دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
در یک پژوهش وضعیت سنجی شد؛

چالش‌های تربیت دینی دانش آموزان در نظام آموزش و پرورش کشور

چالش‌های تربیت دینی دانش آموزان در نظام آموزش و پرورش کشور
گزارش حاضر ابتدا به توصیف وضعیت دین داری دانش آموزان و طرح‌های درحال اجرای حوزه تربیت دینی پرداخته و سپس با بررسی سیاست‌های نظام رسمی آموزش و پرورش در حوزه مزبور و سنجش فاصله وضع موجود با وضع مطلوب، چالش‌های آن را برشمرده است تا درنهایت کلان بایسته‌های بهبود وضعیت تربیت دینی در مدارس احصا شود.
کد خبر : 937333

به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری آنا، اهمیت نسل نوجوانان در ساختن آینده کشور، چالش‌های نوظهور برای عرصه دین و دین داری و البته وجود گزارش‌هایی مبنی بر تأثیرگذاری ناکافی برنامه‌های تربیت دینی وزارت آموزش و پرورش (به عنوان اصلی‌ترین متولی رسمی امر تربیت)، تردید‌هایی را در میزان کارایی راهبرد‌ها و برنامه‌های این حوزه در اذهان ایجاد کرده است. ازاین رو، ارزیابی سیاست‌های این حوزه برای به دست آوردن تصویری واقعی از وضعیت موجود، احصای چالش‌ها و دستیابی به الزامات بهبود وضعیت سیاستگذاری در حوزه تربیت دینی در مدارس ضروری است.

مرکز پژوهش‌های مجلس در گزارشی با عنوان «تربیت دینی دانش‌آموزان در نظام آموزش و پرورش کشور؛ وضعیت‌سنجی، چالش‌ها و الزامات سیاستی» مطرح می‌کند که تعلیم و تربیت به‌معنای عام آن- مسئله بنیادین نظام جمهوری اسلامی بوده و به عقیده رهبران انقلاب اسلامی، اصلاح فرهنگ- اساس ملت بوده و مبدأ همه خوشبختی‌ها و بدبختی‌های مردم در گرو اصلاح آن است. وزارت آموزش و پرورش مهم‌ترین نهاد رسمی آموزش و تربیت کشور است و براساس اسناد بالادستی آن، رسالت خود را پرورش تربیت‌یافتگانی مؤمن، معتقد به معاد و متعهد به مسئولیت‌ها و وظایف در برابر خدا، خود و دیگران، ولایت‌مدار و وفادار به ارزش‌های اسلامی می‌داند.

چالش‌های تربیت دینی دانش آموزان در نظام آموزش و پرورش کشور

این گزارش بیان می‌کند که پس از گذشت سه دهه از فعالیت وزارت آموزش و پرورش در حوزه تعلیم و تربیت و نارضایتی از نتایج این فعالیت‌ها، سند تحول بنیادین آموزش و پرورش نگاشته شد تا بتواند با بهره‌گیری از معارف اسلامی و با نگاهی جامع و ژرف، مبنای تحول آموزش و پرورش و برنامه‌های آن قرار گیرد.

این گزارش ادامه می‌دهد که، اما در شرایطی که طی دو قرن اخیر، جنبش‌های مدرن (که سعی در اخراج دین از عرصه‌های اجتماعی دارد) و پسا‌مدرن (با بی‌اعتبار کردن دوگانه‌های بنیادین تربیت مثل دوگانه «مجاز- ممنوع / حلال- حرام») سد راه دین و دین‌داری شده‌اند و با توجه به گزارش‌هایی مبنی‌بر روند نسبتاً کاهشی دین‌داری در برخی ابعاد رفتاری ایرانیان در دو دهه اخیر، پرسش از میزان موفقیت برنامه‌ریزی‌های حوزه تربیت دینی و دستیابی به اهداف سیاست‌های کلان این حوزه به‌خصوص برای نوجوانان و نسل آینده کشور ضروری می‌نماید. 

