درس عشق و بندگی در گرمابه معرفت

به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا، عبدالرضا مدرسزاده شاعر و دانشیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد کاشان به مناسبت فرارسیدن ۲۵ فروردین (روز عطار نیشابوری) یادداشتی در اختیار خبرگزاری گذاشته که از نظرتان میگذرد.
اکنون بیآنکه به سخنان گوناگون تذکرهنویسان درباره شخصیت و شعر شیخ فریدالدین عطار نیشابوری نیازی داشته باشیم؛ با همین کار و کارنامه عطار که پیش روی ماست، میتوان درباره او داوریها داشت و هنر او را ارزیابی و سپس تحسین کرد.
برای شناخت شعر و شخصیت عطار و نیز روزگار او، مهم این است که در این نکته درنگ کنیم که چرا او ـ مانند هر شاعر دیگر ـ به جای پرداختن به موضوعات رنگارنگ هنری و ادبی و فکری، این موارد را ـ که در شعرش هست ـ برگزیده است، سادهتر اینکه چرا عطار به سراغ مسائلی مانند هفت وادی عرفان و شیخ صنعان و ... رفته است.
انتخاب این مفاهیم در زمانه شاعر و حسن تدبیر او برای گزینش آنها ریشه دارد، شعر عاشقانهای که به دست عطار رسیده، کمتر از فضای غلامبارگیها دورشده و عرفانی هم که او دارد مطالعه میکند ـ با همه ارجمندی ـ از گونه شرعگرایی و عقلاندیشی است و اگرچه کاری ناپسند و بیارزش نیست، اما برای رساندن سالک به درگاههایی از معرفت عمیق و دقیق، به سنتشکنی و نفی عادات و اطوار رسمی سالکانه نیاز دارد.
تأکید عطار بر هفت وادی معرفتی در واقع نشاندادن راه عشقبازی و معرفتاندوزی به کسانی است که همچنان در وادی خط و رخ و زلف ماندهاند و اصلاً نمیدانند که در عشق و معرفت (که جمع هر دو یعنی بندگی درست و بایسته) نخستین پیشنیاز، خود را ندیدن و نادیده گرفتن و گوش به حرف رهبر و مرشد راه سپردن و نهراسیدن از دشواریهای راه است.
این هم که در میان این هفت وادی، داستان شیخ صنعان آمده، بیشتر نشان دادن لغزشهایی صعب و خطرناک از جنس عشق به زیبارویان است که میتواند مشایخی اینچنین را بر زمین رسوایی و آلودگی بزند که البته کار به اینجا پایان نمیپذیرد و نیکانجامی اندوخته شده از سوی خداوند مهربان در دشوارترین لحظات به سراغ فرد از راهافتادهای که حتی از چشم مریدانش هم افتادهاست، میآید و کار سامان بایسته خود را مییابد.
کوتاه سخن اینکه عطار از رمز و راز هنرورزیها در سخن عرفانی خویش ناآگاه نیست و خوب میداند خواننده را چگونه با روایتگری خویش به منزلگاه نتیجهگیری بکشاند.
آخرین داستان منطقالطیر را به یاد بیاورید، منظومه با آن عظمت و هنری و عرفانیای که دارد، با گفتوگوی عارف نامدار خراسان ـ ابوسعید ابیالخیر ـ با حمامیای سادهدل و زحمتکش در میانه حمام به پایان میرسد.
عطار هوشمندانه آموزش همه هفت وادی معرفت را به گرمابه کشانده و صعوبت، دشواری و مهالک راه هم جز این نیست که بزرگترین چهره شاخص عرفان اسلامی خراسان، بتواند با مردی ساده و عامی گفتوگو را بیمنت و با احترام و ادب به پایان ببرد.
از یاد نبریم که همه ما مدعیان کمال و فضل و آداب، دیدارها و رفتارهایی اینچنین را در گرمابه زندگی تجربه کردهایم و خود میدانیم که چگونه پاسخ طرف خود را دادهایم.
عرفان عطار یعنی بدانیم ابوسعید و کیسهکش حمام به یک اندازه به خداوند نیاز دارند و عرفان در خانقاه پرآوازه انباشته از مریدان، عرفان نیست، بلکه گاهی میان گرمابه نهچندان پاکیزه هم معرفت اتفاق میافتد و اینکه گاهی گرمابه و مردم عوام محک و معیار همه آموزههای عرفانی ما هستند.
اینگونه گزارشگری عطار نیشابوری از عرفان البته سبکمند و مبتکرانه و شایان ستودن است.
انتهای پیام/
