دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری

محسن رهامی: برجام‌زدایی هدف اصلی مخالفان روحانی است/ می‌خواهند میلیاردها دلار اختلاس و فساد مالی دولت گذشته را در حاشیه قرار دهند

محسن رهامی، رییس کارگروه تعامل و رایزنی شورای عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان معتقد است که بحران اصلی اصولگرایان نداشتن وضعیت تشکیلاتی منسجم و نبود فردی کاریزماتیک و محوری در این جناح است. چنان‌که سال‌های ٩٢ و ٩٤ نشان از این امر داشت.
کد خبر : 98942

به گزارش گروه رسانه های دیگر خبرگزاری آنا، مشروح مصاحبه روزنامه اعتماد با این فعال سیاسی در ادامه آمده است:


در سه سال گذشته هجمه‌های زیادی نسبت به دولت آقای روحانی طرح شده است. این هجمه‌ها نیز اخیرا شدت گرفته است. به نظر شما مهم‌ترین پروژه‌های ضد روحانی چه بوده است؟
بین انتقاداتی که نسبت به دولت آقای روحانی می‌شود، باید تفکیک قایل شد. برخی از این انتقادات توسط یاران دولت و از سر دلسوزی، اصلاح و کمک به دولت و ملت مطرح می‌شود. مانند انتقاداتی که نسبت به فساد اداری، پرداخت‌های کلان برخی از مدیران و مسائلی از این قبیل می‌شود. پول‌هایی که در زمان آقای احمدی‌نژاد از دولت خارج شده است و دولت باید تلاش کند آنها را باز گرداند و جلوی فساد‌های ساختاری را بگیرد. طرح چنین انتقاداتی طبیعی است و نباید اینها را با مخالفت‌های سیاسی و منافع گروهی مخلوط کرد.
دولت می‌تواند این انتقادات را بشنود و به کمک آن راه حرکت به سوی توسعه کشور را دقیق‌تر و بهتر بردارد. در برابر این انتقادات اگر دولت توضیحی دارد یا مساله‌ای وجود دارد باید بیان کند. در غیر این صورت باید برای مردم شفاف‌سازی کند که ایراد کار از کجا بوده است و چه اقداماتی از حیث برخورد با تخلفات صورت گرفته و مسائلی از این دست را بیان کند. در کنار چنین انتقاداتی، مسائلی از سوی جریان‌های تندرو و مخالف دولت مطرح می‌شود که تنها جنبه سیاسی دارد و متمرکز بر منافع گروهی این جریان است. یکی از پروژه‌های تندرو‌ها ناموفق جلوه دادن برجام بود که سعی می‌کردند این موفقیت دولت را امری ناچیز قلمداد کنند. آنها مرتبا حرف از عدم پایبندی طرف مقابل در جامعه می‌زدند و سعی می‌کردند مردم را نسبت به توافقنامه مهمی که بین ایران و طرف‌های ١+٥ بسته شده بدبین کنند. این نوع مخالفت‌ها کاملا جنبه‌ای سیاسی دارد و به نوعی بازی‌سازی برای بدنام کردن دولت است. هرچه به انتخابات ٩٦ نزدیک می‌شویم این مخالفت‌ها و هجمه‌ها نسبت به دولت شدت خواهد گرفت. از جهتی طبیعی است که رقیب می‌خواهد برای خود جای پایی باز کند. در حالی که در هشت سال حاکمیت اصولگرایان در ایران قطعنامه‌های ناحقی علیه ایران تصویب شد و هیچ‌یک از آنها سخنی در این باره نگفتند. کسانی که امروز ناحق بودن فیش‌های حقوقی نجومی را مطرح می‌کنند رقم‌های اختلاس و از بین رفتن و حیف و میل کردن بیت‌المال در دولت اصولگرای احمدی‌نژاد را نادیده گرفته‌اند.
رقبای سیاسی آقای روحانی سعی می‌کنند با بزرگنمایی ضعف‌های دولت و کوچک جلوه دادن خدمات دولت خصوصا در حوزه برجام دولت را از محبوبیت و مقبولیت ساقط کنند. در مقابل چنین بازی‌های سیاسی دولت باید ارتباط رسانه‌ای قوی با مردم داشته باشد. متاسفانه مسائل از سوی دولت برای مردم شفاف‌سازی نمی‌شود. در این خصوص دولت باید نشست‌های مرتبی داشته باشد. نه شخص رییس‌جمهور بلکه وزرا و روابط عمومی ریاست‌جمهوری و دیگر حوزه‌ها باید در اطلاع‌رسانی به مردم فعال‌تر عمل کنند. در این حوزه‌ها بسیار محدود دیدیم که روابط عمومی ریاست‌جمهوری به‌طور شفاف اطلاع‌رسانی کند و به افکار عمومی اطلاعات درست و دقیق برساند.
