۰۳/ ارديبهشت /۱۴۰۴

رسانه قوه عاقله نظام اجتماعی است/ از چهره‌های مذاکرات قهرمان نسازید

رسانه قوه عاقله نظام اجتماعی است  از چهره‌های مذاکرات قهرمان نسازید
پوشش رسانه‌ای مذاکرات بین‌المللی ایران و آمریکا بار دیگر نشان داد برخی رسانه‌ها به‌ جای ارائه تحلیل‌های دقیق و استراتژیک، با رویکردهای هیجانی خود زمینه برداشت‌های نادرست در میان افکار عمومی را فراهم کرده‌اند. در فضای رسانه‌ای کشور، تمرکز بر قهرمان‌سازی از چهره‌های خاص مذاکرات، نه‌تنها کمکی به منافع ملی نمی‌کند بلکه اعتماد عمومی را نیز تضعیف می‌کند.

به گزارش خبرگزاری آنا، چه در ایران و چه در هر جای این کره خاکی، رسانه‌ها یکی از عناصر حیاتی هر نظام اجتماعی هستند و نقش تعیین‌کننده‌ای در آگاهی‌بخشی، هدایت افکار عمومی و شکل‌دهی به گفتمان‌های عمومی دارند.

در سال‌های اخیر، به‌ویژه در مقاطع حساس مذاکرات بین‌المللی ایران با طرف‌های غربی، عملکرد رسانه‌ها بار‌ها مورد نقد قرار گرفته و هشدار‌هایی نسبت به رویکرد‌های هیجانی این رسانه‌ها مطرح شده است.

نمونه اخیر این موضوع نیز به نحوه پوشش خبری مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا پس از جنجال و دروغ پراکنی چند روز پیش دونالد ترامپ برمی‌گردد، که تحلیل‌های متناقض و سیاست‌های هیجانی در فضای رسانه‌ای کشور بار دیگر برجسته شد.

مذاکرات، وقتی با منافع ملی و انتظارات گسترده عمومی گره می‌خورند، رسانه‌ها را در موقعیتی حساس و تعیین‌کننده قرار می‌دهند. در چنین وضعیتی، انتظار می‌رود رسانه‌ها با حفظ استقلال فکری و عقلانیت، فراتر از ابعاد سطحی اخبار، تحلیل ارائه دهند نه اینکه خود خروجی اخبار خود را مبتنی بر تحلیل رسانه‌های طرف مقابل و دشمن تنظیم کنند. نباید فراموش کرد که اگر در یک طرف این جنگ تمام عیار سیاستمداران رو در روی هم قرار گرفته‌اند در طرف دیگر این رسانه‌ها هستند که معادلات را تغییرمی‌دهند.

متاسفانه در سال‌های اخیر برخی رسانه‌ها غافل از درک جایگاه و ماموریت اجتماعی خود با جهت‌گیری‌های هیجانی، تصویری غیرواقعی از فضای سیاسی ارائه داده‌اند که نه‌تنها کمک‌کننده نبوده، بلکه موجب افزایش انتظارات غیرواقعی و برداشت‌های غلط در میان افکار عمومی شده است. پوشش نادرست مذاکرات، شرایط اقتصادی و موضوعات اجتماعی از جمله مسائلی بوده‌اند که نه‌تنها باعث ایجاد فضای احساساتی در داخل کشور شده‌اند، بلکه فرصت‌هایی مناسب برای سوءاستفاده رسانه‌های خارجی، نظیر بی‌بی‌سی فارسی، فراهم کرده است.

گوشتیران
قالیشویی ادیب
بهانه دست رسانه‌های معاند ندهید

یکی از رفتار‌های برجسته رسانه‌هایی مانند بی‌بی‌سی فارسی، سوءاستفاده از هرگونه هیجان‌زدگی رسانه‌های داخلی برای جهت‌دهی فضای جامعه به سمت شرطی شدن است. این رسانه‌ها با برجسته‌سازی جنبه‌های احساسی اخبار و ایجاد گفتمان‌های ناپایدار، تلاش می‌کنند تا مخاطبان و فضای اقتصادی و اجتماعی داخلی را تحت تأثیر قرار دهند. نمونه‌ای از این اقدام‌ها، گزارش اخیر بی‌بی‌سی فارسی است که در گزارش خود نوشته است: «رسانه‌های ایران می‌گویند با شروع مذاکرات عمان، بورس تهران سبز شد.» این چیزی نیست جز وابسته و شرطی کردن اقتصاد کشور به مذاکرات و خط دهی به رسانه‌های غربی برای هدایت افکار عمومی و فضای داخلی ایران.

چنین رویکردی، نه تنها فضای رسانه‌ای داخلی را تحت فشار قرار می‌دهد، بلکه جامعه را به سمت حساسیت‌های ناپایدار و انتظارات غیرواقعی سوق می‌دهد. این رفتار، در نهایت می‌تواند به کاهش اعتماد عمومی و تأثیرات منفی بر فرایند تصمیم‌گیری‌های داخلی بینجامد. 

اگر با این روند پیش برود و همان جریان رسانه‌ای قبلی ادامه پیدا کند باید گفت پوشش رسانه‌ای مذاکرات، چه در دوره‌های گذشته و چه در مقطع کنونی، نشان‌دهنده انحراف از وظیفه اساسی رسانه در ارائه تحلیل‌های دقیق و روشنگرانه است.

