ابعاد محرمانه سرنگونی صدام حسین/ گزارش چیلکات سراغ چه مسائلی نرفت؟
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری آنا به نقل از روزنامه گاردین، کمیته بررسی جنگ عراق به ریاست جان چیلکات در نهایت پس از حدود هفت سال گزارش خود را منتشر کرد که در آن تونی بلر، نخست وزیر پیشین انگلیس بیش از همه هدف حملات قرار گرفته است. با وجود این، همچنان سوالاتی باقی مانده که پاسخ آنها مشخص نشده است.
جورج بوش به تونی بلر چه گفت؟
یکی از مهمترین بخشهای گزارش چیلکات، مربوط به پیامهای خصوصی است که تونلی بلر پیش از آغاز جنگ به جورج بوش فرستاده بود. در یکی از این پیامها در تاریج 28 جولای سال 2002 (6 مرداد 1381) آمده است: «هر اتفاقی بیفتد، من در کنار شما خواهم بود». این کمیته در واقع به بررسی نقش انگلیس در جنگ عراق پرداخت و در مورد نقش آمریکاییها تحقیقی انجام نداد. به همین دلیل، در مورد پاسخهای جورج بوش اطلاع دقیقی وجود ندارد.
در واقع آمریکاییها در تهیه این گزارش، هیچ کمکی به چیلکات نکردهاند. وزارت امور خارجه آمریکا روز چهارشنبه و پس از انتشار گزارش چیلکات اعلام کرد که علاقهای به بررسی تصمیمهایی ندارد که منجر به جنگ عراق شد. اگرچه کتابها و گزارشهای متعددی در آمریکا در مورد جنگ عراق نوشته شده است، درباره چنین جزئیاتی هنوز اطلاعاتی وجود ندارد.
چرا نظر دادستان انگلیس در مورد مشروعیت جنگ تغییر کرد؟
گلداسمیت، دادستان کل انگلیس به خوبی میدانست که ورود این کشور به جنگ عراق بدون دومین قطعنامه سازمان ملل متحد غیر قانونی است. او حتی تا روز قبل از آغاز حمله به عراق نیز این عقیده را داشت. اما کمی پیش از آغاز رسمی این حمله او به واشنگتن رفت تا با تعدادی از مقامات ارشد دولت بوش دیدار داشته باشد. یکی از این مقامات، جان بلینگر، مشاور شورای امنیت ملی آمریکا بود. بلینگر بعدها به یکی از مقامات انگلیسی گفت: «ما با دادستان شما مشکل داشتیم؛ اما به تدریج او با ما همراه شد.»
گلداسمیت در حالی به انگلیس بازگشت که نظر متفاوتی درباره این جنگ داشت. همین دیدگاه جدید به مبنای قانونی برای نیروهای نظامی انگلیس به منظور مشارکت در جنگ تبدیل شد. گلداسمیت هنوز اصرار میکند که تحت فشار بلر قرار نگرفت. حالا سوال این است که چرا او نظر خود را تغییر داد؟
چرا سازمانهای اطلاعاتی انگلیس به تونی بلر گفتند که عراق سلاحهای کشتار جمعی دارد؟
اتفاق نظرجمعی میان سازمانهای اطلاعاتی غربی در سال 2002 این بود که صدام حسین، سلاحهای کشتار جمعی در اختیار دارد. هانس بلیکس، مدیر کل اسبق آژانس بینالمللی انرژی اتمی و بازرس تسلیحاتی این نهاد نظارتی سازمان ملل نیز با این نظر موافق بود. اما حقیقت این بود که صدام ذخایر تسلیحاتی خود را در سال 1991 و پس از جنگ اول خلیجفارس به طور مخفیانه نابود کرده بود. پس از حمله به عراق نیز هیچ سلاح کشتار جمعی در این کشور یافت نشد. MI6 و سر جان اسکارلت، رئیس کمیته اطلاعاتی مشترک این مدرک را تهیه کردند. این مدرک مبنای گزارشی شد که بلر در سپتامبر 2002 آن را به پارلمان ارائه کرد.