به نظر شما ماجرای فیش‌های حقوقی و جنجال‌هایی که در پی آن صورت گرفته چه هزینه‌هایی را برای دولت ایجاد کرده است؟
پرداخت‌های زیاد به برخی از مدیران ریشه در مصوبات دولت‌های نهم و دهم دارد و ابتدا به ساکن در دولت آقای روحانی ایجاد نشده است بلکه به دولت روحانی به ارث رسیده است. این مساله چیزی است که تندروها سعی در پنهان کردن آن دارند. از طرف دیگر اگر مجموع این ارقام را با هم جمع کنیم در مقابل حتی فقط یکی از اختلاس‌های میلیاردی که در دولت نهم و دهم انجام گرفته بسیار ناچیز خواهد بود. البته هیچ‌یک از اینها دلیل نمی‌شود که دولت بر پرداخت‌ها به مدیران کنترل نداشته باشد. در جامعه‌ای که درصد بالایی از مردم زیر خط فقر زندگی می‌کنند و چهل درصد جمعیت کشور در روستاهای محروم هستند و در شهرهای بزرگی مثل تهران و تبریز و دیگر شهرها درصد زیادی از مردم در شهرک‌ها زندگی می‌کنند و گاهی برای زندگی مختصر و قوت‌لایموت لنگ هستند.
در بسیاری از موارد مردم برای گذران زندگی خود باید اقدام به فروختن کلیه‌های خود کنند. در برابر وام‌هایی که از بانک‌ها می‌خواهند بگیرند ده‌ها سند و مدرک، ضامن، چک و سفته باید ارایه کنند. در کنار این مساله برخی از مدیران که متاسفانه چهره اصلاح‌طلبی هم دارند و سابقه حضور در دولت اصلاحات را هم داشته‌اند با دریافت‌های بالای ٥٠ میلیون روی مدیران احمدی‌نژادی را سفید کرده‌اند.


بنابراین قبل از اینکه از مخالفین و منتقدان آقای روحانی شکایت کنیم دولت باید خود بر اساس قانون حداقل و حداکثر دریافت‌های مدیران نرخی را تعیین کند که امکان دریافت بیش از حد و نامتعارف وجود نداشته باشد. اینکه مخالفان دولت اینها را بزرگ کرده‌اند دلیل نمی‌شود که ما عیب خودمان را ناچیز برشماریم. دولت باید طوری عمل کند که مخالفین نقطه ضعف کمتر و بهانه کمتری پیدا کنند. این هجمه‌ها ادامه خواهد یافت. هر روز آنها می‌توانند از مدیری اطلاعاتی را کسب کنند و در روزنامه‌های‌شان علم کنند. درست این است که خود دولت ابتکار عمل را به دست گیرد و چارچوب و ضوابطی را برای دریافت‌ها و پرداخت‌های مدیران ارشد ابلاغ کند. از این طریق دولت باید فرصت را از کسانی که درصدد تضعیف دولت هستند بگیرد و اجازه ندهد که مخالفین این مسائل را مطرح کنند و جنجال و هیاهو به راه بیندازند. دولت نباید در مواجهه به هجمه‌هایی که به آن می‌شود، دنباله رو منتقدین خود باشد. دولت باید ابتکار عمل را به دست بگیرد و اقدامات قاطعانه انجام دهد. سیستم اداری کشور یک سیستم عریض و طویل است که ممکن است دچار فساد شده باشد. اگر دشمن فرد بگوید که بدن‌تان دچار عفونت شده باید آن را بررسی کرد و آن را شنید. دولت به جای پرداختن به پاسخگویی و توضیح برخی اقدامات که فقط وقت دولت را تلف می‌کند باید نسبت به اصلاح ساختارهای اداری کشور اقدام کند حتی اگر مخالفین یک کلمه هم در مورد آن انتقاد نکرده باشند.
