سناریوهای دشمن در تبیین وارونه غنیسازی/ واقعیت فنی، منطق سیاسی و کارکردهای ملی غنی سازی
خبرگزاری آنا - فرشته مسلمی؛ در هفتههای اخیر، همزمان با اوج گرفتن بحثها درباره فعالشدن «مکانیسم ماشه» و سخنان رهبر انقلاب پیرامون آینده برنامه هستهای، موضوع غنیسازی اورانیوم در سطح ۶۰ درصد بار دیگر در صدر توجه رسانهها قرار گرفت. بخشی از این بازتابها با بزرگنمایی و ایجاد ابهام، تلاش دارد افکار عمومی را نسبت به اهداف صلحآمیز صنعت هستهای ایران دچار تردید کند. برای پرهیز از شکلگیری قضاوتهای هیجانی و غیرواقعی، ضروری است ابعاد فنی، سیاسی و ملی این موضوع بهروشنی تبیین شود.
واقعیت فنی غنیسازی ۶۰٪ چیست؟
اورانیوم بر اساس درصد ایزوتوپ U-235 دستهبندی میشود. سوخت متعارف راکتورهای نیروگاهی با غنای ۳ تا ۵ درصد تولید میشود و از سطح ۲۰ درصد به بالا در دسته «با غنای بالا» (HEU) قرار میگیرد. غنیسازی ۶۰ درصدی از نظر فنی یک سطح حساس محسوب میشود اما بههیچوجه معادل اورانیوم مورد استفاده در سلاح هستهای نیست؛ چراکه برای کاربرد نظامی به غنای بیش از ۹۰ درصد نیاز است.
ایران بارها و بهطور رسمی اعلام کرده است که دنبال تولید سلاح هستهای نیست. این موضع نهتنها در شرایط عادی بلکه حتی پس از حملات رژیم صهیونیستی و شهادت دانشمندان هستهای نیز تغییر نکرده و در بیانات عالیترین مقامات کشور همواره بهعنوان یک خط قرمز مطرح شده است. بنابراین، دستیابی به سطح ۶۰ درصد بیش از آنکه معنای تسلیحاتی داشته باشد، نشانگر بلوغ فنی و ظرفیت ملی است.
چرا ایران به این سطح نیاز دارد؟
کاربردهای فنی غنیسازی بالا تنها به حوزه تسلیحاتی محدود نمیشود. تولید ایزوتوپهای پیشرفته پزشکی، برخی تحقیقات علمی و طراحی نسل جدید رآکتورهای تحقیقاتی در جهان سابقاً با اورانیوم با غنای بالاتر انجام میشده است. امروز نیز، حتی با وجود مسیرهای جایگزین، دستیابی ایران به این توان، بیانگر خودکفایی و کاهش وابستگی است.
نمونه بارز آن در حوزه سلامت است؛ طبق گزارشهای رسمی نقل شده از سوی "فرزاد فرج بخش" مدیر تولید کیتهای رادیودارو، سالانه بیش از یکمیلیون بیمار در ایران از رادیوداروهای تولید داخل بهرهمند میشوند. یا در بخش کشاورزی، فناوری هستهای در پرتودهی محصولات برای افزایش ماندگاری و ارتقای بهرهوری بذر نقش دارد. در صنعت نفت و گاز نیز از پرتوها برای عیبیابی خطوط لوله استفاده میشود. این مثالها نشان میدهد که غنیسازی صرفاً یک موضوع سیاسی نیست بلکه مستقیماً با زندگی روزمره مردم گره خورده است.
منطق سیاسی و امنیتی غنیسازی
۱. تضمین امنیت در شرایط تحریم: تجربه تحریمهای یکجانبه نشان داده است که تکیه بر بازار خارجی میتواند آسیبزا باشد. توان داخلی، ضامن امنیت ملی است.
۲. بازدارندگی و قدرت چانهزنی: داشتن ظرفیت بالاتر در چارچوب صلحآمیز، قدرت ایران در مذاکرات را افزایش میدهد.
۳. توسعه صنعتی و علمی: حفظ چرخه کامل سوخت هستهای به ارتقای زیرساختهای پژوهشی و فناوری کمک میکند.
تعامل ایران با نهادهای بینالمللی
ایران عضو معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) و آژانس بینالمللی انرژی اتمی است و فعالیتهایش تحت نظارت مستمر آژانس قرار دارد. رافائل گروسی، مدیرکل آژانس، بارها تأکید کرده که شواهدی از حرکت ایران به سمت سلاح وجود ندارد. با این حال، فشارهای سیاسی غرب ادامه دارد که نشان میدهد مشکل اصلی در ذات فنی برنامه ایران نیست، بلکه در تقابل سیاسی و زیادهخواهی قدرتهای بزرگ است.
غنیسازی ۶۰ درصدی ایران را باید در چارچوب حقوق بینالملل و نیازهای ملی ارزیابی کرد. این سطح از توان، نه تهدیدی علیه امنیت جهانی بلکه نمادی از استقلال علمی و پشتوانهای برای توسعه صنعتی، پزشکی و کشاورزی کشور است. همانطور که رهبر انقلاب تأکید کردهاند، برنامه هستهای ایران صرفاً صلحآمیز است و خط قرمز حرکت بهسوی سلاح، خدشهناپذیر خواهد ماند.
حضور هیأت ایرانی در مجمع عمومی سازمان ملل فرصتی است تا این واقعیت بار دیگر به جهانیان یادآوری شود که علیرغم روایت های مغشوش رسانه های غربی، غنیسازی ۶۰ درصدی، ابزار قدرتنمایی نیست، بلکه سند توان ملی و حق مشروع ملت ایران در مسیر توسعه پایدار است. در کنار این دیپلماسی رسمی، بخشهای مختلف آموزشی، تبلیغی و رسانهای کشور نیز باید از همه ظرفیتها برای آگاهیبخشی به افکار عمومی درباره فواید انرژی هستهای و حقانیت ایران بهره بگیرند تا موجآفرینیهای رسانهای و فضاسازیهای مغرضانه در این خصوص با حمایت مردمی ملت ایران، خنثی شود.
انتهای پیام/


