راهبرد بزرگ ایران: از دکترین مقاومت تا معماری بازدارندگی هوشمند

خبرگزاری آنا - محمدعلي صنوبري؛ در نظم فعلی جهانی که روز به روز بیشتر با تفرقه، توسعهطلبیِ امپریالیستی و کاهش اعتماد به اصول دوران پس از جنگ سرد تعریف میشود، ایران نه تنها به نمادی از مقاومت بدل شده، بلکه به الگویی برای استقلال راهبردی در مواجهه با فشارهای مستمر خارجی نیز تبدیل گشته است. این تنها روایت ایستادگی نیست، بلکه داستان کشوریست که در حال شکلدادن به دکترین ملیِ همهجانبهایست، دکترینـی متشکل از انسجام سیاسی، بازدارندگی نظامی، انطباق اقتصادی و درکی عمیق از ناهنجاریهای رفتاری در عرصه بینالملل.
در بطن تفکر استراتژیک کنونی ایران، این درک وجود دارد که ایالات متحده بهویژه در دوران ترامپ از ترویج نظم لیبرال بینالمللی فاصله گرفته و به صورت آشکار به استفاده از ابزارهای قهرآمیز برای حفظ هژمونی خود روی آورده است. رژیم تحریمها، سیاست «فشار حداکثری» و ترورهایی همچون ترور سردار شهید حاج قاسم سلیمانی، نه برای تغییر رفتار ایران از طریق مذاکره، بلکه برای وادارسازی نظام به فروپاشی یا تسلیم طراحی شده بودند. از همین رو، ایران نیز پاسخ خود را بر پایه مقاومت حداکثرى بازتعریف کرد، مقاومتی که دیگر یک انتخاب سیاسی نیست، بلکه ضرورتی راهبردیست.
اجماع ملی بهعنوان سرمایهای راهبردی یکی از ویژگیهای برجسته جایگاه ایران در این مقطع، همسویی کامل میان رهبران و مردم است. سخنرانیهای رهبر معظم انقلاب اسلامی و اولویتهای اقتصادی رئیسجمهور پزشکیان نشاندهنده تشخیصی مشترک از چشمانداز تهدیدات هستند: اینکه ایالات متحده بهدنبال اصلاح یا بازتعادلسازی نیست، بلکه میخواهد ایران را به لحاظ راهبردی خنثی کرده و از نظر اقتصادی به تنگنا بکشاند. اینجاست که موضوع کلیدی میشود؛ هرگاه یک کشور با تهدیدی وجودی مواجه گردد، رقابت سیاسی جای خود را به اتحاد میدهد و بقاء ملی به هدفی مشترک در ورای خطوط ایدئولوژیک بدل میشود.
نامگذاری سال جدید بهعنوان «سال سرمایهگذاری برای تولید» از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی، صرفاً یک شعار نیست. این نامگذاری نشاندهنده تلاشی برای درونیسازی جنگ اقتصادی در قالب دکترین مقاومت است. بهجای تلاش برای بازگشت به نظام مالی جهانیای که واشنگتن آن را طراحی و کنترل کرده، تهران بر آن است تا مدل اقتصادی خاص خود را بسازد؛ مدلی متکی بر تقویت تولید داخلی، تعمیق روابط با شرکای غیرغربی و تقویت بومیسازی اقتصادی بهمنظور کاهش آسیبپذیری در برابر تحریمهای ثانویه. این، چرخشیست از مشارکت به سمت تثبیت.
حافظه راهبردی: ذهنیت پسامستعمراتی امتناع ایران از تعامل با ایالات متحده بر اساس قواعد واشنگتن، ناشی از تصلب ایدئولوژیک نیست؛ بلکه محاسبهای استراتژیک بر پایه حافظه تاریخی است. سیاست خارجی ترامپ از اعمال فشار بر اوکراین گرفته تا باجخواهی از متحدان ناتو و تلاش برای غارت منابع کشورهای عربی خلیج فارس ساختار متزلزل امپراتوری آمریکا را برملا کرد. از نگاه تهران، این درس کاملاً روشن است: متحدان آمریکا تابعاند و دشمنانش هدف. تعامل، مقدمه اجبار است؛ مگر آنکه به تبعیت کامل ختم شود. در این چارچوب، تصمیم تهران به تقویت استقلال راهبردی خود، با باور ریشهدارش مبنی بر ناپایداری قدرت آمریکا همراستاست.
ایالات متحده بیشازپیش به اجبار متوسل میشود، نه به اجماع؛ به تهدید، نه به معاهده؛ به حضور نظامی، نه به اقتدار اخلاقی. رهبری ایران مقاومت خود را نه فقط بقاء، بلکه نویدبخش جهانی چندقطبی پس از آمریکا میبیند. درنتیجه، موضع ایران انزواطلبانه نیست؛ ضدهژمونیک است و مبتنی بر ایستادگی بلندمدت تا فرجام نهایی فروپاشی سلطه ایالات متحده.
دکترین بازدارندگی راهبردی نظامی این چرخش راهبردی، بهروشنی در نشانههای نظامی ایران بروز یافته است. در سه ماه گذشته، مجموعهای از رزمایشهای بیسابقه، نمایشی هماهنگ از قدرت بین سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ارتش و نیروهای هوافضای کشور را به نمایش گذاشت. زمانبندی و گستره این رزمایشها کاملاً هدفمند بود و چهار پیام کلیدی داشت.
۱) یکپارچگی درونساختاری: همکاری منسجم میان نهادهای نظامی موازی، نشان میدهد که وضعیت دفاعی ایران یکپارچه، هماهنگ و تحت فرماندهی متمرکز است و روایت غرب مبنی بر تشتت نهادی در نیروهای مسلح را تضعیف میکند.
۲) حفاظت از داراییهای راهبردی: تمرکز رزمایشهای پدافند هوایی در اطراف نطنز و فردو، پیامی روشن دارد: زیرساخت هستهای ایران هم از نظر نمادین و هم از نظر عملیاتی، محور امنیت ملی کشور است و هرگونه حمله به این تأسیسات، واکنشی شدید، نامتناسب و کوبنده در پی خواهد داشت.
۳) فریب و پادفریب: این تمرینها، پاسخ مستقیمی به جنگ روانی نیز هستند.
رسانههای غربی و اسرائیلی مدام از ضعف سامانههای پدافندی ایران میگویند. اما نمایش زنده باتریهای متحرک، رادارها و شبکههای پدافند لایهای توسط تهران، محاسبات دشمن را پیچیده و هزینه حمله پیشدستانه را بهشدت افزایش میدهد
۴) ارسال پیام بازدارندگی: هدف اصلی، ایجاد ابهام راهبردی در عین برخورداری از توانمندی قابل اعتماد است. با نشاندادن آمادگی بدون مشخصکردن خطوط قرمز، ایران سطح عدم قطعیتی را افزایش میدهد که دشمنان در هرگونه تصمیمگیری برای جنگ یا ماجراجویی باید مدنظر قرار دهند.
هدف، پیروزی در جنگ با ایالات متحده ابرقدرتی مسلح به سلاح هستهای نیست؛ بلکه افزایش هزینه درگیری نظامی تا آنجاست که گزینه منطقی برای واشنگتن عقبنشینی و انزوا باشد، نه رویارویی آشکار. این همان نظریه کلاسیک بازدارندگی است که در قالبی نامتقارن اجرا میشود.
ظهور سلاحهای استراتژیک مبتنی بر پلاسما
غییری بنیادین در قواعد بازی توسعه اعلامشدهی یک سلاح استراتژیک جدید مبتنی بر فناوری پلاسما که گفته میشود از لحاظ سرعت و توانایی، هفت برابر فراتر از موشکهای هایپرسونیک عمل میکند نشاندهندهی تشدید چشمگیری در عرصهی گفتمان و توانمندیهای نظامی ایران است. وزارت دفاع آمریکا، بهطور غیرمستقیم، احتمال تحقق چنین دستاوردی را از طریق رصدهای ماهوارهای ناسا تأیید کرده است
ارزش استراتژیک این سلاح در توانایی آن برای ایفای نقش بازدارندهی نهایی نهفته است. برخلاف موشکهای متعارف، سلاحهای مبتنی بر پلاسما میتوانند سامانههای رهگیری شناختهشده را عملاً بیاثر کنند. فعالسازی چنین سلاحی نشاندهندهی ورود ایران به مرحلهای جدید از جنگ فناوری است، مرحلهای که شکاف نابرابری با دشمنان برتر فناورانه را کاهش میدهد. این دگرگونی آغازی است بر دورهای تازه که آمریکا و متحدان کوچکتر آن را وادار خواهد کرد محاسبات استراتژیک خود را بازنگری کنند