در این گزارش آمده است که به‌خصوص آنکه تحولات بی‌سابقه و سریع ارتباطی و گسترش رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی جدید، بستری گفتگومحور، متکثر و متنوع را پیش‌روی نوجوانان قرار داده که ضمن تقویت کنشگری نوجوانان در عرصه‌های مختلف اجتماعی و فرهنگی، موجب سردرگمی ارزشی و هنجاری آنان شده و نفوذ مراجع رسمی و سنتی تربیت را نزد این گروه سنی نسبت به گذشته ضعیف‌تر ساخته است. بنابراین، گزارش حاضر ابتدا به توصیف وضعیت دین‌داری دانش‌آموزان و طرح‌های درحال اجرای حوزه تربیت دینی پرداخته و سپس با بررسی سیاست‌های نظام رسمی آموزش و پرورش در حوزه مزبور و سنجش فاصله وضع موجود با وضع مطلوب، چالش‌های آن را برشمرده است تا درنهایت کلان‌بایسته‌های بهبود وضعیت تربیت دینی در مدارس احصا شود. 

چالش‌های تربیت دینی دانش آموزان در نظام آموزش و پرورش کشور

این گزارش توضیح می‌دهد که در گزارش حاضر، ابتدا پژوهش‌های وضعیت‌شناختی حوزه تربیت دینی و طرح‌های فعال در مدارس در این حوزه بررسی شد تا علاوه‌بر ترسیم واقع‌گرایانه وضع موجود، امکان احصای کلان‌چالش‌های حوزه مزبور فراهم آید. در حوزه دین‌داری نوجوانان و دانش‌آموزان پیمایشی ملی صورت نگرفته است، اما پژوهش‌های پراکنده فراوانی در این زمینه وجود دارد که برخی از نتایج آنها با داده‌های پیمایش‌های ملی سنجش دین‌داری در دو دهه اخیر، مطابقت دارد. 

این گزارش بیان می‌کند که به‌طور میانگین، دین‌داری دانش‌آموزان تقریباً در سطح متوسط باقی مانده است، به‌نحوی که بعد نظری و عاطفی آنها (شامل اطلاعات دینی و علاقه به معصومین علیهم‌السلام) از بعد رفتاری ایشان (شامل اعمال عبادی- فردی و جمعی مثل نماز و روزه یا شرکت در نماز جمعه) قوی‌تر است. از‌سویی، برخلاف برنامه‌ریزی‌ها و اجرای طرح‌های متعددی در مدارس همچون «برنامه فراگیر پرورشی و فرهنگی مدارس»، «طرح مسجد، منزل و مدرسه» و «نماز، نور چشم من»، پژوهش‌های متعددی حکایت از ناکامی نسبی برنامه‌های پرورشی و دروس دینی در جذب مخاطبان دارند و از طرف دیگر، قریب‌به اتفاق پژوهش‌ها، بازیگر اصلی در تربیت دینی دانش‌آموزان را «نهاد خانواده» دانسته‌اند. با قبول این فرض می‌توان نتیجه گرفت که نهاد خانواده در وضعیت فعلی سهم بیشتری دارد و کلیه صاحب‌نظران و فعالان این عرصه نیز بر روی این موضوع هم‌نظرند. 

این گزارش ادامه می‌دهد که علت‌یابی نفوذ کم برنامه‌ریزی‌های نظام آموزش و پرورش کشور در تربیت دینی دانش‌آموزان بیانگر آن است که چالش‌های این نهاد در عرصه تربیت دینی را می‌توان به دو دسته درون و بیرون از مدرسه تقسیم کرد. در همین راستا «۴-۱-۱. ناهماهنگی اضلاع مثلث تربیت دینی با نظام رسمی آموزش و پرورش کشور» و «ویژگی‌های دین‌ستیز جهان مدرن» به‌عنوان مهم‌ترین علل بیرون از مدرسه شناسایی شده‌اند. 

چالش‌های تربیت دینی دانش آموزان در نظام آموزش و پرورش کشور

این گزارش مطرح می‌کند که همچنین «۴-۲-۱. تبدیل‎ نشدن اهداف تربیت دینی در اسناد بالادستی به اهداف عملیاتی در آیین‌نامه‌های اجرایی»، «ناکارآمدی برنامه فراگیر پرورشی و فرهنگی مدارس»، «۴-۳. کیفیت و کمّیت نامناسب نیروی انسانی مدارس»، «تقلیل تربیت دینی به آموزش مطالب درسی و انتقال اطلاعات»، «۴-۴-۲. روش تدریس حافظه‌محور و ارزشیابی مبتنی بر حفظیات»، ۴-۴-۳. کمبود زمان مناسب برای فعالیت‌های تربیتی و فرهنگی» و همچنین «۴-۵. کمبود زیرساخت‌های مورد نیاز فعالیت‌های فرهنگی و پرورشی و توزیع ناعادلانه آنها در کشور» به‌عنوان آسیب‌های درون مدرسه شناسایی شد.

در این گزارش آمده است که برای صورت‌بندی مسئله تربیت دینی در نظام رسمی آموزش و پرورش کشور که در واقع فاصله بین وضع موجود تا وضع مطلوب این نظام است، باید توصیفی مطابق با واقع از وضعیت موجود و تصویری واقع‌گرایانه از وضعیت مطلوب آن ارائه کرد. برای دستیابی به توصیفی واقع‌گرایانه از وضعیت موجود، باید به داده‌ها و پیمایش‌ها تکیه کرد که با توجه به ضعف جدی نظام رسمی تعلیم و تربیت در حوزه تولید داده‌های کمّی‌و‌کیفی، این کار با سختی‌هایی مضاعف روبه‌رو است.

این گزارش ادامه می‌دهد که براساس تحلیل‌های صورت گرفته توسط پژوهش‌های آماری مختلف تربیت دینی در مدارس، که عمدتاً توسط افراد حقیقی و پژوهشگران مستقل صورت گرفته‌اند و تطبیق یافته‌های این پژوهش‌ها با پیمایش‌های دین‌داری در ایران و تأیید گرفتن بخشی از نتایج پژوهش‌های مزبور از این پیمایش‌ها، دال‌های مرکزی چالش‌های وضعیت موجودِ تربیت دینی در ایران عبارتند از: «۵-۲. ضعف کمّی‌و‌کیفی نیروی انسانی»، «۵-۳. کمبود زیرساخت‌ها و فضا‌های فرهنگی و پرورشی» و «۵-۴. ناهماهنگی میان خانواده، جامعه و مدرسه» که ۵-۵. غلبه رویکرد آموزش‌محور بر پرورش‌محور و ۵-۶. صوری شدن فعالیت‌های فرهنگی و پرورشی را به‌دنبال داشته‌اند.

این گزارش مطرح می‌کند که در‌نهایت، از آسیب‌شناسی وضع مطلوب ترسیم شده در اسناد بالادستی سیاستی نظام آموزش و پرورش در حوزه تربیت دینی به‌دست می‌آید که به رغم توجه جدی به تربیت دینی در این سیاست‌ها، مشکل جدی آنها، کلی بودن، غیربرنامه‌ای بودن، غیرسیاستی بودن و در‌نتیجه غیرقابل‌سنجش بودن است. 

در این گزارش آمده است که نظر به چالش‌های مذکور، جهت بهبود فرایند سیاستگذاری تربیت دینی در نظام آموزش و پرورش کشور پیشنهاد‌هایی ارائه می‌شود که عبارتند از: ۱. افزایش زمان برنامه درسی پرورشی، ۲. ۶-۲. افزایش اختیارات مدیران و معاونان پرورشی مدارس در آیین‌نامه اجرایی مدارس جهت افزایش مشارکت‌های خانواده‌ها و بهره‌مندی مناسب‌تر از سخت‌افزار‌ها و نرم‌افزار‌های مجاور مدارس، ۳. ارتقای جایگاه مشورتی و نظارتی خانواده‌ها با امکان مداخله بیشتر در مدیریت مدرسه، ۴. ۶-۴. تدوین شاخص‌های ارزیابی عملکرد فعالیت‌های فرهنگی و پرورشی، ۵. ۶-۵. رصد مستمر وضعیت تربیت دینی دانش‌آموزان، ۶. ۶-۶. بازطراحی سند اهداف دوره‌های تحصیلی با رویکرد پرورش‌محور، ۷. ۶-۷. به‌کارگیری ظرفیت حوزه‌های علمیه در تربیت نیروی انسانی و پاسخ به شبهات.

انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب