از هزینهها تا گفتوگوها؛ خانواده هم به آمار نیاز دارد
به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا؛ یکم آبانماه؛ روز ملی «آمار و برنامهریزی» است و بار دیگر نگاهها را به یکی از مهمترین ابزارهای پیشرفت کشور معطوف میکند؛ ابزاری که بدون آن، هیچ طرح اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی به سرانجام درست نمیرسد. در این روز، مسئولان و کارشناسان به آحاد جامعه یادآوری میکنند که آمار تنها مجموعهای از اعداد نیست، بلکه زبان فهم واقعیت و ستون فقرات هر برنامهریزی موفق است. به همین مناسبت، حجتالاسلام مهدی گرامیپور عضو هیئت علمی دانشگاه قم در یادداشتی به واکاوی جایگاه کلیدی آمار در نظام تصمیمگیری کشور و حتی مدیریت خانواده پرداخته است؛ یادداشتی که نشان میدهد بیتوجهی به دادههای دقیق، چگونه میتواند مسیر پیشرفت را تیره و مبهم کند.
آمار، ستون فقرات برنامهریزی در جامعه و خانواده
آمار، صرفاً مجموعهای از اعداد نیست؛ بلکه زبانِ فهم واقعیت است. جامعهای که دادههای درست و دقیق در اختیار ندارد، در حقیقت از شناخت خویش محروم است. تصمیمگیری بدون آمار، همانند حرکت در تاریکی است؛ ممکن است به پیش برود، اما نه در مسیر درست.
بر همین اساس، رهبر معظم انقلاب اسلامی در سخنی بنیادین و راهبردی تصریح کردهاند: «آمار برای برنامهریزیهای کشور، یک امر حیاتی است؛ یعنی اگر آمار نباشد، برنامهریزی امکانپذیر نیست؛ اگر صورت برنامهریزی هم باشد، محتوای برنامهریزی یک چیز غیر منطبق با واقعیت و غلط از آب در خواهد آمد؛ بنابراین آمار ستون فقرات برنامهریزی است. فرقی هم نمیکند که برنامهریزیهای اقتصادی باشد، فرهنگی باشد، اجتماعی باشد، سیاسی باشد؛ حتی دیپلماسی باشد. همه انواع برنامهریزی، متوقف به آمار است. ما ندانیم چه داریم و چگونه داریم و با چه خصوصیاتی داریم، هرگز نخواهیم توانست برای آینده برنامهریزی کنیم.»
این تعبیر ژرف، تبیینکننده جایگاه محوری آمار در نظام تدبیر کشور است. در واقع، رهبری معظم با این بیان، مرز میان تصمیم عقلانی و تصمیم مبتنی بر حدس را روشن کردهاند.
تصمیم بدون داده؛ معماری بدون نقشه
جامعهای که نداند «چه دارد، چگونه دارد و با چه خصوصیاتی دارد»، ناگزیر تصمیمهایی میگیرد که با واقعیت فاصله دارد. برنامهریزی بدون آمار، همچون معماری بدون نقشه است؛ ظاهری زیبا ممکن است داشته باشد، اما بنیانی سست خواهد داشت.
آمار، پایه شناخت وضع موجود است؛ شناختی که شرط نخست هر تحول و اصلاح است. اقتصاد بدون آمار دقیق، گرفتار حدس و گمان است؛ فرهنگ بدون دادههای واقعی، در دام شعار میافتد؛ و سیاست بدون تحلیل آماری، از درک واقعیت جامعه باز میماند. از همین روست که رهبر انقلاب آمار را «ستون فقرات برنامهریزی» میدانند؛ چرا که تمام طرحها، سیاستها و تصمیمها باید بر این ستون استوار شوند تا پایدار و کارآمد باشند.
آمار غلط، خطرناکتر از بیخبری
اهمیت این نگاه در آن است که ریشه خطاهای راهبردی را نشان میدهد. آمار غلط یا ناقص، از نداشتن آمار خطرناکتر است. زیرا خطا را در لباس حقیقت پنهان میکند و تصمیمهای مدیران را از مسیر واقعیت منحرف میسازد. جامعهای که دادههای خود را بر پایه مصلحت، بیدقتی یا پنهانکاری گردآوری کند، در عمل از آیندهسازی محروم میشود. هشدار رهبری ناظر به همین مسئله است: آمار، اگر درست و شفاف نباشد، نهتنها ستون فقرات برنامهریزی نیست، بلکه به نقطه ضعف نظام تصمیمگیری بدل میشود.
