جهان واقعاً چقدر بزرگ است؟

به گزارش خبرگزاری آنا، کیهان به عنوان یکی از بزرگ‌ترین و شگفت‌انگیزترین پدیده‌های طبیعی، همواره ذهن انسان را به خود مشغول کرده است. از زمان‌های دور، بشر تلاش کرده است تا ابعاد و اندازه‌های این جهان بی‌پایان را درک کند. اما کیهان واقعاً چقدر بزرگ است؟ آیا می‌توانیم ابعاد آن را تصور کنیم یا تنها می‌توانیم به تخیل خود تکیه کنیم؟

بیشتر بخوانید

حقایق نجومی ۸۳؛

آیا در فضا سکوت مطلق حاکم است؟

چگونه ستارگان بدون «اکسیژن» می‌سوزند؟

گردشگری فضایی؛ چقدر به سفرهای تفریحی فضایی نزدیک شدیم؟

برای شروع، بیایید نگاهی به مقیاس‌های مختلف جهان بیندازیم. کهکشان‌ها به عنوان یکی از واحدهای ساختار کیهان، خود شامل میلیاردها ستاره هستند. کهکشان راه شیری که ما در آن زندگی می‌کنیم، تقریباً ۱۰۰ تا ۴۰۰ میلیارد ستاره دارد و قطر آن حدود ۱۰۰ هزار سال نوری  است. این عدد به معنای آن است که نور برای طی کردن این فاصله حدود ۱۰۰ هزار سال زمان نیاز دارد.

اما کیهان فراتر از کهکشان راه شیری است. تخمین‌ها نشان می‌دهند که در کل جهان قابل مشاهده بیش از ۲ تریلیون کهکشان وجود دارد. این عدد به قدری بزرگ است که حتی تصور آن برای ذهن انسان دشوار است. اگر بخواهیم ابعاد جهان را در مقیاس‌های کوچک‌تر بررسی کنیم، می‌توانیم به سیارات و قمرها اشاره کنیم. زمین ما تنها یکی از ۸ سیاره‌ای است که به دور خورشید  می‌چرخند و این خورشید خود تنها یک ستاره در کهکشان راه شیری است.

یک فاکتور مهم درباره مقیاس جهان، مفهوم انبساط آن است. بر اساس نظریه مه‌بانگ، جهان از یک نقطه بسیار متراکم و داغ آغاز شده و تاکنون در حال گسترش است. این انبساط نه تنها ابعاد فیزیکی جهان را تحت تأثیر قرار داده، بلکه بر روی زمان و مکان نیز تأثیرگذار است. این بدان معناست که هرچه بیشتر به گذشته بنگریم، فاصله‌ها کمتر و دماها بیشتر بوده است.

با این حال، در کنار این ابعاد عظیم، باید به این نکته توجه کنیم که ما هنوز اطلاعات کمی درباره جهان داریم. بسیاری از پدیده‌ها مانند ماده تاریک و انرژی تاریک هنوز برای ما ناشناخته‌اند و تحقیقات علمی همچنان ادامه دارد. در نهایت شاید بزرگ‌ترین سوالی که ذهن ما را مشغول کند این باشد: آیا ما در این کیهان بی‌پایان تنها هستیم؟ 

جهان با تمامی زیبایی‌ها و رازهایش همواره ما را به تفکر واداشته است. شاید در نهایت، درک واقعی مقیاس جهان نه تنها نیازمند علم و دانش باشد بلکه نیازمند تخیل و فلسفه نیز هست.