قدرت نرم: کلید موفقیت در دیپلماسی فرهنگی/ ضرورت تدوین دانشنامه تخصصی
گروه فرهنگ خبرگزاری آنا، بهروز عباس زاده کارشناس روابط فرهنگی بین المللی- در دنیای گسترده و پیچیده روابط بینالملل، پارادایمهای قدرت دستخوش تحولی بنیادین شدهاند. دوران تکیه صِرف بر قدرت سخت نظامی و اقتصادی به سر آمده و جای خود را به رقابتی ظریفتر، عمیقتر و پرنفوذتر بر سر تصرف قلبها و هدایت توجهات داده است.
در این میدان جدید که از آن با عنوان «قدرت نرم» یاد میشود، «دیپلماسی فرهنگی» نه یک انتخاب یا یک فعالیت جانبی، بلکه به یک ضرورت و ستون فقرات سیاست خارجی هوشمند و ابزارمهم برای پیشبرد منافع ملی و ترسیم چهرهای مطلوب از یک کشور در عرصه جهانی تبدیل شده است.
در همین چارچوب، تهیه و تدوین دانشنامه تخصصی روابط فرهنگی بینالمللی (دیپلماسی فرهنگی) را باید فراتر از یک پروژه آکادمیک بلکه به مثابه یک سرمایهگذاری زیرساختی و یک اقدام راهبردی کمک کننده در مسیر تدوین نقشه راه قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران ارزیابی کرد.
این طرح اشاره به چالشی اساسی در نظام سیاستگذاری فرهنگی و خارجی کشور میگذارد که همان پراکندگی دانش، تشتت در مفاهیم، و شکاف عمیق میان جهان نظریهپردازی آکادمیک و دنیای عملگرایانه صحنه اجرا است. این دانشنامه در صدد است تا با ایجاد یک مرجعیت علمی و کاربردی، این شکاف را پر کرده و دانش را به ابزاری کارآمد برای کنشگری موثر تبدیل نماید.
تشریح یک خلاء راهبردی: چرا به دانشنامه نیاز داریم؟
ضرورت تدوین چنین مجموعهای از درک دقیق وضعیت فعلی نشأت میگیرد. دانش مرتبط با دیپلماسی فرهنگی در ایران، به رغم تولیدات متعدد، در جزایری پراکنده قرار دارد از جمله مقالات علمی در مجلات تخصصی، کتابهای ترجمهای، گزارشهای موردی رایزنان فرهنگی، و اسناد راهبردی بالادستی و این پراکندگی، پیامدهای مخربی به همراه داشته است:
شکاف میان نظریه و عمل: یک رایزن فرهنگی در یک کشور اروپایی که با چالش اسلامهراسی در فضای مجازی روبروست، نیازمند راهکارهای عملی و مبتنی بر تجربه است، نه مقالات سنگین نظری در موضوع ساختارگرایی. این دانشنامه قصد دارد با تحلیل مطالعات موردی و ارائه راهکارهای سیاستی، دانش نظری را برای فعالان حاضر در میدان، قابل هضم و کاربردیتر سازد.
دشواری در انتقال تجربه: تجربیات گرانبهای دیپلماتها و رایزنان فرهنگی پس از پایان ماموریتشان، به ندرت به شکلی نظاممند مستند و به نسل بعدی منتقل میشود. این امر منجر به تکرار اشتباهات و آزمون و خطاهای پرهزینه میگردد. دانشنامه میتواند به یک حافظه سازمانی برای ثبت و انتقال این تجربیات ارزشمند تبدیل شود.
ضرورتهای عصر جدید: پاسخ به چالشهای عصر حاضر
اهمیت این طرح زمانی دوچندان میشود که آن را در بستر تحولات جهانی معاصر بررسی کنیم. طرح تدوین دانشنامه تخصصی دیپلماسی فرهنگی به درستی به چندین روند کلیدی اشاره میکند که تدوین این دانشنامه را به یک ضرورت فوری تبدیل کرده است:
۱. انقلاب دیجیتال و جغرافیای جدید قدرت: ظهور اینترنت، شبکههای اجتماعی، هوش مصنوعی و مفاهیمی نوظهور مانند متاورس، میدان دیپلماسی را از ساختمان سفارتخانهها و نمایندگیهای فرهنگی به فضای بیمرز مجازی کشانده است. این فضا هم فرصتهای بیسابقهای برای تعامل مستقیم با ملتها رافراهم میکند و هم چالشهای جدیدی مانند انتشار اطلاعات نادرست، جنگهای روانی و قطبیسازی فرهنگی را به همراه دارد. یک دیپلمات فرهنگی امروز باید بداند چگونه یک کمپین دیجیتال موثر راهاندازی کند، افکار عمومی آنلاین را تحلیل نماید و با تهدیدات سایبری مقابله کند. این دانشنامه باید با تخصیص بخشی ویژه به دیپلماسی دیجیتال، به دنبال ارائه چارچوبی برای کنشگری موثر در این عرصه نوین است.
