سوژه جذابی که تلف شد!
به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا، مستند «پرواز در مه» یکی از آثار مورد انتظار جشنواره هجدهم سینما حقیقت بود که در بخش ویژه این جشنواره به اکران درآمد، اثری به کارگردانی مجتبی امینی که به آخرین روز حیات آیتالله سید ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور فقید کشورمان و سقوط هلی کوپتر حامل ایشان میپرداخت.
حادثه سقوط هلی کوپتر رئیس جمهور و همراهانش، بدون شک یکی از تلخترین اتفاقات سالها اخیر است، رویدادی که نه فقط مردم ایران که برای ساعاتی توجه تمام دنیا را به سمت خود جلب کرد. باتوجه به اینکه هنوز مدت زمان زیادی از آن روز نگذشته و مردم به خوبی اتفاقات و جزئیات آن روز، اخبار و حواشی و موارد مختلف مربوط به آن را حفظ هستند، رفتن به سمت این سوژه بدون تصاویر جدید و اطلاعات متفاوت با آن ایام، یک اشتباه بزرگ بود.
امینی برای ساخت مستند «پرواز در مه» تلاش کرده بود این اشتباه را انجام ندهد، اما در نهایت خروجی کار، خروجی قابل دفاعی نیست. او پیش از اکران مدعی شده بود که ۵۰ درصد تصاویر مربوط به این اثر، تصاویر جدید از روز آخر حیات شهید رئیسی است و چیزهایی است که مردم برای اولین بار در این مستند میبینند. این ادعا از نظر تکنیکی! درست بود، بسیاری از این تصاویر جدید بود ولی تصاویری نبود که ارزش افزودهای به این اتفاق اضافه کند.
مثلا اینکه کارگر یکی از معادن نزدیک به حادثه سقوط با تلفن همراهش فیلمی از پرواز هلی کوپترها گرفته باشد، یا دیگر همراهان رئیس جمهور در هلیکوپترهای دوم و سوم تصاویری از ابرهای آن منطقه تهیه کرده باشند، چیزی نبود که مخاطب این اثر به دنبال آن بود. این مستند شاید ۴۰-۵۰ سال دیگر به درد کسانی بخورد که آن روز را به خاطر نمیآورند، یا اصلا به دنیا نیامده بودند و با استفاده از تصاویر آن میتوانند وقایع روز سقوط را درک کنند، وگرنه برای مخاطب امروز که همین چند ماه پیش این حادثه را از سر گذرانده است، هیچ نکته ویژهای نداشت. یعنی حتی اگر شخصی در روز سقوط شبکه خبر را به طور کامل پیگیری کرده باشد، اگر نگوییم بیشتر، قطعا هماندازه چیزی که این مستند به مخاطبش میدهد، اطلاعات دست اول دارد.
چرا موسیقی آژانس؟!
به جز این، کج سلیقگی بزرگ امینی استفاده از موسیقی فیلم «آژانس شیشهای» است. دلیل اینکه دبیر سابق جشنواره فیلم فجر، برای مستندش که موضوع آن سقوط هلی کوپتر رئیس جمهور است، از قطعه محبوب مجید انتظامی استفاده کرده، حقیقتاً مشخص نیست. اینکه فیلمساز با استفاده از این موسیقی که به گوش هر مخاطبی آشناست، سعی داشته چه چیزی بگوید، از آن دست پرسشهاست که خود امینی باید پاسخ دهد. البته بد نیست از استاد انتظامی هم سوال کنیم که این انتخاب با هماهنگی ایشان صورت گرفته یا امینی بدون رخصت از موسیقی «آژانس شیشهای» برای مستندش استفاده کرده است.
به این موارد استفاده بیش از حد فیلمساز از تصاویر جلسات کاری رئیس جمهور در سفر به شمال غرب کشور را هم اضافه کنید. تصاویری که بودنشان کمکی به پیشبرد قصه مستند نمیکند، و نشان دادنشان دلیل توجیه کنندهای ندارد.
در نهایت میتوان گفت که مجتبی امینی، با پرداختن نصفه و نیمه به این سوژه خاص، آن هم بدون نقشه و ایده جذابی یک موقعیت خوب را هدر داده است. صرفا استفاده از مدیر روابط عمومی ریاست جمهوری به عنوان سوژه اصلی برای شرح ماوقع و گفتگو با برخی از همراهان رئیس جمهور سادهترین و دم دستیترین ایده برای پرداخت به این سوژه ملتهب و پرمخاطب است. به این موارد استفاده از مصاحبههای آرشیوی برخی از همراهان رئیس جمهور را هم اضافه کنید تا ببینید که این فیلمساز با چه ایدههایی این سوژه را تلف کرده است. اینکه برخی از اخبار و اتفاقات مربوط به آن روز اصلا در مستند وجود نداشت را هم به این وضعیت اضافه کنید.
مستند «پرواز در مه» به موضوع مهمی میپردازد ولی نوع پردازش به آن موضوع بسیار ضعیف است و کاش تهیهکننده «گاندو» اجازه میداد یک مستندساز حرفهای با نگاهی حرفهای به این سوژه بپردازد.
انتهای پیام/