۰۲/ فروردين /۱۴۰۴

«دختران کوچه غم»؛ روایتی از زنان رنج‌دیده‌ که در تاریخ گم شدند

«دختران کوچه غم»؛ روایتی از زنان رنج‌دیده‌ که در تاریخ گم شدند
«دختران کوچه غم» با وجود برخی ایرادات فنی، اثری جسورانه برای روایت زندگی گروهی از افراد جامعه در دهه‌های ۴۰ و ۵۰ بوده که به دلیل خط قرمزی بودن سبک زندگی‌شان، کمتر هنرمندی به آنها پرداخته است.

خبرگزاری آنا؛ مینی سریال «دختران کوچه غم» یکی از آخرین آثار به نمایش درآمده در شبکه نمایش در روز‌های پایانی سال بود، اثری به نویسندگی و کارگردانی علی جعفرآبادی و تهیه‌کنندگی مرحوم جلیل شعبانی و مهدی فرجی که سال ۱۴۰۰ توسط سازمان رسانه‌ای اوج ساخته شد و حالا پس از سه سال فرصت پخش پیدا کرد.

البته این اثر در ابتدا قرار نبود در قالب مینی سریال و از شبکه نمایش خانگی منتشر شود؛ بلکه یک فیلم سینمایی با نام « مسیح پسر مریم» بود که نخستین بار نامش برای برای حضور در چهلمین جشنواره فیلم فجر مطرح شد، اما هیئت انتخاب روی نام این فیلم یک خط قرمز کشید و اجازه اکران مسیح پسر مریم را در جشنواره نداد، حتی در آن سال بهروز افخمی به عنوان یکی از اعضای هیئت انتخاب درخصوص این فیلم اظهار نظر تندی کرد و آن را یک اثر ضعیف معرفی کرد. بعد از این ماجرا هم مدیران اوج نسبت به این ماجرا واکنش نشان دادند و اعضای هیئت انتخاب را برای عدم پذیرش این اثر محکوم کردند.

بعد از این حواشی این فیلم که نخستین تجربه جعفرآبادی در مقام کارگردان بود فرصت اکران پیدا نکرد و حالا بعد از سه سال و با نامی جدید در قامت یک مینی سریال سه قسمتی در شبکه نمایش خانگی به تماشای عموم مردم رسید. اما این فیلم چه چیز عجیب و غریبی داشت که تا این حد سروصدا به راه انداخت و از حضور در رویدادی مثل جشنواره فیلم فجر هم محروم شد؟ رویدادی که در سال‌های اخیر بار‌ها و بار‌ها میزبان پخش آثاری به مراتب ضعیف‌تر از مسیح پسر مریم بوده. در ادامه مروری داریم بر نقاط قوت و ضعف این اثر جنجالی سازمان اوج.

نقاط قوت

مهمترین ویژگی مثبت فیلم مسیح پسر مریم یا همان سریال دختران کوچه غم، داستان این اثر است. قصه فیلم مربوط می‌شود به دوران پهلوی و برای نخستین بار ما سریالی می‌بینیم که بخش اعظمی از آن مربوط می‌شود یابه لوکیشن‌های خط قرمزی که مربوط به قبل از انقلاب بوده. کاباره، کازینو، شهر نو و... همگی جا‌هایی هستند که اتفاقات اصلی در آنجا رخ می‌دهد. شخصیت‌های منفی قصه صاحبان این مراکز هستند و قهرمان داستان یک روحانی جوان (امیر نوروزی) است، کسی که پیش از روحانی شدن یک کشتی‌گیر بوده و برخلاف جریانی که در حوزه علمیه قالب است، تلاش می‌کند مسیری متفاوت به عنوان یک روحانی طی کند.

گوشتیران
قالیشویی ادیب

سریال «دختران کوچه غم» (که برگرفته از نامی است که در گذشته برای زنان شاغل در شهر نو استفاده می‌شد) اثری جسورانه است برای روایت زندگی گروهی از افراد جامعه در دهه‌های ۴۰ و ۵۰ که به دلیل خط قرمزی بودن سبک زندگی‌شان، کمتر هنرمندی به آنها پرداخته است. زنان و دخترانی که چه راجع به آنها صحبت کنیم و چه نه، در آن دوران تاریک و زیر دست افراد متمول و زورگو زندگی می‌کردند و شب و روزشان را به همین منوال سپری می‌کردند. ما در این سریال سه قسمتی بخش کوچکی از زندگی تلخ این افراد را می‌بینیم و به جز آن با گروهی از روحانیون هم مواجه می‌شویم که کمتر کسی راجع به آنها صحبت کرده، روحانیونی که به دربار و اصطلاحا دم و دستگاه حکومت طاغوت نزدیک بودند و تلاش می‌کردند طلبه‌ها را به دور از اخبار روز و کتاب‌های غیر فقهی و... نگه‌دارند و اجازه ندهند این گروه وارد جامعه شوند. از این منظر نیز دختران کوچه غم سریال جدید و بدیعی محسوب می‌شود.

در نهایت هم قهرمانی که در این قصه به تصویر کشیده می‌شود با عملی قهرمانانه مسیری که از ابتدا برایش پایه‌ریزی شده را به اتمام می‌رساند، مسیری که مخاطب در نهایت از شیخ جوان می‌پذیرد و به او برای انجام این کار حق می‌دهد. قهرمان داستان که یک روحانی با نام مسیح است، (تناقضی دوست داشتنی) در نهایت کاری می‌کند که خواهر و خواهرزاده‌اش از زیر بار دستگاه ظلم خلاص شوند به عنوان تنها مرد زندگی آنها، رفتاری در حد و اندازه شخصیت‌های قهرمان فیلمفارسی‌ها انجام می‌دهد. (برای لو نرفتن داستان از گفتن جزئیات پرهیز می‌کنیم)

نقاط ضعف

البته این سریال سه قسمتی مثل اکثر آثار نمایشی ضعف‌های ریز و درشتی هم دارد. بزرگترین نقطه ضعف این اثر طراحی ضعیف صحنه و لباس و عدم توجه به جزئیات صحنه است. در این اثر تقریبا در هر قسمت سکانس‌هایی وجود دارد که در آن وسایل و نماد‌های امروزی کاملا به چشم می‌آید، از آیفون در خانه گرفته که کاملا امروزی است تا آبسردکن‌های نسل جدید و خودرو‌های امروزی مثل دنا و ۲۰۶ که این مورد آخری به قدری سوتی بزرگی بود که سر از فضای مجازی هم درآورد و حواشی زیادی برای این اثر به وجود آورد.

مسئله دیگر طراحی لباس شخصیت‌هاست، در برخی موارد لباس مناسبی تن شخصیت‌هاست که با لباس مردم در سال‌های پیش از انقلاب همخوانی دارد، اما در بسیاری از موارد (به ویژه برای شخصیت‌های فرعی) این مسئله رعایت نشده است.

به عنوان مثال استفاده از لباس‌های یقه دیپلمات برای شیخ مسیح گرفته تا پوشش زنانی که در کاباره و شهرنو رفت و آمد داشتند، نکته‌ای که بهروز افخمی هم در نقد این اثر در زمان برگزاری جشنواره چهلم فیلم فجر به آن اشاره کرد. این سریال اگر از نظر تصویری اشتباهات کمتری داشت و وسواس بیشتری برای طراحی صحنه و دکور آن خرج می‌شد، از نظر داستان کشش لازم برای جذب مخاطب حداکثری را داشت. اگرچه با وجود این مسائل هم می‌توان به این مینی سریال نمره قبولی داد.

انتهای پیام/

ارسال نظر