۰۹/ فروردين /۱۴۰۴
13:13 06 / 01 /1404

دولت‌های اروپایی درگیر تغییرات حاصل از بحران/ آلمان چراغ اول را با برکناری شولتز روشن کرد

دولت‌های اروپایی درگیر تغییرات حاصل از بحران  آلمان چراغ اول را با برکناری شولتز روشن کرد
برکناری اولاف شولتز از منصب صدر اعظمی آلمان در میان بحرانی چندبعدی که اروپا را فراگرفته، نقطه عطفی در سیاست این کشور و تأثیرگذار بر روندهای سیاسی قاره سبز محسوب می‌شود. در حالی که اقتصاد آلمان تحت فشار جنگ اوکراین و بحران جهانی انرژی درگیر رکودی ناخواسته است، اروپا نیز با چالش‌های گسترده اجتماعی، ظهور دوباره چهره‌های جنجالی نظیر دونالد ترامپ، و افزایش تنش‌های میان‌ملی دست‌وپنجه نرم می‌کند.

به گزارش خبرگزاری آنا، برکناری اولاف شولتز، صدر اعظم آلمان، و تغییرات سیاسی اخیر در این کشور را می‌توان سرآغازی بر دوران جدیدی از سیاست در بزرگ‌ترین اقتصاد اروپا دانست. این تغییر، در حالی رخ می‌دهد که آلمان، همچون دیگر کشور‌های اروپایی، با بحران‌های گسترده در حوزه‌های اقتصادی، اجتماعی و امنیتی دست و پنجه نرم می‌کند. اگرچه انتخابات اخیر به پایان یک دوره از شکاف‌ها و تنش‌های سیاسی در آلمان منجر شد، اما نتایج آن نشان می‌دهد که این کشور همچنان با چالش‌های بسیاری مواجه خواهد بود. در این میان، آنچه بیش از مسائل داخلی آلمان اهمیت دارد، تأثیر این تغییرات بر بحران‌های بزرگ‌تر اروپا است.

اروپا در سال‌های اخیر شاهد تحولات گسترده‌ای بوده است که ناشی از جنگ اوکراین، بحران انرژی، فشار‌های اقتصادی و اجتماعی، و همچنین بازگشت چهره‌های سیاسی همچون دونالد ترامپ به صحنه سیاست جهانی است. این مسائل، چنان کشور‌ها و نهاد‌های اروپایی را درگیر کرده‌اند که هیچ کشوری به تنهایی توان برون‌رفت از این بحران‌ها را ندارد. تغییرات سیاسی در آلمان نیز در همین چارچوب قابل تحلیل است و به‌طور مستقیم و غیرمستقیم بر وضعیت کلی قاره تأثیر خواهد گذاشت.

اولاف شولتز، که پس از یک دوره طولانی صدارت آنگلا مرکل توانسته بود قدرت را به دست گیرد، احتمالا جای خود را به فردریش مرتز، رهبر جدید حزب دموکرات مسیحی، خواهد داد. هر چند که این موضوع هنوز قطعی نشده است. این تغییر، همزمان با برگزاری اولین نشست رسمی بوندستاگ در دوره جدید، به نوعی نماد پایان یک فصل و آغاز فصلی تازه در سیاست آلمان است. مرتز، که از منتقدان جدی سیاست‌های شولتز به شمار می‌رود، وعده داده است که دولت جدیدی مبتنی بر انسجام داخلی و بازسازی ارتباطات آلمان با دیگر کشور‌های اروپایی تشکیل خواهد داد.

با این حال، چالش‌هایی که مرتز و تیم او با آن مواجه هستند، به مراتب پیچیده‌تر از آن چیزی است که تنها با تغییر دولت بتوان بر آن غلبه کرد. اقتصاد آلمان که در طول جنگ اوکراین به دلیل وابستگی زیاد به منابع انرژی روسیه ضربه‌های جدی خورده است، نیازمند اصلاحات ساختاری و سیاست‌گذاری‌های فوری است. علاوه بر این، فشار‌های داخلی از سوی مردم به دلیل افزایش هزینه‌های زندگی و تورم بی‌سابقه، بار سنگینی بر دوش دولتمردان آینده می‌گذارد.

اروپا و جنگ اوکراین

جنگ اوکراین، که در سال ۲۰۲۲ با حمله روسیه به این کشور آغاز شد، همچنان یکی از بزرگ‌ترین بحران‌های ژئوپلیتیکی اروپا به شمار می‌رود. این جنگ نه تنها باعث تخریب مناطق وسیعی از اوکراین و آوارگی میلیون‌ها نفر شده است، بلکه تأثیرات اقتصادی و اجتماعی آن به شدت در کشور‌های اروپایی احساس می‌شود.

گوشتیران
قالیشویی ادیب

یکی از بزرگ‌ترین اثرات این جنگ بر اروپا، بحران انرژی است. بسیاری از کشور‌های اروپایی به‌ویژه آلمان، به دلیل وابستگی به گاز و نفت روسیه، ناچار شدند سیاست‌های انرژی خود را به طور کامل بازنگری کنند. افزایش قیمت انرژی و کمبود آن، صنایع اروپایی را در معرض تعطیلی قرار داده و هزینه‌های زندگی مردم را به شدت افزایش داده است. بسیاری از خانواده‌ها دیگر توان پرداخت قبوض انرژی را ندارند و این امر منجر به گسترش فقر و نارضایتی عمومی شده است.

جنگ اوکراین همچنین پیامد‌های اجتماعی جدی به همراه داشته است. ورود میلیون‌ها آواره اوکراینی به کشور‌های اروپایی، اگرچه در نگاه نخست به عنوان نمادی از همبستگی انسانی تلقی شد، اما امروز موجب بروز تنش‌های اجتماعی در برخی مناطق شده است. مشکلاتی نظیر کمبود مسکن و خدمات اجتماعی، و نیز افزایش رقابت بر سر فرصت‌های شغلی، از مسائلی هستند که به مرز‌های تحمل جامعه اروپا فشار وارد می‌کنند.

اروپا و کابوس ترامپ

در حالی که اروپا تلاش می‌کند از زیر بار فشار‌های ناشی از جنگ اوکراین و بحران اقتصادی بیرون آید، بازگشت دونالد ترامپ به صحنه سیاسی بین‌المللی، این قاره را با چالشی جدید رو‌به‌رو کرده است. ترامپ، که در دوران ریاست‌جمهوری خود روابط فراآتلانتیک را دستخوش تنش‌های جدی کرده بود، با اظهارات و سیاست‌هایی که اغلب ضد منافع اروپا تلقی می‌شوند، نگرانی‌هایی عمیق در میان رهبران اروپایی ایجاد کرده است.

ترامپ اخیراً در اظهار نظری جنجالی، اوکراین را مسئول آغاز جنگ دانست و بر ضرورت کاهش حمایت‌های مالی و نظامی از این کشور تأکید کرد. این نظرات نه تنها خشم اوکراینی‌ها را برانگیخت، بلکه بسیاری از کشور‌های اروپایی را نیز نسبت به اهداف سیاست خارجی آمریکا مردد ساخت. در حالی که جو بایدن، رئیس‌جمهور سابق آمریکا، سیاستی مبتنی بر چندجانبه‌گرایی و تقویت تعاملات بین‌المللی را دنبال می‌کرد، بازگشت ترامپ می‌تواند تمام این تلاش‌ها را نابود کند و اروپا را در برابر تصمیمات ناپایدار آمریکا آسیب‌پذیرتر سازد.

اروپا و بحران‌های اقتصادی اجتماعی

اروپا، فارغ از مسائل ژئوپلیتیکی، در حال دست و پنجه نرم کردن با یکی از سخت‌ترین دوران‌های اقتصادی خود است. نرخ تورم در بسیاری از کشور‌های اروپایی به بالاترین حد خود در دهه‌های اخیر رسیده است و قیمت کالا‌های اساسی با سرعتی بی‌سابقه افزایش یافته‌اند. این بحران اقتصادی که عمدتاً به دلیل اختلال در زنجیره‌های تأمین و افزایش هزینه‌های انرژی تشدید شده است، بر سطح رفاه مردم تأثیرات منفی عمیقی گذاشته است.

از سوی دیگر، بحران‌های اجتماعی نیز ناشی از این شرایط هستند. اعتراضات عمومی و اعتصاب‌های گسترده به دلیل ناکارآمدی دولت‌ها در مدیریت وضعیت اقتصادی، در کشور‌های مختلف اروپایی به چشم می‌خورد. مردم، که از افزایش هزینه‌های زندگی، کاهش قدرت خرید و ناکارآمدی دولت در ارائه کمک‌های حمایتی به ستوه آمده‌اند، روز به روز بیشتر به خیابان‌ها می‌آیند. این وضعیت، ثبات اجتماعی و سیاسی بسیاری از دولت‌ها را تهدید می‌کند.

جنگ اوکراین و بحران‌های دیگر نشان داده‌اند که اروپا برای مقابله با چالش‌های جهانی نیازمند همکاری و استقلال بیشتر از ایالات متحده است. کشور‌های اروپایی باید از تجربیات گذشته خود درس بگیرند و سیاست‌هایی پایدار، مستقل و هوشمندانه اتخاذ کنند که بتوانند آینده‌ای روشن‌تر برای این قاره فراهم کنند. اروپا اگرچه از ظرفیت‌های بالای اقتصادی و اجتماعی برخوردار است، اما در غیاب مدیریت بحران مؤثر و اتحاد استراتژیک میان کشورها، نمی‌تواند از بحرانی که با آن دست و پنجه نرم می‌کند، عبور کند. تحولات سیاسی اخیر در آلمان نیز بخشی از همین تصویر بزرگ‌تر است.

انتهای پیام/

ارسال نظر