برای روایت دقیق، باید بیطرف بود/ دسترسی به اسناد خارجی آسانتر از داخلیها بود
به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا، مستندهای جنگی، یکی از محبوبترین ژانرهای مستند در سراسر دنیا هستند. مخصوصاً مستندهایی که دههها پس از اتمام جنگهای بزرگ ساخته میشوند و فیلمساز با طیب خاطر و دستانی باز، تمامی اسناد و مدارک مربوط به مراحل مختلف آن جنگ را بررسی میکند و اثرش را میسازد.
در کشور ما نیز مستندهای زیادی با محوریت هشت سال دفاع مقدس ساخته شده است، سوژهای که هنوز هم برای بسیاری از مستندسازان جذاب است و سالانه آثار زیادی با این موضوع تولید میشود. باتوجه به طولانی بودن مدت زمان جنگ بین ایران و عراق، سوژه برای پرداخت در این خصوص زیاد است و به همین دلیل مستندسازان هرکدام از زاویه دید خود به این رویداد مهم تاریخی میپردازند، عدهای روی عملیاتهای خاص تمرکز میکنند، بعضی با ساخت مستند پرتره به قهرمانان شهیر یا بعضاً گمنام جنگ میپردازند و گروهی دیگر به دنبال پاسخ دادن به سوالات بنیادین درخصوص جنگها هستند.
فیلم مستند «خط القعر» که امسال در جشنواره سینما حقیقت به اکران درمیآید، نماینده اثری از سومین گروه مستندسازان است و فیلمی است که میخواهد یک پرسش بزرگ را پاسخ دهد، «چه کسی جنگ را آغاز کرد؟» در طول سالهای اخیر همواره این مسئله مطرح بوده که جنگ بین ایران و عراق به واسطه طمع صدام به وجود آمد و او که شرایط کشور ما را پس از انقلاب برای حمله مناسب میدید از این وضعیت نهایت استفاده را برد و به ایران حمله کرد. اما در یکی دو سال اخیر با ساخت مستندهایی در شبکههای ماهوارهای تلاش شده این ماجرا طور دیگری روایت شود. چیزی که در این مستندها روی آن تاکید میشده، رفتارهای خلاف عرف و قانون بین المللی از جانب ایران بوده که باعث شده جنگ به وجود بیاید و صدام برای تلافی این رفتار به ایران حمله کرده است.
مستند «خط القعر» به کارگردانی فرشاد اکتسابی تلاش کرده این مسئله را به طور شفاف بیان کند و به تصویر بکشد، آن هم با استفاده از منابع داخلی و خارجی. به بهانه اکران این فیلم در پردیس سینمایی چارسو، با کارگردان مستند «خط القعر» گفتوگو کردیم.
اکتسابی در ابتدا با اشاره به این مسئله که ساخت این مستند نزدیک به سه سال زمان برد، درباره چالشهای ساخت مستندی در حوزه جنگ گفت: در راه ساخت این اثر چند چالش بزرگ وجود داشت. اولین مورد این بود که من، چون قصد داشتم یک نگاه بیطرفانه به آغاز جنگ داشته باشم، سعی کردم عرق خودم به عنوان ایرانی را تاحدودی کنترل کنم. برای این مسئله در کنار منابع داخلی از منابعی خارجی هم استفاده کردم تا ببینم طرف مقابل این موضوع را چطور واکاوی و تحلیل کرده است.
گرفتاریها برای رسیدن به اسناد داخلی و خارجی
وی افزود: چالش بعدی دستیابی به این منابع بود. فارغ از مراکز اسنادی که در ایران بود و به آنها مراجعه کردم، به مراکز اسناد خارج از کشور هم مراجعه و سندهایی هم جمعآوری کردم. چالش سوم گستردگی موضوع از حیث پژوهش بود که این بخش خیلی وقت من را گرفت. تلاش داشتم بتوانم تا جایی که میشود حق مطلب را ادا کنم به همین دلیل پژوهش و تحقیق باتوجه به رویکرد و نگاهی که داشتم، یک سال زمان برد. من صرفا به منابع داخلی مراجعه نکردم و سعی کردم از تاریخ شفاهیهای تصویری هم که در دسترس بود استفاده کنم، مثلا برخی از سران حزب بعث یا دست اندرکاران آن رژیم که هنوز هم هستند و مصاحبههایی از آنها تهیه شده، من از این موارد نیز استفاده کردم.
این مستندساز درخصوص منابع خارجی مربوط به این اثر هم گفت: سایت پژوهشکده ویلسون در واشتنگتن که زیر نظر وزارت دفاع آمریکاست، اسناد زیاد و فایلهای صوتی مهمی از صدام داشت. نسخه صوتی و مکتوب جلسات صدام با اعضای حزب بعث و امرای ارتش قبل از وقوع جنگ در این سایت بود که از آن فایلها اطلاعات زیادی به دست آوردم. همچنین به سایت مرکز اسناد امارات و قطر هم سر زدم که اسناد خیلی خوبی از MI6 انگلستان داشتند. در حقیقت جور کردن اسناد از منابع خارجی خیلی راحتتر از منابع داخلی بود.
وی افزود: در ایران برای رسیدن به هر سندی باید معرفینامه میبردم و نامههای اداری را دست به دست میکردم و بعد از رسیدن نامهها میبایست از بخش حراست یا اطلاعات آن مرکز من را ارزیابی میکردند که کی هستم و این مستند را برای کجا میسازم. ولی برای منابع خارجی خیلی راحت وارد سایت میشدم و براساس کیلدواژه اسنادی که میخواستم پیدا کردم، اسناد با کیفیتهای عالی و تصاویری از اصل سند همراه با توضیحات در اختیار کاربر قرار داشت و بدون هیچ مشکلی به این فایلها دسترسی داشتم.
کارگردان مستند «خط القعر» اضافه کرد: اسنادی که در راه تولید این مستند دیدم بارها و بارها من را شگفت زده میکرد. موضوع آغاز جنگ ایران و عراق، همواره یک طرفه به قاضی رفته مطرح شده است. اگرچه من در پایان پژوهش و در پایان فیلم به این نتیجه رسیدم که آغازگر جنگ عراق و صدام بوده، ولی ورود کردن به جزئیات این مسئله باید با استفاده از اسناد هر دو طرف باشد. در کشور ما هر بار در مناسبتهایی مثل هفته دفاع مقدس، تلویزیون برنامههایی پخش میکند و فقط یکسویه به قاضی میرود. در صورتی که مسئله عجیبی و میتوان همه اسناد را با مردم در میان گذاشت و نباید هر چیز را صفر و یکی نگاه کرد. از طرف دیگر اسنادی وجود دارد که شبکههای معاند براساس این اسناد خوانش خودشان را از چگونگی آغاز این رویداد بیان میکنند، خوانشی که در راستای تفکرات و سیاستهای خودشان است. درحالی که استناد فقط به بخشی از اسناد کار درستی نیست و باید همه موارد را دید.
برای تحلیل درست باید بی طرف بود
وی با اشاره به شیطنتهای رسانهای در این خصوص ادامه داد: برخی شبکههای خارجی مثل «من و تو» با خوانش بخشی از اسناد مستندهایی میساختند و طوری بیان میکردند که گویا ایران متولی جنگ بوده و بسیاری از مردم نیز این شبکهها را دنبال میکردند. یعنی طوری اسناد را پشت هم میچیدند که اینطور به مخاطب القا کنند، در حالی که آنها نیز به نوعی یک طرفه به قاضی میرفتند و اسناد مربوط به آغاز جنگ را باید در کنار هم مورد تحلیل و واکاوی قرار داد. همانطور که در این مستند انجام دادیم و در نهایت باتوجه به بررسیهایی که صورت گرفت میتوان گفت صدام و حزب بعث جنگ هشت ساله با ایران را آغاز کرد. البته من در فیلم میگویم چه مشکلات و اتفاقاتی هم در کشور ما باعث شد به صدام کمک کند که بیشتر به خواسته و اهدافش برسد.
این مستندساز با اشاره به جزئیات «خط القعر» عنوان کرد: نقطه آغازین این مستند دوران صفوی است. از آن دوران اقلیم امروز عراق که در سیطره عثمانی بود همیشه دچار مناقشه بوده و این مناقشه طی دورههای تاریخی و حاکمان مختلف باقی مانده است. منتها در سالهای پس از انقلاب ۵۷ و با قدرت گرفتن صدام حسین در عراق، حزب بعث این جنگ را آغاز کرد. ما مناقشات دامنهداری از گذشته داشتیم که رود اروند یا شط العرب به عنوان مرز تعیین شده است. درواقع در همه جای دنیا قوانین مرزی اینگونه است که اگر رودخانهای بین دو کشور باشد، مرز این دو کشور خط القعر رودخانه است تا هر دو کشور از موهبت این رودخانه استفاده کنند. کشتیها هم نباید از خط القعر به حریم مرزی کشور دیگر ورود کنند.
وی افزود: در ایران تا قرنها خط مرزی ما ساحل ایران بود، به جز یک منطقه شش کیلومتری در آبادان به دلیل بارکشی نفتی و مواردی از این دست و اگر هم قرار بود کشتیهای ایرانی از حق کشتیرانی استفاده کنند، نمیتوانستند با پرچم برافراشته کشورشان حرکت کنند و اجازه این کار را نداشتند. تا اینکه در سال ۱۹۷۵ قراردادی بین شاه و دولت بعث امضا شد که این مرز تغییر کرد و اوضاع به نفع ایران شد. این قرارداد هم داستانهای زیادی داشت و در حقیقت به خاطر نزاعی که دولت عراق با کردها در شمال داشت و ایران از آنها حمایت میکرد، به امضا رسید. اما این قرارداد چند سال دوام نیاورد و صدام وقتی به قدرت رسید این قرارداد را که معتقد بود در موضع ضعف امضا شده پاره کرد و گفت شرایط ایران دیگر مثل قبل نیست و به دلیل شرایط اجتماعی و سیاسی و اتفاقات پس از انقلاب همه چیز فرق کرده است. صدام از شرایط بد ایران سواستفاده و جنگ هشت ساله را آغاز کرد.
انتهای پیام/