۱۴/ فروردين /۱۴۰۴
10:40 11 / 01 /1404

عید فطرت در پایانه لیلة‌القدر غیبت

عید فطرت در پایانه لیلة‌القدر غیبت
شاعر و استاد دانشگاه آزاد اسلامی به‌مناسبت روز عید سعید فطر قطعه شعری در قالب نثر سروده است.

به گزارش خبرنگار آنا، ابوالفضل فیروزی متخلِّص به «نی‌نوا» دکتری «عرفان و تصوف» مدرس دانشگاه و استاد دروس گروه اخلاق و معارف اسلامی دانشگاه آزاد اسلامی واحد یادگار امام خمینی(ره) همزمان با روز عید سعید فطر قطعه شعری به‌صورت نثر (منثور) سروده است که به شرح زیر تقدیم مخاطبان خبرگزاری آنا می‌شود.

سلام بر تو‌ ای «عید عاشقان!»

و خداحافظ!‌ ای بزرگ‌ترین ماه خدا!

بدرود‌ ای بهترین ماه خدا

ماهی که یک شبش برتر از هزار ماه بود

گوشتیران
قالیشویی ادیب

و در هر ماهش هزار خورشید می‌درخشید

و هر خورشیدش هزار منظومه داشت

بدرود!‌ ای ماهی که هر آنش برهزار ماه بی‌تو برتری دارد.‌

ای ماه خدا! چه دیرآمدی؟!

و چه زود رفتی؟!‌ ای کاش باز می‌ماندی

یا ما را با خود می‌بردی!

هرچند هزار قافله دل را با خود برده‌ای

اما امید است که خدا توفیق دهد بازهم تو را ملاقات کنیم

اگرچه قدر تو را ندانستیم

و از فراق تا دیداری دیگر، اگر توفیق دهد، با سوز‌ها همراه خواهیم بود

ای باب رحمت‌الله!

تو پنجره‌های بسته‌مان را بسوی ملکوت به روی گشودی

و نسایم رحمت را به رویمان وزیدی

هرچند چنانکه باید خود را در نفحات اُنست قرار ندادیم

و با کمال تأسف! در بهار تو نشکفتیم وغنچه‌های دعایمان نشکفته داغ پژمردگی دیدند

هرشب تا سحر بر سر ما گل می‌ریخت

امّا صد افسوس! نه‌تنها دامن پر گل نکردیم هدیه مر اصحاب را

بلکه حتی گلی به گوشه جمال خویش هم نزدیم!

وای بر کسی‌ که شب‌های روشنت بر او بی‌آه بود و روز‌های خوبت سیاه!

چه بسیار شکسته بالانی که با التیام مهر تو تا بام عرش خدا، اوج گرفتند

و افسوس! آنانی‌ را که در «اسفل‌السافلین» چاه نفس خویش سقوط کردند

و آفربن یوسفانی را که از چاه ظلمت خویش برون جستند

و خوشا بردگانی که به لطفت آزاد گردیدند

و از یوغ و اسارت «ارباب متفرّقون» به بندگی «ربّ‌الارباب» مشرّف شدند

و بدا! برحال کسانی که بر اربابان بی‌مروّت دنیای خویش افزودند وغل وزنجیر‌های خود را سنگین‌تر ساختند!

چه بسا تشنگانی که درظلمت شب‌ها یت به چشمه‌سار نورت رسیدند واز آب حیاتت نیوشیدند

وای! بر شب‌پرگانی که از تلائلوء چشمه‌سار نورت گریختند

اگرچه رونق آفتابت درخشانت را نکاستند

وافسوس! برکسانی که با تیر‌های زهرآگین شیطان شکارشدند

درود بر آن تن‌های خسته‌ای که در چشمه‌سار نورت، در برابر تیر‌های ونیزه‌های شیاطین روئین‌تن شد