سر ریچارد دارلو، رئیس بعدی MI6، به صورت خصوصی در کمیته چیلکات گزارش داد بسیاری از گزارشها در این زمینه تهیه شده بود. یکی از منابع تهیه این گزارش، یک مهندس شیمی به نام رافض احمد علوان الجنبی بود که گفته میشد در یک کارگاه سیار ساخت سلاحهای شیمیایی در عراق کار میکرد. بعدها مشخص شد این نیز دروغ بوده است. چرا MI6 او و دیگر منابع را قابل اعتماد به حساب آورد؟ آیا سازمان اطلاعاتی انگلیس این اطلاعات ناقص را با دولت در میان گذاشت؟
چرا مقامات بیشتری از انگلیس استعفا ندادند؟
در ماههای منتهی به جنگ، مخالفتهای کمی در میان دولتمردان انگلیس در قبال این جنگ وجود داشت. یکی از این استثناها، الیزابت ویلمشورتز بود. او ر سال 2003 و پس از اعلام اینکه جنگ عراق غیرقانونی است، از سمت مشاور قانونی وزارت امور خارجه استعفا داد. او اعتقاد داشت که قطعنامه نخست شورای امنیت سازمان ملل، متحد استفاده از زور را قانونی نمیداند.
سر ریچارد وود، دیدگاه ویلمشورتز را به اطلاع جک استراو، وزیر امور خارجه وقت انگلیس رساند. اما استراو با آن مخالفت کرد و گفت که قوانین بینالمللی بسیار مبهم است. چرا وود از نظر خود عقبنشینی کرد؟ و چرا مقامات اطلاعاتی انگلیس همچون ریچارد دارلو پس از آنکه مشخص شد اطلاعات آنها به دولت ناقص بوده است، استعفا ندادند؟
چرا ارتش در مورد تجهیزات ناکافی به دولت اطلاع نداد؟
با توجه به مدارک کمیته چیلکات، فرماندهان ارشد نظامی از این مساله انتقاد داشتند که زمان کافی برای آمادهسازی یک حمله در اختیار آنها قرار نگرفته بود. ژنرال سر نیک هافتون، فرمانده عملیات نظامی انگلیس در فاصله سالهای 1991 تا 2002 و همچنین ژنرال سر مایک جکسون، فرمانده ارتش به این موضوع اشاره داشتند که نیروهای نظامی آمادگی ورود به این جنگ را نداشتند. اما آنها در رساندن این پیام به سیاستمداران موفق نبودند. نتیجه این شد که نظامیان انگلیس با پوتینهایی به عراق فرستاده شدند که در گرمای آفتاب از بین رفت و ماشینهایشان نیز به شدت فرسوده بود. چیلکات در گزارش خود به شدت از برنامهریزیهای ضعیف وزارت دفاع انگلیس انتقاد کرده است. چرا ژنرالهای ارتش پیش از این نگرانیهای خود را ابراز نکرده بودند؟
گزارش چیلکات تا چه اندازه ممکن است فرایندهای دولتی را تغییر دهد؟
گزارش چیلکات شامل بخشی است که در مورد تجربیات یادگرفته از جنگ عراق سخن میگوید. برخی از این تجربیات سیاسی است: چیلکات عقیده دارد در صورتی که بلر پا به این جنگ نمیگذاشت، روابط آمریکا و انگلیس در بلندمدت آسیب نمیدید.
دیگر نتایج این گزارش مبهمتر است. چیلکات بر اهمیت همکاریهای جمعی وزارتخانههای انگلیس تاکید دارد؛ این دقیقا همان چیزی است که در کابینه تونی بلر وجود نداشت. در واکنش به این مساله، فیلیپ هاموند، وزیر امور خارجه انگلیس روز پنجشنبه اعلام کرد که دیوید کامرون در سال 2010 با تاسیس شورای امنیت ملی، بسیاری از این مشکلات را از بین برده است. با این حال مشخص نیست که نتیجهگیریهای کمیته چیلکات تا چه اندازه میتواند از وقوع مداخلات نظامی آتی انگلیس جلوگیری کند.
انتهای پیام/