امکان فاصله گرفتن ترامپ از تندروها و آغاز گفتوگو با ایران وجود دارد
به گزارش خبرگزاری آنا، پایگاه تحلیلی «Responsible Statecraft» در گزارشی با عنوان «ترامپ نشان داده که ممکن است با سرپیچی از تندروها با ایران گفتوگو کند»، نوشت: دونالد ترامپ، رئیس جمهور ایالات متحده مشتاق یک توافق سریع برای به نمایش گذاشتن قدرت مصالحه خود است چرا که اکنون پایان سریع جنگ در اوکراین بهشدت غیرمحتمل به نظر میرسد. یک توافق محدود و با الگوبرداری از توافقی که ترامپ در اولین دوره ریاست جمهوری خود با کره شمالی امضا کرد، میتواند به عنوان یک طرح اولیه عمل کند و همانطور که منابع دیپلماتیک ایرانی بر این باورند، در صورت اتخاذ تصمیم سیاسی، این پروسه میتواند ظرف چند هفته آینده آغاز شود.
در ادامه این گزارش آمده است: دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، با مخالفت با گمانهزنیها در مورد از سرگیری کمپین «فشار حداکثری» علیه ایران، ترجیح خود را برای راهحل دیپلماتیک به منظور مدیریت تنشها با تهران اعلام کرد. ترامپ در برنامه «هانیتی» فاکس نیوز در ۲۳ ژانویه گفت که «تنها چیزی» که بر آن اصرار دارد این است که ایران «نمیتواند سلاح هستهای داشته باشد». نکته قابل توجه این است که او هیچ اشارهای به سیاستهای منطقهای ایران یا درگیری این کشور با (رژیم) اسرائیل نکرد و همچنین تمایلی برای بمباران ایران یا تغییر رژیم در آن کشور از خود نشان نداد. با توجه به اینکه خود رهبران ایران بارها تاکید کردهاند که به دنبال سلاح هستهای نیستند، توافق بین واشنگتن و تهران باید کاملاً ممکن به نظر برسد.
در واقع، پس از انتخاب رئیس جمهور اصلاح طلب، مسعود پزشکیان، تهران نیز پیوسته آمادگی خود را برای ورود مجدد به دیپلماسی اعلام کرده است. جواد ظریف، معاون رئیس جمهور در امور راهبردی، که برخی در تهران از او به عنوان فردی که پزشکیان را رئیس جمهور کرد یاد میکنند، در مقالات اخیر برای فارین افرز و اکونومیست، چشم انداز جدید سیاست خارجی ایران را تشریح و هفته گذشته در داووس نیز بر آن تاکید کرد.
با این حال، با وجود اراده سیاسی ظاهری هر دو طرف، مسیر دستیابی به توافق مسیری سرراست نیست. فضای امروز به طور قابل توجهی با سال ۲۰۱۵ زمانی که توافق هستهای موسوم به برجام بین ایران و قدرتهای جهانی منعقد شد، متفاوت است.
پس از خروج ترامپ از برجام در سال ۲۰۱۸ و شکست بایدن در بازگرداندن آمریکا به توافق، ایران به طور پیوسته برنامه هستهای خود را پیش برده است. این پیشرفت شامل غنیسازی اورانیوم تا ۶۰ درصد، سطحی که امکان غنیسازی سریع تا ۹۰ درصد (سطح درجه سلاح) را فراهم میکند و نصب سانتریفیوژهای پیشرفتهتر است. به گفته کلسی داونپورت، کارشناس هستهای، ایران اکنون میتواند مواد کافی، پنج تا شش بمب را در حدود دو هفته تولید کند. (جمهوری اسلامی ایران همواره هرگونه تلاش برای تولید، نگهداری و یا استفاده از سلاح هستهای را تکذیب کرده است.)
نویسنده این مطلب در ادامه ادعا میکند که نگرانیها در مورد این تحولات با دسترسی محدود آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) به ایران از سال ۲۰۲۱ تشدید میشود و خطر پراکندگی بدون نظارت مواد هستهای به سایتهای مخفی را افزایش میدهد. (لازم به ذکر است که بازرسیهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی از تاسیسات هستهای ایران کماکان ذیل عضویت ایران در ان. پی. پی ادامه دارد.)
آنچه مسائل را پیچیدهتر میکند، تغییر در گفتمان هستهای ایران است. خط رسمی همچنان این است که تهران به دنبال تسلیحات هستهای نیست و فتوای رهبر ایران به عنوان یک فرمان دینی مبنی بر منع تولید سلاحهای هستهای هنوز به قوت خود باقی است. با این حال، برخی بر این باورند که برخی از تحولات منطقهای، انگیزههای قدرتمندی را برای ایران در جهت ایجاد بازدارندگی هستهای ایجاد کرده است. مقامات و سیاست گذاران ایرانی اکنون آشکارا به احتمال بازنگری در دکترین هستهای ایران اشاره میکنند. اظهارات ستیزه جویانه بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم اسرائیل برای حمله مستقیم به جمهوری اسلامی ایران (با کمک آمریکا، چون اسرائیل به تنهایی چنین قابلیتی را ندارد) فقط تهران را تشویق میکند که این مسیر را ادامه دهد. مذاکرات فنی بر سر برنامه هستهای ایران با توجه به وضعیت پیشرفته برنامه هستهای طولانی خواهد بود که باید در آن به نگرانیهای امنیتی ایران - در کنار دیگر بازیگران خاورمیانه - توجه شود تا انگیزههای دستیابی به بازدارنده هستهای را در وهله اول کاهش دهد.
چهرههای پیشروتر که عمدتاً توسط دولت اصلاحطلب پزشکیان نمایندگی میشوند، طرفدار ارتباط فعالانه با واشنگتن برای شکل دادن به مذاکرات در آینده نزدیک هستند. با این حال مخالفان محافظهکارتر آنها اصرار دارند که از آنجایی که ایالات متحده طرفی بود که برجام را کنار گذاشت، باید اولین قدم را برای جلب اعتماد تهران بردارد. علاوه بر این، این تندروها انگیزه راهبردی کمی در مبادله اهرم هستهای ایران در ازای لغو تحریمها بسیار نامشخص میبینند. در همین حال، محافظه کاران همچنین مطمئن هستند که یک مشارکت استراتژیک با روسیه، به ویژه بندهای آن مربوط به همکاریهای نظامی و امنیتی، میتواند ایران را در برابر حملات آتی اسرائیل و یا ایالات متحده یاری رساند.
به نظر میرسد که طرفداران انتظار برای اقدام ایالات متحده، در حال حاضر، در بحثهای داخلی تهران دست بالا را دارند، اصلاح طلبان، اما بر این باورند که صرفا انتظار برای ارائه پیشنهاد از سوی آمریکا اشتباه و اتلاف وقت است. آنها احتمالاً به درستی ارزیابی میکنند که ترامپ مشتاق یک توافق سریع برای به نمایش گذاشتن قدرت مصالحه خود است چرا که اکنون پایان سریع جنگ در اوکراین بهشدت غیرمحتمل به نظر میرسد. یک توافق محدود و با الگوبرداری از توافقی که ترامپ در اولین دوره ریاست جمهوری خود با کره شمالی امضا کرد، میتواند به عنوان یک طرح اولیه عمل کند و همانطور که منابع دیپلماتیک ایرانی بر این باورند، در صورت اتخاذ تصمیم سیاسی میتواند ظرف چند هفته آینده آماده شود.
نگرانیهای قابل توجه، حتی در میان کسانی که چنین اقدامی را در نظر میگیرند، در مورد امکانپذیری پیگیری اساسیتر چنین معاملهای وجود دارد. با این حال، حتی یک توافق محدود، که در حالت ایدهآل با یک گام بسیار نمادین، مانند دست دادن ترامپ و پزشکیان قابل تحقق است، میتواند به شدت از این رابطه تنش زدایی کرده و زمان و فضای سیاسی برای مذاکره را فراهم کند تا در نهایت یک توافق پایدار و اساسی که به برنامه هستهای ایران، رفع تحریمها و حتی وضعیت منطقهای گستردهتر میپردازد، به امضا برسد.
در حالی که دیپلماسی با ایالات متحده هنوز در مرحله کشف و شهود است، ایرانیها قبلاً با اتحادیه اروپا و E ۳ (بریتانیا، فرانسه، آلمان) تعامل داشتهاند. تهران هیچ امیدی ندارد که اتحادیه اروپا/E ۳ بخواهد یا بتواند به تنهایی برجام را احیا کند، بدون آمریکا هدف از این نشستها جلوگیری از بازیهای مخربتر از جمله بازگرداندن تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران قبل از پایان ضرب الاجل در اکتبر ۲۰۲۵ است. انگلیس و فرانسه به عنوان اعضای شورای امنیت سازمان ملل میتوانند از اسنپ بک استفاده کنند در حالی که آنها قابلیت وتو در این پرونده نیز ندارد.
با این حال، این مذاکرات میان ایران و اروپا همچنین به منظور این است که به واشنگتن نشان دهد که تهران در مورد توافق جدی است. راه رسیدن به برجام اولیه نیز در ابتدا با مذاکرات ایران با سه گانه اروپایی هموار شد که ایالات متحده در مرحله بعدی به آن ملحق شد. ایالات متحده انگیزه آشکاری برای پیوستن به مذاکرات اساسی در قالب چندجانبه دارد، در غیر این صورت، اگر صرفاً در مسیری دوجانبه با ایران درگیر شود، این خطر وجود دارد که E ۳، از ترس کنار گذاشته شدن از توافق بالقوه بین واشنگتن و تهران، با فعال کردن اسنپ بک، نقش یک بازیگر مخرب را ایفا کنند به ویژه که روابط بین ایالات متحده و اتحادیه اروپا به سمت آبهای ناشناخته کشیده میشود.
یک توافق دوجانبه محدود که میتواند تنشها بین ایالات متحده و ایران را کاهش دهد و به دنبال آن مذاکرات چندجانبه عمیقتر شامل امضاهای اولیه برجام، واقعبینانهترین راه رو به جلو به نظر میرسد.
انتهای پیام/