حساسیت به وجود آمده درباره فیشهای نجومی یک فرصت است
از نظر طبقهبندی اجتماعی در فرهنگ دینی، انسانهای جامعه به سه دسته تقسیم میشوند: مومنان تقوا پیشه و با اخلاص، انسانهای کافر و منکر خدا و منافقین و افراد دو رو که گفته و عملشان با هم انطباق ندارد. وضعیت گروه اول و دوم مشخص است ولی گروه خطرناک، منافقین هستند. کسانی که ظاهری غلطانداز دارند و دشمنان نقابدار مردم و امّت مسلمان محسوب میشوند.
در مورد توجه به خطر اینان در قرآن یک سوره از جانب خدا به پیامبر (ص) نازل شده و در آیات مختلف دیگر هم بنا به مناسبتهای خاصی، درباره روشهای کاری و شیوههای ضربهزننده رفتاریشان هشدار داده شده است. به عنوان مثال در سوره بقره آیه 8 آمده است: وَمِنَ الّناسِ مَن یَقُولُ آمَنّا باَلله و بِالِیَومِ الآخَرِ وَ ما هُم بِمُومِنین- «در میان مردم کسانی هستند که میگویند ما به خدا و روز قیامت ایمان داریم و حال آنکه، باور و ایمان به خدا و قیامت ندارند» و چون به دو اصل مهم اسلامی یعنی خدامحوری و برنامهریزی برای آخرت ایمان ندارند، باید در حوزه کاری مربوطه به مسلمانان و عامه مردم بهویژه مسائل مدیریتی و اداری مواظبشان بود زیرا که نیرنگ باز و فریبکار هستند.
اعمال ظاهری آنها در امور دینی برای فریب مومنان است. تظاهر به سادهزیستی و عدالتخواهی میکنند امّا این نوع رفتارهای شعاری دستمایهشان است برای اینکه بیشتر بر گرده مسلمانان سوار شوند و به سوءاستفادههای خود ادامه دهند و ویژهخواری کنند.
از نظر قرآن بدترین مفسدین جامعه این جماعتاند. خدا که خالق هستی است در تشریح سوءنیتها و رفتار اصلاحنمایانه آنها، هشدار داده و فرموده است « اَلٰا اِنَّهُم هُمُ المُفسِدُون – آگاه باشید اینان فسادگرانند»، هرگز اعمال و رفتارشان برخاسته از گرایش به دین و علاقه به مسلمین نیست و زمانی هم که با شیاطین و کفار خلوت کنند میگویند ما با شما هستیم.
پیامبر اکرم(ص) در سخن نغزی در موردشان فرمود: «اینان همچون چوبه نخلی کج ومعوج هستند که صاحبش آن را به هر طرف سقف بگذارد جور در نیاید. ناچار باید آن را سوزاند چون نفع دیگری در آنها نیست.» علی (ع) نیز فرمود: «قبیحترین انسانها، دورویان هستند و در تعبیر دیگری فرمود: فرد منافق و دورو بیشرم و چاپلوس است.»
با توجه به آنچه از قرآن و سنت بطور مختصر بیان شد به این جمعبندی میرسیم که یکی از آفتهای جامعه و نظام اسلامی وجود همین افراد غیرمعتقد به خدا و قیامت است. آنها اگر در بدنه مدیریتی و کارشناسیهای حکومت قرار بگیرند ضربههای جبرانناپذیری به جامعه و مردم خواهند زد. تجربه سیوچند سال پیش از پیروزی انقلاب، گویای خسارتهای بیشمار بهوسیله نفوذیهای منافق است.
امروزه ضرورت پایش و شناسایی و حذف آنها از سرِ راه مردم و نظام امری انکارناپذیر است. دشمنان دوستنمایی که به یقه شیخیها معروفیت دارند و کارشان سوءاستفاده ابزاری از عناوین و مدیریتهاست. تاریخ بیش از سه دهه گذشته، نشان میدهد، آنها کسانی هستند که به قول معروف حقشان در همه دولتها محفوظ بوده و از ما بهتران محسوب میشوند. با دروغ، حیله و تزویر، اطلاعات غلط دادن به مافوق و تملق و چاپلوسی کار خود را به پیش میبرند. همیشه چند گام جلوتر از دیگران هستند و به منافع کلان و مصالح ملی، مردم و ولایت هرگز فکر نمیکنند و بلیه بزرگی برای کشور بوده و هستند. راه گریز از کید و ترفندهای چنین کسانی بالا بردن سطح آگاهی مردم از طریق روشنگری و هشدار به مسئولان دلسوز و دقت عمل آنهاست.
آگاهی مردم و مسئولان در مورد این جماعت کوردل و مردم فریب باید از راه حریت و آزاداندیشی با پرهیز از حب و بغضهای شخصی و جناحی به انجام برسد. باید از تحلیلهای سفارشی مواظبت شود زیرا که در مواقعی دیده شده خود این نفوذیها پشت پرده صحنهگردان ماجرا و جابجایی مهرهها میشوند و از راه خدعه و فریب تحلیل سفارشی و غلط به مسئولان ارائه میکنند.
در جریان اتفاق پیش آمده که به فیشهای نجومی معروف شد، تنها بخش کمی از دوگانگی دورویان و صورت زشت و قبیح آنها آشکار شد. ماجرایی که مایه تألّم روحی مردم و دلسوزان نظام شد. همه میدانیم این ویروس مزمن و خطرناک سالهاست در مدیریت میانه رخنه کرده و به مرحله حادی رسیده است.
یکی از استادان دلسوز دانشگاه در محاسبهای اعلام کرده بود، اگر بخواهیم فیش حقوقی یکی از چهرههای اخیر در این رابطه را با اختلاس 10هزار میلیاردی یکی از مهرههای مربوط به دوران دولت قبل مقایسه کنیم، فرد مورد اشاره باید 666/16 سال عمر کند تا بتواند 10هزار میلیارد تومان را به جیب بزند. این مطلب نشاندهنده ریشه فاجعه است. فاجعهای که در دولت پاکدستان ظاهرنما در گذشته به انجام رسیده است.
عمق فاجعه این نفوذیها در اقتصاد بیمار و دولتی فسادبرانگیز، جهاد در حوزه اقتصاد و مدیریت را ضروری کرده است و برای سوزاندن عوامل این جریان و چوبههای نخلی کج و معوج که در روایت پیامبر گرامی اسلام(ص) به آن اشاره شد، عزم و اراده ملی لازم است.
واضح است که دولتها یکی پس از دیگری آمده و رفتهاند اما این مارهای خوشخط و خال که منشأ فساد اداری بوده و هستند همچنان در سیستم اداری باقی ماندهاند و به فرصت طلبیها ادامه میدهند بنابراین باید کاری کرد که راه سوءاستفاده برای همیشه به روی آنها بسته شود.
حساسیت پیش آمده فعلی یک فرصت است. مشروط بر اینکه مسئولان امر به خود بیایند و از این فرصت برای اصلاح امور و فرآیندها استفاده کنند. کاری که سالها پیش لازم بود انجام شود. فعال شدن شورای عالی نظارت کشور، قاطعیت در قوه قضائیه، تشکیل بانک اطلاعات نیروی انسانی در شکل فراقوهای آن، استفاده از ظرفیت شورای عالی گزینش و از همه مهمتر جلوگیری از رفتارهای باندی و جناحی از راه تقدم ضابطه و قانون بر رابطه از جمله اقداماتی است که باید بنا به ضرورت در دستور کار باشد.
در این میان اصلاح قوانین اداری با کارشناسی همه جانبه ضرورتی انکارناپذیر است. مطلب مهم دیگری که درباره آن غفلت شده و باید جبران شود ارتقای مبانی معرفتی مدیران کشور است. در این رابطه، کافی است به سالهای اول پس از پیروزی انقلاب، فکر کنیم. هنوز هستند کسانی که حسرت کلاسهای درس معرفتشناسی شهید بهشتی، آن عالم عامل را بر دل دارند؛ کسی که ستاره پرفروغ مردم و انقلاب محسوب میشد و در کادرسازی مهارت فوقالعاده داشت.
در هر حال مواضع قاطع رهبری در مقابله با جریان هنجارشکن و سوءاستفادهگر در حوزههای مدیریتی، انقلاب و خیزش همهجانبه را ایجاب میکند. التزام جدی سران سه قوه، مسئولان دستگاههای نظارتی و نمایندگان ملت در مجلس به خطابههای شورآفرین رهبری خواسته امت مسلمان ایران است. این حضرات با درک صحیح از آنچه که رهبری فرمودند، باید خود را در محضر خدا بدانند و با حمایت مردم راه جهادی معروفگستر و منکرزدا را به درستی بپیمایند. تنها در این صورت است که امکان عاقبت به خیری خواهند داشت و با برگرداندن اعتماد مردم به نظام، مسئول خدوم دانسته خواهند شد و در پیشگاه خدا روسفید خواهند بود.
*معاون پارلمانی دانشگاه آزاد اسلامی
انتهای پیام/