محور مقاومت و لزوم دفاع هوشمندانه در برابر فشارهای چندجانبه دشمنان

به گزارش خبرگزاری آنا، ایالات متحده و رژیم صهیونیستی در سالهای اخیر تلاشهای خود را برای تغییر معادلات سیاسی و امنیتی منطقه خاورمیانه تشدید کردهاند. این تغییرات با هدف مهار محور مقاومت. از سرگیری حملات رژیم صهیونیستی به نوار غزه، اعمال فشارهای اقتصادی از سوی آمریکا، ترور رهبران مقاومت، ایجاد ائتلافهای سیاسی و امنیتی با کشورهای عربی و تبلیغات گسترده علیه محور مقاومت تنها بخشی از این سیاستها است. در این شرایط، محور مقاومت نیازمند یک آرایش تهاجمی و هوشمندانه برای مقابله با این تهدیدات است. وقتی به تغییرات اخیر در منطقه نگاه میکنیم، متوجه هماهنگی عمیق آمریکا و رژیم صهیونیستی در اجرای این سیاستها میشویم.
آمریکا همواره به دنبال حفظ برتری سیاسی، اقتصادی و نظامی خود در جهان بوده و منطقه خاورمیانه برای این کشور نقش کلیدی دارد. رژیم صهیونیستی نیز به واسطه ماهیت اشغالگرانهاش، ثبات و امنیت خود را وابسته به تضعیف مقاومت و گسترش نقشه استعمارگرانه میبیند. جنگ اخیر غزه نمونهای از اهداف مشترک این دو رژیم است؛ رژیم صهیونیستی در این حملات به دنبال تضعیف حماس، تغییر موازنه قدرت در سرزمینهای اشغالی و ایجاد فضایی برای تحقق اهداف توسعهطلبانه خود است. ایالات متحده نیز با حمایت همهجانبه از رژیم صهیونیستی، تلاش میکند نقش محور مقاومت را کاهش داده و نیروهای استقلالطلب منطقه را منزوی کند.
حملات اخیر رژیم صهیونیستی به غزه نشان میدهد که این رژیم وارد فاز جدیدی از تهاجم شده است. اسرائیل اهداف خود را نابودی حماس، آزادسازی اسرای صهیونیست و غیر تهدیدزا کردن غزه اعلام کرده است. اما این مسائل تنها پوششی برای سیاستهای گستردهتر رژیم صهیونیستی است. غزه یکی از مهمترین سنگرهای مقاومت فلسطین است و اسرائیل برای تضعیف آن تلاش میکند تا از یک سو فضای بیشتری برای شهرکسازی و الحاق کرانه باختری ایجاد کند و از سوی دیگر هرگونه تهدید نظامی و سیاسی از این منطقه را به حداقل برساند. ترس رژیم صهیونیستی از مقاومت مسلحانه و بازدارندگی حماس، عنصر کلیدی در تشدید حملات به غزه است.
آنچه در این میان اهمیت دارد، توافقهایی است که در روزهای خیر میان ایالات متحده و دیگر بازیگران جهانی، از جمله روسیه و بر سر موضوع اوکراین انجام شده است. به نظر میرسد که آمریکا و روسیه به توافقی ضمنی پیرامون مدیریت بحران اوکراین دست پیدا کردهاند. این توافق به آمریکا اجازه داده تا تمرکز خود را به منطقه خاورمیانه معطوف کند. این تمرکز شامل تلاش برای عادیسازی روابط کشورهای عربی و رژیم صهیونیستی، تضعیف محور مقاومت و پیشبرد نظم منطقهای جدید است. سیاستهای واشنگتن در این مرحله به دنبال حمایت از رژیم صهیونیستی و ایجاد یک ائتلاف امنیتی-نظامی میان کشورهای عربی و اسرائیل است. به نظر این پروژه با هدف منزوی کردن و کاهش نفوذ مقاومت در منطقه طراحی شده است.
استراتژیای که ایالات متحده و رژیم صهیونیستی دنبال میکنند، از اصول راهبردی موسوم به «صلح از طریق قدرت» دونالد ترامپ سرچشمه میگیرد. این سیاست بر اعمال قدرت حداکثری برای کنترل بحرانها و تحمیل صلح یکطرفه استوار است. در این زمینه، حملات مستقیم به رهبران مقاومت، اعمال تحریمهای اقتصادی و نظامی، عملیات اطلاعاتی و سایبری علیه محور مقاومت، و تبدیل این حملات به اقداماتی مشروع در افکار عمومی برجسته شده است. در کنار این سیاستها، تبلیغات گسترده علیه مقاومت و استفاده از ابزارهای رسانهای برای معتبر جلوه دادن حملات به محور مقاومت نیز مکمل اقدامات ایالات متحده و رژیم صهیونیستی است.
واکنش محور مقاومت
اما آنچه محور مقاومت را از سایر جریانهای منطقهای متمایز میکند، توانایی آن در مقابله با این سیاستها از طریق اتخاذ آرایش تهاجمی هوشمندانه است. محور مقاومت به خوبی میداند که ایالات متحده و رژیم صهیونیستی در مواجهه با هزینههای سنگین جنگ و عدم اطمینان از نتیجه آن، معمولاً تا آستانه جنگ پیش میروند، اما از ورود به جنگ تمامعیار خودداری میکنند. این موضوع فرصت مهمی برای تغییر محاسبات دشمن فراهم میکند. محور مقاومت باید استراتژی خود را به گونهای تنظیم کند که هزینه اقدامات دشمن افزایش یابد و انگیزههای آنها برای ادامه این سیاستها کاهش پیدا کند. مقاومت توانسته است در موارد متعدد، مفهوم بازدارندگی را به شکل عملی اجرا کند و هزینههای نظامی و سیاسی اقدامات اسرائیل را افزایش دهد.
موفقیت محور مقاومت در گرو تقویت توانمندیهای نظامی و امنیتی و همچنین گسترش بازدارندگی است. افزایش توان تسلیحاتی، تقویت سیستمهای دفاعی، توسعه فناوریهای نظامی، و آموزش نیروهای مقاومتی از جمله اقدامات ضروری برای مقابله با تهدیدات دشمن است. علاوه بر این، محور مقاومت باید راههای جدیدی برای تحمیل هزینه به رژیم صهیونیستی پیدا کند؛ چه از طریق عملیاتهای نظامی موثر که توانایی آنها برای ادامه حملات را کاهش دهد و چه از طریق ایجاد فشارهای سیاسی در سطح بینالمللی. حمایت از جنبشهای مقاومت در فلسطین، لبنان، یمن و سایر نقاط منطقه نیز بخشی از این استراتژی است. این حمایتها نه تنها باعث تقویت محور مقاومت میشود، بلکه توان محورهای محلی دیگری که با دشمنان مقابله میکنند را نیز افزایش میدهد.
در همین راستا، جمهوری اسلامی به عنوان قلب تپنده محور مقاومت، نقش حیاتی و غیرقابل جایگزینی دارد. ایران در واقع ستون فقرات مقاومت منطقه را تقویت میکند. سیاست ایران در ایجاد بازدارندگی موثر نیز یکی از اصلیترین عواملی است که رژیم صهیونیستی و آمریکا را از ورود به جنگ مستقیم در منطقه بازداشته است. ایران همچنین در برابر فشارهای سیاسی و اقتصادی دشمنان خود، مقاومت کرده و نشان داده است که تهدیدات نمیتواند نقش آن را در معادلات منطقهای و جهانی تغییر دهد.
همزمان با حضور فعال ایران در میدانهای نظامی و امنیتی، اقدامات دیپلماتیک نیز یکی از ابزارهای اساسی محور مقاومت است. ایران و سایر اعضای محور مقاومت باید از ظرفیتهای دیپلماتیک خود برای جلب حمایتهای بینالمللی بهرهمند شوند. از افشای جنایات رژیم صهیونیستی تا طرحها و پیشنهادات برای ایجاد صلح پایدار در منطقه، دیپلماسی میتواند نقش مهمی در تقویت محور مقاومت ایفا کند. علاوه بر این، محور مقاومت باید تمرکزی ویژه بر افکار عمومی جهان داشته باشد و از ابزارهای رسانهای برای اطلاعرسانی دقیق و درست استفاده کند.
محور مقاومت علاوه بر چالشهای متعدد، فرصتهای زیادی نیز پیش رو دارد. افزایش آگاهی عمومی در سراسر جهان نسبت به جنایات رژیم صهیونیستی و سیاستهای خصمانه آمریکا، موج جدیدی از حمایتهای مردمی برای مقاومت ایجاد کرده است. این حمایتها میتواند فشار مضاعفی بر رژیم صهیونیستی وارد کند و عرصه را برای سیاستهای خصمانه آمریکا تنگتر کند. همچنین کشورهای قدرتمندی مانند روسیه و چین که در تقابل با آمریکا قرار دارند، میتوانند به عنوان حامیان محور مقاومت عمل کنند و فضای بینالمللی جدیدی برای تقویت مقاومت ایجاد کنند.
چالشهای پیش روی محور مقاومت
البته باید به چالشهای موجود نیز توجه شود. فشارهای اقتصادی ناشی از تحریمهای آمریکا، تشدید تبلیغات مخرب، و تلاشهای رژیم صهیونیستی برای تفرقهافکنی در میان کشورهای منطقه از جمله چالشهای اصلی پیش روی محور مقاومت است. مقابله با این چالشها نیازمند اتخاذ راهبردهای دقیق و اقدامات مؤثر است. محور مقاومت باید از اقتصاد مقاومتی برای مقابله با فشارهای اقتصادی استفاده کند، تبلیغات دشمن را با افشای حقایق درباره سیاستهای آنها خنثی کند، و همکاریهای امنیتی خود را با سایر کشورها تقویت کند.
با توجه به وضعیت کنونی و اقدامات دشمنان، لازم است محور مقاومت استراتژیهای خود را به گونهای تنظیم کند که علاوه بر دفاع از دستاوردهای کنونی، فضای جدیدی برای گسترش نفوذ خود ایجاد کند. اگرچه دشمنان مقاومت با ابزارهای متنوع و پیچیده وارد میدان شدهاند، اما تاریخ نشان داده که ایستادگی و مقاومت در برابر ظلم و تجاوزگری همواره پیروزی نهایی را تضمین کرده است.
محور مقاومت باید در برابر تمامی تلاشها برای تضعیف آن، استراتژیهای هوشمندانهای اتخاذ کند که ضمن دفاع از دستاوردهای فعلی، فرصت مناسبی برای افزایش قدرت و نفوذ در منطقه ایجاد کند. اگرچه دشمنان این محور با ابزارهای متنوع وارد میدان شدهاند، اما تاریخ نشان میدهد که مقاومت در برابر ظلم و تجاوزگری همواره پیروزی نهایی را تضمین کرده است. مقاومت با اتکا به توانمندیهای گسترده خود میتواند در برابر تمام تهدیدات ایستادگی کرده و به شکل مؤثری فضای منطقه را به نفع خود تغییر دهد.
انتهای پیام/