خوشا! بیمارانی که در «دارالسّلام» تو تا ابد رحل اقامت افکندند و شفا یافتند

خوشا! مردگانی که با مسیحا نفس سحرگاهانت از گور تنگ ظلمات نفس خویش برخاستند وبه‌حیات طیبه رسیدند

تا به اقلیم عشق روی آوردند وسرود جاودانه سردهند وهمه عالم چو گلستان بینند

خوشا! بدحالانی که جفت خوش حالان شدند ودر بهترین اوقات تو به «أحسن حال» دست یافتند

و دعای «اللّهم غَیّر سوء حالنا بحُسن حالِک»‌شان به اجابت رسید

خوشا! برهنگانی که از تو خلعت نور پادشاهی گرفتند

و دعای «اللّهمَّ أکسُ کلّ عریان»‌شان مستجاب شد

خوشا! فقیرانی که دربیابان طلب تو، خواسته - ناخواسته بناگاه پایشان در گنج شایگانت فروشد، به سلطنت فقر رسیدند و تا هیمشه از «ماسوا الله» بی‌نیاز شدند! و با اتصال به غنی‌علی‌َالطلاق از خلایق بی‌نیاز شدند

خوشا! گنهکارانی که هر سحرگاه شط توبه واستغفار شستشو کرده و غسل در شط اشک‌زده واز اقیانوس نور «اللّهم مِن کل بهائک بابهاه و کلّ بهائک بهی» وضو ساختند و از کوثرلایزال ولایت نوشیدند واز شراب طهورای بهشتی دوست سیراب شدند

خوشا! بردگانی که بدست با کفایت تو از غل و زنجیر اسارت نفس آزاد گردیدند!

و دعای «اللّهم فک کل اسیر»‌شان مستجاب واز حضیض چاه به اوج ماه و عزیز مصر وجود رسیدند.

خوشا! آنان که در بهار تو گل کردند و عطر دلاویزشان در بهشت خدا پیچید ودر بحبوحات جنّات خدا قلب حوریان در آرزوی دیدارشان تپید

خوشا! آنان که زلف خود را به زلف لیلای شب تو گره زدند و مصلحت دیدند که همه کاری بگذارند وخم طرهٔ یاری گیرند.

خوشا! تشنگان و گرسنگانی که جز گرسنگی و تشنگی نکشیدند! بلکه در ضیافت نورانی تو وارد شدند و در مقام «عندربّهم یرزقون» از «شراباً طهوراً» ساقی ألست سرمست شدند!

سلام بر آنانکه در ضیافت نورت برسفره مهرت نشستند و با فطیر عشقت افطار کردند و به فطرت الهی و انسانی خویش بازگشتنه‌اند، تا هلال فطرت حق همراه با طلوع ماه شوال در آسمان کبریایی دلهایشان طلوع کرد وهرآدینه تا بدرکامل و مطلع فجر درانتظار طلعت رشیده خورشید خدا لحظه‌شماری می‌کنند.

همان خورشید حاضر و غایب که بزودی طلوع خواهد کرد و جهان را به طلعت دل آرا و نور پروردگارش روشن خواهد ساخت

درود بر آن منتظران و سلام برآن آفتاب پنهان تا مطلع فجر و سلام بر آنانکه هلال فطرت در یلدای شب دوران غیبت کبرای، در مزرعه سبز آسمان دلهایشان جوانه زد

خجسته باد! طلوع هلال فطرتشان در یلدا شب تیره آخرالزّمان تا مطلع فجر!

خدایا این عید فطرت آخرین عید فطر دوران غیبت آخرین منجی و خلیفه بحقت مولانا صاحب‌الزمان (عج) قرار ده وچشمان گناهکارمان را به ظهورحضرتش و دیدار آن طلعت‌الرشیده دراین سال نکو فال روشن فرما! بحق محمدوآله!

معطّر از گل رویت، بهاران

منوّر قلبت از انوار قرآن

همیشه جان تو لبریز از عشق

هماره عید تو خورشید باران

انتهای پیام/

ارسال نظر