همراه با جشنواره فیلم فجر؛

«ناتور دشت»؛ متکی به بازیگر، منفک از شخصیت

«ناتور دشت»؛ متکی به بازیگر، منفک از شخصیت
«ناتور دشت» از حیث تازگی سوژه و درگیر بودن افکار عمومی با آن، قابل توجه است.با این حال فیلمساز نتوانسته این تازگی و چنین موضوع ملتهبی را با ضرباهنگی‌ مناسب و شخصیت پردازی موثر همراه کند.

به گزارش گروه فرهنگ خبرگزاری آنا،  «ناتور دشت» به کارگردانی محمدرضا خردمندان و تهیه کنندگی  مهدی فرجی با وام گرفتن از قصه ای واقعی که در  بهار ۱۴۰۳ در روستای «یلی بدراق» از توابع شهرستان کلاله استان گلستان رخ داد، روایت ملتهب و مهیجی را روی پرده برده است. «یسنا» کودک چهار ساله کلاله‌ای عصر روز یکشنبه نهم اردیبهشت امسال هنگامی که خانواده اش در مزرعه کشاورزی مشغول کار بودند از کنار مزرعه مفقود شد و عصر پنجشنبه سیزدهم اردیبهشت پیدا شد. اتفاقی که به واسطه اطلاع رسانی اهالی منطقه در فضای مجازی و بسیج عمومی مردم مناطق مختلف کشور و البته پایان‌خوش آن، وجوه خبری قابل توجهی داشت.

بنابراین فیلم از حیث تازگی سوژه و درگیر بودن افکار عمومی با آن، از آثار مشابه خود یک‌ گام به پیش است.با این حال فیلمساز نتوانسته این تازگی و چنین موضوع ملتهبی را با ضرباهنگی‌ مناسب و شخصیت پردازی موثر همراه کند. از سوی دیگر، خردمندان  در برقراری نستبی متعادل بین قصه اصلی یعنی گم شدن «یسنا» و خرده داستان مربوط رابطه «آیهان» (میرسعید مولویان) و احمد پیران(هادی حجازی فر) کامیابی چندانی نداشته است. از سوی دیگر جایگاه دو شخصیت فرعی داستان یعنی حلما (شبنم قربانی) و پدرش (بابک کریمی) هم چنین وضعیتی دارند و نمی‌توانند در پیشبرد قصه نقش تعیین کننده ای داشته باشند.

با این حال فیلم توانسته فضای مربوط به جغرافیای استان گلستان و مزارع پنبهو ذرت و کلزا و البته دکورهای قابل قبولی مثل خانه های روستایی واصطبل اسب های مسابقه را به خوبی ارائه کند. ضبط سکانس های شلوغ جستجو برای دختربچه در مزرعه خوب از کار در آمده است و می‌تواند مخاطب را همراه کند.

بازی سعید مولویان که پیش از این با فیلم های «تومان» و «جنگل پرتقال» توانایی های خود بر پرده سینما را نشان داده بود، نکته قوت این فیلم است؛ هرچند اگر شخصیت پردازی بهتری درباره آن صورت می‌گرفت می‌توانست در پیشبرد قصه تأثیرگذاری بیشتری داشته باشد. مولویان توانست با شناخت کافی از شخصیتی که با پیشینه ای تلخ و سخت، روحیه ای شکننده و مشوش دارد عصبیت او را به خوبی به تصویر بکشد. استفاده به اندازه و به موقع از تیک عصبی و شیوه ادای دیالوگ ها شکنندگی او را به خوبی نشان داده است.هادی حجازی فر و سعید آقاخانی نیز به عنوان شخصیت هایی که حامل رازی مگو و سخت هستند بازی استاندارد و قابل قبولی داشتند؛  اما شاید علی مصفا در نقش «بایرام» وصله ناجوری بود که نتوانست خشونت، بی رحمی و منفعت طلبی این شخصیت را به خوبی نمایندگی کند.

در مجموع « ناتورر دشت» در قامت یک تریلر روان شناختی اجتماعی ( آن گونه که کارگردانش در نشست خبری مدعی شد) نمی تواند پاسخگوی توقع مخاطبان باشد با این حال توانایی بازیگرانش به ویژه میرسعید مولویان، هادی حجازی فر،سعید آقاخانی و سید علی صالحی جور شخصیت پردازی ناقص و برخی حفره های فیلمنامه را پر کرده است.

 

انتهای پیام/

ارسال نظر
گوشتیران
قالیشویی ادیب
رسپینا