۲. تکثر بازیگران و پایان انحصار دولتها: دیپلماسی فرهنگی دیگر در انحصار دولتها نیست. سازمانهای مردمنهاد، بنیادهای خصوصی، غولهای رسانهای، دانشگاهها، هنرمندان، ورزشکاران و حتی اینفلوئنسرهای شبکههای اجتماعی، امروز به بازیگرانی قدرتمند در شکلدهی به تصویر ملتها تبدیل شدهاند. درک پویایی تعاملات میان این کنشگران، یافتن راههایی برای همافزایی با آنها و مدیریت تعارضات احتمالی، یکی از پیچیدهترین وظایف دیپلماسی مدرن است. این دانشنامه با تحلیل نقش و تعامل این بازیگران متنوع، به سیاستگذاران کمک خواهد کرد تا از یک رویکرد دولتمحور به یک رویکرد شبکهای و جامعنگر حرکت کنند.
۳. معضل ارزیابی: از هزینه تا سرمایهگذاری: یکی از بزرگترین چالشهای دیپلماسی فرهنگی در سراسر جهان، فقدان روشهای دقیق برای سنجش اثربخشی است. چگونه میتوان بازگشت سرمایه حاصل از برگزاری یک جشنواره فیلم یا اعطای یک بورس تحصیلی را اندازهگیری کرد؟ این ابهام در سنجش، اغلب باعث میشود که فعالیتهای فرهنگی به عنوان هزینه یک صرف تلقی شوند تا سرمایهگذاری. طرحنامه با تاکید ویژه بر ارائه چارچوبهای ارزیابی مبتنی بر شواهد، به دنبال ارائه روشها و شاخصهای کمی و کیفی است تا بتوان تاثیرات بلندمدت این فعالیتها را سنجید و منابع را به شکلی بهینهتر تخصیص داد. این رویکرد، دیپلماسی فرهنگی را از یک هنر صرف، به یک علم قابل مدیریت نزدیکتر میکند.
با توجه به این چالشها، دانشنامه پیشنهادی قرار نیست صرفاً مجموعهای از مقالات آکادمیک باشد. این پروژه به عنوان یک «ابزار راهبردی» با کارکردهای چندگانه طراحی شده است:
استانداردساز و مرجع: به عنوان اولین گام، با ارائه تعاریف دقیق و مورد اجماع، به یک مرجع اصلی برای تمام فعالان حوزه تبدیل خواهد شد.
آموزشی و توانمندساز: به یک منبع درسی کلیدی برای دانشجویان روابط بینالملل، علوم سیاسی و مطالعات فرهنگی و همچنین یک راهنمای جامع برای آموزش دیپلماتها و رایزنان فرهنگی جدید بدل خواهد شد.
کاربردی و سیاستساز: با تحلیل مطالعات موردی موفق و ناموفق از ایران و جهان (از عملکرد موسسه گوته آلمان و شورای فرهنگی بریتانیا گرفته تا بنیاد کنفوسیوس چین) و ارائه راهکارهای عملی، مستقیماً به بهبود فرآیندهای تصمیمسازی و سیاستگذاری کمک خواهد کرد. این پیوند میان نظر و عمل، با توجه به اینکه نهاد ناظر طرح، خود مجری اصلی دیپلماسی فرهنگی کشور است، تضمین شده است.
نگاهی به فهرست مداخل پیشنهادی در طرحنامه تدوین دانشنامه دیپلماسی فرهنگی، عمق و وسعت نگاه حاکم بر آن را به خوبی نشان میدهد.
این فهرست از مفاهیم بنیادین (مانند هویت فرهنگی)، نهادهای کلیدی (مانند یونسکو)، انواع دیپلماسی (مانند دیپلماسی ورزشی، علمی، سینمایی و حتی دیپلماسی آشپزی) تا ابزارها (مانند شبکههای اجتماعی و جوایز بینالمللی) و رویکردهای نوین (مانند دیپلماسی اینفلوئنسرها و تجارب فرهنگی در متاورس) را در بر میگیرد. این ساختار جامع نشان میدهد که هدف، نه تنها ثبت دانش موجود، بلکه ترسیم نقشه راه آینده است.
در نهایت، باید تاکید کرد که سرمایهگذاری بر روی تدوین دانشنامه تخصصی دیپلماسی فرهنگی، سرمایهگذاری بر روی زیرساختهای فکری و راهبردی قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران است. در جهانی که جنگ اصلی، جنگ روایتهاست و پیروزی از آنِ کسی است که بتواند داستان خود را بهتر، جذابتر و گستردهتر تعریف کند، داشتن دانش منسجم، دقیق و کاربردی، قدرتمندترین ابزار است. این دانشنامه گامی حیاتی برای گذار از اقدامات پراکنده و واکنشی، به سمت یک استراتژی فرهنگی هوشمند، پیشرو، منسجم و اثربخش در عرصه بینالمللی است؛ اقدامی که برای تثبیت جایگاه شایسته فرهنگ غنی ایرانی-اسلامی در جهان امروز، یک ضرورت انکارناپذیر به شمار میرود.
انتهای پیام/