عملکرد رسانه‌ای دولت را در سه سال گذشته چطور ارزیابی می‌کنید؟
دولت روحانی در حوزه‌های مختلف خوب عمل کرده است و توانسته فضایی از امید و نشاط در جامعه ایجاد کند و نماد این امید حضور چشمگیر مردم در انتخابات سال ٩٤ بود. در تهران ٣٠ نفر از لیست اصلاح‌طلبان رای آوردند و این اتفاق برای نخستین بار در انتخابات بعد از انقلاب می‌افتاد. همه اینها نشان می‌دهد که مردم دولت را موفق تلقی می‌کنند. میراثی که از هشت سال حاکمیت اصولگرایان در کشور برای دولت باقی مانده است برای مردم عیان است. مردم می‌دانند که زمان می‌برد که دولت بتواند مشکلات را از سر راه بردارد. قدم‌های خوبی برداشته شده اما دولت باید سرعت‌عمل بیشتری به خرج دهد. ساختار اداری را سریعا اصلاح کند. هم از نظر فساد اداری و هم از نظر مدیریتی دولت باید اقداماتی در زیرپوست ساختار خود ایجاد کند. همچنین به موازات کاری که انجام می‌دهد به مردم اطلاع‌رسانی کند و مردم را در جریان کارهایی که انجام می‌دهد قرار دهد. در دولت اصلاحات ارتباط رسانه‌ای دولت قوی‌تر بود و مرتبا مسائل از طریق دولت و وزرا برای مردم تشریح می‌شد. بنابراین دولت باید بیشتر همت کند. چون فرصت کمی تا برگزاری انتخابات سال ٩٦ داریم، اطلاع‌رسانی و توجیه افکار عمومی بسیار مهم می‌نماید. اگر همین چند ماه هم قدم‌هایی جدی در حل بحران اقتصادی و ایجاد رونق اقتصادی و کاهش تورم بردارند و بخشی از بازار رشد کند، بسیار می‌تواند مفید باشد. تا مردم بدانند وعده‌هایی که در انتخابات مطرح شده بخشی از آنها در این چهار سال عملی شده و بخش دیگر هم به چهار ساله دوم آقای روحانی موکول می‌شود.
جریان مقابل دولت برای یک‌دوره‌ای کردن دولت و به دست گرفتن سکان مدیریت اجرایی کشور در انتخابات ٩٦ چه راهبردهایی را تعیین کرده و با چه چهره‌هایی به انتخابات ٩٦ ورود خواهد کرد؟
جریان مقابل مدت‌هاست تلاش می‌کند در خود انسجام ایجاد کند. جریان اصولگرا از یک شخصیت کاریزماتیک محوری و تشکیلات منسجم و یکدست شبیه چیزی که اصلاح‌طلبان در دو انتخابات پیشین ایجاد کرده‌اند بی‌بهره است. این جریان تلاش می‌کند که اختلافات درونی خود را حل کند. اینکه حالا در این یکسال چقدر موفق می‌شوداین مشکلات را حل کند مشخص نیست. جریان اصولگرا در انتخابات ٩٢ با وجود تلاش‌های شبانه‌روزی آیت‌الله مهدوی‌کنی و جدیت تمام عیار او چند دستگی اصولگرایان حل نشد.
این جریان نتوانست با یک نامزد واحد وارد میدان انتخابات شوند. در مورد انتخابات مجلس هم با وجود تلاش مجدد و نشست‌های زیاد اصولگرایان در تهران نتوانستند لیست واحد مقبول مردم ارایه کنند. هم لیست‌های متفرقه اعلام شد و هم لیست ائتلافی آنها در تهران با استقبال مردم مواجه نشد. این مساله نشان از ضعف تشکیلاتی جناح راست و عدم مقبولیت اجتماعی آنها در افکارعمومی داشت.
به نظر شما طرح مسائلی چون تشکیل لویی جرگه در جناح راست می‌تواند موجب انسجام اصولگرایان شود؟
اخیرا صحبت‌هایی از جناح راست مبنی بر تشکیل لویی جرگه و پارلمان اصولگرایی یا مجلس اعلای اصولگرایی مطرح می‌شودو افرادی چون مرتضی نبوی، امیر محبیان و محمدرضا باهنر آن را بیان کرده‌اند. اینها نشان می‌دهد که عقلای اصولگرا به این ضعف جدی پی برده‌اند و تلاش می‌کنند این ضعف را به گونه‌ای حل کنند. جریان‌های افراطی که در جریان اصولگرا رخنه کرده و از آنها به جبهه پایداری و حامیان آقای احمدی‌نژاد نام می‌برند مانع به انسجام رسیدن جریان اصولگرا می‌شوند. یک جریان معقول و خردورزی درون اصولگرایی تلاش می‌کند در قالب تشکیلات با طرح مسائلی از قبیل لویی جرگه یا مجلس اعلا یا پارلمان اصولگرایی همه را زیر یک چتر جمع کند. از طرف دیگر جریان تندرو اصولگرا تن به قواعد بازی سیاسی نمی‌دهد و سعی می‌کند با رفتن بین مردم و طرح شعارهای عوام فریبانه بقیه جریان را حول محور خودش حرکت دهد. کاری که در سال ٨٤ انجام دادند و وعده‌های کذایی در خصوص یارانه به مردم دادند. اینها نشان می‌دهد که این افراد از رعایت قواعد بازی سیاسی سر باز می‌زنند و در تلاش هستند با روش‌های پوپولیستی بازی خود را پیش ببرند. اصولگرایان اگر بتوانند در چند ماه باقی مانده مشکلات خود را حل کنند که البته با توجه به شرایط کنونی آنان بسیار بعید می‌نماید، می‌توانند یک نفر را به عنوان کاندیدا در سال ٩٦ معرفی کنند. این جریان به دلیل عدم موفقیت در انسجام و هماهنگی درون خود می‌کوشد دولت روحانی را با چالش مواجه کند و با بازی‌های رسانه‌ای عملیات روانی بر ضد دولت به راه بیندازد. آنها تلاش می‌کنند چند نفر از مدیران بانک‌ها که حقوق‌های کلانی دریافت کرده‌اند آنقدر بزرگ جلوه دهند که میلیاردها دلار اختلاس و فساد مالی دولت گذشته را کاملا در حاشیه قرار دهند و مردم را نسبت به دولت بدبین کنند. در رابطه با مساله انسجام و وحدت جناح راست باید بگویم که اصلاح‌طلبان از وحدت اصولگرایان استقبال می‌کنند. اصلاح‌طلبان کمک می‌کنند که اصولگرایان منسجم شوند و اقداماتی نیز در این زمینه انجام داده‌اند و از یک رقابت سالم استقبال می‌کنند؛ اینکه اصولگرایان بر اساس قواعد مرسوم در تمام دنیا وارد صحنه انتخابات شوند. به جای شایعه‌سازی و وعده‌های عوام‌فریبانه و حرکت‌های پوپولیستی و روش‌های حذف رقیب با قواعد و عرف‌های پذیرفته شده جهانی وارد بازی سیاسی شوند. بنده به عنوان رییس کارگروه تعامل و رایزنی شورای عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان در گذشته دیدارهایی با اصولگرایان داشتیم و این دیدارها را ادامه خواهیم داد. در قالب این دیدار‌ها تلاش می‌کنیم با تقویت جریان اصولگرایی سنتی اصیل موجود در کشور و با همکاری در حوزه‌های مشترک تا جایی که امکان دارد از توسعه جریان افراطی و تندرو سیاسی در جناح اصولگرا جلوگیری کنیم.
از بین چهره‌هایی مثل آقایان احمدی‌نژاد، قالیباف، جلیلی، لاریجانی، صفارهرندی و ضرغامی کدامیک قابلیت رقابت و پیروزی در مقابل آقای روحانی را دارند؟
به نظر من قدری زود است که وارد مصادیق شویم. در صورتی که مشکل انسجام اصولگرایان حل شود، اصولگرایان می‌توانند در انتخابات ٩٦ با آقای روحانی رقابت سالم داشته باشند و به موفقیت خود امید داشته باشند. در غیر این صورت اگر اصولگرایان با چند کاندیدا وارد صحنه انتخابات شوند هیچ کدام از افرادی که نام برده شد توان رقابت جدی با آقای دکتر روحانی را ندارند. فضای عمومی جامعه به گونه‌ای است که مردم دولت آقای روحانی را دولت موفقی می‌دانند. در شرایطی که دولت بر تحریم‌ها غلبه کرده است و در خصوص برجام توانسته به موفقیت‌های خوبی دست یابد، مردم خیلی خوش‌بین هستند. از این رو، امکان یک رقابت پابه‌پا و جدی در بین این اشخاص با آقای روحانی دیده نمی‌شود. خوب است که در ماه‌های آینده اصولگرایان بتوانند به انسجام برسند و فرد معتدلی که عقبه اصیل اصولگرایی را با خود داشته باشد وارد صحنه کنند. باید منتظر نتیجه جلساتی باشیم که اصولگرایان اخیرا برای رسیدن به وحدت برگزار می‌کنند که در تلاش است تا لویی جرگه یا پارلمان اصولگرایی را تشکیل دهد.



انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب