریکا و اروپا مجبور به عقب‌نشینی خواهند شد. اما اگر در داخل ضعف، تفرقه یا بی‌برنامگی باشد، آنان فشارها را چند برابر خواهند کرد.

انتهای پیام/

ارسال نظر
گوشتیران
قالیشویی ادیب
رسپینا