آمار، معیار عدالت و شفافیت اجتماعی
از سوی دیگر، آمار تنها ابزار مدیریت نیست، بلکه معیار عدالت نیز هست. عدالت اجتماعی زمانی تحقق مییابد که تصمیمگیریها بر شناخت دقیق از واقعیتهای جامعه استوار باشد. اگر ندانیم کدام منطقه از کمبود امکانات آموزشی رنج میبرد یا کدام قشر بیش از دیگران در معرض آسیبهای اجتماعی است، هیچ سیاست حمایتی منصفانه نخواهد بود. در نگاه رهبر انقلاب، آمار صادقانه و دقیق، مقدمه عدالت و لازمه شفافیت است. آمار واقعی، صدای بیصدایان جامعه است؛ زیرا دادهها، فارغ از مصلحت و ملاحظه، حقیقت را آشکار میکنند.
اعتماد عمومی؛ سرمایه پنهان نهادهای آماری
در چنین چارچوبی، استقلال و شفافیت نهادهای آماری اهمیت مضاعف مییابد. نظام آماری کشور باید مورد اعتماد هم مردم و هم سیاستگذاران باشد. اعتماد عمومی به آمار، نوعی سرمایه اجتماعی است که اگر تضعیف شود، پایههای برنامهریزی فرو میریزد. مردم باید اطمینان یابند اطلاعاتی که ارائه میکنند، برای تصمیمهای واقعی و بهبود شرایط زندگیشان به کار میرود.
شفافیت در اطلاعرسانی نتایج آماری و بازخورد دادن به جامعه، از مهمترین ابزارهای تقویت این اعتماد است.
اعتماد عمومی؛ سرمایه پنهان نهادهای آماری
اما دادهها تا زمانی که به تحلیل نرسند، صرفاً انبوهی از عددند. ارزش آمار در تفسیر علمی و تصمیمسازی آگاهانه نهفته است. جمعآوری داده بدون تحلیل، ذخیرهسازی بیثمر اطلاعات است. رهبری در بیانات خود بر «مدیریت دانشبنیان» تأکید دارند؛ و مدیریت دانشبنیان یعنی تصمیم بر پایه دادههای دقیق و تحلیل عالمانه. بنابراین، همانقدر که جمعآوری داده مهم است، تربیت نیروی انسانی متخصص در تحلیل آماری و استفاده از یافتهها در سیاستگذاری نیز ضرورت دارد.
نگاهی آماری به زندگی خانوادگی
جالب آنکه این منطق، در مقیاس خانواده نیز صادق است. خانواده، کوچکترین واحد اجتماعی و نمونهای از مدیریت در مقیاس خرد است. همانگونه که کشور بدون آمار، در اداره امور دچار آشفتگی میشود، خانواده نیز بدون شناخت دقیق از وضعیت خود، نمیتواند مسیر آرامش و رشد را ترسیم کند. ثبت و بررسی واقعیتهای سادهای همچون الگوی هزینهها، زمان گفتوگوی اعضا، کیفیت خواب و تحصیل فرزندان، همه مصادیقی از «آمار خانوادگی» است که اگر جدی گرفته شود، به اصلاح سبک زندگی و کاهش تنشها کمک میکند. نگاه آماری در خانواده، به معنای عددی کردن عاطفه نیست، بلکه نوعی نظم و واقعبینی در تصمیمگیری است.
عقلانیت آماری؛ ضرورت عصر تحول
در جهان امروز، که تحولات اقتصادی، فرهنگی و جمعیتی با شتابی بیسابقه پیش میرود، اهمیت آمار بیش از هر زمان دیگری احساس میشود. تصمیمهای لحظهای بدون تکیه بر دادههای دقیق، نهتنها به توسعه نمیانجامد، بلکه میتواند مسیر پیشرفت را معکوس کند. در این شرایط، توصیه رهبر انقلاب مبنی بر حیاتی بودن آمار، دعوتی به نهادینهسازی عقلانیت آماری در تمام سطوح جامعه است؛ از مدیریت کلان تا زندگی روزمره مردم.
آمار، چشم جامعه و برنامهریزی، عقل آن
آمار، چشم جامعه است و برنامهریزی، عقل آن. هر قدر این دو در هماهنگی باشند، حرکت کشور به سوی پیشرفت مطمئنتر خواهد بود. جامعهای که خود را با دقت ببیند و درست بشناسد، توان آن را دارد که آیندهاش را آگاهانه طراحی کند. در این معنا، فرمایش رهبر معظم انقلاب درباره «آمار به عنوان ستون فقرات برنامهریزی»، نه صرفاً توصیهای مدیریتی، بلکه نقشهای برای زیست عقلانی و پیشرفت عادلانه در جامعه و خانواده است.
انتهای پیام/


