عیدانه و تابستانه کتاب، مرهم زخم کتابفروشیها نمیشود
سلامت و پویایی یک چرخه اقتصادی (و فرهنگی البته) در گروی این است که تمام چرخدندههای آن چرخه مثل ساز و کار یک ساعت، درست سر جای خودشان قرار بگیرند و بدون مشکل بچرخند. اما توجه به رویدادهای فرهنگی و شیوههای مدیریتی در دورههای مختلف، موید این ادعا است که در عرصه نشر کشور، تقریبا در هیچ دورهای نگاه متوازن و سیاستهای جامعی برای توجه به تمام بخشهای این چرخه وجود نداشته است.
خبر تلخ تعطیلی کتابفروشیها، فلج شدن سیستم توزیع و کمرنگ شدن کتابفروشی به عنوان مراکز فرهنگی و فرهنگساز در شهرهای مختلف، تنها یک دلیل میتواند داشته باشد؛ حمایت بیرویه دولتها از ناشران و تاکید بر تولید کتاب که دستمایهای باشد برای ارتقای آمار و ارقامِ شعار ساز! و خروجی این رویکرد، دریایی به عمق یک بند انگشت است: چرخهای با بیش از 12 هزار ناشر، انتشار بیش از 50 هزار عنوان کتاب جدید و شمارگان 500، 400، 300، و حتی زیر 100 نسخهای.
ارائه وامهای حمایتی با سود کم و بازپرداخت طولانیمدت، اعطای سهمیه کاغذ و خریدهای حمایتی از ناشران، از جمله عواملی بوده که طی بیش از سه دهه، منجر به متورم شدن بخش تولید در حوزه نشر شده است. یکی دیگر از اصلیترین عوامل اما، نمایشگاه کتاب تهران (و سایر نمایشگاهها) بوده که اردیبهشتماه، بیستونهمین دوره از آن را شاهد بودیم. حضور ناشران در مقام کتابفروش از یکسو و تخصیص یارانهها و بنکارتها به اقشار مختلف جامعه از سوی دیگر! این وضعیت کافی است برای اینکه کتابفروشیها از مشتری، خالیتر و خالیتر شوند؛ اتفاقی که شاهدش بوده و هستیم.
اما از سال گذشته شاهد رویکردهای تازهای از سوی معاونت امور فرهنگی وزارت ارشاد به این موضوع و سرگذشت پرمصیبت کتابفروشیها بودیم. حمایت از کتابفروشی طهوری که در آستانه تعطیلی بود، حضور در کتابفروشیهای قدیمی و شنیدن مشکلات آنها و بالاخره آغاز طرحهای تخصیص یارانه فروش به کتابفروشیها در ایام مختلف، از جمله اقدامات این معاونت بوده است؛ اقداماتی که البته به نظر میرسد هنوز در حدی نیستند که التیامبخش زخم کتابفروشیها باشند.
برنامهریزی طرحهای تخصیص یارانه فروش به کتابفروشیها که در هفته کتاب سال گذشته با عنوان «کتابفروشی به وسعت ایران» و در ایام نوروز با عنوان «عیدانه کتاب» برگزار شدند؛ بر این رویه است که کتابفروشیهای عضو، با توجه به سقف مشخصی حدودا 20 درصد به مشتریان تخفیف میدهند و این مبلغ، از طریق یارانه تامین میشود.
آمارها میگویند در طرح «کتابفروشی به وسعت ایران» حدود 102 میلیون تومان (1.024.522.064 ریال) به 104 کتابفروشی عضو پرداخت شده و این رقم در طرح عیدانه کتاب، میزان یارانه تخصیص داده شده، حدودا 874 میلیون تومان (8.749.003.560 ریال) بوده است؛ آنهم با حضور 327 کتابفروشی.
