«حجاب» اتوبانی چند مسیره است نه جاده یکطرفه/ حلقه مفقوده حجاب، گفتمانسازی است
به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا، در سالهای اخیر، بحث درباره «حجاب و عفاف» از یک موضوع صرفاً دینی به چالشی اجتماعی و فرهنگی گسترده تبدیل شده است. جامعه امروز به ویژه نسل جوان با پرسشها و دغدغههای تازهای پیرامون فلسفه و کارکرد حجاب روبهروست؛ پرسشهایی که دیگر با پاسخهای کلی و شعاری اقناع نمیشوند. در چنین فضایی، بسیاری از کارشناسان بر ضرورت بازنگری در شیوههای گفتوگو و آموزش این ارزش تأکید دارند.
لیلی حسنزاده از فعالان فرهنگی باسابقه در حوزه حجاب و عفاف باور دارد که مسیر رسیدن به جامعه عفیف، یکطرفه نیست، بلکه نیازمند همافزایی مردم، مسئولان و فعالان فرهنگی است. او بر «گفتمانسازی هوشمندانه و تذکر مهربانانه» به عنوان مؤثرترین راه اصلاح رفتار اجتماعی تأکید میکند.
در ادامه، گفتوگویی متفاوت با این کارشناس فرهنگی را میخوانید؛ گفتوگویی که تلاش دارد ابعاد متنوع مسئله حجاب را از منظر اجتماعی، روانی و اقناعی بازنمایی کند و نشان دهد چگونه همدلی و فهم متقابل، در مسیر تحقق جامعه اثر گذار است.
ریشههای چندوجهی بیحجابی
به نظر شما چرا جامعه امروز به این میزان با معضل بدحجابی مواجه است؟
بیحجابی تکعلتی نیست؛ به بیان دیگر، ما با یک مسئله «مولتیفکتوری» مواجهیم. بخشی از آن به شرایط تاریخی و اجتماعی برمیگردد. ما در دورانی قرار داریم که تقابل حق و باطل آشکارتر شده و مظاهر این تقابل در سبک زندگی، رسانه و فرهنگ ما دیده میشود. حجاب و بیحجابی در این میان، نماینده دو ایدئولوژی متضاد؛ الهی و مادیگرا هستند.
علاوه بر این، عملکرد ضعیف جبهه موافق حجاب و عفاف نیز نقش مؤثری دارد. در بسیاری از موارد، پاسخها به شبهات نسل جوان ضعیف است و گفتمانسازی درست شکل نگرفته است. نمونههایی مثل مثالهای نادرست و توهینآمیز که سالها درباره حجاب استفاده شده، نه تنها اقناعکننده نبودهاند، بلکه کرامت مخاطب را خدشهدار کرده و باعث مقاومت او شدهاند.
میتوانید مثالی ملموس از این مقاومت بزنید؟
بله، در یکی از کارگاههای آموزشی ما، نوجوانی تعریف میکرد که وقتی در مدرسه به او گفته شده «حجاب مثل صدف است و تو باید مرواریدش باشی»، او نه تنها انگیزه پیدا نکرد بلکه فکر کرده که دارند او را محدود میکنند و به جای رضایت، اعتراض و مقاومت ایجاد شده. نمونههای دیگری هم هست؛ مقایسه پوشش زن با اشیاء یا خودروهای بدون پوشش، عملاً کرامت انسانی را زیر سوال میبرد و نوجوان را نسبت به گفتمان حجاب بیاعتماد میکند.
همچنین، جریانهای عفتستیز و فطرتگریز از طریق رسانهها و شبکههای اجتماعی فعال هستند و با القای نیازهای کاذب، خانواده و زنان را هدف قرار میدهند. این رسانهها با ترویج سبک زندگی غربی، حرکت به سمت جلوهگری و جلب توجه در فضای عمومی را نرمال جلوه میدهند.
از سوی دیگر، رفتارهای متناقض برخی مسئولان و متدینین جامعه نیز بیتأثیر نیست؛ وقتی مسئولان در عرصه رسانه یا تصمیمگیریها رفتارهای نامتناسب با ارزشها از خود نشان میدهند، جامعه پیام میگیرد که حجاب صرفاً یک انتخاب شخصی است و نه یک اصل اجتماعی و اخلاقی.
اتوبانبندی مسئولیتها در تحقق جامعه عفیف
شما از «اتوبانبندی مسیر حجاب» سخن گفتید. این مفهوم دقیقاً به چه معناست؟
مسیر تحقق جامعه عفیف یک جاده یکطرفه نیست. ما سه مسیر اصلی داریم:
۱. اتوبان مردم: مردم نقش ایجابی و اقناعی دارند. تذکر مهربانانه، کوتاه و محبتآمیز، حتی یک کارت کوچک یا نوشته تشویقآمیز میتواند اثرگذار باشد. مردم باید در چارچوب قانون نیازهای واقعی خود و حقوق شهروندیشان را مطالبه کنند.
مثال واقعی: در یکی از محلات تهران، گروهی از زنان محله با چاپ کارتهای کوچک که روی آن پیام کوتاه و محبتآمیز درباره حجاب بود، توانستند تغییر رفتار چند نوجوان را در محله مشاهده کنند. این تغییر به مراتب مؤثرتر از تنبیه یا تحکم مستقیم بود.