وظیفه رسانه قهرمان سازی نیست

در دوره‌های قبلی مذاکرات با آمریکا و غرب و حتی مذاکرات برجام، بار‌ها شاهد بودیم که برخی رسانه‌ها با برجسته‌سازی یا حتی قهرمان‌سازی از چهره‌های خاص، فضایی یک‌طرفه و جهت‌دار در جامعه ایجاد کردند که نه‌تنها کمکی به تقویت موضع جمهوری اسلامی نکرد، بلکه با ارائه تصویری غلط از جامعه و افکار عمومی شرایط را برای پیشبرد اهداف سیاسی و اقتصادی به چالش کشید. اکنون نیز به‌نظر می‌رسد همان اشتباهات در حال تکرار شدن هستند و پوشش اخبار با اغراق در راستای قهرمان‌سازی از افراد یا تحلیل‌های یک‌سویه، بار دیگر جامعه را در مسیر اشتباهی قرار داده است.

گذشته از این تیم مذاکره‌کننده ایران، نماینده نظام جمهوری اسلامی است و نباید یک شخص و یک تیم را از کل نظام جدا کرد. این نظام است که در هر لباسی به اشخاص هویت می‌بخشد. بنابراین، ایجاد قطب‌بندی‌های رسانه‌ای و بازتاب‌های هیجانی، تنها باعث افزایش اصطکاک داخلی و کاهش اعتماد عمومی به راهبرد‌های کلان کشور خواهد شد.

رسانه‌ها باید وظیفه خود را نه در ساخت تصویر پدرانه برای افراد خاص، بلکه در ایجاد زمینه‌ای برای بحث و نقد سالم و منطقی از عملکرد‌ها و رویکرد‌ها ببینند. هنگامی که رسانه‌ها با کوچک‌ترین خبری از مذاکرات دستخوش تغییر جهت می‌شوند، عملاً از وظیفه اصلی خود فاصله گرفته و به ابزاری برای بازتولید هیجانات عمومی تبدیل می‌شوند.

شرطی کردن اقتصاد شرایط را از کنترل خارج می‌کند

شرطی کردن فضای اقتصادی به مذاکرات یک خطر بالقوه است که به‌سرعت از کنترل خارج می‌شود و ضربات جران ناپذیر بر کشور وارد می‌آورد. تجربه فرو ریزش بورس و افزایش سه برابری نرخ ارز پس از شکست برجام در سال‌های گذشته، به‌خوبی نشان داد که چگونه یک بازار هیجانی و عوام‌زده می‌تواند آسیب‌های جبران‌ناپذیری بر اقتصاد کشور وارد کند. این مثال هشداری است برای رسانه‌ها و سیاست‌گذاران تا انتظارات افکار عمومی و بازار را بر اساس واقعیت‌ها تنظیم کنند و از ایجاد موج‌های غیرواقعی و انتظارات بی‌پایه جلوگیری کنند.

شرطی شدن جامعه و بازار، نه تنها اعتماد عمومی را به سازوکار‌های اقتصادی کشور تضعیف می‌کند، بلکه فضای تصمیم‌گیری‌های کلان را تحت تأثیر قرار داده و جایگاه راهبردی کشور در روابط بین‌المللی را به خطر می‌اندازد.

متاسفانه واقعیت تلخ روز‌های جاری در جامعه این است که رویکرد هیجانی و سلبی رسانه‌ها، آنها را تبدیل به ابزار بازتولید فشار‌های روانی بر جامعه کرده است که گا‌ها از کارنابلدی است و بیشتر سیاستی است که از طرف معاندان دنبال می‌شود.

این روند در پوشش مذاکرات اخیر نیز قابل مشاهده است؛ لذا از رسانه‌های داخلی انتظار می‌رود با تحلیل استراتژیک و شناخت دقیق از بازی‌های تاکتیکی میان طرف‌های مذاکره، مخاطبان را به سوی درکی جامع‌تر از اهداف و شرایط مذاکرات هدایت کنند. اما چنین نگاهی در بسیاری از رسانه‌ها غالب نیست و این رسانه‌ها بیشتر با انگیزه جلب مخاطب به انتشار اخبار سطحی و احساسی می‌پردازند. این وضعیت باعث شده تا رسانه‌هایی نظیر بی‌بی‌سی فارسی و اینترنشنال بتوانند با سیاستی از پیش تعیین‌شده، هرگونه حرکت هیجانی رسانه‌های داخلی را ابزار تضعیف فضای عمومی و هدایت انتظارات جامعه به سمت برداشت‌های نادرست قرار دهند.

فرجام سخن

رسانه‌های ایرانی باید به نقش خود به‌عنوان دیده‌بان آگاه و روشنگر توجه بیشتری داشته باشند. باید دقت شود که رسانه بالاترین قوه عاقله در هر ساختار اجتماعی سیاسی است و خودش باید جریان ساز باشد.

این نقش فقط در بازتاب اخبار یا ایجاد موج رسانه‌ای خلاصه نمی‌شود، بلکه مستلزم ارائه تحلیل‌های جدی، مستقل و شفاف از مسائل کلان است. رسانه‌ها باید از فضای احساسی فاصله بگیرند و با حفظ استقلال فکری، فرصت‌های سوءاستفاده توسط رسانه‌های خارجی را به حداقل برسانند.

اگر این روند اصلاح نشود، خطر شرطی شدن فضای افکار عمومی و فضای اقتصادی و همچنین تأثیر منفی بر تصمیمات کلان کشور افزایش خواهد یافت.

رسانه‌ها باید با بازنگری در رویکرد‌های خود و ارتقای تحلیل‌های خود، فضایی باثبات‌تر و مبتنی بر عقلانیت برای جامعه فراهم کنند. این امر نه‌تنها به تقویت جایگاه رسانه‌ها در جامعه کمک خواهد کرد، بلکه می‌تواند در بلندمدت اثرات مثبتی بر شناخت عمومی و کاهش بحران‌های فکری و سیاسی داشته باشد.

انتهای پیام/

ارسال نظر