با در نظر گرفتن این مساله که استقبال پایین از طرح اول، به دلیل نوپا بودن این جریان، اتفاقی طبیعی بوده، طرح عیدانه کتاب که از 15 اسفند تا 15 فروردین ماه برگزار شده، بیشتر نمایانگر ظرفیتهای این رویه است. اگر میزان یارانه این طرح را بر تعداد کتابفروشیها تقسیمکنیم، سهم هر کتابفروشی به طور متوسط؛ فقط 2 میلیون و 675 هزار تومان بوده است.
البته برگزارکنندگان طرح، مدعی هستند هدفشان جذب مشتری بیشتر به کتابفروشیها است و افزایش تعداد فروشها، درآمد کتابفروشان را بالا میبرد. اگر در نظر داشته باشیم که یارانه متوسط دریافتی از سوی هر کتابفروش، 20 درصد کتابهای فروخته شده آنها را شامل شده، در مییابیم که فروش متوسط هر کتابفروشی در این طرح، حدودا 13 میلیون تومان بوده که با احتساب سهم 25 درصدی کتابفروشیها از قیمت پشت جلد، در آمد متوسط کتابفروشیها در طرح عیدانه کتاب، حدودا 3 میلیون و 300 هزار تومان بوده است. به عبارت دیگر کتابفروشیهای عضو، به مدد طرح عیدانه کتاب توانستهاند ظرف یک ماه، این میزان درآمد داشته باشند؛ درآمدی که نسبت به هزینهها و مخارج کتابفروشیها و نیروی کار مشغول در آنها، رقم ناچیزی است! حالا اگر کتابفروشیای در نقطهاز تهران یا سایر شهرها، از چنین درآمدی احساس خوشحالی میکند، خود گواهی است بر وضعیت اسفباری که در طول سال دارد!
هماکنون نیز در آستانه برگزاری سومین طرح، یعنی طرح «تابستانه کتاب» هستیم که قرار است16 تیر تا 15 مرداد با تخصیص 2 میلیارد تومان یارانه، برگزار شود. گویا در این طرح با افزایش احتمالی تعداد کتابفروشیهای عضو نیز روبرو خواهیم بود و استقبال کتابفروشان، گواه دیگری بر وضعیت بحرانی کتابفروشیها است.
آنطور که مشخص است، طرحهای اینچنینی قرار است پیوسته در ایام خاصی از سال برپا شوند، آنچنانکه مدیرعامل خانه کتاب از برگزاری طرح پائیزه کتاب در پاییز سال جاری نیز خبر داد. اما اگر فرض کنیم طرح پاییزه کتاب نیز 2 میلیارد یارانه را به سفره کتابفروشیها تزریق کند، جمع یارانه در این طرحها برای یک سال، میشود 5 میلیارد و 100 میلیون تومان. این در حالی است که مبلغ بنکارتهای تخصیص یافته در نمایشگاه بیستونهم کتاب تهران، بیش از 20 میلیارد برآورد شده است.
اگر این مبلغ را، با هزینههایی که برگزاری نمایشگاه کتاب تهران (و البته سایر نمایشگاهها در کشور) جمع بزنیم؛ در خواهیم یافت جریانی که در مسیر حمایت از کتابفروشیها آغاز شده، به هیچ وجه قابل مقایسه با جریان حمایتهای بیدریغ از ناشران طی 37 سال اخیر نیست! بنابراین اگر معاونت امورفرهنگی وزارت ارشاد قصد حمایت از کتابفروشیها را دارد، باید در نظر داشته باشد صرف یارانههای ناچیز، نمیتواند توازن نشر و کتابفروشی در کشور را برقرار کند. حتی به نظر میرسد اگر ارشاد همچنان به برگزاری نمایشگاه (فروشگاه) کتاب با این رویه پایبند است، تا حاصل شدن توازن، میزان حمایت از کتابفروشیها باید بیشتر از ناشران باشد.
* خبرنگار گروه فرهنگی خبرگزاری آنا
انتهای پیام/