۲. اتوبان مسئولان: مسئولان باید گلوگاههای فرهنگی و اجتماعی را مدیریت کنند؛ از نظارت بر بازار پوشاک و محصولات فرهنگی گرفته تا تسهیل ازدواج آسان، کرامت زن و حقوق بانوان. اگر این بخشها آسیب ببینند، نتیجه آن در پوشش و حجاب جامعه نیز مشهود خواهد بود.
مثال: وقتی مسئولان در تولید فیلم یا سریالها به موضوع پوشش و حجاب توجه نمیکنند و مدلهای غربی در رسانه عمومی نرمال میشود، نوجوانان و جوانان الگوهای رفتاری نامناسب پیدا میکنند و مقاومت در برابر گفتمان حجاب بیشتر میشود.
۳. اتوبان کار فرهنگی و اقنایی: این مسیر اصلی و گسترده است و عمدتاً بر عهده بانوان و فعالان فرهنگی است. آنها باید گفتمان حجاب زهرایی را به صورت هنرمندانه، هوشمندانه و نوجوانپسند عرضه کنند و با ایجاد اعتماد، مهربانی و ارتباط موثر، انگیزه و اقناع واقعی ایجاد کنند.
در مورد حلقه مفقوده حجاب چه نظری دارید؟
حلقه مفقوده، گفتمانسازی مناسب است. اگر نتوانیم فلسفه، ضرورت و مزایای اجتماعی و فردی حجاب را به زبان نسل امروز توضیح دهیم، هر تلاش دیگری بیاثر خواهد بود. نسل امروز دنبال فهم و منطق است، نه دستور صرف.
مثال واقعی: در یکی از برنامههای آموزشی، وقتی فلسفه حجاب با رویکرد عقلی و علمی و با استفاده از مثالهای روزمره توضیح داده شد، حتی نوجوانانی که نسبت به حجاب مقاومت داشتند، به شکل ملموسی رفتارهای خود را اصلاح کردند و انگیزه شخصی پیدا کردند. این نشان میدهد که اقناع هوشمندانه بسیار اثرگذار است.
نقش مردان در پاسداری از کرامت زن
سهم مردان جامعه در تحقق جامعه عفیف چیست؟
مردان نقش کلیدی دارند. وقتی پدر یا همسر با محبت و مهرورزی آشکار به دختر یا همسرش بگوید: «تو دوستداشتنی و ارزشمند هستی»، آن زن یا دختر احساس میکند نیازی به جلب توجه بیرونی ندارد.
تجربه میدانی: در خانوادههایی که مردان به این روش عمل کردهاند، زنان کمتر به جلوهگری در جامعه روی آوردهاند و حس تعلق عاطفی بالاتر بوده است.
غیرت حقیقی ابتدا با محبت شکل میگیرد، نه با بدرفتاری و تحکم. مردان باید آگاه باشند که تعاملات عاطفیشان با همسر، دختر و محارمشان تا چه حد میتواند از ولنگاری و جلوهگری نامطلوب جلوگیری کند.

مسئولان و گلوگاههای فرهنگی
در بخش مسئولان، چه نقاطی باید مورد توجه قرار گیرد؟
مسئولان باید نظارت بر بازار، رسانه و تولیدات هنری را جدی بگیرند. همچنین، فضاهای تفریحی و ورزشی بانوان باید فراهم شود تا آنها بتوانند با پوشش مناسب و راحت فعالیتهای اجتماعی و ورزشی خود را انجام دهند.
مثال: اختصاص ۲۰ درصد فضاهای پارکها و تفریحگاهها به بانوان باعث شده است که دختران و زنان بتوانند دوچرخهسواری، اسکیت و بازیهای توپی انجام دهند بدون اینکه نیاز به جلب توجه داشته باشند.
کار فرهنگی جریانساز
مدلهای مؤثر کار فرهنگی در این حوزه چیست؟
مدلهای مختلفی وجود دارد: رودخانهای، سد، برکه، حبابی. توصیه من مدل جریانساز است؛ یعنی حرکت نرم، مستمر و هوشمندانه که مخاطب را جذب کند و گفتمان حجاب را به یک خواست مردمی تبدیل کند.
این کار نیازمند زیرساختسازی، آموزش و آگاهسازی همراه با اعتماد و مهرورزی است. تا نسل جدید خودش این سبک زندگی انتخاب کند.
بازتعریف منطق حجاب برای نسل امروز
چرا باید منطق حجاب برای نسل امروز بازتعریف شود؟
نسل امروز دنبال دلیل و منطق است، نه فرمان صرف. وقتی فلسفه، ضرورت و مزایای اجتماعی و فردی حجاب به زبان ساده و علمی توضیح داده شود، مخاطب به جای مقاومت، با گفتمان همراه میشود.
تجربه رسانهای: در شبکههای اجتماعی، ویدئوهای کوتاه آموزشی با زبان نسل جوان بیشترین تأثیر را بر تغییر رفتار نوجوانان داشته است.
در مقابل، برخوردهای تحکمآمیز یا استفاده از جملات تند و مثالهای توهینآمیز، مقاومت ایجاد میکند.
انتهای پیام/


