چیستی، چرایی و چگونگی طبقهبندی علوم
به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری آنا، تنظیم مدلی برای ارزیابی و بهینهسازی وضعیت فعلی علوم، راهی است که دیر یا زود، برای رفع نیازمندیها و معضلات جوامع بشری و دستیابی به اصلاحات، باید پیموده شود؛ زیرا نه برای جمهوری اسلامی ایران امکانپذیر است که بر مبنای مدل سرپرستی غرب برنامهریزی کند و نه روشهای موجود میتواند پذیرای نظام ارزشی اسلام باشد.
حامد مصطفوی فرد (دکترای دانشگاه فردوسی مشهد) در مقالهای با عنوان «طبقهبندی علوم؛ چیستی، چرایی و چگونگی» به این موضوع پرداخته است که نابسامانی حاکم بر برنامههای جدید آموزشی در بیشتر کشورهای اسلامی، تا حد زیادی به سبب فقدان بینش مبتنی بر سلسله مراتب علوم است، که امروزه در نظام سنتی آموزش اسلامی دیده میشود؛ بنابراین ضرورت پیریزی طرحی مبتنی بر اندیشه دینی امری مسلم و آشکار است.
* چیستی طبقهبندی علوم
در این پژوهش آمده است که طبقهبندى در هر علمى ابزار کارآمدى براى شناخت و معرفت است و به یک معنا میتوان گفت که علم چیزى جز طبقهبندى نیست که حاصل آن تکثیر واحد و توحید کثیر است؛ امروزه علم دارای سه معنای رایج است:
- در معنایی مشتمل بر همه علوم عقلی، نقلی، که در این معنا علم شامل علوم شهودی و تجربی، حقیقی و اعتباری است.
- به معنای علوم تجربی و بنابراین علوم فلسفی، دینی و اخلاقی بیمعنا قلمداد میشوند.
- اما مراد از علم در اینجا رشته علمی به معنای مجموعه گزارههای تصدیقی است.
به زعم این پژوهش علم مجموعه قضایایی است که مناسبتی میان آنها در نظر گرفته میشود، خواه شخصی و خاص و خواه قضایای کلی و چه اعتباری باشند و چه حقیقی. این معنا از علم فراگیرنده علم تاریخ، علم جغرافیا و دانش رجال و شرح حالنویسی شخصیتها میشود.
* ضرورت طبقهبندی علوم
این پژوهش به این مهم اشاره میکند که طبقهبندى در هر علمى ابزار کارآمدى براى شناخت و معرفت است و به یک معنا میتوان گفت که علم چیزى جز طبقهبندى نیست که حاصل آن تکثیر واحد و توحید کثیر است، نمیباشد.
به زعم این پژوهش تاریخ علم، حکایت از آن دارد که دانشمندان افزون بر طبقهبندى موضوع و متعلقات علم خود، در قالب طبقهبندیهاى طبیعى یا مصنوعى، علوم و دانشها را هم طبقهبندی کردهاند. این طبقهبندى که از منظر فرامعرفتى صورت میگیرد، موجب شناخت بهتر دانشها و سهولت
مقایسه آنها با یکدیگر میشود.
در این پژوهش آمده است که مسائل قابل شناخت، طیف گستردهای را تشکیل میدهد و در حالی که در این طیف، بعضی از مسائل در ارتباط تنگاتنگ با بعضی دیگر قرار میگیرند. برخی دیگر از مسائل، دور و بیگانه از هم هستند و چندان ارتباطی با یکدیگر ندارند.
از دیدگاه پژوهشگران این پژوهش از سوی دیگر فراگرفتن بعضی از معلومات، متوقف بر بعضی دیگر است و دستکم، دانستن یک دسته به فهم دسته دیگر از مسائل، دور و بیگانه از هم هستند و چندان ارتباطی با یکدیگر ندارند.
* کارکردهای طبقهبندی علوم
به زعم این پژوهش طبقهبندی علوم آثار و کارکردهای مختلفی را دارد، مثل: آسان کردن کار ذهن در داشتن تصور روشن از اشیا، نشان دادن روابط و سلسله مراتب اشیاء، ایجاد سهولت در بازیابی کتاب و بازکاوی دانش، به دست آوردن سنخیتهای مشابه یا تفاوتهای آشکار و نهان علوم و معارف از جهت جایگاه ارزشی، وقوف به وحدت علم، نشان دادن دوری و نزدیکی شعب علوم از هم، آگاهی از سیر و چگونگی پیشرفت معرفت بشر، کمک در طرز تعلیم علوم، وقوف به وحدت علوم و غیره.
در این پژوهش آمده است که طبقهبندیها باید شامل ویژگیهایی باشند از قبیل: آسان شدن هرچه بیشتر نحوه دسترسی و استفاده از کتابها، شامل تمام علوم اصلی باشد.
این پژوهش توضیح میدهد که علوم را بر حسب ترتیب تاریخی یا منطقی به نحوی منظم سازد که فراگرفتن آنها آسان باشد؛ ترتیب منطقی باشد، قابل گسترش باشد، شامل جمیع فروع دانش بشر شود، انعطاف پذیر باشد. اصل سهولت و سادگی رعایت شود، عملی و کاربردی بودن، اصل توقف و اناطه، اشرفیّت و غیره.
در پایان یافتههای این پژوهش نشان میدهد که سه مبنای اساسی در تنظیم سلسلهمراتب علوم وجود دارد که عبارتند از: روششناختی، هستیشناختی و اخلاقی. این سه مبنا با سه جنبه اصلی علوم پیوند دارند.
در ادامه این پژوهش آمده است که مبنای هستیشناختی با موضوعهای علوم، روششناختی با روشها و شیوههای شناختن اشیای مورد مطالعه، و مبنای اخالقی با اهداف و اغراض علوم ارتباط دارد.
این پژوهش در پایان توضیح میدهد که کسانی که به طبقهبندی علوم پرداختهاند، این سه معیار تعیین سلسلهمراتب علوم را به منزله اصولی کلی پذیرفتهاند؛ اما در نحوه بیان این معیارها و نوع تأکید بر آنها، با هم اختلاف نظر دارند؛ بنابراین که طبقهبندیهایی که نسبت به علوم صورت گرفته، با مالک و معیارهای متعددی بوده و با هم اختلاف دارند.
انتهای پیام/