سواد سلامت، گمشده اصلی در بحرانهای بهداشتی
گروه سلامت خبرگزاری آنا-حسین دزفولی؛ سواد سلامت بهعنوان توانایی درک، تحلیل، و بهکارگیری اطلاعات بهداشتی، نقشی کلیدی در ارتقای سلامت فردی و اجتماعی دارد. در ایران، این مفهوم اگرچه بارها در برنامههای سیاستگذاری و رسانهها مطرح شده، اما بهنظر میرسد که هنوز جایگاه واقعی خود را نیافته است. پاندمی کرونا نمونهای روشن از تأثیرات کمبود سواد سلامت در جامعه بود؛ از شایعات بیاساس درباره درمانهای خانگی گرفته تا مقاومتهای گسترده در برابر واکسیناسیون.
سواد سلامت چیست و چرا اهمیت دارد؟
سواد سلامت به توانایی افراد در کسب و فهم اطلاعات ضروری بهداشتی و استفاده از آنها در تصمیمگیریهای مربوط به سلامت گفته میشود. این مفهوم تنها به یادگیری مفاهیم بهداشتی محدود نمیشود، بلکه مهارتهایی، چون ارزیابی اطلاعات، شناخت منابع معتبر و تصمیمگیری آگاهانه را نیز دربرمیگیرد.
در ایران، بسیاری از افراد با اطلاعات پایه سلامت آشنا نیستند. این وضعیت، نهتنها ریشه در نظام آموزشی و عدم آموزش مهارتهای زندگی دارد، بلکه به ضعفهای موجود در سیستم اطلاعرسانی عمومی نیز مرتبط است. در مواقع بحران این کمبود به وضوح آشکار میشود. رفتارهایی مانند خرید و ذخیره بیرویه داروهای غیرضروری یا باور به درمانهای نادرست، نشان از فاصله عمیق بین اطلاعات علمی و باورهای عمومی دارد.
تأثیر سواد سلامت بر مدیریت بحرانهای بهداشتی
بحرانهای بهداشتی مانند پاندمیها، نیازمند واکنش سریع، هماهنگی مؤثر و اعتماد عمومی هستند. در این شرایط، سواد سلامت بهعنوان ابزاری کلیدی میتواند از گسترش شایعات، ترس بیمورد و رفتارهای خطرناک جلوگیری کند. برای مثال، در کشورهایی که برنامههای آموزش سلامت قویتری داشتند، مردم واکنش منطقیتری به محدودیتهای اجتماعی و واکسیناسیون نشان دادند.
در ایران، اما عدم آگاهی کافی باعث شد که بسیاری از مردم در برابر توصیههای بهداشتی مقاومت کنند. کمپینهای اطلاعرسانی نتوانستند با زبانی ساده و قابلفهم پیامهای خود را منتقل کنند. از سوی دیگر، نبود اعتماد عمومی به منابع رسمی نیز نقش بسزایی در تشدید این مشکل داشت. در نتیجه، بسیاری از مردم به اطلاعات نادرست در شبکههای اجتماعی یا شایعات محلی اعتماد کردند.
چالشهای ساختاری در ارتقای سواد سلامت
یکی از مهمترین موانع ارتقای سواد سلامت در ایران، نبود برنامهریزی منسجم و بلندمدت است. نظام آموزشی کشور، که باید نقشی محوری در آموزش مفاهیم سلامت ایفا کند، همچنان به روشهای سنتی و نظریهمحور وابسته است. در این سیستم، به دانشآموزان اطلاعاتی درباره بیماریها داده میشود، اما مهارتهای عملی مانند جستجوی اطلاعات معتبر یا مدیریت استرس در بحرانها آموزش داده نمیشود.
از سوی دیگر رسانههای جمعی بهجای تمرکز بر ارائه اطلاعات دقیق و علمی، اغلب به انتشار محتواهای جنجالی و هیجانی میپردازند. این مسئله باعث شده که مردم در مواقع بحران بهراحتی تحت تأثیر شایعات قرار بگیرند؛ بنابراین رسانهها باید امکان دسترسی به اطلاعات قابل اعتماد را به شکلی که برای همه مردم قابل درک و عملی باشد، فراهم کنند.
علاوه بر این، عدم دسترسی عادلانه به آموزش سلامت برای گروههای محروم مانند ساکنان مناطق روستایی یا افراد کمسواد، شکاف عمیقی در جامعه ایجاد کرده است. بدون شک برآورده ساختن نیازهای سواد سلامت محرومترین و حاشیه نشینترین جوامع میتواند پیشرفت در کاهش نابرابری در سلامت و فراتر از آن را تسریع بخشد.
مسئولیت پذیری جامعه در چالشهای بهداشتی
و درپایان اینکه سواد سلامت، گمشدهای است که باید در اولویت سیاستگذاریهای بهداشتی کشور قرار گیرد. اگرچه بحرانهایی مانند پاندمی کرونا ضعفهای جدی در این زمینه را آشکار کردند، اما این بحرانها فرصتی برای یادگیری و اصلاح نیز فراهم کردند.
همچنین با سرمایهگذاری در آموزش و اطلاعرسانی، میتوان جامعهای آگاهتر، مقاومتر و مسئولتر در برابر چالشهای بهداشتی ساخت. چرا که ارتقای سواد سلامت در جمعیتها زمینهای را فراهم میکند که شهروندان بر اساس آن، نقش فعالی در بهبود سلامت خود داشته و در فعالیتهای اجتماعی مشارکت میکنند و تنها در این صورت است که میتوان امیدوار بود که در بحرانهای آینده، مردم ونظام سلامت کشور عملکرد بهتری داشته باشند.
انتهای پیام/