دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
12 آذر 1403 - 16:01
فلسفه برای کودک ۴۲؛

بقراط و خودشناسی

بقراط و خودشناسی
یکی از راه‌های خودشناسی سوال پرسیدن است. بقراط همیشه سوال می‌پرسید و به دنبال جواب آن بود. او می‌گفت که هیچ سوالی بی‌معنی نیست و هر سوال ما را به شناخت بیشتری از خودمان نزدیک می‌کند.
کد خبر : 944190

خبرگزاری آنا- آزاده پورحسینی: سلام! امروز می‌خواهیم درباره یک مرد خیلی بزرگ به نام بقراط صحبت کنیم. او پزشکی معروف بود. به بقراط، پدر علم پزشکی نیز می‌گویند. او فیلسوفی بزرگ بود که چیز‌های زیادی درباره سلامتی و زندگی می‌دانست. یکی از چیز‌هایی که او خیلی به آن اهمیت می‌داد، خودشناسی بود. حالا بیایید ببینیم خودشناسی چیست و چرا مهم است؟

خودشناسی یعنی اینکه ما خودمان را بهتر بشناسیم. یعنی بفهمیم که چه کسی هستیم، چه چیز‌هایی را دوست داریم و چه چیز‌هایی را دوست نداریم.
وقتی خودمان را بهتر بشناسیم، می‌توانیم تصمیم‌های بهتری بگیریم. مثلاً می‌دانیم که چه کار‌هایی ما را خوشحال می‌کند و چه کار‌هایی نه.
بقراط می‌گفت که باید از خودمان سوال بپرسیم. مثل اینکه: "من چه کسی هستم؟ " یا "من چه چیزی را دوست دارم؟ " این سوالات به ما کمک می‌کنند تا خودمان را بهتر بشناسیم.

بقراط به فکر کردن خیلی اهمیت می‌داد. او می‌گفت که وقتی ما درباره‌ی خودمان فکر می‌کنیم. می‌توانیم به جواب‌های خوبی برسیم.
او همچنین می‌گفت که باید احساسات خود را بشناسیم. یعنی بفهمیم چرا گاهی خوشحال هستیم، یا ناراحت، علت خوشحالی و یا ناراحتی ما چیست؟
بقراط باور داشت که همه‌ی ما اشتباه می‌کنیم. اما مهم این است که از اشتباهاتمان درس بگیریم و سعی کنیم بهتر شویم.

بقراط و خودشناسی

او می‌گفت که برای سالم بودن، باید هم جسم و هم روحمان را بشناسیم. یعنی باید بدانیم چه غذایی برای بدنمان مفید است و چه چیز‌هایی برای روحمان خوب است.
بقراط تأکید می‌کرد که ارتباط داشتن با دیگران هم مهم است. ما باید بفهمیم که دوستان و خانواده‌مان چه تأثیری بر روی ما دارند و چطور می‌توانیم با آنها ارتباط بهتری برقرار کنیم. یکی از موارد مهم دیگر، ساده زندگی کردن است. یعنی نباید خودمان را درگیر چیز‌های پیچیده کنیم. گاهی اوقات، ساده‌ترین راه‌ها بهترین راه هستند.

یکی دیگر از راه‌های خودشناسی سوال پرسیدن است. بقراط همیشه سوال می‌پرسید و به دنبال جواب آن بود. او می‌گفت که هیچ سوالی بی‌معنی نیست و هر سوال ما را به شناخت بیشتری از خودمان نزدیک می‌کند.
او تأکید می‌کرد که باید در لحظه زندگی کنیم و از هر روزمان لذت ببریم. یعنی نباید فقط به آینده فکر کنیم. 
بقراط می‌گفت که یادگیری هیچ وقت تمام نمی‌شود. همیشه چیز‌های جدیدی برای یادگیری وجود دارد و این کمک می‌کند تا خودمان را بهتر بشناسیم.
او به تعادل در زندگی هم اشاره می‌کرد. یعنی باید بین کار، بازی، درس و استراحت تعادل برقرار کنیم. باید برای هرکدامشان زمان کافی و مشخصی را در نظر بگیریم.