در نظریهی بازدارندگی، درک و تصور دشمن میتواند بهاندازهی داشتن سلاح واقعی مؤثر باشد. با وارد کردن عنصر ابهام به ماتریس تهدید دشمن، تهران فضایی برای بازدارندگی فراهم میکند؛ فضایی که در آن تهدیدهای آشکار به تهاجم نظامی، بهتدریج غیرقابل باور میشوند
مقاومت بهعنوان یک الگوی جهانی
شاید مهمترین تحول در دکترین استراتژیک فعلی ایران، توانایی آن در الهامبخشی به دیگران باشد. الگویی که ایران در حال توسعهی آن است مبتنی بر تقویت درونی، پیشرفت فناوری بومی، بومیسازی اقتصادی، و بازدارندگی نامتقارن واژگان تازهای به کشورهای جهان عرضه میکند. اروپا در دورهی ریاستجمهوری ترامپ، معنای واقعی «متحدی که همچون تابع رفتار میشود» را بهروشنی تجربه کرد. تحریمهای فراسرزمینی واشنگتن، خروج از معاهدات بینالمللی، و استفاده ابزاری از دلار، نارضایتی عمیقی در پایتختهایی، چون برلین، پاریس، لندن و کییف ایجاد کرده است. الگوی ایران ممکن است مسیر جایگزینی برای این کشورها ارائه دهد، مسیری که در آن میتوان از ایرانیان آموخت چگونه بدون تسلیم، از حاکمیت دفاع کرد. به این ترتیب، ایران خود را نهتنها بهعنوان یک قدرت منطقهای، بلکه بهعنوان جایگزینی فلسفی برای نظم سلطهجویانه جهانی معرفی میکند. پیام تهران به کشورهای جنوب جهانی و بهطور فزایندهای به برخی بخشهای اروپا روشن است: مذاکره با اجبار ممکن نیست، و مقاومت پایدار، جایگزینی بهتر از تسلیم است
افول هژمونی آمریکا
دکترین ایران بر این باور استوار است که ایالات متحده در حال از دست دادن اعتماد جهانی، گرفتار فرسایش نظامی، و دچار تفرقه داخلی روزافزون است. در دورهی ترامپ، استراتژی جهانی واشنگتن شکننده و مبتنی بر معاملات بود؛ در دورهی بایدن، نشانههای آشفتگی و ناهماهنگی نمایان شده است. تهران در حال بازی در میدان بلندمدت است
اگر ایران بتواند در برابر رژیم تحریمی کنونی مقاومت کند، داراییهای استراتژیک خود را حفظ نماید، تهاجم خارجی را باز دارد و انسجام داخلی خود را نگه دارد، نخستین کشور مدرنی خواهد بود که نهتنها مقاومت میکند، بلکه در برابر فشارهای همهجانبه آمریکا تطبیق مییابد و رشد میکند. این یک لحظهی سرنوشتساز در روابط بینالملل خواهد بود: فروپاشی نظم تکقطبی نه از طریق انقلاب یا جنگ، بلکه با پایداری، سازگاری، و مقاومت. این همان الگوی ایرانی است که کارآمدی خود را پس از انقلاب اسلامی ثابت کرده است
در پایان، در جهانی پرآشوب و در میانهی چشماندازی منطقهای در حال دگرگونی، ایران جایگاه خود را بهعنوان کنشگری استراتژیک تثبیت میکند که نه تحت دیکتهها قرار میگیرد و نه در برابر فشارها میشکند. ایران از طریق ترکیبی از دکترین و عمل، الگویی منحصربهفرد از مقاومت سازمانیافته، بازدارندگی هوشمندانه، و حاکمیت طراحیشده ارائه داده است. در حالی که معادلات وابستگی و استقلال را بازتعریف میکند، تنها از خود دفاع
نمیکند، بلکه افق جدیدی برای بسیاری از کشورهای جنوب جهانی میگشاید که بهدنبال رهایی از سلطه آمریکا هستند. اکنون تهران تجسمی است از معادلهی پساتکقطبی؛ جایی که قدرت تنها با داشتهها سنجیده نمیشود، بلکه با آنچه یک ملت از دست دادن آن را نمیپذیرد: عزت، حاکمیت، و استقلال.
دکتر محمدعلي صنوبري، مدیر مرکز مطالعات استراتژیک نگاه نو
انتهای پیام/