گلایه مادر دانشآموز از رفتار نامناسب در مدرسه؛ «انتظار احترام و پیگیری داشتم، نه بیتوجهی»
به گزارش خبرنگار آنا، مادر یک دانشآموز پسر پایه دهم رشته تجربی از وقوع ضربوشتم فرزندش توسط معاون یکی از مدارس منطقه ۳ تهران و سپس برخورد نامناسب مسئولان آموزشی خبر میدهد؛ ماجرایی که به گفته وی نه تنها پیگیری مؤثری از سوی آموزش و پرورش در پی نداشت، بلکه با توهین، فشار روانی و تهدید ادامه یافت و در نهایت موجب بحران روحی شدید برای او و فرزندش شد.
مادر این دانشآموز در گفتوگو با خبرنگار آنا میگوید: فرزندم دانشآموز پایه دهم رشته تجربی است، آرزو دارد پزشک شود و به مردم خدمت کند. اما روز سوم مهرماه، معاون مدرسهاش به او و یکی از همکلاسیهایش حمله کرد و آنها را مورد ضربوشتم قرار داد. پسرم وقتی به خانه آمد گفت گوشم درد میکند و از من مسکن خواست. فردای آن روز برای پیگیری موضوع به مدرسه رفتم تا بدانم چرا چنین اتفاقی افتاده است.
به گفته این مادر، معاون مدرسه در پاسخ به اعتراض وی گفته است که کتک زدن دانشآموزان را بخشی از تربیت میداند و با لحن توهینآمیزی بیان کرده که هر غلطی میخواهی بکن، هیچ کاری از دستت برنمیآید.
وی اضافه میکند: وقتی با مدیر مدرسه صحبت کردم و فیلم دوربین مداربسته را دیدم، کاملاً مشخص بود که معاون با دست به کمر یکی از دانشآموزان زده و سپس به گوش پسرم سیلی میزند. مدیر مدرسه معاون را صدا زد تا توضیح دهد، اما او نه تنها عذرخواهی نکرد بلکه با بیاحترامی و فریاد با من صحبت کرد و حرمت هیچ چیز را نگه نداشت.
این مادر ادامه میدهد: بعد از آن به اداره آموزش و پرورش مراجعه کردم. گفتند معاون مواخذه شده و تعهد داده است، و از من خواستند فرزندم را دوباره به همان مدرسه بفرستم. با وجود بیمیلی، پسرم را به مدرسه بازگرداندم، اما فضای مدرسه برای او بسیار سنگین شد. معلم ریاضی که از دوستان معاون بود، شروع به تحقیر و عقدهگشایی کرد و حتی به بچهها گفته بود میخواهید نمرهتان را کم کنم یا یکییکی به گوشتان بزنم. پسرم گفت فقط نزنید، نمرهام را کم کنید.
وی با ناراحتی میگوید: همکاران معاون و برخی معلمان از او حمایت کردند و با رفتارهای تحقیرآمیز و تهدیدآمیز آرامش روانی پسرم را به هم ریختند. در ادامه چند مدرسه برای انتقال معرفی شد، اما هیچکدام فراهم نشد. امروز برای پیگیری دوباره به آموزش و پرورش منطقه ۳ رفتم تا با سرپرست منطقه، محمدهادی صبوری، صحبت کنم. اما متأسفانه ایشان به جای همدلی و رسیدگی، با لحن تند و تحقیرآمیز گفتند شما چرا به اداره کل و وزارتخانه تماس گرفتهاید و به چه حقی شماره مدیرکل را دارید. سپس در حضور فرزندم گفتند اتفاق خاصی نیفتاده، یک چک ساده بوده و دانشآموز نباید به مادرش میگفته است.
به گفته وی، سرپرست منطقه حتی خطاب به فرزندش گفته است که اگر در خیابان هم کسی تو را کتک بزند نباید حاشیه درست کنی، و مادرش را سرزنش کرده که چرا پیگیری کرده است.
این مادر با صدایی لرزان ادامه میدهد: وقتی گفتم حرف شما بیربط است، گفتند هیچ تضمینی وجود ندارد که در مدرسه بعدی هم کتک نخورد و بهتر است فقط درسش را بخواند و چشم بگوید. همین برخورد و بیاحترامیها باعث شد که دچار حمله عصبی شوم. به بیمارستان فیروزگر منتقل شدم. پزشکان گفتند حمله قلبی خفیف و شوک عصبی شدید بوده است.
وی که کودکی پنجماهه نیز دارد، با چشمانی اشکآلود میگوید: خدا رحم کرد که من از دنیا نرفتم و بچه شیرخوارهام بیمادر نشد. اما آیا حق من و فرزندم این بود که از مدرسه امنیت نداشته باشیم؟ مگر مدرسه جای آموزش و تربیت نیست؟ چرا باید یک دانشآموز مؤدب و درسخوان که معدل ۱۸ دارد و عاشق درس و اهل بیت است، اینطور تحقیر و شکنجه روانی شود؟
این مادر با اشاره به وضعیت روحی فرزندش میگوید: چطور ممکن است در مدارس ما هنوز تنبیه بدنی وجود داشته باشد؟ چرا وقتی خانوادهای اعتراض میکند، به جای پیگیری، به آنها توهین میشود؟
وی تأکید میکند: آییننامههای آموزش و پرورش سالهاست که تنبیه بدنی را ممنوع کردهاند. وظیفه مدیر و معلم، احترام و تربیت است نه تحقیر. من فقط میخواهم این موضوع بهطور جدی در سطح وزارتخانه پیگیری شود تا دیگر هیچ دانشآموزی در مدرسه احساس ترس، تحقیر یا ناامنی نکند.
این روایت، بازتابی از یک بحران جدی در محیطهای آموزشی است؛ جایی که به گفته والدین، خشونت فیزیکی و کلامی گاه جایگزین گفتوگو و احترام شده است. اگر آنچه این مادر بیان میکند صحت داشته باشد، ضرورت دارد نهادهای نظارتی آموزش و پرورش، شورای نظارت بر مدارس غیردولتی و مراجع قضایی موضوع را با جدیت بررسی کرده و زمینه را برای امنیت روانی دانشآموزان و اعتماد والدین فراهم کنند.
انتهای پیام/


