بقاییماکان: بزرگداشت روز قلم به صرف چای و شیرینی، کلید معضلات اهالی قلم نیست!
محمد بقاییماکان –نویسنده، مترجم و محقق نامآشنا- در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی آنا درباره رویکردش به اقداماتی که زیر عنوان بزرگداشت «قلم» صورت میگیرد، گفت: «ارزش نهادن به «قلم» به معنای محترم داشتن فرهنگ و اهل فرهنگ است اما این توجه باید بر اساس کارشناسیهای دقیق و رعایت همه جوانب میسر شود. در تاریخ فرهنگی کشور ما، پیوسته اهل قلم از وضعیت نامساعد خود نالیدهاند و شواهد این نارضایتیها را میتوان از دورترین ایام تاریخ ایران تا به امروز جستوجو کرد؛ و این یعنی امر ارزش نهادن به «قلم» محقق نشده است.»
وی افزود: «در روزگار ما توجه به این مفهوم از سوی مدیریتهای مختلف فرهنگی که در دهههای اخیر شاهد فعالیت آنها بودهایم، هرگز مورد تایید اهالی فرهنگ نبوده است. نمود بارز این وضعیت، مشخصترین فراورنده این حوزه یعنی کتاب است که وضعیت نابسامانی پیدا کرده؛ چندان که میتوان پروند صنعت نشر را در کشور مختومه دانست.»
این اقبالشناس خاطر نشان کرد: «از این مثال به این نتیجه میرسیم که آنچه در این طریق، در طول سالهای گذشته اتفاق افتاده، قطعا زیربنای کارشناسانه، تخصصی و مبتنی بر تجربه نداشته و سبب شده که وضعیت نابسامان فرهنگی به سطحی برسد که حتی اعتراض مدیران تراز اول کشور را برانگیزد.»
وی ادامه داد: «یکی دیگر از تصمیماتی که گواه بر این مدعاست، انتخاب روز شعر بود که مانند خلشی بر قلم اهل فرهنگ جای گرفت. تصمیمگیرندگان سالروز درگذشت شهریار را برای این روز انتخاب کردند؛ شاعری که اگرچه زیبایی و ارجمندی اشعارش را نمیتوان نادیده گرفت اما در جغرافیای زبانی که چهرههای بارزی مانند فردوسی، مولانا، حافظ و سعدی دارد، چنین انتخابی به معنی وجود نگرشهای خاص در زمینه فرهنگ مانند دیگر حوزهها است.»
بقاییماکان با انتقاد از برخی رفتارها که بیشتر وجهی ظاهرسازی دارند، گفت: «تعیین روزی به نام قلم، اگرچه ظاهری دلنشین دارد ولی باید دید این نامگذاری تا چه میزان در حوزه فرهنگ موثر میافتد زیرا در یک کنش فرهنگی یا اجتماعی، برخلاف آنچه مرسوم است، اعمال به نیات نیست؛ بلکه به نتایج است.»
وی توضیح داد: «اگر نیت در عمل مفید واقع نشود و فقط جنبه ذهنی و تعارفآمیز و به اصطلاح «دلخوشکنک» داشته باشد، هیچ فایدهای برای جامعه نخواهد داشت و فرهنگ در هیچ سطحی از آن سود نمیبرد. این مساله، مصادقِ این مثل معروف است که با حلوا حلوا گفتن، دهان شیرین نمیشود. از منظر علمی هم میتوان این مساله را در دستگاه فلسفی فایدهگرایی که جرمی بنتام و جان استوارتمیل بنیانگذار آن بودهاند نیز حقیقت، در عمل مفید میافتد و هر اندیشهای که به ذهن و گوش شنونده زیبا بیاید، زمانی میتواند دارای ارزش باشد که در عمل فایدهای به وجود بیاورد.»
این نویسنده و منتقد اظهار داشت: «انسان نوین مانند پیشینیان، چندان که باید پایبند پند و اندرز نیست و گرایش او به دیدگاههایی است که در مجموع زیر عنوان عملگرایی قرار میگیرد. خلاصه اینکه با نامگذاری روزهایی مانند روز قلم، و به عمل درنیامند اندیشه پیران و کارآزمودگان این عرصه، کار به سامان نخواهد رسید و تشکیل مجالسی به صرف جای و شرینی، کلید حل معمای و معضلی که امروز دامن جامعه فرهنگی کشور را گرفته، نمیشود.»
وی در پاسخ به این سوال که بزرگترین دغدغه امروز اهالی قلم را چه میداند، گفت: «به نظر من مهمترین دغدغه اهل قلم (و البته به طور کلی اهلِ فرهنگ) نداشتن فضای آزاد و دارای انضباط و ضوابط قابل قبول در این عرصه است. زمانی بود که بحث ممیزی سلیقهای بلای جان اهل قلم شده بود، بررسیها هیچ ضابطهای نداشت.»
بقاییماکان یادآور شد: «بستگی دارد کتاب را چه ممیزی، بررسی کند و چه بسا یکی رد میکرد و دیگری تایید! مثلا هفته گذشته کتاب «حافظ؛ روح ایرانی» بدون کوچکترین اصلاحیهای، مجوز گرفت و این اتفاق برای من و ناشر (با توجه به سابقهای که از دستگاه ممیزی سراغ داشتیم) بسیار شگفتآور بود.»
وی خاظر نشان کرد: «این وضعیت برای سایر گرایشهای هنری نظیر موسیقی و تئاتر و سینما و هنرهای تجسمی نیز وجود دارد بنابراین به نظر من مهمترین دغدغه و خواسته اهالی قلم (و سایر گرایشهای هنری) این است که به معنای عام کلمه، ضوابط معینی در حوزه فعالیت آنها تعریف شود.»
این محقق و نویسنده افزود: «در این صورت اهل قلم تکلیف خود را خواهند دانست و میتوانند تصمیم بگیرند که بمانند و به تولید آثار فرهنگی ادامه بدهند و یا کلا عطای آن را به لقایش ببخشند.»
انتهای پیام/