بقراط باور داشت که باید به خودمان احترام بگذاریم. وقتی خودمان را دوست داشته باشیم، می‌توانیم به دیگران هم محبت کنیم.
اگر ما خودمان را بشناسیم، می‌توانیم آینده‌ای روشن‌تر بسازیم. یعنی با بهتر شناختن خودمان تصمیم‌های بهتری برای آینده خواهیم گرفت.
بقراط به ما می‌آموزد که خودشناسی یک سفر است. این سفر ممکن است زمان ببرد، اما هر قدمی که برمی‌داریم، ما را به فرد بهتری تبدیل می‌کند. بنابراین، بیایید همیشه تلاش کنیم تا خودمان را بهتر بشناسیم و از زندگی لذت ببریم.

ایستگاه فکر
۱-اگر بخواهی به کسی که تو را نمی‌شناسد بگویی که کی هستی، چه چیز‌هایی درباره‌ی خودت می‌گویی؟
۲-آیا کار خاصی وجود دارد که وقتی آن را انجام می‌دهی، احساس کنی واقعا خودت هستی؟

داستان کوتاه
روزی روزگاری در یک دهکده کوچک، پسری به نام احمد زندگی می‌کرد. احمد پسر کنجکاوی بود و همیشه سوالات زیادی از دنیا و خودش داشت. اما او نمی‌دانست که واقعاً چه کسی است و چه چیزی او را خوشحال می‌کند.
یک روز تصمیم گرفت به جنگل نزدیک دهکده برود. او شنیده بود که در آنجا یک درخت بزرگ و عجیب وجود دارد که به همه‌ی سوالات پاسخ می‌دهد. 
 او به سمت جنگل رفت و بعد از مدتی به درخت بزرگ رسید. درخت با صدای آرامی گفت: سلام، چه چیزی تو را به اینجا آورده است؟
احمد کمی خجالت کشید و گفت: "من نمی‌دانم چه کسی هستم و چه چیزی مرا خوشحال می‌کند. می‌خواهم خودم را بهتر بشناسم.
درخت لبخند زد و گفت: "برای شناختن خودت، باید چند سوال از خودت بپرسی. 
احمد با دقت گوش داد و درخت ادامه داد: "اولین سوال این است که چه چیز‌هایی را دوست داری؟
احمد فکر کرد و گفت: "من عاشق نقاشی هستم و دوست دارم داستان بنویسم.
درخت گفت: "عالی است! حالا سوال دوم: چه چیز‌هایی تو را ناراحت می‌کند؟

بقراط و خودشناسی
احمد جواب داد: "وقتی دوستانم با هم بازی می‌کنند و من تنها هستم. خیلی ناراحت می‌شوم.
درخت با مهربانی گفت: "سوال سوم این است که چه چیزی باعث می‌شود احساس خوشحالی کنی؟
احمد با شوق گفت: "وقتی با خانواده‌ام وقت می‌گذرانم یا وقتی در طبیعت هستم، خیلی خوشحال می‌شوم.
درخت گفت: "حالا که این سوالات را پاسخ دادی، بهتر می‌توانی خودت را بشناسی. به این فکر کن که چه کار‌هایی می‌توانی انجام دهی تا بیشتر از چیز‌هایی که دوست داری لذت ببری.
احمد کمی فکر کرد و گفت: "می‌توانم بیشتر نقاشی کنم و داستان بنویسم. همچنین می‌توانم با دوستانم درباره احساساتم صحبت کنم.
درخت با لبخند گفت: "دقیقاً! خودشناسی یعنی اینکه بفهمی چه چیزی برایت مهم است و چگونه می‌توانی زندگی بهتری داشته باشی.
بعد از این گفتگو، احمد احساس سبکی کرد. او فهمید که خودشناسی یک سفر است و هر روز باید به خودش توجه کند. با قلبی پر از امید، به خانه برگشت و تصمیم گرفت بیشتر به علایق و احساساتش توجه کند.
از آن روز به بعد، احمد هر روز برای نقاشی کردن و داستان نویسی وقت می‌گذاشت و با دوستانش درباره احساساتش صحبت می‌کرد. او یاد گرفت که خودشناسی نه تنها او را خوشحال‌تر می‌کند، بلکه به او کمک می‌کند تا دوستی‌های عمیق‌تری بسازد؛ و این‌گونه بود که احمد به یک پسر خیلی شاد وبا اعتماد به نفس بالا تبدیل شد. او فهمید که خودشناسی یک سفر هیجان‌انگیز است که هیچگاه تمام نمی‌شود.

انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب