سیر تا پیاز هوشمندسازی کشاورزی

به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری آنا، امروزه در بسیاری از کشورهای دنیا تعداد زیادی از کشاورزان به ویژه در مناطق روستایی برای کشت، کوددهی، مقابله با آفات و برداشت محصولات به تجربیاتی متکی هستند که از نسلهای قبل تا به امروز منتقل شده است. از آنجایی که در گذشته تجهیزات دقیقی برای بررسی تکنیکهای مختلف کشاورزی وجود نداشته، تکنیکهای تجربی نمیتوانند بیشترین بازدهی را داشته باشند.
به واسطه همین وضعیت است که پیوند فناوری و کشاورزی ضروریتر از همیشه به نظر میرسد. «کشاورزی هوشمند» کلید واژهای است که در سالهای اخیر بیشتر گسترش پیدا کرده است تا بل با تسهیل کارهای کشاورزی و کمک به کاهش استفاده از نیروی انسانی به افزایش کیفیت و کمیت محصولات کشاوری بینجامد.
کشاورزی هوشمند به استفاده از ابزارهای پیشرفتهای مانند سنسورها، سیستم هوشمند آبیاری، رباتها و غیره برای افزایش کارایی فرایندهای کشاورزی شامل کاشت، داشت و برداشت اشاره دارد.
به گزارش آنا، هوشمندسازی و ارتقای بهرهوری با بهرهگیری از فناوریهای پیشرفته یکی از رویکردهای اصلی در توسعه صنعتی به شمار میآید. در سالهای اخیر، توسعه و کاربردیسازی فناوریهای نوین در حوزههای مختلف نظیر کشاورزی در اسناد بالادستی کشور مورد تأکید قرار گرفته است که از جمله آنها میتوان به اسناد برنامه هفتم توسعه و تأسیس سازوکارهای مرتبط با هوش مصنوعی در کشور اشاره کرد.
ارتقای بهرهوری از منابع محدود خاک و آب، افزایش بازدهی و طول عمر تجهیزات، کاهش هزینههای نگهداری، افزایش بهرهوری نیروی انسانی، کاهش اتلاف انرژی و منابع در فرایندهای مختلف، کاهش خطا و حذف خطای انسانی و صرفهجویی در هزینههای زمانی و مالی نمونهای از نتایج هوشمندسازی است.
کشاورزی مزارع هوشمند با استفاده از تجهیزات و فناوریهای مختلفی انجام میشود که برای جمعآوری داده یا انجام کارهای دشوار مورد استفاده قرار میگیرند. برخی از تجهیزات مورد استفاده در کشاورزی مدرن و هوشمند عبارتند از:
- سنسورهای مختلف شامل سنسور رطوبت خاک (برای اندازه گیری رطوبت خاک و تعیین زمان مناسب آبیاری)، سنسور هوا (برای پیشبینی شرایط جوی)، سنسورهای الکتروشیمیایی (برای اندازهگیری سطح مواد مغذی خاک) سنسور نور، دما و غیره.
- تجهیزات آبیاری هوشمند
- ماشین آلات هوشمند کشاورزی مانند تراکتورهای مجهز به GPS یا دروگرهای خودکار
- پلتفرم نرمافزاری که دادهها را از حسگرها و تجهیزات مختلف دریافت میکند و پس از آنالیز در اختیار کشاورزان قرار میدهد
- پهپادهای مورد استفاده برای نقشهبرداری، سمپاشی، نظارت بر مزرعه و غیره
- تجهیزات کنترل دما، رطوبت و تهویه در گلخانهها یا سایر محیطهای کشاورزی تحت کنترل.
با توجه به ویژگیهای ذاتی حوزه کشاورزی در ایران، بهرهگیری از توانمندی شرکتهای فناور برای ارائه خدمات و محصولات در حوزه کشاورزی با چالشهای متنوعی روبهرو است.
همچنین ویژگیهای بازیگران حوزه کشاورزی از نظر توان مالی، سطح زیر کشت، زیرساختهای کشاورزی و حوزه فعالیت تخصصی بسیار متفاوت است. در ارتقای سطح استفاده از فناوریهای پیشرفته هوشمندسازی و رفع موانع و مشکلات پیش روی افزایش بهرهوری در کشاورزی، دو مانع اساسی وجود دارد.
مانع اول، فاصله تاریخچه و در نتیجه میزان بلوغ صنایع موجود به عنوان پذیرنده فناوری و شرکتهای دانشبنیان و فناور بهعنوان صاحبان و ارائه دهندگان فناوری است.
مانع دوم، تفاوت زیستبوم شرکتهای فناور و دانشبنیان با محیط کسبوکار مجموعههای صنعتی است که هرکدام واسطها و تسهیلگران متفاوتی برای ایجاد ارتباط در زیستبومهای خود دارند.
بنابراین، برای ایجاد ارتباط مؤثر باید هم به نگاشت نهادی و ارائه راهکارهایی در زمینه ارتباط آنها توجه شود و هم از نظر ترجمه زبان عرضه و تقاضای فناوری بین ارائه دهنده و گیرنده فناوری با زیستبومهای متفاوت تمهیداتی اندیشیده شود.
در حوزه کشاورزی مجموعههای معدودی برای توسعه هوشمندسازی و همکاری با مجموعههای صنعتی و کشت وصنعت شکل گرفتهاند و شرایط فعلی هنوز با تحقق مفهوم هوشمندسازی کشاورزی فاصله دارد.
یکی از شاخصهای اصلی برای حرکت به سمت هوشمندسازی کشاورزی، تعیین بهره بردار کلیدی حوزه کشاورزی است. این بهرهبردار کلیدی میتواند از کشاورزان خرد تا مجموعههای بزرگ کشت وصنعت کشور باشد.
با توجه به ویژگیها و الزامات حوزه هوشمندسازی و همچنین واقعیتهای مرتبط حوزه کشاورزی در کشور، تمرکز آغازین فعالیتهای هوشمندسازی کشاورزی میتواند مبتنی بر بهرهبرداران بزرگ صنعت کشاورزی صورت پذیرد. البته چالشهایی نیز در این مسیر وجود دارد که مهمترین آنها عبارتاند از:
- رویکرد مسئله محور در کشاورزی و مسائل پیچیده چندوجهی در صنعت؛
- بازار رو به گسترش هوشمندسازی کشاورزی و نبود عرضه کننده مناسب؛
- تنوع فناوری و ارتباط بین OT، IT، CT و امنیت و لزوم یکپارچه سازی؛
- عدم توازن بین ارائه کننده خدمات هوشمندسازی و بازار (کشت وصنعتهای بزرگ) از نظر اندازه، توان مالی، توان اجرایی و ...؛
- لزوم ارتقای سطح توانمندی کنشگران زیستبوم هوشمندسازی کشاورزی.
در این راستا ساختاری فراتر از یک فرایند و یا حتی نهاد مورد نیاز است و باید کنشگری اقدام به ایجاد این ارتباط نماید که دارای یک زیستبوم بالفعل (یا بالقوه) برای انجام این راهکارها در حوزه هوشمندسازی کشاورزی باشد.
در نهایت اینکه رویکرد پیشنهادی برای پاسخ به چالشهای مذکور، شکل گیری بازیگران جدیدی است که توانمندی پاسخ گویی به نیازمندیهای مجموعههای بزرگ حوزه کشاورزی را داشته باشند و بتوانند اهداف کلانی نظیر گسترش راهکارهای هوشمندسازی شرکتهای دانشبنیان در مجموعههای بزرگ صنعتی حوزه کشاورزی، توسعه بازار خدمات فعلی شرکتهای بزرگ فاوا به صنایع بزرگ مبتنی بر هوشمندسازی، استفاده بهینه از زیرساختها و توانمندیهای شرکتهای بزرگ فاوا در توانمندسازی صنایع برای پذیرش راهکارهای هوشمندسازی و ایجاد زیست بوم پایدار اقتصادی در زمینه هوشمندسازی کشاورزی در کشور را محقق سازند.
انتهای پیام/